نامه ای به سردبیر - مارال سعید

نظرات دیگران
  
    از : برزویه طبیب

عنوان : چپ دموکرات کیست
این اخبار روز نیست که در معنی چپ دموکرات دچار سردرگمی است، این مدعیان هستند که دچار مرض کوچه علی چپ هستند . میخواهید معنی چپ دموکرات را روشن کنم ؟ چپ دموکرات در همین لحظه کسی است که که از مبارزه مردم کوبانی حمایت کامل میکند، بدون اینکه آب تطهیر بر سر اوباما و اردوغان و مالکی و و بارزانی بریزد. حالا اینکه پککا باید حمایت شود یا نه دو نظر متفاوت در درون چپ دموکرات است. آنهاییکه در فلان کنفرانس بوده اند الان چه میکنند؟ اساسنامه مینویسند؟چپ دموکرات کسی است که بجای نگران شدن در مورد وحشت خانم مارال سعیدی، یا شاید خود جناب مدعی در کنار ایشان، از رادیکالیزه شدن این یا آن سایت، ظهور دوباره شبحی راکه زمانی سرمایه داری اورپا و امثال خانم سعیدی آنزمانی را به وحشت انداخته بود، را خوشامد میگوید. برزویه طبیب
۶۴٨۶۱ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام دوستان. و شرح یک دیدگاه
من از هر نوع فناتیزمی بدم می آید، حال می خواهد از سوی داعش باشد، یا یک چپ و یا یک راست فرقی نمی کند. اعتقاد من این است که انسان ها باید در تبادل نظر با هم ضعف ها را بشناسند و اصلاح نمایند تا راه یابند. در فرهنگِ خردگرای تالشی در این باب می گویند: «رَدِ خرد از رَدِ گاو بزرگتر است».

چنانکه در پای مطلب جناب بابک پاکزاد نیز نوشتم، از اینکه همه جور آدمی در نظرگاه اخبار روز یافت می شود مایه ی خرسندی و بهسازی این میز گِردِ مفید است.

من اصلن مخالف نیستم که خانم مارال سعید و یا هر کس دیگری بیاید و انتقاد کند. یعنی همان نظر البرز عزیز را می پسندم و اعتقاد دارم که اگر نظرات گوناگون باشد، نتیجه مطلوبتر است. در جمع و یا جامعه ای که همه موافق هم باشند، اندیشه در آن رشد چندانی نخواهد داشت. بحث است که اندیشه را هرچه بیشتر و بیشتر می پرورانَد. البته و سد البته باید در بحث صادق بود؛ معلمی نمی کنم، این را به خود نیز می گویم. اگر کسانی که با هم بحث می کنند صادق نباشند، و یا با دیدگاهی تعصب زده با هم بر خورد کنند جز جدل نتیجه ای ندارد. آنچه فرزندی نیک می زاید بحثی صادقانه، دلسوزانه و برای سازندگی و بهسازی است و نه برای ارضای خود خواهی های ما.
این را نوشتم تا از آن ابیات طنز من برداشت غلطی نشود. من اعتقاد دارم که بحثِ درست آن است که با مهر و دوستی همراه باشد و چنین بحثی حتمن مفید خواهد بود و جامعه ی بشری به آن احتیاج حیاتی دارد. یعنی آدم هایی که اهل بحث نیستند همیشه در تصمیم گیری ها نقص هایی جدی دیرتر در کارشان یافت می شود.

سخن من اما این است که شما نمی توانید به کسی بگویید: چون مانند من نمی اندیشی پس غلط اندیشی. من با این مخالف ام، حال می خواهد از سوی راست باشد و یا چپ فرقی نمی کند. براحتی نباید حکم صادر کرد. بلکه قبل از هر چیز باید عادل بود. برای عادل بود باید خرد گرا، ژرف بین و همه جانبه نگر بود. و همیشه باید سوزنی نیز به خود فرو کرد. ولی اگر ما جهتدار وارد شویم و بر سر دیگری بریزیم، از چنین نگاه و بر خوردی دیکاتاتوری زاده می شود. زیرا طرف مقابل نیز همان را می تواند به شما بگوید و در چنین حالی یک نوع جدل فئودالی در پیش رو خواهیم داشت که خیلی با منطق بشری میانه ای ندارد و این کژیست در اندیشه و از آن نمی زاید خروشان رودی و یا سبز یک بیشه. خاشاکی بر می آید و پیش از رسیدن تیرماه سخن می خشکد.

اگر خانم مارال سعید در باب محتوای مقالات «اخبار روز» می نوشتند من نیز همراه ایشان می شدم. زیرا خیلی از مطالبی که منتشر می گردد بی فاکت و نظر سازنده ی خاصی است. بیشتر انشا نویسی را می مانَد تا مقاله نویسی ای که تأثیر گذار و سازنده است. گاه این وضعیت در بخش ادبیات نیز دیده می شود که باید گل سر سبد هر سایتی باشد. انشا نویسی در شعر و نثر و حتی انتقامجویی دیده می شود. و متأسفانه در مواردی بر خورد ها خیلی سطحی ست. یعنی نویسنده می تواند چند روز بعد از کار خود به سختی پشیمان شود، زیرا گمانی و یا خبر نادرستی او را به آن ورطه کشانده و به گِل نشانده. اگر از کار سایتی انتقاد نشود خیلی از ضعف ها برای خواننده و گردانندگان سایت می تواند عادی شود و جلوی رشد اندیشه و تکامل قلم را بگیرد و این در راستای سازندگی و پیروی نیست.

البته این موضوع قبل از اینکه مربوط به گردانندگان سایت باشد، به خود نویسندگان مربوط می گردد؛ زیرا اخبار روز هر چقدر هم که کنترل کند باز نمی تواند همه ی جزییات را ببیند.

اگر خانم مارال و یا هر کس دیگری در این راستا می نوشت، برای من بسیار دلپذیر بود زیرا مدت هاست که بعضی ضعف ها را می بینم و دلم می خواهد بهسازی شود.

ولی وقتی تو به من می گویی چون مانند من نمی اندیشی پس غلط اندیشی، من نیز همان را می توانم به شما بگویم و ادامه دهم که در تجربه به این رسیده ام محکم.
در خارج از میهن این همه سایت فارسی زبان هست که در برابر ظلم و ندانم کاری این جهان سکوت می کند، که دارای انبوه عظیمی از امکانات دولتی و یا غیر دولتی نیز می باشند و در کار هایشان تضاد با زندگی انسانی و اندیشه ی پویا و نگاه عادلانه نیز فراوان دیده می شود، ولی هیچ کسی کاری به کارشان ندارد!

در شمال ایران ما عده ای مرد می نوشتیم، بانویی شاعر و عدالتخواه و آزاد منش نیز آمد و به ما پیوست؛ در جامعه ی مرد زده ی ما همه ریختند سر اش و شدند معلم اخلاق و ادبیات! و این در حالی است که در همان محیط عده ی زیادی مرد می نویسند و اشکالات فراوانی نیز در کارهاشان دیده می شود، ولی کسی کاری به کارشان ندارد. در همان محیط در روز روشن به دستور مرکز استان عده ای برای سودجویی پارک جنگلی «گیسوم» که محل آسایش بسیاری از هم میهنان بود را غارت کردند و بردند. دستوری نابکارانه که شاید حتی رییس جمهور کشوری چنان توانی را در خود نبیند. و همه سکوت پیشه می کنند تا نان خود را بی درد سر بخورند. و این آزارنده و غیر انسانی به نظر می رسد. ولی همه تلاش دارند با پرداختن به بعضی مسایل فرعی طوری جلوه دهند که گویا هیچ خبری نشده.

داعش بخش بزرگی از نیرو های ناجور و ضد بشری خود را با امکانات و پول عربستان سعودی، قطر، ترکیه و ... جور کرده، و در همین راستا مرز کشور ترکیه را گذرگاه اصلی خود ساخت. به او کمک کردند؛ بر او چشم بستند! و از جمله دولت ترکیه بر این عملیات ضد بشری چشم پوشید و حتی به آنها به عنوان اسلامگرا کمک کرد، حالا همان دولت ها آمده اند و مدعی مبارزه با داعش هستند!

خنده دار است، نه؟

این را مثال آوردم تا به این برسم که اگر اعتراض و بحث برای سیاست بازی صورت گیرد ارزشی نخواهد داشت؛ هیچ ارزشی؛ و نتیجه ی مفیدی نیز برای بشریت ندارد؛ ولی اگر صادقانه باشد آن وقت می تواند سر مشق گردد و سازنده شود.
این حرف ها خطاب به خود من نیز هست، زیرا همه ی ما انسانیم و اشتباه می کنیم و در بحث سازنده اندیشه ی خود را شستشو می دهیم و هرچه بیشتر به انسانیت گرایش پیدا می کنیم.
وگرنه همه ی انسان ها به نوعی رطب خورده اند. هیچ کسی نمی تواند بگوید من هیچ زشتی ای ازم سر نزده و بزرگترین معلم این جهانم، اگر گفت، بی هیچ تردیدی شارلاتان است. ولی فرق انسان صادق با دیگران این است که خود را پیوسته شستشو می دهد و به سوی چشمه شدن هرچه بیشتر به کمک خود و دیگران پیش می رود، و این دلپذیر و شادی آفرین است. این در خود شناسی و شناخت درست و دقیق از جامعه ی زمانه ی خود داشتن ممکن می گردد. و چنین انسانی هرچه زمان می گذرد عاقل تر و عادل تر می شود و با انسان خردمند و عادل زیبایی های جهان ساخته می شوند. زیبایی هایی که نجات بخش اند.

