سقوط، انزجار، انحطاط - لیگ برتر فوتبال ایران در پایان هفته دهم - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام دوستان. من این روز ها وقت نوشتن در اینجا را ندارم؛ آمدم پای مقاله ی خوب بانو اکرم پدرام نیا کامنتی
نوشتم؛* و به خود گفتم: خوب است در بخش ورزش نیز چند جمله بنویسم.
کارتان خوب است. بازی های جام جهانی فوتبال اگر هیچ خوبی ای نداشته حد اقل این خوبی را داشت که در سایت «اخبار روز» بخشِ ویژه ی ورزش باز شود. جامعه ی آشفته، عصبی، نگران آینده، در گیر و چاقو زبان شده ی ما به دو داروی اساسی نیاز دارد، یکی طنز است و دیگری ورزش. و این هر دو در سلامتی روحی و جسمی آدمی نقشی پُر رنگ دارد.
پیروز و شاد باشید!

* آنچه خانم پدرام نیا نوشته مشکل منطقه ی وَهیشتی شمال ایران - سه استان شمالی - نیز هست؛ و از جمله شامل تالش زمین غارت شده می شود. تالش یکی از زیباترین مناطق جهان می باشد که همینک در دست ویژه خواران، رشوه خواران و قاچاقچیان چوب گرفتار است و بخش بزرگی از آن طبیعت کم نظیر زیبا ویران شده و هر فریادی هم که می زنیم بجایی نمی رسد زیرا آنها همه ی امکانات را در اختیار خود دارند تا صدای ما شنیده نشود. ولی ما شکی نداریم که مردم حق طلب ایران یک روز با ما همراه خواهند شد تا دست دزدان ضد میهنی را کوتاه کنیم.
در میهن ما رشوه گرفتن در حدی عادی شده که اگر بخواهند خائنین را جمع کنند، شاید بعضی اداره ها بکلی خالی شود؛ و به همین دلیل مبارزه با آنها مسکوت گذاشته می شود؛ غافل از اینکه هرچه بیشتر زمان بگذرد فساد بیشتر و کمر شکن تر خواهد شد تا روزی که اقتصاد کشور را بکلی به زانو بنشانَد. جمله ای آقای توکلی نماینده ی مجلس چندی پیش بیان داشت که مو بر تن آدمی راست می کرد و آن این بود: «فساد در ایران سیستمی شده»، شاید بسیارانی از روی آن سخن تکان دهنده راحت گذشتند؛ فساد در ایران واقعن سازمان و حزب سرتاسری خود را دارد و فساد چی ها در هر گوشه که باشند همینکه زیر فشار قرار گرفتند، فورن لباس مذهب و ... پوشیده به کمک هم می شتابند و به مبارزین ضد فساد حمله ور می شوند۱ و این خبر بسیار بدی است برای کل ایران زمین.
فوتبال ایران نیز جدا از این مقوله نیست.
پول بازی۲ و سرمایه داری تجاری ایران را در درون تا جایی به زانو نشانده که حتی پارچه بافی که سابقه ای کهن در آن سر زمین دارد اینک به زانو نشسته با کمری شکسته. گریه آور است، آری.

زیر نویس ۱

ناکسی به مردی گفت: شنیدم که قرمطی هستی!

مرد جواب داد: قرمطی نیستم، لیک ثروتی دارم، هرچقدر خواهی بردار و این نام از من بر گیر. - نقل به مضمون.

به قول زنده یاد عمران صلاحی: «حالا حکایت ماست»

با این تفاوت که ما ثروتی نیز نداریم که به کسی ببخشیم.

۲ - نمونه ای از پول بازی: در شب انتخابات کاندیدای مجلس خود با چند تن از خویشان و باند خودی با کیسه های کوچکی از پول به بعضی نقاط و خانه ها و مساجد می روند و رسمن بین مردم پول پخش می کنند.
جوانی بیچاره و محتاج نان شب چندی پیش آمده بود و در کامنتی گله ای کرده بود که نمایندگان پیشین تالش اگر کاری برای مردم انجام نمی دادند حد اقل پولی بین ما پخش می کردند تا رای دهیم، این یکی همان را نیز نمی کند! این است واقعیت اندهناک و از سویی باور نکردنی سر زمین ما.

من نمی دانم که حکومتگران ایران در باب آینده ی خود و کشور چگونه می اندیشند، ولی این را نیک می دانم که اگر به ویرانگری حزب بزرگ و سرتاسری فساد و رشوه خواری و ویژه خواری که دارای سیتمی دقیق است، با جدیت پایان داده نشود، آن سر زمین هیچ احتیاجی به دشمن خارجی ندارد.
نمونه هایی حتی وجود دارد که وقتی یک جنایتکار اقتصادی را دستگیر می کنند کسانی از بالا دست پا در میانی می نمایند که خیلی فشار نیاورید به هر حال حاج آقا آدمی با ایمان است!
و این یک شِگِرد سازمانی ست برای هرچه آسان تر و بیشتر غارت نمودن ایران زمین مظلوم ما.
همین.
۶۴۷۲۴ - تاریخ انتشار : ۵ مهر ۱٣۹٣