فرگوسن: شهری با چند خیابان، در مقابل دستگاه نظامی اوباما


• از زمان برده‌داری و نسل‌کشی که راه را برای تبدیل‌شدن آمریکا به یک امپراتوری باز کرد تا کنون، این سیستم فقط بی‌عدالتی تولید کرده است. شکل‌های این بی‌عدالتی عوض شده است اما ریشه‌های عمیقی دارد که هرگز بی‌عدالتی را از بین نبرده، نخواهد برد و نمی‌تواند از بین ببرد. حملات دهشت‌بار علیه حیات و روحیه‌ی مردم هرروز به هزاران شکل آنان را له و لگدمال می‌کند و وقایعی چون به قتل رسیدن مایکل براون صرفاً آن را برجسته می‌کند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۹ مرداد ۱٣۹٣ -  ۲۰ اوت ۲۰۱۴



حزب کمونیست ایران (م.ل.م)- «پاک کردن خیابان» از وجودِ جوانان سیاه، از طریق اعدام خیابانی یا پرتاب کردن آنان در سیاه‌چال‌هایی به نام زندان، راهنمای پلیس آمریکا در «استقرار امنیتِ داخلی» است. مایکل براون، جوان ۱۸ساله‌ی اهل شهر کوچک فرگوسن یکی دیگر از قربانیانِ دستگاه سرکوبِ پلیسیِ امپریالیسم آمریکا در خودِ آمریکا بود. او «شانسِ» آن را نیافت که در کنار دو میلیون نفر دیگر در سیاه‌چال‌های آمریکا به زندگی ادامه دهد. مایکل براون در تاریخ ۹ اوت در حالی‌که دستانش را به علامت «تسلیم» در مقابل ایست پلیس بالا برده بود به ضرب شش گلوله کشته شد. جاری شدن خشم مردم فرگوسن و ایستادگی‌شان در مقابل پلیسِ تا به دندان مسلح آمریکا که به‌تازگی از سلاح‌ها و تانک‌های نظامی برای «امن» کردن شهرها استفاده می‌کند، جرقه‌ای شد که مبارزات مردم علیه خشونت پلیس را در دیگر نقاط آمریکا بلند کرد و حس همبستگیِ جهانی را در سراسر جهان برانگیخت. پلیس، حکومت نظامی و منع عبور و مرور شبانه را اعلام کرد اما این بر مقاومت مردم افزود. جوانان شعار دادند: من امشب آماده‌ام که بمیرم! زمانی که حکومت نظامی کار نکرد مجبور شدند آن را لغو کنند اما حکومت نظامیِ دیگری را به شکل «منع تجمعات» برپا کردند. اوباما، اولین سیاهی که در تاریخ آمریکا توسط سیستم به ریاست جمهوری برگزیده شد، ثابت کرد که به میدان آمده است تا نظام برده‌داریِ مدرن آمریکا را حفاظت کند. او به «گارد ملی» دستور داد که به کمک پلیس فرگوسن شتافته و «آرامش» را برقرار کنند و هم‌زمان با سخنان عوام‌فریبانه تلاش کرد شناعتِ این سرکوب را بپوشاند.
در زیر دو نمونه از اطلاعیه‌ها و سخنانِ سخنگویان حزب کمونیست انقلابی آمریکا را می‌خوانیم. این رفقا از هر نقطه‌ی آمریکا به فرگوسن رفته‌اند تا ایستادگی مردم فرگوسن را تقویت کنند و پیام انقلاب را به گوش مبارزین این ایستادگی برسانند و آنان را آگاه کنند که حزبی هست که چنین انقلابی را در آمریکا رهبری کند. شعارهای این حزب در همه‌ی تظاهرات‌ها شنیده می‌شد: «کل نظام تا مغز استخوان مقصر است»، «پلیسِ آدمکش محکوم باید گردد»، «رئیس پلیس اخراج باید گردد»، «برای انقلاب، علیه قدرت بجنگیم و مردم را تغییر دهیم»، «مردمِ فرگوسن به پا خاسته‌اند. شورش بر حق است».


                پس از یک هفته مبارزه همه‌چیز عوض ‌شده و هیچ چیز عوض نشده

          سرمقاله‌ی نشریه‌ی «انقلاب» ارگان حزب کمونیست انقلابی، آمریکا- یکشنبه ۱۷ اوت ۲۰۱۴   

همه چیز عوض شده است. مردم به پا خاستند، مبارزه کردند و حاضر نشدند در مقابل گلوله و تانک، سرزنش و ابراز همبستگیِ دروغین و بسیاری چیزهای دیگر عقب بنشینند. آنان مبارزه کردند و خیلی ساده خواهان اجرای عدالت در مورد قاتل مایکل براون و توقف قتل مردان جوان سیاه به دست خوک‌ها (پلیس‌ها-م) هستند. آنان خیلی ساده خواهان آن هستند که انسان بودن میلیون‌ها جوان به رسمیت شناخته شود. و وقتی‌که چنین کردند و در مقابل سگ‌ها و گاز اشک‌آور و گلوله قد علم کردند، حس احترام و همبستگی جهانی را برانگیختند، دیگران را نیز الهام بخشیدند که به پا خیزند و این مساله را یک‌راست در دستور گذاشتند و نوع حرف زدن و فکر کردن همه را در مورد این واقعه تغییر دادند. مردم به پا خاستند و نشان دادند که گردانندگان این سیستم چندان هم قادر متعال نیستند و خشونت آنان علیه مردم موجه نیست. این یک پیشرفت واقعی است و علتش فقط و فقط مبارزه‌ی مصممانه است.