من متأسفانه در نوشته ی آن بانوی گرامی و طرفداران نظر ایشان عدالت را نیافتم و این برایم مطلوب نبود. زیرا با اندکی ژَرف بینی خواهیم دید که که در جهان دو قرن ما زشتی، بی عدالتی و دروغ بیداد می کند. داعش می سازند و بعد در بن بستی از تاریخ به مبارزه با آن دل می بازند؛ و بر ساخته ی دست خود می تازند! و این توهین است به شعور بشر نسبتن آگاه دو قرن ما. و چون زشت است، پس مطلوب و دل نشین نیز نیست؛ بلکه رنج آور است و کُشنده ی باور.
چه خوب است که ما در هر حالی کارمان مبارزه با زشتی باشد، چه زشتی خودی ها و یا درون خود ما، و چه از آنِ غیر.
به نظر من این اندیشه است که راه بَرنده است و در این جهان سرشار از بال شکستگی ها و نومیدی، پر از پَرنده.
بانو مارال سعید، جناب حصاری و دیگر دوستان، سخن من این است در آن طنزنامه، لطفن نوع نگرش مرا با دقت خود، نیک در یابید. زیرا ما برای سازندگی و بهسازی هستیم، و نه برای درجا زدن و یا ویرانی.
همین.
پیروز و شاد باشید!
دست همه را گرم می فشارم و عزیزتان می دارم.
لیثی حبیبی - م. تلنگر
۶۴٨۵۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹٣       

    از : ع کار

عنوان : نیروی کار
به نظر میرسد جناب مهران معمار عارفی است وارسته درکنج باغ پرازنعمات مادی به جامانده ازارثیه ی بی پایان پدری وبی نیازازتولیداجتماعی توسط نیروی کار _کارگران.
داعش والقاعده و بوکوحرام وتاریخ خونبار_دوقرن اخیرمحصول نه حکو مت کارگران که
نتیجه ی سیاست های ضدانسانی همان سیاستمدارانی است که شما شیفته ی حکومت آنان هستید.دوست عزیز تنهاواقعیت این جهانی تولیدثروت مادی توسط صدهامییلیون انسانی است که نامشان کارگراست.
۶۴٨۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : به وسعت انتشار نظرات بیفزاییم
‫نه قصد دفاع از گردانندگان اخبار روز را دارم و نه قصد انتقاد از ایشان در باره انتشار مطالب مختلف در اخبار روز.
تنها به این اکتفا می کنم، که بنویسم، اگر بخش نظرات این تارنمای محترم را با دیگر تارنماهای هم عرض در دنیای مجازی مقایسه کنیم، در می یابیم، ‫که تارنمای اخبار روز در راه نهادینه کردن فرهنگ مردمسالاری ایران در دنیای مطبوعاتی و مجازی آن، گامهای بسیاری از دیگران پیش افتاده است.
اگر برخی مطالب را در صفحه اول گنجانده و برخی دیگر را در صفحاتی دیگر، این هم طبیعت داشتن نظر است، و همه از پیش میدانیم، فرد و جمع بی نظری در جهان یافت نمیشود

سخنی کوتاه در باره نظر،‫ کارگر ایرانی از تهران،
دوست گرامی، مینویسی، «خیال می کنند دموکراسی یعنی آنکه ما به طرفداران سرمایه داری ستون بدهیم تا آنها علیه ما بنویسند، تا تمرین دموکراسی کرده باشیم، سئوال این جاست کدام نشریه مجازی و غیر مجازی حاضر است جمله ای از چپ در نقد خود انتشار دهد که ما چنین کنیم»
دوست عزیز میخواهم طرفِ شما را بگیرم، اما می بینم، که این درست نیست که بگذاریم، به قول شما طرفداران سرمایه داری، و به بیان خودم منادیان استبداد، تعیین کنند، که ‫شما، من و ما چه بنویسیم و چه نشر دهیم. اگر ما، به واقع به مردمسالاری یا همان دموکراسی رو آورده، و یقین حاصل کرده ایم بدون نهادینه شدن مردمسالاری یا همان دموکراسی، نخواهیم توانست به آزادی و عدالت اجتماعی در جامعه امان برسیم، پسندیده آن است، که درس معکوس از رفتار نشریات استبدادی بگیریم، یعنی به وسعت انتشار نظرات بیفزاییم.

شاد باشیم، که شادی داروی هر دردی است، بخصوص پادرد
۶۴٨۴۷ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : محمود از ایران

عنوان : آئینه چون نقش تو بنمود راست خود ...ائینه شکستن خطاست
مارال خانم را از مقالاتش می شناسم. مقالاتی که در سایت اخبار روز بی کم وکاست درج می شود. بدون مقدمه چینی می نویسم، نامه مارال خانم به سردبیر سایت جناب آقای تابان شائبه های بسیاری در ذهن خواننده بوجود می آورد. مشخص نیست که وی از کجا به این فهم رسیده که روند رو به رشد اندیشه ای حاکم بر سایت شده است. اندیشه ای که برای مارال خانم ملال آور است. البته این اندیشه و رشدش می تواند برای من و دیگر همراهان اخبار روز دل انگیز باشد. از طرفی اگر منظور ایشان سکتاریسم نظری در سایت باشد که باید بگویم استدلالی غیرواقعی است؛ چراکه تنوع مقالات منتشر شده در ستون های گوناگون سایت همگی در خدمت نویسندگان با مشرب های سیاسی گوناگون است. سایت اخبار روز برخلاف دیگر سایت های منسوب به چپ در عین حفظ گرانیگاه نظری - سیاسی خودویژه از انتشار دیگر شقوق چپ دریغ نمی ورزد. من برخلاف شما اعتقاد دارم که سیاست حاکم بر سایت اخبار روز علیرغم تمایل وافر به چپ، همیشه فضای پاک و بهداشتی بوده تا بدانجا که بتواند تضارب افکار و پلورالیسم را نهادینه کند که خوشبختانه توانسته است. بنابراین مارال جان! چشمها را باید شست تا بدون خس در دیده به سایت اخبار روز نگریست.
۶۴٨۴۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : کیم : میر

عنوان : کار ما با گذشته تمام شده , ولی گذشته کارش با ما تمام نشده
متاسفانه عده ای بر آنند با بکار بردن کلمات ناروشن و بدون شفافیت لازم و کلی که اجزاء متشکله آن مفقود است خود را از هر گونه مسئولیت وا رهانند . "رادیکالیزه"یعنی چه یعنی تجویز "مسلحانه"؟یا آوردن "توده"بسطح خیابان ؟یا با دست یازدن به انواع شیوه مبارزه مانند اعتصاب , راهپیمائی , ارسال نامه بمراجع ذیصلاح جهانی و در خواست از آنها بمنظور فشار ب حاکمیت و رعایت کلیه مقررات حقوق بشری ویا از طریق فضای مجازی و اینترنت و ایجاد شبکه های تشکیلاتی ....... اینگونه موش دواندن ما بقبل از بهمن ۵۷ میرویم . و اگر بدون خجالت منظور انصراف از مبارزه با ام الفساد و پدر خوانده داعشها و جبه النصره ها"ست در یک کلام "امپریالسیم"است این ره گم کردن عمدیست اکنون بیش از هر زمان دیگری ضرورت کوبیدن سر مار پیش روی ماست بخاور میانه , افریقا و تمام صفحه مبارزات جهانی بنگریم یک مورد را فریاد میزنند "امپریالسیم"منطقه ثروتمند ما مورد تهاجم قرار گرفته و مسبب و اس اساس تمام این وحشیگریها بچنگ آوردن همه منابع و محروم کردن بقیه و در صف خرید قرار دادن برای انرزیست . و چنان معرکه ای ساخته که همه خودشان بسرگیجه افتاده اند.باید صف مسقل خود را تشکیل داد واین بار وا ندهیم و مفتون ادبیات عامیانه نشویم و این "رادیکالیزم "بمعنی افراط گری نیست .
۶۴٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : شانتاژ و یورش به حریم دیگری برای به کرسی نشاندن اراده ی از ما بهتران!؟ این حق نیست؛ ندارد بویی ز عدالت!؟
آقا یا خانم ف حصاری و "حصاریون" عزیز:

حصارت حصر من را پیشه کرده
همه دنیا به یک اندیشه کرده
نموده پیش خود چالی برایم
کنون گشته وگیل من بجایم
نماید آنچنان حالم به پیش اش
که گوید کافرم من بهر کیش اش
ترا گر کیش و ریش دیگری هست
مرا دادی به دست زنگی مست!
همان مستی که در جانت نشسته
فریب "ف" ترا بس دیده بسته
نگاهت یک وری، اهل "حصاری"
نمی آید ترا خوش چون زهاری*
به هر در می زنی تا دَن ببندم*
به ریش خود، خودم با تو بخندم
جهان را آن بینم که تو باشم
بگویم: توسکایم، گرچه راشَم
سپس باشم عزیزِ پیش رویت
نشینم خوش درون گفتگویت
که تا گویی به من به به! هَزاری،
ندیدم چون تو من باغ و بهاری!
همه سروی، چو گل هایی درخشان
مبادا که روی تو پی آنان
من از تابندگی بیزار و دورم
بیا مشکن دِگر هرگز غرورم
که من نازک دلم، بشکسته بالم
بیا دریاب تو زندانِ حالم
"حصاری" گرد و از خود دور شو دور
فغان "ف" ببین، با من شو هم جور
که تا راز جهانت رو نمایم
بسی عالم به روی تو گشایم
ببینی چون منی دنیای دون را
رها کن خطه ی اهل جنون را
حصاری شو و بندی، خود رها ساز
به من چه می کُشند و می برند باز
به من چه کارگر بی آب و نان است
به من چه زخم در هر شیفته جان است
به من چه آفتاب است در «روژ آوا»
به من چه گشته دنیایی شب آوا
به من چه که خروسی پیر می خواند
که: «روژالات» ما در بند شب ماند!
به من چه آرش و مرز عدالت
به من چه حکم می راند عداوت
به من چه داعشی کار جهان است
هَزاران دشنه در جانان نهان است
به من چه کودکان کار و کوچه
بدان این حرف هایی هیچ و پوچه
جهانی "نو" بنا گشته درونم
ز حرف های شما لرزد ستونم
بیا خاموش شو و شب ستا باش
ترا با صیف چکار؟ آ شتاء باش!
برای غیر تا کی می خروشی
بیا و سرد شو اهل خموشی!


