هراس تهران از برملا شدن اطلاعات مربوط به ترکیب اتنیکی جمعیت ایران
یاشار تبریزلی
•
غیبت پرسش مربوط به زبان و ملیت در پرسشنامه های سرشماری سال ۸۵ موضوع غیر منتظره ای نیست. اما تکرار این موضوع کماکان نشانگر تداوم موضع تهران در بی توجهی به ترکیب اتنیکی کشور و فقدان نیت دولتمردان تهران برای برنامه ریزی جهت به رسمیت شناختن این ملیتها یا حداقل حفظ و رشد فرهنگی ملیتهای گونانگون ایرانی است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۶ مهر ۱٣٨۵ -
۱٨ اکتبر ۲۰۰۶
در سایت اینترنتی مرکز آمار ایران ذکر شده است (1):
سرشماری عمـومی نفوس و مسکن یکی از عمدهتـرین راههای شناخت کشورها از ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی برای برنامـه ریـزی، نظارت و ارزیابی خدمـات و فعالیتهای ملی و منطقهای است. امروزه در اغلب کشـورها سرشماریهای نفوس به فاصلهی 5 یا 10 سال یک بار به مرحله ی اجرا در میآید. در جمهوری اسلامی ایران نـیز سرشمـاری عمومی نفوس و مسکن مطابـق مادهی 4 قانون مرکز آمار ایران، هر ده سال یک بار با فرمان رئیس جمهوری اجـرا میشود این سرشمـاری در سالهای 1335، 1345، 1355، 1365 و 1375 منطبق با جدیـدترین روشهای علمـی انجام شـده و قراراسـت در آبان سال 1385 نیز به مرحله اجرا درآید .
در پرسشنامه های مرتبط به سرشماری عمومی امسال نیز سئوالات متعددی پرسیده شده است (2) که می توان به بعضی از آنها اشاره کرد:
وضع معلولیت ( قطعی پا و دست و نخاع )، دین، تابعیت ( ایران، افغانستان، عراق و...)، وضعیت شغل و تحصیلات، متراژ محل سکونت، دفعات تغییر وضعیت از بدون همسر به دارای همسر، نوع سوخت مصرفی در محل سکونت، نوع مصالح به کار گرفته شده در محل سکونت، علل تغییر محل اقامت و......
قطعا جمع آوری جواب این سئوالها می تواند در برنامه ریزی های آینده مفید واقع شود اما جای یک سئوال اساسی خالی است، سئوالی که اهمیت آن کمتر از سئوالات پرسیده شده در پرسشنامه نیست آنهم موضوع زبان و یا ملیت ( ترک، کرد، عرب، لر، فارس، بلوچ و...) خانواده هاست. غیبت این پرسش در پرسشنامه های سرشماری موضوع غیر منتظره ای نیست. اما تکرار این موضوع کماکان نشانگر تداوم موضع تهران در بی توجهی به ترکیب اتنیکی کشور و فقدان نیت دولتمردان تهران برای برنامه ریزی جهت به رسمیت شناختن این ملیتها یا حداقل حفظ و رشد فرهنگی ملیتهای گونانگون ایرانی است.
تهران از این هراسناک است که با عیان شدن آمار واقعی ترکیب اتنیکی کشور، سیستم انحصارگر مرکزی دچار تزلزل گردد. سیستمی که در نود سال گذشته همواره تمامی جمعیت ایران را از یک ملیت و حتی یک نژاد معرفی نموده است. در طول این نود سال سعی شده است که نژاد آریا یگانه نژاد کشور و زبان فارسی یگانه زبان این کشور معرفی شده و دیگر زبانها و فرهنگها با خرده فرهنگ، تحمیلی، بیگانه، لهجه و یا گویش نامیده شدن به حاشیه رانده شوند. البته حجم تبلیغات و سرمایه های فروانی که از بیت المال صرف تبلیغ این اکاذیب می شده است در حدی بوده است که عده ای از خود نپرسند که چگونه ممکن است مرزهای سیاسی کشور وسیعی چون ایران در تطابق کامل با مرزهای نژادی یا زبانی باشد؟! یا کودکان ترک و کرد و بلوچ و... به زبان مادری خود به عنوان یک وصله نامطلوب یا زبانی عاریتی بنگرند و از این که نوشتار و گرامر زبان مادریشان در مدارس تدریس نمی شود متعجب نگردند.
البته امروز تهران هرچقدر سعی در کتمان حقایق داشته باشد، اما نمی تواند جلوی رشد فزاینده شعور و آگاهی ملی جوانان ملیتهای غیرفارس را بگیرد. امروز این جوانان به حقیقت اینکه صاحب زبان و هویتی مستقل و ارزشمند هستند واقف شده اند و این موضوع را می دانند که طبق کلیه اصول شناخته شده حقوقی برای تحصیل به زبان مادری خود به اکثریت بودن هم نیازی ندارند.
