"فمنیزم، ناسیونالیزم و جنبش مسلحانه زنان کوبانی"


شراره رضائی


• فمینیست های نازک دل و مخالف خشونت نمی توانند درد این زنان را بفهمند. و چپ ها یی که از زاویه مخالفت با ناسیونالیسم این حرکت را مفت و مجانی به آنها می فروشند خود کسانی بی اراده و بی ربط به این حرکت اند. یا از دور دستی بر آتش دارند و از انجا که خود کاری نمی کنند، هر حرکت انقلابی و ازادیخواهانه را دودستی به جریاناتی که درگیرند تقدیم می کنند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ مرداد ۱٣۹٣ -  ۲۰ اوت ۲۰۱۴



در بستر خشونت و وحشی گری، در سرزمین آتش و خون و جنگ، در میان شعله های خشم جهل و دین، در دشت آسمان مه گرفته دلتنگی ها از سرهای بریده و جان دادن و آرزوها و رویاهای نهفته در سینه، زنان و دخترانی برای برابری و انسانیت می جنگند. زنان کوبانی نامی که این روزها بر سرزبان ها افتاده و دیدگاه های مختلفی را در مخالفت یا موافقت در مسلح شدن زنان برانگیخته است.

داعش با تفکری پلید و ارتجاعی و ضد انسانی، انسان ها را سر می برد و حکم مثله کردن هزاران زن را صادر کرده و صدها زن را به اسارت و بردگی در خیابان ها به حراج گذاشته است، داعش قصد دارد بربریت را جایگزین انسانیت کند و از هیچ گونه درنده خویی نه تنها ابایی ندارد بلکه سرهای بی تن را بدست کودکان در معرض نمایش قرار می دهد تا ترس و وحشت در دل جامعه بیافکند.

مادرانی در سنین متفاوت و تا ۴۰ سال و بالاتر باچهره هایی خسته از ستم و نابرابری و دختران جوانی که با کوله باری از آرزوها، برای ساختن دنیایی بهتر یا حداقل از دست ندادن قوانین نسبی انسانی که تاکنونی که به دلیل یک عمر مبارزه اشان بدست آورده اند و نمی خواهند آن حداقل ها را هم از دست بدهند، امروز بپا خاسته اند و اسلحه به دوش کشیده اند تا از حرمت انسانی شان دفاع کنند. این زنان مستقل با هر تفکر و دیدگاهی میخواهند از زندگیشان، از فرزندانشان، از حق شان دفاع کنند و این شجاعت و اراده ی استوارشان ستودنی ست. زنانی که نمی خواهند اجازه دهند تا تاریخ سیاه اسلام با به بردگی گرفتن و فروش زنان بار دیگر تکرار شود.
نظری این است که مسلح شدن زنان خود نوعی وارد شدن در خشونت است . چون اگر اسیر شوند مانند مردان با آنها رفتار نمی شود. و نظری می گوید که این زنان بخشی از نیروی احزاب ناسیونالیست کرد اند...
اولا تجارب تا کنونی ثابت کرده است که اگر زنان به مانند انسانهای بی اراده درخانه بمانند مورد تجاوز قرار گرفته و به اسارت و بردگی و بازار فروش فرستاده می شوند. اما اگر بجنگند نشان می دهند که تسلیم سرنوشتی نمی شوند که داعش برایشان تعیین می کند.
دوما زنان کوبانی بخشی از سنت ناسیونالیسم کرد نیستند. زنان در سنت "کردایه تی" مادرانی اند که پیشمرگان را در دامان خود می پرورانند و برای پیشمرگان لباس و آذوقه تهیه می کنند. شرکت داوطلبانه زنان کوبانی علیه این سنت قد علم کرده است. گیریم بخشی از این زنان به تفکر ناسیونالیستی الوده باشند، اما امروز بحث بر سر این نیست. شرایط امروز برای این زنان و جنگ شان جنگ مرگ و زندگی است. آنها تصمیم گرفته اند علیرغم ارتش پیشمرگان مرد احزاب، خود مستقلا سر پای خود بایستند و به دشمن بگویند که گوسفندان بی آزاری نیستند که انها سرشان را ببرند و یا به میدان های خرید و فروش بفرستند. این را از زبان خود زنان و دختران مسلح کوبانی می شنویم که ما نمی خواهیم تسلیم داعش شویم . دنیایی را نمی خواهیم که انها ما را به بردگی قرون وسطی برگردانند. همین اراده و تصمیم زنان کوبانی صرفنظر از اینکه در آینده کدام نیروی می برد یا می بازد نقطه عطفی تاریخی در تاریخ مبارزه زنان برای ازادی و برابری است.