حصاری این بدان و نیک دریاب:

اگر که گِرد کردم من سخن را،
سرود سد خروش جان و تن را
دلم از بهر وقت مردمان سوخت
...
وگرنه در دلم چندین کتاب است
مرا بسیار با چون تو خطاب است.
۶۴٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : مهران معمار

عنوان : آرزو با واقعیّت در تضادند
می دانید مشکل شما چیست؟ مشکل این است که از روی آرزوها به مسائل برخورد می کنید؛ نه از روی واقعیتها! شما آرزو دارید جهان کمونیست شود. خوب که چه بشود. از مائو کمونیست تر سراغ دارید؟ گمان نکنم کسی مومن تر از مائو کمونیست بوده باشد. بگذریم که خود و چوئن لای اش تا آخر عمر حاکم بودند. اما بعد مرگشان چین راهی دیگر رفت. می دانید کشورش تا سرمایه امریکا را به درون خود نکشید و با آن کارخانه نساخت نتوانست خودی نشان دهد؟ هم اکنون چین کمونیست ده ها نفر میلیاردر دارد. در ضمن جهان و کشورها را سیاستمدار و تحصیلکرده می گرداند نه کارگر کارخانه و سپور محله! حکومت کارگری یک جک و مسخره است! کارگر کشورداری چگونه تواند کرد؟ فقط بیندیشید و بدانید بسیاری از تئوری ها غلط از کار درآمدند و به نتیجه نرسیدند. همین...
۶۴٨٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : برزویه طبیب

عنوان : چپ دموکرات کیست
این اخبار روز نیست که در معنی چپ دموکرات دچار سردرگمی است، این مدعیان هستند که دچار مرض کوچه علی چپ هستند . میخواهید معنی چپ دموکرات را روشن کنم ؟ چپ دموکرات در همین لحظه کسی است که که از مبارزه مردم کوبانی حمایت کامل میکند، بدون اینکه آب تطهیر بر سر اوباما و اردوغان و مالکی و و بارزانی بریزد. حالا اینکه پککا باید حمایت شود یا نه دو نظر متفاوت در درون چپ دموکرات است. آنهاییکه در فلان کنفرانس بوده اند الان چه میکنند؟ اساسنامه مینویسند؟چپ دموکرات کسی است که بجای نگران شدن در مورد وحشت خانم مارال سعیدی، یا شاید خود جناب مدعی در کنار ایشان، از رادیکالیزه شدن این یا آن سایت، ظهور دوباره شبحی راکه زمانی سرمایه داری اورپا و امثال خانم سعیدی آنزمانی را به وحشت انداخته بود، را خوشامد میگوید. برزویه طبیب
۶۴٨٣۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : ف حصاری

عنوان : تفسیر چپ دمکرات
من با دوستمان ائلیار موافقم و حرفم را از آنجا آغاز میکنم که او ادامه نداد. "من فعلاً نقدی در این خصوص به اخبار روز ندارم."
استنباط من این است که مشکل در انجا نیست که "اخبار روز" میخواهد "چپ دمکرات" باشد، بلکه مشکل آنست که نمیداند "چپ دمکرات" کدام است. البته قابل فهم است چرا که همان مشکلیست که سازمان فدائیان اکثریت درگیر آنست.
مثلا ً اینجا و آنجا بسم الله بسم الله تنی چند از فدائیان اکثریت در این یا آن نشست حضور می یابند که بنظر بنده حضوری پسندیده است لیک "اخبار روز" نمیداند باید آن نشست را پوشش خبری-تحلیلی بدهد یا ندهد، آنهم به این دلیل که آقای تابان با شرکت در آن نشست مخالف است.
یا در رابطه با مصاحبه ها و گفتگوها سراغ کسانی میرود که در انتهای سمت چپ قرار میگیرند، که جای سوآل است که این "چپ دمکرات" چرا نیم نگاهی به میانه یا راست این خط نمی اندازد؟
آقای تابان می گوید "اخبار روز" نشریه چپ با سمتگیری مشخص است. یعنی یک جمله که فقط خود ایشان میتوانند تفسیرش کنند. و به نظر من انتقاد از همینجا آغاز میشود که این سمت گیری برای خوانندگانی چون من و خانم سعید نامشخص و نامفهوم است. البته اگر امروز و بر اساس کامنتهای زیر همین متن بخواهیم جایگاه "اخبار روز" را مشخص کنیم چه خوشمان بیاید چه نه "اخبار روز" بشدت رادیکالیزه شده است و شاید این آن "سایه هایی" باشد که خانم مارال سعید را به وحشت انداخته است.
۶۴٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سرمایه
ای سرمایه ، تو خود میدانی، چه فیلسوفانی بر علیه تو اضداد معرفی کردندو چه تشکیلات سیاسی و مبارزاتی بر علیه تو ایجاد گردید وچه انسانهایی که عمری را بعنوان وبخیال مبارزه در حول وحوش وجود تو صرف کردند وچه انسانهایی که بخیال مبارزه با تو نسبت به هم کین وعناد یافتندونفرین نثار هم کردندوچه حذفهایی انسانی را از هم ودیگران انجام دادند. ای سرمایه،تو خود می دانی که همه اینها به بیراهه رفته اند و می روند، خود می بینی در جهان همه کاسه گدایی بر داشته اند که تو را به سمت خودشان ببرندو .....جالب است ، یکی از نفرین کنندگان بر تو که آن را چین می نامند، بصورت شیادانه از تو انباشتی ایجاد کرده وفکر سیطره بر جهان را هم در وجود خودش با داشتن تو در سر می پروراند. وتو خود می دانی ((وبر همه واضح ومبرهن است))که تنها مهار کننده، دارنده تو که به سرمایه دار معروف است ، آزادی و مطبوعات آزاد و گردش آزاد اطلاعات است. واین است تنها راه مبارزه با دارنده تو و مهار کننده تو. با سپاس بسیار از گردانندگان این نشریه
۶۴٨۲۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : خسرو صدری

عنوان : جهان را سرمایه داری به این روز انداخته است!
کمونیسم (اتحاد شوروی) اگربه گفته آقای معمار شکست خورد، در اثر خلاء حاصل از آن ،آمریکا حدود ۲۰ جنگ خانمان سوز به جامعه بشری تحمیل کرد. هزینه های نجومی جنگ سرد را هم آمریکا به دوش مردم اتحاد شوروی گذاشته بود . عوض سرمایه داری سود محور اگر نظم دیگری برجهان حاکم بود، بجای جنگ و ستیز دائم ، صلح و دوستی بر جهان حکمفرما می شد و ارقام نجومی حاصل کار انسان ها، صرف تولید وسایل کشتن همین انسان ها نمی شد.تجربه کوتاه اتحاد شوروی نشان داد که برای اداره جامعه وجود میلیاردرها ضروری نیست و بدون آن ها می توان در زمانی کوتاه به پیشرفت های بزرگ رسید.آثار ادبی و هنری شوروی را با تولیدات کشورهای سرمایه داری مقایسه کنید و از خود سوال کنید که چرا حتی یک اثر غیر اومانیستی هم در میان آن ها پیدا نمی شود؟
بحران اقتصادی را چه کسی جز سرمایه داری بورس بازبه جهان تحمیل کرده است؟ خدا پدر سرمایه داری چینی را بیامرزد که اگر نبود موتور اقتصاد جهانی کاملا از کارمی افتاد.
حق با شماست آقای معمار: جهان را سرمایه داری به این روز انداخته ست.
۶۴٨۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : آ. ائلیار

عنوان : سایت دموکراتیک : تجربه ایران گلوبال
با سلام ،
به عنوان یکی از اعضای مدیریت سایت ایران گلوبال، دوست دارم در این بحث شرکت کنم، شاید تجربه‍ی ما کمکی شد به روشن شدن موضوع بحث.
چنین دریافتم که موضوع بحث :

"اخبار روز دموکراتیک " یا " اخبار روز چپ دموکراتیک" است.

الف- سایت چپ با چهار چوب دموکراتیک:

- که مارال سعید انتظار دارد اخبار روز یک سایت دموکراتیک باشد و نه فقط سایت چپ. یعنی هم مطالب چپ در آن درج شود و هم غیر چپ. این یک طرف مناظره است. اگر اشتباه نکنم.

- و طرف دیگر میگوید : اخبار روز سایت چپ است و جهت دار. اما نظرات مختلف هم در چهارچوب سایت درج میشود.

در اینکه اخبارروز یک سایت چپ است و نظرات مختلف هم در چهارچوب سایت درج میشود ، را میتوانم تأیید کنم. چون خودم برای اطلاع از دید چپ پیرامون مسایل، بیشتر به اخبار روز مراجعه میکنم. و می بینم که نظرات مختلف وجود دارد و منعکس میشود. اما این هم حق مدیریت است که در انتخاب مطالب و درج آنها آزاد است. و کار مدیریت هم بدون خطا نیست.

تجربه من با اخبار روز آن است که در چهار چوب نسبی چپ، برخورد دموکراتیک دارد، با مقالات. همانطور که خود میگوید سایتی ست جهت دار و چپ. یعنی اخبار روز سایت « چپ دموکراتیک» است. و نه یک «سایت دموکراتیک».

بنابرین کاملاً طبیعی ست که با حق انتخاب مقالات ، توجه به چهارچوپ چپ، احتمال خطا، آرزوی خوانندگانی که میخواهند اجبار روز یک «سایت دموکراتیک» باشد برآورده نشود. و نقد و انتقاد و نارضایتی به جوش آید.

به راحتی می توانم بگویم اخبار روز لازم نیست و نباید هم «سایت دموکراتیک» بشود. اینکه میکوشد «سایت چپ با خصلت دموکراتیک در چهارچوب خود»باشد خوب و کافی ست. فکر میکنم درست آن است که نقد در همین محدوده جهت اصلاح پیش برده شود. من فعلاً نقدی در این خصوص به اخبار روز ندارم.

ب- سایت دموکراتیک:
برای نمونه سایت ایران گلوبال:
ایران گلوبال سایت چپ نیست. سایت دموکراتیک است . به دو دلیل :
۱- به بیش از ۱۵۰ نفر قلمزن کد سایت داده شده که خودشان بدون دخالت مدیریت مطالب خود را مستقیم در سایت درج میکنند. اینها به گرایشهای گوناگون و متضاد تعلق دارند. از چپ تا راست. از دموکرات تا غیر دموکرات.
۲- مطالب گوناگون با گرایشهای گوناگون توسط کد داران و اعضای مدیریت منتشر میشود. هیچ چیز سانسور نمی شود. چپ سنتی-چپ دموکرات- دموکرات-سلطنت طلب- مجاهد- تجزیه طلب -غیر تجزیه طلب- و... همه و همه می توانند نظریات خود را بصورت مقاله یا کامنت درج کنند.

خط قرمز ما : عدم توهین-اتهام- نژادپرستی- تشویق به جنگ بین مردمان مختلف ایران است. که گاهاً اینها هم از کنترول خارج میشوند.

هدف ما «روشنگری توسط خود قلمزنان و خوانندگان» است. اعضای مدیریت هم نسبت به فرصت مطالبی را به قلم خود منتشر میکنند ولی کم. ما عملاً مشی و خطی را دنبال نمی کنیم. چهار چوبه نظری مختصر داریم و در سایت تحت عنوان «درباره ی ما» میتوان مطالعه کرد ولی آنچه دنبال نمی شود همین چارچوبه ی خودمان است.

