برای شنگال و کوبانی
تلخی این روزها
دکتر اسعد رشیدی
•
چه تلخام این روزها
کنار شبهای تیرهی بیپایان
زیر آسمانی
که باژگونه بر زمین سرنهاده است.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣ مهر ۱٣۹٣ -
۲۵ سپتامبر ۲۰۱۴
چه تلخام این روزها
کنار شبهای تیرهی بیپایان
زیر آسمانی
که باژگونه بر زمین سرنهاده است.
این تیغهای آخته
از نیام جنگلی تاریک سربرآوردهاند
و پِس گردشی جنونآمیز
به شولای سیاهی فروشدهاند.
ساقههای تُرد و لرزانی
در باد میگریند
باران
در خاک میروید
بر آسمان میبارد.
چه تلخام این روزها
زندانی نغمههای شکستهی آوازی در گلو
با تارهای سازی
فراهم آمده از باد و آفتاب،
زندانی خروش رودخانهای
که بی اعتنا از کنار من میگذرد
من، اما کوبش نفسهای سنگیناش را
بر سینهام احساس میکنم،
آوای ترانهای که نسیم
از فراز سرزمینی گذر داده است
که هیچگاه از آن من نبود...
چه تلخام این روزها
کنار نیزههای سوزانی
که سیمای ترکخوردهی دشت را
فروزان ساخته است،
برابر رویش نهالی خُرد
که به رویاهایش نهان است:
ـ شرارهی همهی
ستارهگان گُرگرفتهی جهانم من
در آسمانی نومید...
چه تلخام این روزها
کنار شبهای تیرهی بیپایان.
٢٣/٠٩/٢٠١٤
|