جنبش زنان کوبانی و تحرک بیشتر زنان به مسلح شدن صرفا امری مربوط به زمان حال نیست و ریشه در اعتراض تاریخی زن به موقعیت فرودستش دارد. شاید گفته شود که زنان قبلا هم در میان پ ک ک یا حزب برادرش در سوریه مسلح شده اند . ولی نباید فراموش کنیم که در سنت پ ک ک زنان و دخترانی که در سازمان گریلایشان مسلح می شدند دیگر زن نمی ماندند. اینها دیگر از همه بروزات زنانگی باید دست می شستند. دختران گریلا میبایست مرد می شدند. آنها حق عاشق شدن و ازدواج و بچه دار شدن نداشتند. با پیوستن دختران و زنان به صف پ ک ک زنانگی و همه چیز ممنوع بوده و همه بدون ابراز وجود جنسیتی گریلا و فداییان وطن می شدند. مردسالاری و درجه دو بودن زن در سنت ناسیونالیسم کرد اگر بمانند داعش امروز نیست اما هیچ تفاوتی با سنن مذهبی چون جمهوری اسلامی ندارد.
بنا بر این حرکت امروز زنان بویژه در کوبانی در این سنت نیست. آنها دخترانی اند که چه بسا نامزد و یا معشوقی دارند و یا مادرانی اند که همسر و فرزندانشان را دارند. این ها فداییان وطن نیستند بلکه مدافعان ازادی و حرمت انسانی خود هستند.
این ها با چشمان خود می بینند که چگونه صدها زن ایزدی را به اسارت برده و در بازار بردگی به فروش می رسانند. در دل این حرکت ایده و تفکر و تصمیم و اراده ای وجود دارد که می گوید: ناجی ای وجود ندارد. ما خود باید به دفاع از خود برخیزیم.
فمینیست های نازک دل و مخالف خشونت نمی توانند درد این زنان را و نکبتی را که یقه شان را گرفته بفهمند. و چپ ها یی که از زاویه مخالفت با ناسیونالیسم این حرکت را مفت و مجانی به آنها می فروشند خود کسانی بی اراده و بی ربط به این حرکت اند. یا از دور دستی بر آتش دارند و از انجا که خود کاری نمی کنند، هر حرکت انقلابی و ازادیخواهانه را دودستی به جریاناتی که درگیرند تقدیم می کنند.
اگر فردا زنان مسلح کوبانی یا داوطلبان مسلح شدن در میان زنان منطقه ناچار به تسلیم در برابر سنت ناسیونالیسم کرد شوند خود هیچ تقصیری ندارند. ان زمان منتقدین ازموضع چپ است که باید سرشان را پایین بیندازند که سراغ این حرکت نرفته و به ارتقای افق سیاسی شان کمک نکرده اند.   
نهایتا حضور زنان آزادی خواه در میدان های مبارزه، همواره انگیزه ای قوی ست برای امکان درهم شکستن مناسبات نابرابر و زن ستیز. باید از هرگونه امکانی برای ارتقای سطح آگاهی و توان مبارزاتی و امروزه توان نظامی این زنان علیه توحش داعش و تحجر و هرگونه فرقه گرایی و قوم پرستی و زن ستیزی و ارتجاع کوشید و تلاشی خستگی ناپذیر را انجام داد. تمام زنان و هرکس که مدعی مدافع حقوق زن است باید از مبارزات این زنان دفاع کند و به پشتیبانی از آنان بپیوندد. باید از این زنان آموخت.

۲۹ مرداد ۱٣۹٣