ایران گلوبال آن قدر دموکراتیک است که گاهاً رنگ ضد دموکراتیک میگیرد. کیفیت نوشته ها از نظر زبان فارسی، معیارهای علمی ، قابل کنترول نیست. مطالب خوب و مطالب غیرقابل درج از نظر کیفیت فراوان داریم.

خوب این هم «سایت دموکراتیک» است که شورش را درآورده است. مطالب سایت از نظر اینکه :خط قرمزها و کیفیت مطلب از نظر ادبیات و معیار علمی بطور نسبی رعایت شود هم قابل رسیدگی و کنترول نیست.

ایران گلوبال سایت دموکراتیک بی در و پیکر است . اگر کمی سخت بگیریم داد همه بلند میشود که «سانسور» میخواهد حاکم شود.
بارها در مقالات مختلف مطالب سایت و کار مدیریت را نقد کرده ام و همینطور خوانندگان؛ و دیگر اعضای مدیریت ، سایت و مدیریت را بیرحمانه نقد کرده اند اما نتیجه ای نداده است. چون سیستم کار ما قابل کنترول نیست. حتی در چهار چوب خودمان که اعلام کرده ایم.

خوب اینهم وضعیت سایت دموکراتیک ماست.
لازم است هرکس خودش انتخاب بکند که چطور میخواهد کار کند و با خوانندگان چه رابطه ای دوست دارد داشته باشد و چه پیامی به دیگران دارد.

تجربه من میگوید سایت اخبار روز لازم نیست مثل ایران گلوبال دموکراتیک شود. آنوقت باید چپ را بدرود گوید و این هم نقض غرض است. اما می تواند در همان محدوده خود بیشتر به گوناگونی نظرات و نقد ها توجه کند.

زحمتکشان نیاز مبرم دارند بلندگوی خود را داشته باشند نه اینکه همه از بلند گوی آنها استفاده کنند و خودشان فراموش شوند.

باآرزوی موفقیت های فراون به تابان عزیز و دوستانش.
۶۴٨۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : مسعود راد

عنوان : ما و چپ ایرانی
معتقدم که وجود دید و نگاه چپ، اگرچه من خود را از آن جناح نمیدانم، اما برای توازن قدرت و برای آینده ایران الزامی است. اما چپ قرار است که روشنفکری پیشه کند و خود را اسیر قدرت سیاسی نکند. چپ قرار است برتر و بالاتر از جامعه، حافظ منافع عمومی و بخصوص اقشار آسیب پذیر باشد. از همین رو عشق به قدرت سیاسی، می تواند چپ را در مقابل توده مردم قرار دهد. همانطور که تا کنون در شوروی و چین و کره شمالی و آلبانی و ... اتفاق افتاده.

ایراد ما به چپ ایرانی دقیقا همین جاست که سردمداران جنبش چپ که ایده خود را مترقی و دمکراتیک می نامند، سابقه درخشانی در کنار ماندن از هوای قدرت سیاسی ندارند که هیچ، طبق آموزه های ایدئولوژیک وارداتی از شمال، قدرت را برای خود، و فقط برای خود می خواهند. معلوم نیست این چه ایده ی دمکراتیکی است که تحمل ایده دیگری را ندارد و دگراندیشی را با دهها برچسب بچسب و نچسب طرد میکند.

مشکل ما با چپ ایرانی این است که اگرچه سناریوهای دمکراسی وارداتی از غرب را به درستی طرد میکند، اما وابستگی فکری، تشکیلاتی، سیاسی، نظامی و فرهنگی به روسیه را حتی پس از شکست کمونیزم و فروپاشی شوروی، نهی نمی کند که هیچ، گاها آن را ترویج هم میکند. همین امر باعث شده که تقریبا تمام موضع گیریهای چپ، آنجا که منافع روسیه در کار است، شبیه موضع گیریهای روسیه و حکومت آخوندی می شود. دو کشوری که بدترین شکلهای سرمایه داری زورگو، رانتی و مافیایی را در دنیای مدرن امروزی در خود پرورش داده و به نمایش گذاشته اند.

مشکل دیگر ما با چپ ایرانی عدم تعهد و پایبندی عمومی چپ به اعلامیه جهانی حقوق بشر است. این منشور که به حق بزرگترین دستاورد اجتماعی بشر نام گرفته و از بیشترین حمایت بزرگترین اندیشمندان جهان برخوردار شده، مورد عنایت چپ ایرانی نیست. گاه به این بهانه که در یک ماده کلمه ای آمده و یا در ماده دیگر کلمه ای نیامده، کلیت آن را رد می کنند. متاسفانه اینجا هم شباهت زیادی بین نظرات عمومی چپ ایرانی با نظرات روسیه و حکومت اسلامی در مورد اعلامیه جهانی حقوق بشر مشاهده میشود. تا جاییکه آن را حقوق بشر امریکایی خطاب می کنند.

مدیریت اخبار روز کار مهم و پر دردسری به عهده گرفته. اگرچه مشاهده شده که سعی میکند خود را در میانه چپ نگهدارد، اما از دوطرف به انتقاد گرفته میشود که چرا نظرات دیگری را منتشر می کند. ضمن تشکر و خسته نباشید و آرزوی موفقیت، معتقدم آنچه ماندنی است تلاش در راه تامین و پاسداری از منافع بلندمدت و ملی مردم ایران است. ایده ها و نظرات شخصی هم فقط در همین چهارچوب اهمیت پیدا می کنند، وگرنه حرف باد هواست!
۶۴٨۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : کیم : میر

عنوان : در آستانه صبحیم و آفتاب شدن
بر حسب اتفاق به این نوشتار و نظرات نظر می انداختیم در بخش اخبار voaفیلم بازگشت کادر درمانی امریکا از افریقا ودر قرنطینه قرار گرفتن سه هفته ای انها برای ویروس "ابولا"با تمام آن تجهیزات فضائی را نشان میداد و در همان لحظه تعداد زیادی از پزشکان کوبائی را که با روپوش سفید وبدون هرگونه وسایل ضد ویروس وبا لباس معمولی ودر پای پلکان هواپیما رئول کاسترو"آنها را بدرقه میکرد برای رفتن به افریقا سوار هواپیما شدن. یاد مجموع این نوشته ها افتادم و اقدامات "متجاوزان شوروی"!! و فیدل و آنگولا و کمک همین پزشکان پرواز با هواپیماهای اتو شهپر و کهنه نحوه ریختن بنزین سوخت در آسمان پرواز دورپرواز جنگهای آنگولا.خنده ام گرفت از دیدن این دو نمای پشت سرهم فیلم خبری و گشنه گداهای کمونیست .روز سقوط "اتحاد جماهیر"یکی دوستان طرفدار "سه جهان"که دوستی ادامه دارد .در خیابان دیدم با ناراحتی و تو گوئی شدید ترین ضربه را خورده باشد روزنامه "همشهری "را در صفحه اول عکسی بزرگ از پرچم سرخ دست عده ای بود نشانم داد گفت "نیروهای انقلاب در پیروزی اند "بشدت خندیدم گفتم ناراحت نباش تاریخ در مسیر اصلاح قرار گرفته باز خواهیم گشت سرفراز و این یک آزمایش برای اعتبار تمام آن تئوریهاست.ولی در زمان زنده بودنم کمی تردید داشتم .حال که "امپریالیسم" که مبارزه باآن مقدم بر هر عمل انقلابیست در مسیر زوال قرار گرفته گول هر تئوری شبه انقلابی و شبه روشفکری را خوردن یک اشتباه یک غفلت و هلاکت مجدد است بمانند قبل از حلول ۲۲ بهمن سال ۵۷کسانیکه همجو "مارال "فکر میکنند اگر عمد نداشته باشند سهل انگارند . نیروهای غیر دینی .چپ_سکولار باید سنگهای خودرا قبلن وا میچیدن در زمانیکه قانون اساسی تهیه میکردن یا در مصاحبه های خود بعمد نامی از دیگر گروه ها ی سیاسی نمیبردن و در شورای انقلاب راه نداده بودن وقتی صراحتن اعلام جمهوری اسلامی کردن باید خواهان ریز محتوا میکردیم و تکلیف آزادیها _حقوق زنان _دگر اندیشان و...... روشن میکردند و نه مثل گنگ و گیج ها مفتون طرف میشدن و یا گروه های صد و پنچاهگانه سه نفره با بیانیه های اعلام موجودیت که نثار ناسزا و انحراف از اصل موضوع و مقوله آزادی در حالت تعلیق بود.و هم اکنون گویا با وزش نسیم تغییر عده ای آگاهانه یا نا آگاه سرنا را از در گشادش بصدا در آوردن "که البته واضح و مبرهن است آزادی بهتر از هر مبارزه ای است و "داعش" جبهه النصره "ودیگر نیروهای آزادی خواه !!دمار از روزگار سربازان "اسد"دیکتاتور آزادی کش در میاورند و این وازه"امپریالیسم "من دراوردی "کمونیستها "که دیدیم چه زندگی گدائی داشتن و گندم آنها را امریکا میداده برای سرگرمی ما درست کردن .تازه باراک جون بعداز کشته شدن دو خبرنگار دستور داده از هوا دمار از روزگار شون در بیارن واز زمین هم نیروهای کرد و بعضیها دیگر میرن جلو". با خارج شدن "داعش" از کنترل فرمانده ای ناتو و تغییر "راسموسن "فاشیست و انتخاب فرمانده از حزب کارگر و بدل شدن اهرمهای چپاول بضد خود دلیل بر افول و رو به اضمهلال رفتن قدرت "سرمایه داری "و "امپریالیسم دارد ومبارزه با این پدیده اولیه . اصلی .مقدم بر هر کار دیگریست چون علت العلل تمامی ناکامیهای دمکراسی خواهی و استقرار حاکمیت مردمی و آزادیخواه ست. نمونه عاقبت بهار عربی "پیش چشم ماست.
۶۴٨۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱٣۹٣       

    از : نامی شاکری

عنوان : خدایا شکر!
مهران معمار عزیز!
همین حالا در فیس بوک ، "استاتوس" دوستی را می خواندم که روزگاری خود را چپ می دانست و این سالها به برکت نان پناهندگی ، "سوسیال دمکرات" شده و مدام شکر"جهان سرمایه داری" را می کند، مثل تو که با مسرت می نویسی "...جهان را سرمایه داری می گرداند.."
احتمالا این لطیفه را شنیده ای که : روزی مردی فقیر و ژنده پوش تکه های نان خشکیده در آب "چوب" می کرد و در دهان می گذاشت و با فرو دادن دشوار هر لقمه نیم نگاهی به آسمان می کرد و می گفت : خدایا شکر!
ظریفی بر او گذر می کرد. آن حال و روز دید و شگقت زده از مرد شاکر پرسید :با این حال و روز این شکر خدا چه معنا دارد؟ مردفقیر لقمه به دهان نابرده نگاه عاقل اندر سفیه ش کرد و گفت : او اگر حضرتش توی باغ باشد،این "خدایا شکر" من از هزار تا بدو بی راه با معنی تر است !
امیدوارم شکر و شادی و تحسین تو از "سرمایه داری" هم اینجوری باشد!
۶۴٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : اخبار روز

