بدرود 'نگار'، مبارز کُرد - کامران امین آوه

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : سپاس از زحمات
با سپاس از زحمات شما بزر گواران ، در مطلب ارسالی تحت عنوان : ((دختران شجاع و مردان اشک ریز )) مطلبی بوده که مانع انتشار آن گردیده است . روشن بفرماید ، سپاسگزار خواهم بود.
۶۴۴٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹٣       

    از : سوما

عنوان : چرا باید به مرگ یک جوان بالید؟
با تشدید جنگ در منطقه و حمله داعش به عراق مسعود بارزانی خواست از آب گل آلود ماهی بگیرد، علم برداشت و اعلام استقلال کرد. کشوری که ایشان خواهانش هستند بر مبنای اتنیک می باشد. دوباره صف تعظیم کنندگان در کریدورهای کاخ سفید طویل شد ! تا شاید آمریکایی ها مرحمت بفرمایند و مسعود بارزانی کشور کردستان را تشکیل دهد. ولی او و کردستان عراق (اقلیم کردستان) در سیاست کلان غرب و منطقه قدرتی نیست. با خواست و چراغ سبز آمریکایی ها قدرت گرفت و سر بورژوازی کردی را در آبشخور سرمایه داری جهانی کرد. آمریکا هم که فعلا برنامه ای برای یک کشور کرد ندارد خیلی راحت به ایشان امر کرد که برو بنشین سر جات و در تصمیمیات ما برای خاورمیانه دخالت نکن. ما با یاران همکاری می کنیم و شما هم باید چنان کنید.. کاک مسعود هم که پشت به ایران کرده بود حالا از ایران بخاطر مشاوره نظامی و کمک نظامی سپاس می گوید.
نگار برای چی کشته شد؟ این که یک جوان صادقانه صمیمانه پیش مرگ می شود تا بنای کاخ کاک مسعود بالا برود؟ کدام خاک کدام اتنیسیته؟
شما که در اروگا نشسته اید و می گویید لنگش کن، چرا خودتان پیشمرگه نمیشوید؟ همه تان دارید زندگی خودتان را میکنید حتی بچه هاتان زبان مادری را خوب یاد ندارند، ویلا دار شده اید ..... آنوقت برای مرگ جوانان این سوی مرز کف می کشید و هلهله می کنید؟
مرگ نگار ها حالا عرب باشد حالا کرد باشد آذری باشد ترکمن باشد.... داغی است تا ابد بر دل بازماندگان
به امید روشن فکری و از میان رفتن تفکر نژاد پرستی .... و صلح و دوستی بین همه انسان ها و از میان رفتن مرزها یبین خودی و غیر خودی
۶۴۴۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : درود بر تو
لشکر سیاه پوشان

مرگ ،

دوزخ را ترک کردند!

دخترکی زیبا روی

در نبرد در خون میغلتد.

پیامش

این شیاطین را تا قعر جهنم تعقیب کنید!
۶۴۴۷۲ - تاریخ انتشار : ۱٨ شهريور ۱٣۹٣       

    از : علی قدیمی

عنوان : ایا فداکاری بود؟
برا ی هر پیش امدی نمیتوان ان هم به این مهمی که دختری جوان خانواده و دیار خود را تر ک می کند تا به جنگ هیولای داعش برود پاسخی پیدا کرد و یا انرا محکوم و یا تشویق کرد.ایا باید این بانوی جوان بااین سن وسال بی انکه زندگی را لمس کرده باشد به استقبال مرگ میرفت؟شاید کسی بتواند پاسخی دهد که مرگ را میتوان این گونه ساده پذیرفت وهیچ مسئولیتی وحتا هیچ عذاب وجدانی هم نداشت.
۶۴۴۶۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱٣۹٣