با این وصف هیچ‌چیز عوض نشده است. هیچ عدالتی در کار نیست. خوکی که مایکل براون را به قتل رساند هنوز آزاد است. در واقع ما حتا نمی‌دانیم که چند گلوله به مایکل شلیک کرد. ما حتا نمی‌دانیم چرا این خوک‌ها جسد مایکل را به مدت ۴ ساعت مثل لاشه‌ی سگی در خیابان رها کردند و چه کسانی این تصمیم هولناک را گرفتند. و رئیس پلیس خوک صفت که آن ویدئو را منتشر کرد تا شخصیت مایکل لجن‌مال کند هنوز در شغل خود باقی است. حتا زمزمه‌ی تنبیه هیچ یک از خوک‌ها به گوش شنیده نمی‌شود. وای بر شما!


اکنون به هیچ‌وجه زمان متوقف کردن مبارزه یا تبدیل آن به یک رای گیری مسخره یا در جایی دیگر توسل جستن به سیاستمداران نیست. اکنون زمان آن است که مبارزه را دو چندان قدرتمند کنیم و آن را به سطحی عالی‌تر برسانیم. این خواست‌های به‌حق و به‌جا هم‌اکنون و نه هفته‌ی دیگر یا سال دیگر، باید برآورده شوند: این خوک باید محکوم و زندانی شود، رئیس خوک‌ها باید اخراج شود و هرچه زودتر گزارشی از ماوقعِ ماجرا داده شود.

نگویید که «اقامه‌ی اتهام علیه افراد زمان می‌برد» زیرا می‌بینیم که متهم کردن یک جوان سیاه یا لاتین و اعلام جرم علیه آنان را فوری انجام می‌دهید. یا وقتی می‌خواهید آنان را به گلوله ببندید فوری این کار را می‌کنید و می‌گویید جرمشان این بود که به سرعت خود را به پیاده‌رو نکشیدند، دست از سیگارفروشی برنداشتند یا داشتند به طرفی نگاه می‌کردند که نباید می‌کردند!

ما نیازی به وعده‌های وزارت دادگستری که می‌گوید به این قضیه رسیدگی خواهد کرد نداریم. این در واقع وزارت بی‌دادگستری است. این وزارتخانه به تنها قضیه‌ای که رسیدگی می‌کند حفاظت از این سیستم لعنتی است و بس.

بیایید واقع‌بین باشیم. اگر چند روز پیش مردم به حرف کسانی که می‌گفتند «به ران جانسون اعتماد کنید» ... اگر مردم به حرف آن‌هایی که می‌گفتند «باشه، عصبانی باشید ولی خیلی خشمگین نباشید» گوش می‌دادند ... اگر وقتی خوک‌ها گفتند به خانه‌هایتان بروید، گوش می‌دادند ... آنگاه هیچ کدام از پیشروی‌هایی که شده است، نمی‌شد. پس، این مبارزه باید ادامه یابد و همراه با زنده نگاه داشتن این مبارزه باید از خودتان بپرسید: چرا این کشتارها تکرار می‌شود؟ چرا پس از سال‌ها رأی دادن، تلاش برای دست یافتن به آموزش، و انجام دادنِ همه‌ی کارهای به اصطلاح «درست» بازهم این اتفاق می‌افتد. چرا؟ علتش در آن است که ما با یک سیستم روبه‌رو هستیم. و در حال حاضر این سیستم دیگر نیازی به میلیون‌ها جوان سیاه و لاتین ندارد. برای همین آنان را گیر می‌اندازد، زندان می‌کند و می‌کشد. این جوانان را شیطان تصویر می‌کند که اعمالش توجیه‌پذیر شود. ما نیاز به انقلابی داریم که این مساله را حل کند. نیاز به انقلابی داریم که قدرت دولتیِ اینان را درهم بشکند و قدرتِ طراز نوینی را به وجود آورد که واقعاً به مردم در رها شدن و به رهایی در سراسر جهان خدمت کند.

ما نیاز به کسانی که به ما می‌گویند رأی بدهید، به وزارت دادگستری اعتماد کنید و غیره نداریم.

ما نیاز به کسانی که می‌گویند مبارز هستند ولی مثل نمایندگان مجلس و دست راست پلیس عمل می‌کنند نداریم. ما باید متحد شده و اجرای فوری عدالت را بخواهیم.

پلیس آدمکش باید محاکمه و زندانی شود!

رئیس پلیس باید اخراج شود!

فوراً گزارشی از آنچه رخداد باید داده شود!

برای انقلاب، علیه قدرت مبارزه کنیم و مردم را تغییر دهیم!