عنوان : به «خواننده»
کامنتی از شما دریافت نشده است. لطفا دوباره ارسال کنید.
با تشکر
۶۴٨۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : صادق شکیب

عنوان : تذکری دوستانه
وقتی در ستون نظرات اتنقاد نا موجه آقای محسن جمال را خواندم . بسی تعجب کردم . چندی پیش از ایشان مطلب بس منطقی ، عمیق و پر احساسی در مورد زنده یاد محمد رضا لطفی خواندم . با ملاحظه انتقاد شان هم تعجب کردم هم تاسف خوردم . که فردی چون ایشان با آن منطق به کار برده در آن مقاله چرا اینسان شتاب زده طوری عمل می نماید که برای بعضی ها امکان دارد این برداشت پیش آیدکه آقا محسن هم سو با خانم مارال سعید است . ولی با توضیح بعدی ایشان خوشحال شدم که آقا محسن حساب خود را از خانم مارال سعید ها جدا کرده است . واین انعطاف ایشان را می رساند که کاری است پسندیده . که امید وارم جناب محسن جمال در قضاوت هایشان عجولانه برخورد نکنند . سایت اخبار روز با همه کمی و کاستی خویش صدای بخشی از چپ است . و دقیقا این مسئله سبب رنجش امثال خانم سعید ها شده و خواهد شد که چرا این صدا در طیف های مختلف فکری خود هر روز پر طنین تر می شود . برای همین امثال آقا محسن جمال ها باید در انتقاد شان از جناب تابان و تابان ها باید طوری برخورد کنند که این شائبه پیش نیاید که همسویی با مارال سعید در کار است . کج اندیشی خانم مارال سعید در همین نوشته اشان تا بدان حد گویاست که بی نیاز از توضیح است . در همین بخش نظران برخی از دوستان از جمله ا. رستمی حق مطلب را به خوبی در مورد نوشته ایشان بیان نموده اند .
۶۴٨۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : خواننده

عنوان : کامنت من کو؟
کامنت من کو؟
۶۴٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : کارگر ایرانی از تهران

عنوان : اتتقاد به اخبار روز وارد است اما نه از نوع مارال سعید و تایید کنندگانش
انتقاد به اخبار روز از آن رو وارد است زیرا:
مدت ها است ستون کارگری اش از انتشار نظرات فعالان کارگری داخل کشور خالی است
مدت هاست مصاحبه ای از سیر رخدادهای کارگری که بتواند سیاست های رژیم را به درستی رصد کند نداشته است
در انتشار فحش نامه های دیکران که بسیاری از آن ها را در همین مجموع نظرات زیر هم می بینیم دقت نمی کند
که خیال می کنند دمکراسی یعنی آنکه ما به طرفداران سرمایه داری ستون بدهیم تا آنها علیه ما بنویسند تا تمرین دموکراسی کرده باشیم سوال این جاست کدام نشریه اینترنتی مجازی و غیر مجازی حاضر است جمله ای از چپ در نقد خود انتشار دهد که ما چنین کنیم ؟
که تا آنجا به رخدادهایی که منشاء نولیبرالی حقوق بشری امریکایی بها داده است و از ارایه تحلیل های نظریه پردازان چپ کوتاهی کرده است که امثال مارال سعید ها خیال می کنند هر رخدادی را از آن دست باید در اخبار روز مشاهده کنند و هرچه درمقابل آنست نباید جایی در اخبار روز نباشد
منتقدین اخبار رروز مدافعین حملات نظامی امریکا و ناتو به عراق لیبی سوریه افغانستان و در آینده نزدیک به هر جایی که غرب احساس تامین منافع را دنبال کند هستند و از اینکه در اوکراین به سود سیاست غربی از اخبار روز چیز زیادی ندیده اند ناراحت هستند اگر فردا امریکا و ناتو به هر کشور مستقلی هم حمله نظامی کند آن ها انتظار دارند تا اخبار روز و هر نشریه دیگری که می خواهد روش دموکراتیکی را تجربه کند مطابق انتظار آن ها عمل کند
اخبار روز اگر بخواهد بهآزادی و دموکراسی و عدالتخواهی پای بند باشد و بیطرف نباشد باید همواره خود منتقد واقعی روش ها یش در انتشار نظرات دیگران باشد
۶۴٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : علی کریمی

عنوان : نوبت پس زدن سر رسیده است
با سلام به دست اندرکاران "اخبار روز" و به ویژه تابان و دوستان رو به انسان. تجربه ی بایکوت را در این فضای مجازی من نیز تجربه کرده ام. پس از نوشتاری که در قسمت" نطر شما" نوشتم که در آن به رویکرد حزب طراز نوین و اکثریت خرده می گرفت، نه دیگر شعری و نه حتی نظری را قابل نمایش گذاشتند. به جناب تابان هم نوشتم اما گویا ایشان آزرده تر از نوشتاری بود که بازتاب حقیقی تر بود تلخ تر از واقعیت. و این مرا که همواره خودم را خواننده و خواهان اندیشه و عمل بالنده بودم ام ترساند. گرچه از نوجوانی به واگرایی گروه ها و دست اندرکاران فردا ساز که امروز خود را در سودای ویرانی انسان فدا کرده ام، خو کرده ام، امّا اقتدار اندیشه های بهیموتی را نمی توانم بپذیرم. گمان می کنم ما دیروز بایستی از شیوه های ترور و به کشتن دادن دیگران دست می کشیدیم. کارنامه سالهای اول انقلاب جریانات دل داده به همسایه کبیر و همسوی فرشته ی از پاریس آمده ی ایشان چیزی نزدیک به بی اعتباری است. گمان می کنم پس از سی و شش سال خروج از سرزمینی که در آن انسان از بی حرمتی می میرد، نوبت پس زدن شیوه های ناپسند، آن تمدن از ذهن و زبان ما سر رسیده است. سخت است اما شدنی است.
و در پایان این تکه شعر را بازنویسی می کنم: چه کسی بهار را تیرباران کرد؟ که تابستان سرافکنده از میان باغ می رود؟- چه کسی نام مرا در مشت باد نهاد-که هر جا می روم بوی باروت می دهد؟
۶۴٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : محسن جمال

عنوان : فضای نقد سازنده را پاکیزه نگهداریم
دوستان، من خوشحالم که میبینم گفتگوها در سالهای اخیرنسبتن در فضای دوستانه وسازنده تری پیش میرود و براحتی میتوان نقد سره را از ناسره تمیز داد. این از برکت رشد همه جانبه‍ی آگاهی ها است. میافزایم که منظور من در میان این" معرکه" نه گله بود و نه حتا خرده گیری از اخبار روز و سرذبیر زحمتکش آن آقای تابان عزیز که از انتشار این نشریه نانی که درنمیآورند،هیچ، از نان خوردن هم افتاده اند.اتفاقن پرهیز از نشر نوشتارمن"داعش و اوباما" پاسخ مناسبی است به خانم مارال که آنقدر ها هم که ایشان گمان دارند، اخبار روز به آغوش چپ رادیکال ( فناتیک)ی از نوع من قش نمیکند.! ( کاش میکرد)وای برمن که به تحلیل های دائی جان ناپلئونی خود هر چه بیشتر میبالد. به یمن فوران اسناد ویکی لیکسی فیس بوکی یوتیوپی...
۶۴٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : مهران معمار

عنوان : سرمایه داری وقیح است، اما جهان کنونی را ساخته است.
به تمام مقدسات انسانی سوگند کمو یسم شکست خورده است. جهان را سرمایه داری می گرداند و به این حد از پیشرفت رسانده است، هر چند بسیار و قیح است. تمام اختراعات و اکتشافات جهان از برکت سرمایه داری است. ۸۰ سال شوروی کمونیست بود یک میخ به صنایع جهان نیفزود تنها در فرستادن ماهواره و انسان درونش به فضا به نقطه ی کوری رسید که همان باعث و سبب شد تمام امپراتوری درهم بریزد و ویران شود. چون به گدائی افتاده بودند... تولید در جهان نتیجه ی رقابت است و گرنه چرخ دانش و پیشرفت می خوابد. اگر رقابت نباشد علم از حد نظری جلوتر نمی رود. این ثابت شده است...
۶۴٨۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱٣۹٣       

    از : جه خرفا!

عنوان : خدا پدر روخانی را بیامرزد
اخبار روز نوشته : «بدون نشان دادن نمونه، دشوار است بدانیم کدام "دگراندیش" در اخبار روز سانسور شده و کدام سیاست در آن جایی ندارد. آرشیو نویسندگان اخبار روز و همچنین بخش نظرات آن، در دسترس همه ی خوانندگان است و با مراجعه به آن می توان قضاوت کرد نویسندگان و نظردهندگان در اخبار روز چه طیف متنوعی را تشکیل می دهند. »
ای والله. شما هم مثه حسن روحانی شدید که رئز روشن میگه خبرنگار زندانی نداریم.
شما نه تنها مقالاتی که در خدمت جپ نیست را منتشر نمی منید بلکه حتی نپرات مخالف جپ را هم خیلی اوقات سانسور می کنید.
بگرزین
بحثی بندازیم حول نقش چی در ادامه پراکندگی اپوزیسیون و ادامه عمر رژی. تا چپ ها بدونن که جقدر مردم آنها را مقصر پراکنگی مخالفان می دونن. چپ رگ گردنشو شق میکنه اما یقه خودشو نمی گیره نا ببینه که چقدر مقصره.

و حرف آخر اینکه حمایتهای اخبار رئز از روسیه تهوع اوره واقعآ. ولی خی( کشور احزاب برادره و جمارش میشه کرد.