لازم به ذکر است که در وضعیت فقدان اطلاعات آماری دقیق و رسمی مربوط به ترکیب جمعیتی ایران، اطلاعات موجود از سه طریق عمده تخمین زده شده است:
1- اطلاعات استخراج شده از جمعیت استانها
2- اطلاعات مربوط به زبانشناسی
3- تحقیقات و مطالعات انفرادی
اطلاعات استخراج شده از جمعیت استانها که با جمع بندی جمعیت استانهای همزبان و درصد حدس زده شده از تعداد همزبانان در استانهای مجاور بدست آمده است که حتی مورد استناد مراجع خارجی نظیر بانک اطلاعاتی سازمان جاسوسی آمریکا نیز واقع شده است. این آمار گیری به علت وجود قصد و غرضهای شناخته شده ای که نمونه بارزش را می توان در پرسشنامه سرشماری عمومی سال 85 مشاهده کرد و به علت اینکه مرزهای استانی با مرزهای اتنیکی منطبق نبوده و اطلاعات درستی نیز از میزان مهاجرتها در دسترس نمی باشد غیر قابل اطمینان ترین اطلاعات موجود محسوب می شود.
تنها اطلاعات زبانشناسی موجود مربوط می شود به موسسه زبانشناسی SIL وابسته به یونسکو (3) که مدعی است اطلاعات خود را از طریق پژوهشگرانی از سراسر دنیا به دست آورده است (5). این اطلاعات که با جزئیات علمی بیشتری ارائه شده است بیش از همه اطمینان علاقه مندان به دانستن ترکیب واقعی جمعیت ایران را جلب کرده است. خلاصه اطلاعات مربوط به سال 1998 منتشر شده توسط این موسسه به شرح زیر می باشد (6):
متکلمین زبان ترکی آذربایجانی : 23,500,000
قشقاییها (ترکی آذربایجانی) : 1,500,000
متکلمین ترکی خراسانی ( نزدیک به ترکی آذربایجانی) : 400,000
متکلمین زبان ترکی ترکمنی : 2,000,000
متکلمین زبان فارسی* : 22,000,000
متکلمین زبان لری* : 4,280,000
متکلمین زبان کردی و کرمانجی* : 3,450,000
متکلمین زبان گیلکی* : 3,265,000
متکلمین زبان مازندرانی* : 3,265,000
متکلمین زبان عربی : 1 ,400,000
متکلمین زبان بلوچی* : 856,000
متکلمین زبان تالشی و تاکستانی* : 332,000
متکلمین زبان ارمنی : 170,800
بقیه زبانها : 700,000
در مطالعات و تحقیقات انفرادی نیز اگرچه می توان با نتایج بی طرفی نیز مواجه گشت (4)، اما به علت عدم وجود منابع آماری و اطلاعاتی صحیح و کافی و بعضی بزرگنمایی ها در ضدیت با سیاست یکسان سازی قومی این مطالعات نیز عموما از اعتبار کافی برخوردار نیستند. اما این مطالعات در تطابق بیشتری با نتایج مطالعات زبان شناسی می باشند.
تفاوت سه مرجع فوق اگرچه کوچک نیست اما این تفاوت تاثیری در احقاق حقوق قانونی ملیتهای مختلف ایرانی از قبیل به رسمیت شناخته شدن زبان مادری و تحصیل به این زبان را نخواهد داشت. به عبارتی حقوق قانونی و انسانی متاثر از مسائل جمعیتی ، تاریخی و یا نژادی نیست. اما دانستن آمار صحیح ترکیب اتنیکی از این بابت ضروری است تا بتوان برای سیستمهای سیاسی و اداری آینده برنامه ریزی نمود وگرنه با کتمان و تحریف حقایق مربوط به ملیتها نمی توان آینده ای مسالمت آمیز را در منطقه متصور شد. آمار دقیق پله اول برای شناخته شدن ملیتها در منطقه و آن نیز پله قبلی احقاق حقوق این ملتها است. این چیزی است که تهران و دیگر دولتهای انحصارگر را به هراس انداخته است.
18 اکتبر 2006
مراجع:
1. www.sci.org.ir
2. www.sci.org.ir
3. www.ethnologue.com
4. www.ocaq.net
5. www.ethnologue.com
The Ethnologue database has been an active research project for more than fifty years. It is probably the most comprehensive listing of information about the currently known languages of the world. Thousands of linguists and other researchers all over the world rely on and have contributed to the Ethnologue database .
6- حائز اهمیت است که از دید زبانشناسان موسسه SIL زبانهای لری، کردی و کرمانجی ، گیلکی و مازنی ، بلوچی ، تالش و تاکستانی لهجه های فارسی محسوب نمی شوند ، بلکه زبانهایی از دسته زبانهای ایرانی و هم خانواده با زبان فارسی می باشند.
|