                     به آنان که به اوباما رأی دادند: بیایید واقعیت را ارزیابی کنیم

سخنرانی جوویله،یکی ازسخنگویان حزب کمونیست انقلابی آمریکا-نشریه‌ی «انقلاب»،۱۸ اوت۲۰۱۴   

شما امید داشتید که اوباما اوضاع را تغییر بدهد. ما به شما گفتیم خیر! او جنایت‌های این سیستم را متوقف نخواهد کرد. ما گفتیم که او صرفاً پوششی خواهد بود برای این جنایت‌ها. ما گفتیم که به همین دلیل او برگزیده شده است که رئیس جمهور شود. ما گفتیم که فقط از طریق انقلاب می‌توان از شر این جنایت‌ها خلاص شد و بخش بزرگی از این انقلاب باید به پا‌خاستن و مبارزه علیه این جنایت‌ها باشد که هر روز در جریان است و نه یک بار دیگر با امید بستن به این‌که یک منجی از آن بالا به نجات ما بیاید.


اکنون پس از شش سال باید نگاهی به واقعیت کنیم. چه درس‌هایی باید از این شش سال بیاموزیم؟

شاید دیروز ۱۴ اوت، مصاحبه‌ی مطبوعاتی اوباما را در مورد قتل مایکل براون در شهر فرگوسن از ایالت میسوری دیدید. ... او غیر از این‌که در رابطه با یک نسل‌کشی واقعی که در جریان است به مردم بگوید «آرام بگیرید» هیچ حرف دیگری نداشت. ...

حتا همین اندازه هم که اوباما حرف زد به دلیل آن بود که شورش در فرگوسن، سیستمی را که او اداره می‌کند افشا کرده و آنان را به موضع دفاعی رانده است. مردم سراسر جهان می‌گویند: «اوهو این قهرمان حقوق بشر را نگاه کنید»! و اوباما کاری نمی‌کند جز این‌که جوانانی را که شورش کرده‌اند سرزنش کند و به پلیس علامت بدهد که تاکتیک دیگری استفاده کنند. ...

در واقع اوباما به دروغ خود را هم‌درد نشان می‌دهد تا بتواند اوضاع را آرام کند و برنامه‌ی حبس توده‌ای، آزار توده‌ای و به قتل رساندن جوانان سیاه و لاتین توسط پلیس که یک برنامه‌ی نسل‌کشی است ادامه یابد.

در مقابلش باید بگوییم: هرگز! صد بار نه! به او و هرکس دیگر که می‌خواهد نقش آتش‌نشانی را برای سیستم و «فرمانده‌ی کل قوا»‌ی آن بازی کند باید بگوییم: گورتان را گم کنید.

زیرا ما با یک سیستم روبه‌رو هستیم. از زمان برده‌داری و نسل‌کشی که راه را برای تبدیل‌شدن آمریکا به یک امپراتوری باز کرد تا کنون، این سیستم فقط بی‌عدالتی تولید کرده است. شکل‌های این بی‌عدالتی عوض شده است اما ریشه‌های عمیقی دارد که هرگز بی‌عدالتی را از بین نبرده، نخواهد برد و نمی‌تواند از بین ببرد. حملات دهشت‌بار علیه حیات و روحیه‌ی مردم هرروز به هزاران شکل آنان را له و لگدمال می‌کند و وقایعی چون به قتل رسیدن مایل براون صرفاً آن را برجسته می‌کند.

پس بیایید واقعیت را ببینیم و درس‌هایی را که باید بیاموزیم، از آن بیرون بکشیم. تا کی باید اجازه دهیم که این وضعیت ادامه یابد؟ ما نیاز به انقلاب و یک سیستم کاملاً نوین داریم و هیچ‌چیزی کمتر از آن وضعیت را عوض نخواهد کرد. در حال حاضر باید از مردم فرگوسن و هرجایی که به پا خاسته‌اند الهام بگیریم و این مبارزه را جلوتر ببریم و آن را به ماه مقاومت در اکتبر که ماه مقاومت در مقابل کلیت این برنامه‌ی حبس توده‌ای و قتل جوانان توسط پلیس است پیوند بزنیم. ماه اکتبر را تبدیل به ماه مقاومتی کنیم که هزاران هزار نقطه‌نظر متفاوت که همه یک‌جمله می‌گویند «خیر» تبدیل کنیم.

و در حال حاضر لازم است که همه‌ی شما با حزب کمونیست انقلابی در آمریکا آشنا بشوید. حزب ما دارای برنامه‌ای برای یک جامعه‌ی نوین است. این حزب رهبری به نام باب آواکیان دارد که درک نوینی از کمونیسم را تولید کرده است. به پیامی که او در سال نو ۲۰۱۴ به جوانان داده است گوش دهید تا منظورمان را درک کنید.

به کسانی که به اوباما رأی دادند می‌گویم: معنای دیوانگی آن است که انسان بارها و بارها کاری را انجام دهد و هر بار انتظار نتیجه‌ای متفاوت داشته باشد. بیایید عاقل شویم.