مرسی از خانم مارال.
۶۴٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : خوا ننده

عنوان : سوت دلان "اپوزیسیون" خیال پرور
بحث های دوران بچگی را بیاد دارید؟ آنجا که طرف مقابل در برابر سوال "از کجا می دانی؟" قرار می گرفت و پاسخ می داد که: "تو کتاب نوشته"؛ باین گمان که هر چه سیه بر سفید نگاشته شده باید "درست" باشد.
حکایت "کیفر خواست نویسان" این بحث یادآور آن بحث های کودکانه است. گویی که هر چه بی بی سی و صدای امریکا و سی ان ان و فوکس نیوز و کلا رسانه های سرمایه جانی (که گویی توسط یک فرد اداره می شوند) گزارش دهند و بنویسند عین "واقعیت" است.
این که دولت فاشیست ها در پی کودتا در اکرایین به جنایاتی چون سوزاندن دهها سندیکالیست دست می زنند نادیده انگاشته می شود. همانطور که کشتار مردم بی گناه در شرق آن کشور توسط لباس شخصی های نازیست بی اهمیت جلوه داده می شود.
اینکه داعش با کمک امریکا و متحدانش به چنین خطری تبدیل شده، از دید این افراد اهمیتی ندارد. مهم اینکه امروز غرب با حمایت ترکیه که همچنان داعش در داخل مرزهایش دفتر و دستک دارد و نیرو استخدام می کند یا عربستان که مادر وهابیت است، به "جنگ" داعش می رود. با کمک بانیان و حامیان داعش می خواهند آن را ریشه کن کنند!!!! خنده دار نیست؟
اینکه قصابی چون نتانیاهو ایران را خطرناک تر از داعش می نامد هم از دید این نوابغ کاملا منطقی است!!!
فیلم سوت دلان را حتما بیاد دارید. مجید از برادر بزرگش حبیب می خواهد که چون شب جمعه است به امامزاده ای بروند. برادر اما به وی یادآوری می کند که امروز سه شنبه است! مجید بر آشفته فریاد می زند که طبق تقویمی که پدر خدابیامرزش پیش از مرگ به وی داده امروز پنج شنبه است!
حال حکایت "مارال" و همفکرانش است که با استناد به بوغ و کرنای دوستان نئو لیبرال خود "چپ" (بخوان آرمان بشر دوستی و عدالت خواهی) را مرده می پنداشتند و چون عکس آن را مشاهده می کنند بیاد "تقویم عمو سام" می افتند.
۶۴٨۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : الف رستمی

عنوان : چپ ستیزی تازه به راه نیندازیم
آنچه به نظر می رسد در نقد مارال سعید نادیده گرفته شده، انفعال عظیم هواداران دمکراسی «پروازی» است.
نویسندگان زیادی در اخبار روز به این اندیشه رسیده بودند که تنها راه رهایی ملت های جهان سوم بکارگیری مدل سیاسی اقتصادی کشورهای غربی به کمک خود آنان است. آنان به تحولات در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه واقعا خوشبین بودند و چه ها که ننوشتند و نگفتند و روز و روزگاری فضاهای رسانه ای اپوزیسیون چپ و دمکرات را در دست داشتند. برای آن ها بمب ها ازادی می آوردند.
آری امروز حضورشان کم رنگ است.
مارال سعید نگران این عدم حضور و افتادن فضا به دست چپ هایی است که فکر می کند به گذشته تعلق دارند؟!
مشکل از چپ های مورد انتقاد مارال سعید نیست. آن ها همانی را می گفتند که امروز می گویند. بیشتر از گذشته هم ننوشته اند و نگفته اند. البته اغلب پخته تر می نویسند.
مشکل آن است که با روشن شدن پیامدهای فاجعه بار دمکراسی وارداتی به کمک نظام سرمایه داری جهانی، بویژه در لیبی و سوریه و عراق، یک «پارادایم» فعال به اصطلاح دمکراسی خواه به بن بست رسیده است و حرفی برای گفتن ندارد.
شما به نشریات دیگری که درست مثل مارال سعیدها فکر می کنند هم که بروی همین را می بینی.
این عزیزان اگر صادق باشند باید برگردند و اشتباهات بسیار بزرگ خود را در پشتیبانی از دخالت نظامی در این کشورها چه به صورت علنی و چه با در پوشش برخی تدبیرها نقد کنند.
اگر این کار را بکنند، صدها مقاله ورودی به اخبار روز خواهیم داشت. متاسفانه نمی کنند و بسیاری شان منفعل شده اند. آن ها امروز در محافل خصوصی به صراحت می گویند دیگر چشم اندازی برای جهان ندارند.
همانطور که چپ ها بعد از ضربات فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم راه خود را پیدا کردند و در این راه و برای ارائه یک آلترناتیو مترقی روزآمد پر تلاش از تر ازگذشته پیش می روند، به نظر من دمکراسی خواهان واقعی هم همین تجربه را تکرار خواهند کرد.
زمان می گذرد و دمکراسی خواهان واقعی و رادیکال راه های بهتری را برای رسیدن به آرمان رهایی ملت ها پیش خواهند گرفت.
مارال سعید ها باید بدانند راه اینده، همگرایی با چپ هاست و نه دامن زدن به هیستری ضد کمونیستی و ضد چپ.
کمونیسم ستیزی لیبرال ها و غرب در نهایت به داعش پروری در کشورها (فاشیست ها در غرب) انجامیده است. این راهی نیست که خیر و صلاحی در آن باشد.
به چپ ستیزی تازه ای هم نیاز نیست. باید اطاق های فکری براه انداخت و اندیشه های خود را صادقانه نقد کرد و ارتقاء داد.
۶۴٨۰۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : همایون

عنوان : حرف اصلی را بگویید
ظاهرا مساله این نیست که چرا دیگران در اخبار روز نمی نویسند، موضوع این است که چرا عده ای در اخبار روز می نویسند. حرفی را که خانم مارال سعید با احتیاط و ایما و اشاره مطرح کرده آقای حمید مهرآرا به صراحت طرح کرده است. ایشان در کیفرخواست خود علیه اخبار روز از جمله درج بیانیه های «احزاب برادر» و مقالاتی از فریبرز رئیس دانا و محمد قراگوزولو را از جمله مشکلات دانسته اند. حتی یک حساب سرانگشتی هم لازم نیست تا ببینیم این ها چند درصد مطالب اخبار روز است، ظاهرا موضوع این است که این ها نباید بنویسند. اخبار روز هم باید بشود مثل نشریاتی که صبح تا شب از سران غرب و احزاب سرمایه داری کد و فاکت می آورند و در عرصه ی داخلی میدان تاخت و تاز اصلاح طلبان نان به نرخ روز خور هستند.
خانم فریبا عالی خانی یک لیست بلندبالای دیگر به موارد کیفر خواست آقای اولی افزوده و بیچاره اخبار روز که در این وسط باید همه ی مسایل جهانی را یک تنه جواب بدهد.
- در این وسط جا دارد افسوس و تاسف خود را از این که اخبار روز چرا ما را از مقاله ی درخشان و تاریخ ساز آقای محسن جمال محروم کرد را هم اعلام کنم و بر سانسورچیان آن لعنت بفرستیم!-

اما در پایان: ظاهرا در همه جای دنیا نشریات هم مثل احزاب به نشریات دسته چپی و دست راستی تقسیم می شوند، هیچ کس هم به آن ها ایراد ندارد. هیج کس هم از یک نشریه ی دست راستی انتظار ندارد بشود تریبون فعالین چپ و برعکس هیچ کس از یک نشریه ی دست چپی انتظار ندارد بشود تریبون نظرات راست. اگر کسی بخواهد از دسته جپی ها بخواند می رود سراغ روزنامه های آن ها و باز برعکس.
این یک موضوع است و هیچ ایرادی هم ندارد. ایراد آن جاست که رسانه ها و نشریاتی که با بودجه ی عمومی و به قول اسلامی ها بیت المال اداره می شوند بشوند ارگان دسته و گروه خاصی. مثل سازمان صدا و سیما و روزنامه ی کیهان که بودجه اشان از جیب مردم می رود و گروه کوچکی بر آن ها حاکم شده است. ما ایرانی ها اما قرار است همه جا نوبر بیآوریم. مثلا عده ای همفکر جمع شوند و با زحمت و پول و هزینه ی خود نشریه ای درست کنند و نظریات دیگران را تبلیغ کنند!
۶۴۷۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : نقد، نقادی، آزاد اندیشی
درود بر گردانندگان سایت وسپاس بر شما.واضح است هر کس چیزی را پدید می آورد خود دارای عقیده ومرامی است. اگر خواسته شود که پدید آورنده ،هیچ مبنای فکری نداشته باشد،این خواسته منطقی بنظر نمی آید.اما از آن پدیده چگونه استفاده می شود ویا خواهد شد، می توان مورد توجه قرار گیرد.ودر مورد آن مطلب آورد. در این روند ممکن است دیگرانی که ایده وفکرشان با سازنده هیچ همخوانی ندارد ، بکار برنده آن پدیده شوند ویا ممکن است ، پدید آورنده، پدیده را در راستای افکار و ایده هایش بکار ببرد ویا نبرد. تکنولوژی جدید این امکان را برای بشریت فراهم کرده است که افکار وایده های مختلف براحتی قابل دسترسی باشند.وارائه کنندگان مطالب هم به زیر تیغ نقادی بی رحمانه هم قرار گیرند.در مورد نشریات می توان یک تقسیم بند ی بصورت زیر آورد، ودر مورد هر کدام اشاره مختصر داشت.۱)ناشر (ایجاد کننده نشریه)۲)مقاله نویس ۳)خواننده. ۱) ایجاد کننده نشریه ،باید گفت:قطعا"نظرات وایده های فکری مربوط به خود را داردودر ارائه نشریه آنرا بطریقی نشان خواهد داد واین عمل را می توان طبیعی دانست،عمل غیر از این طبیعی نیست. اما چه عملی را ناشی از خصلت آزاد اندیشی و طرفداری از گردش اطلاعات درست یک ناشر باید تعبیر کرد و بطریقی مورد تشویق انسانهای آزاد اندیش دیگر قرار گیرد. درمورد آن عمل می توان گفت : آن چیزی نیست جزء اجازه انتشار نظرات دیگر ونقادی مقالات ارائه شده در نشریه به دیگران. ۲)مقاله نویس،در رابطه با مقاله نویس چند نظر مطرح می شود ،که مطرح کردن آنها باعث طولانی شدن بحث می شود ،فقط به نکاتی که به این نوع نشریات مربوط می شود در حد توان مطالبی مطرح می گردد. ارائه دهنده مقاله، با توجه به دیدگاهش، نشریاتی را بر می گزیند که نزدیک به تفکراتش باشد و قطعا"ناشر هم از ارائه مقالات این نوع افراد استقبال می کند واین روند هم طبیعی جلو می کند. اما در روند خصلت آزاد اندیشی ناشر و وظیفه ژورنالیستی حکم می کند که از مقالات ضد و یا نقادی های بی رحمانه دیگران، استقبال کند وبه نشر آنان ،بدون تعلل همت گمارد،ویا نقادی های از نوع جدید که همان کامنت گذاری است را بدون هیچ تعللی انتشار دهد واگر نقادی در رابطه با شخصیت معتبری است از طرف ناشر نباید مماشاتی صورت پذیرد که بر خلاف روحیه آزاد اندیشی معنی خواهد شد.۳)خوانندگان، یا استفاده کنندگان از مقالات خود به گروهای مختلفی دسته بندی می شوند،۱)گروهی دارای مطالعاتی تشکیلاتی هستند آنان بگونه ای اموزش دیده اند که وظیفه دارند ،فقط چیزی که مربوط به عقیده وتقویت کننده آن ایده است ، مورد پذیرش قرار دهند و مطالعه کنند.و تخطی از آن روند نا بخشودنی است.در اینجا آنان هم ناشر وهم مقاله نویس را اگر بر خلاف ایده و فکرشان مطالبی را مطرح کنند خطا کار می پندارند ، وگروهی از این مطالعه کنند گان چنان پیش می روند ناشرو مقاله نویس را مستوجب مجازات هم می شمارند.۲)گروهی دیگر ، گروهی هستند که در نظامات اجتماعی با یک سیستم آموزشی درست پرورده می شوند .در این نوع سیستمهای آموزشی فرد را از همان ابتدا با یک روحیه آزاد اندیشی بار می اورند. این افراد دیگر پذیرای ایده های کانالیزه شده نخواهند شد.این نوع افراد به چیزی بنام سلاح نقد مجهز می شوندوخود نیزنقد پذیری را جزیی از همان آزاد اندیشی بحساب می آورندودر این فضا مقاله نویس می داند چنانچه چیزی برای گفتن نداشته باشد ویا گفته وی پایه های علمی درستی نداشته باشد چنان از طرف نقادان مورد نقد قرار می گیردو اگر رگه های از شیادی در ارائه مقاله اش باشد شرمندگی تاریخی برایش ایجاد می کند.پس در این فضا هر کس مقاله نویس نخواهد شد.در این فضا نقادی خود نوعی افشاگر شیادان است.واز طرف خود نقاد اگر نقادیش بر پایه های صحیح استوار نباشد به عنوان یک هوچی مطر ح می شود.ودر این فضا خود نقاد نیز هم زیر ذربین نقادان دیگر قرار می گیرد.وتیغ نقادی دیگران بر تن خود نقاد نیز خواهد نشست. می دانیم شیوه آموزشی که روحیه آزاد اندیشی را در دیگران بپروراند در کشورهایی که با شیوه استبدادی اداره می شوند قابل اجرا نیست ویکی از کشورهایی که آموزش روحیه آزاد اندیشی محروم بوده وهست سر زمین ایران است.که در این سرزمین نقد پذیری و نقد کردن مغفول می باشد.اما گروهی فقط نقادی را برای خود وظیفه می دانند، نقد پذیری را دون شان خود می دانند.این افراد باید بپذیرندوجود استبداد عمل نقد نا پذیری را تو جیه نمی کند.واز طرف دیگر از ناشران مختلف انتظار می رود در نبود روش درست در حکومتهای استبدادی انان اشاعه دهنده روحیه نقد پذیری و نقادی بی رحمانه باید باشند واین یک خواسته معقول است.به امیدروزی که در سرزمین ایران نقادان بی رحم در حوزه اندیشه چنان زیاد شوند که دکان خیلی از مقاله نویسان بی مطلب کساد گردد و یا بسته شود و صاحبان اندیشه های انسانمدار و آزاد اندیش میداندار شوند و تخم آزاد اندیشی را در این سرزمین بپرا کنند.
۶۴۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : من از رفقا و دوستان زحمتکش و دمکرات اخبار روز شخصاً از صمیم قلب تشکر دارم!
من که نفهمیدم!

::منظورت چیست؟

:من زورم چیست!؟

::تو زورت چیست؟
۶۴۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : فریبا علیخانی

عنوان : حزب و روزنامه
با تشکر از مارال برای بهبود اخبار روز
در موارد زیر "اخبار روز" در کجا ایستاده:
۱- جنگ روسیه و گرجستان
۲- حمله ناتو به یوگسلاوی
۳- حمله ناتو به افغانستان
۴- جنگ روسیه و اوکراین
۵- پرونده هسته ای ایران
۶- قیام مردم سوریه
۷- مقابله با داعش
میتوان بازهم این لیست را ادامه داد. آنجا که مارال از "تفاوت ماهوی حزب و یک نشریه آزاد" میگوید دقیقا ً در این نقاط است که مصداق می یابد. آقای تابان "بیطرفی" و "جانبداری" را همچون لیدر یک حزب سیاسی می فهمند نه سردبیر یک نشریه. متأسشفانه ایشان و همکاران در توضیح خود بیان نداشته اند در دیدگاه آنها تقاوت حزب و روزنامه در کجاست؟
اگر فضای اخبار روز تکصدائی نیست پس باید انتخاب و گفتگوهای یکسویه "اخبار روز" را پای چه نوشت؟
آقای تابان نشریه خود را در جرگه چپ معرفی می کنند لیک نمی گویند در نظر ایشان "چپ" کدامست؟ اگر گستره ی چپ ایران به درازای فاصله ی خزر تا خلیج فارس است پس چگونه است که ماشین "اخبار روز" در جایی در این میان گیر کرده است.
۶۴۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : بهروز الف

عنوان : ایکاش انسان ها میتوانستند مستند سخن گویند
من و اقای تابان در دو سر متضاد یک سازمان فکری بودیم و احتمالا کماکان در سطح متفاوتی هستیم. بنابراین فکر میکنم نه بعنوان وکیل مدافع اقای تابان بل بعنوان یک منتقد او پاسخی شایسته به خانم مارال سعید بدهم که بنا بر دفاع صرف از اقای تابان نباشد (گرچه اگر مستند بگویم ابدا اشکالی هم ندارد). سعی میکنم یکی یکی نظرم را بدهم
۱. با سرکار آمدن رژیم جنایتکار اسلامی، هم بدون سند و مدرک صحبت کردن و همینطور "الله بختکی" حرف زدن مد روز برخی شد که پایه فکری مستحکمی نداشتند. خمینی مرتب بی ربط و بی محتوی و بی مفهموم با زبان الکن عربی-آخوندی صحبت میکرد و عده ای حتی "روشنفکر" لغات و تکیه کلام های او را به تکرر می نشستند. خانم مارال هم بنا بر نوشته ای نامفهوم و گیج و گنگ مملو از لغات عربی مورد علاقه سردمداران رزیم بدون آوردن یک دلیل حتی ابکی چماق سرکوب را بلند کرده که شاید همین صدای اندک را در نهاد خفه کند. من مجبور شدم جملات عجیب و غریب نامفهوم ایشان را چند بار بخوانم تا بتوانم به فارسی ترجمه اش کنم تا متوجه سخنان ایشان بشوم.
۲. جدا ازاینکه ایشان حتی برای نمونه یک دلیل هم نیاورده اند و اگر ریگی در کفش نداشتند و مطالب سایت اخبار روز را حتی در حد تیتر آن نگاه میکردند متوجه شانتاژ و سعی در محکوم کردن بشیوه اسلامی خود میشدند. نشریه بر مبنا مطالب درجه بندی شده و در هر بخش نظرات حتی بکل ضد هم چاپ شده هست.
۳. ایشان همانند بنگاه های خبری وابسته به سرمایه جهانی و پادو های اسلامی آن در ایران (که فراوان یافت میشود نام خود را هم "روشنفکر" و "ملی-مذهبی" و از این قبیل گذاشته اند) مستقیم و غیر مستقیم سعی کرده که بگوید تفکر چپ وابسته به گذشته هست و هر آنکس که کماکان بر تنها اندیشه انسانی تاریخ بشری کماکان باور دارد، میخواهد عقربه را به عقب بکشاند. لازم هست به خانم مارال یاد آوری شد که بی بی سیف صدای آمریکا، رسانه های خبری آلمان و فرانسه و صد های سازمان های "نظر دهنده" در این کشور ها همراه با دهها هزار "متخصص" دهها سال هست که شب و روز نظرات سر و دم بریده خانم مارال را در بوق گذاشتند ولی کماکان انگشت بدهان مانده که چرا چپ نه تنها از بین نمیرود (با وجود کشتار جمعی آنها در تمامی کشور ها) بل ققنوس وار باز سر بلند میکنند و ترس و وحشت دائمی بر نیروهای ضد انسان غلبه میکنند
۶۴۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : محسن جمال

عنوان : پاسخ به آقای تابان
نوشتار زیردر تاریخ یادشده، برای اخبار روز فرستاده شد و آقای تابان پاسخ داد که از نشر آن معذور است.من البته گله ای نکردم واینک نیز نمیکنم، تنها هنگامی که ایشان منکر سانسور شدند، برآن شدم که این نوشته را دراینجا بیاورم.یادآور میشوم که این نوشته را پس از پاسخ منفی ایشان در نشریه‍ی" صدای مردم" و صفحه‍ی فیسبوک خود گذاشتم. شما میتوانید به آن رجوع کنید و به بینید چقدر لایک خورده است. با احترام به تصمیم سردبیر نشریه، هنوز نیز از دلیل آن بیخبرم. تنها گمان من پرهیز ایشان از بکار گیری واژه های علمی- سیاسی امپریالیسم و صهیونیسم یاسوسیالیزم است که این نشریه به آنها حساسیت نشان میدهد، گویاایشان اساسن علتهای دیگری برای این جنگها و آشوبهای جهانی قایلند که من از آن بیخبرم.
۱۱.۰۹.۱۴

اوباما و داعش




درباره‍ی طرح اخیراوبامادر ستیز با داعش وهیاهوی خوشبینانه‍ی هواداران حقوق بشر آمریکائی، ریشه های تاریخی آنراباید مرورکرد. امپریالیسم غرب از ابتدای بنیادگذاری سوسیالیسم موجود در روسیه -شوروی- برای مهار وسرکوب خیزشهای مردمی در سراسر جهان دو شیوه‍ی سیاسی و نظامی را بموازات هم پیش گرفت، از نظز سیاسی ، بدیل سوسیال دمکراسی برای اروپا و غرب وبدیل اسلام سیاسی برای خاور میانه و" کمربند سبز"
ازسوی دیگر، حجیم کردن ماشین نظامی به ابعادی غول آسا وخارج از کنترل.

خلاء قدرت شوروی، تا این لحظه، در اروپای شرقی منجر به جنگهای پرشمارکشورهای نو برآمده تا جنگ اوکرائین شده .
در کشورهای خاور میانه غده های سرتانی اسلام سیاسی ، جمهوری های اسلامی(ایران،عراق، افغانستان، مصر ...عربستان سعودی جای خود دارد) در برابر این حکومتهای رسمی،اپوزیسیونهای طالبان القاعده، النصره، داعش ،اخوان المسلمین...تعبیه شده..
. همه‍ی اینها میوه های تلخ سیاست زهرآگینی است که جهان مارا بیمار کرده

امروزتنها با ریختن بمبهای پراکنده و کور از سوی هواپیماهای بی سرنشین بر سر دوست و دشمن در خاور میانه ، این سرتان مزمن، نابود که نمیشود هیچ، در تمام منطقه و جهان تکثیری مظاعف خواهد داشت..

این سیاست " کثیف" دشمن سازی و جنگیدن با آن، باز سازی آن به شکل های دیگر ونابود کردن دوباره‍ی آن، دور باطلی است که پایان ندارد ، تمرین های تکنولژی حنگی است، سود آور است، تنها برای صاحبان این ماشین کارآئی دارد وبس.

رازبقای سیستم مبتنی بر ستم وبهره کشی انسان از انسان دربحرانی نگه داشتن جهان است نه در آرامش و خوشبختی انسان ها. ازاین روی زنده نگهداشتن انگیزه برای جنگهای مذهبی و قومی (حتا ایجادآن) در سرتاسر خاک ،برای سرپا نگاه داشتن همان آن ماشین اهریمنی است.

اینک ناتو و آمریکا در پوشش نجات دهنده‍ی مردم درمانده‍ی منطقه، با این حمله ها درواقع آب در لانه‍ی زنبورخواهندریخت. زخمی کوچک را در سرتاسر تن خاور میانه گسترش خواهند داد چرا که زمینه های رشد آن همچنان دست نخورده باقی است.
امپریالیسم و صهیونیسم در این منطقه ( وشاید جهان) هرگز تاب برآمدن یک کشور مسقل ،آزاد، دمکرات و سکولار را ندارد و مانع پیدایش آن میشود ، سرنگونی مصذق و کودتای ۲۸ مرداد یک چشمه‍ی آن است.

تامادامی که چنین کشوری ( آزاد ، سکولار، مستقل و دادگستر)در خاورمیانه ساخته نشود، نمونه نشود، هر شیوه‍ی "معالجه" ای ازنوع شیمی درمانی اخیر آمریکا، پراکندن و تکثیر غده‍ی سرتانی است، در تن نوع بشر. استخوان لای زخم گذاشتن آن پزشک نمای آزمند است برای پرهیز از بهبودو بهم برآمدن زخم کهنه. ماشین غول آسای جنگ باید کار کند ورنه زنگ میزند.

وای برما
محسن جمال
۶۴۷٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : عاطفه

عنوان : صدای بی صدایان
آن صدای بی صدایانی که خانم مارال از نبود آن در اخبار روز گلایه می کند، بلندگو هایی دارد که کلان رسانه خوانده می شوند. آن هم نه هر کلان رسانه ایی، بلکه کلان رسانه های جهانی خوانده می شوند، آن هم نه هر کالان رسانه ی جهانی، بلکه کلانترین کلان رسانه های جهانی. رسانه هایی که از خیر پریشانی نخبگان به خیال خود "آل احمد-ستیز" ایرانی، این امر برشان مشتبه شده که واقعن رسانه هایی نه تنها فارسی گو بلکه ایرانیند. تلاش این نخبگان برای تحمیل این دروغ به خود و مردم ایران، که صدای رسمی دولتهای انگلیسی، آمریکایی، فرانسوی یا هلندی، صدای مردم ایران است، تنها و تنها به عنصر آگاهی در وجدان های این نخبگان آسیب می رساند.
خانم مارال، ستیز شما با آل احمد نه اینکه ستیز با اندیشه ی آن مرد نیست، نه اینکه ستیز مدرنیته با سنت نیست، بلکه ستیز زهرآگین با هر صداییست که از جبهه ی بازندگان و بینوایان در سر تا سر این جهان سراسر بی عدالت بر می خیزد. صدای این ستیز ناخوشایند را کلمات آمریکای لاتین-ستیز شما به روشنی ادا می کنند.
۶۴۷٨۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ مهر ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : انتقاد از آزادی رسانه !
من انتقاد خانم مارال سعید را وارد نمیدانم چون هر رسانه ای چه دولتی چه مستقل دارای هدفی هستند و تنها فرقشان اینست که یکی را ساختار قدرت اداره میکند و یکی را بنیانگزارانش . حال رسانه مستقل حزبی باشد یا نباشد دلیلی بر بی هدفی یا نداشتن خط و مشی نیست . در مورد صحت یا کذب خبر و وقایع میتوان از معتبر بودن رسانه ای صحبت کرد و لاغیر . ایشان میتوانند در مورد تحلیلی یا موضوعی نظر خودشان را بگویند اما نمیتوان از رسانه ای بخاطر درج نکردن مطلبی انتقاد کرد چون به مقوله آزادی رسانه ضربه میزند
۶۴۷٨۲ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹٣       

    از : سیامک بهبودی

عنوان : ناکجا آباد
کنترل، اصلاح و تغییر سرمایه داری؟
امکان دارد که نویسنده محترم کمی روشن تر می نوشتند که چنین ناکجا آبادی می تواند به وجود آید؟ روندی که سیستم سرمایه داری به ویژه پس از رویدادهای سال نخست دهه ۹۰ میلادی می پیماید برخلاف رویاپردازی هاست.
تخیلات مان را به جای واقعیات ننشانیم.
۶۴۷٨۱ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹٣       

    از : نامی شاکری

عنوان : در دوران "صلح گرم " !
"...امروز، جوانان وطن یقه ی جلال آل احمدها را به خاطر افشاندن تخم کین رها نمی کنند و مسئولیت را به همه گوشزد میکنند تا بیش از این قطار مدرنیته ی ایران را به بیراه نکشانند..."
به نظرم همین عبارت، آبشخور "هشدار" نویسنده را نشان می دهد!
البته "جلال آل احمد" با "جلال آل احمدها" بسیار فرق دارد . چیزی هم که هر دو در تقابل با آن بودند " قطار مدرنیته" نبود! چیزی بود که نویسنده ی محترم به صراحت از آن اعلام برائت می کند و اخبار روز را به اجتناب از آن هشدار می دهد: امپریالیسم جهانی به سرکردگی آمریکا!
نویسنده فراموش می کند که جریان ترقیخواه و دمکراتیک در دنیا نمی خواهد به دوران جنگ سرد باز گردد اما مراقب است که این "صلح گرم" در دوران پسا جنگ سرد، دارد هزینه هایی بیش از آن دوران به صلح و دمکراسی تحمیل می کند."آقایان جهان" به برکت یارگیری وسیعی که از یاران چپ گذشته کرده اند، گستاخ تر از دوران جنگ سرد شده اند و یابو برشان داشته که انگار واقعا آلترناتیوی نیست!
اخبار روز در میان انواع و اقسام رسانه های اینترنتی ، از محبوبیت و اعتبار خاصی در داخل برخوردار است و اتفاقا توازن خوبی بین "چندصدایی" و "هویت چپ" دارد.
۶۴۷٨۰ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹٣       

    از : صادق شکیب

عنوان : انتقادی ناوارد
انتقاد خانم مارال سعید اصلا وارد نیست . نوشته ایشان کاملا می رساند که ایشان از درج مطالب ضد جنگ و صلح طلبانه و ضد امپریالیستی دلخور است . شاید نکات ضعفی در گردانندگی سایت اخبار روز باشد که در جای خود امری است طبیعی . ولی این نه آنی است که سرکار خانم سعید می گویند . ضمنا همان طوری که سردبیر پاسخ داده اند انتقاد باید نه با اما و اشاره که مشخص و با ذکر مصداق باشد . هرچند خط فکری خانم سعید از این نوشته کوتاهشان مشخص است . ضمنا ایشان نه انتقاد که برچسب زده اند که با اخلاق مطبوعاتی چندان سنخیتی ندارد .
۶۴۷۷۹ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹٣       

    از : حمید مهرآرا

عنوان : مارال سعید حق دارد !
در حمایت از نظرات خانم سعید و ارایه چند مثال در مورد "چرخش عقربه به عقب" و " ارضای تمایلات قلبی خویش به چپ، به مواضع ضدامپریالیستی دوران جنگ سرد" که در اخبار روز منتشر شده است, میتوان به نمونه های زیر اشاره کرد.

۱) حمایت از جدایی طلبان اکراین و دخالتهای روسیه در آن کشور.
۲) درج بیانه های "احزاب برادر" در مورد اکراین بعنوان واقعیتهای مسلم.
۳) محکوم کردن بدون توضیح غرب در رابطه با اوکراین.
۴) محکومیت غیر قابل فهم آمریکا در سکروب کردن جنایتکاران داعش.
۵) درج مقالات غیرقابل فهم, عصبی و غیر واقعی از افرادی منتسب به "چپ" (فریبرز رئیس دانا, محمد قراگوزلو و ...) اما وابسته به ماقبل تاریخ, و جا زدن آنها بمثابه وحی منزل.
۶) در سایه قرار دادن و پاسخ ندادن و حاشیه رفتن از گفتگوی جدی با منتقدین به چپ برای نمونه آقای مزدک بامدادان.
۷) و نمونه های بسیار دیگر که متاسفانه سایت اخبار روز را تبدیل به یک سایت سکتریستی کرده وخواننده های بسیاری را از آن رمانده است (برای اطلاع بیشتر به سایت http://www.alexa.com مراجه کنید تا از تعداد بازدید کنندگان از سایت اخبار روز آگاه شوید.).

متاسفانه باید گفت که اخبار روز نتنها در جهت رفع بحران عمیق اعتماد مردم نسبت به سیاست و سیاستورزان کار زیادی انجام نمیدهد, بلکه در تعمیق بیش از پیش این بحران (آگاهانه یا نا آگاهانه) کمک میکند و بدین وسیله تبدیل به یکی از موانع ایجاد و تحکیم وفاق ملی در میان ایرانیان شده است.

با احترام
حمید مهرآرا
۶۴۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۹ مهر ۱٣۹٣