نظامی کردن مغزها، بلعیدن نسل ها؟! - ابراهیم فرشی

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : پاسخی به احساسات....
سرکارخانم پروین کرد گرام، با توجه به نوع عکس العملتان قطعا"بیشتر کامنت های اینجانب را مورد بررسی قرارداده اید از این بابت سپاسگزارم.سئوالی که مطرح است آیا در مطالب اینجانب بن مایه ضد انسانی در آنان دیده می شود؟ چنانچه این ضعف اصلی مشاهده گردد .انتظار ی که از شما وامثال شما می رود نقادی بی رحمانه است نه چیز دیگر.در رابطه با مطالبی که در خصوص شخص اوجالان مطرح نموده اید باید گفت: گروهی وقتی عملکرد این نوع افراد را مورد توجه قرار می دهند بدون هیچ پیش داوری از آنان ،به عملکرد آنان توجه می کنند.این افراد ممکن است برای دیگرانی دارای نیرو کاریزمایی و یا رهبری مقتدر باشند .اما نقادان به این مسائل او توجه ندارند، فقط عملکرد آنان را مورد توجه قرار می دهند. در وقایع اخیر ، وقتی نوع رفتارشان را با سایر رهبران کرد مخصوصا" دولت اقلیم مقایسه می کنیم مشاهده می شود .ایشان بسیار هوشمندانه ومسئولانه با پدیده داعش بر خورد کرده اند.این را خیلی ها قابل تقدیر وستایش می دانند .اما وقتی به شخص اوجلان در رابطه با کادر سازی وتربیت گریلاها و روش آرمانسازی وافسانه سرایی های وی در نوشتارش توجه شود. دیگر آزادی انسان را در آن نمی بینی بلکه انسان را ازجاهایی جدا می کند ،به پای آنان غل زنجیری جدیدی می بندد،انسان را بصورت ابزاری در می آورد برای تحقق آرمانهایی که خودش تشخیص داده است .ممکن است در یک دوره هیجانی خیلی به این آرمانها ورویاء پردازی های وی توجه نکنند .اما در بین، نقادانی ممکن است یافت شوند به این مسائل وی نوری بیفشانند. دیگران از این نور افشانی قضاوت دیگری پیداکنند.در این رابطه اگر نقاد مورد اتهام قرار گیرد، این را نوعی لجاجت کودکانه از طرف هوادار می دانند.در رابطه با مسخره کردن ، مطالبی را بیان نمود ه اید که می توان گفت: گاهی وقتها مقاله ای مطرح می شود وقتی آنرا مورد توجه قرار می دهی، می بینی ، ظاهر مقاله جدی است ، اما با توجه به مطالب مطرح شده ، مقاله نویس نا خواسته جوک هایی را هم بیان کرده است در اینجا خوانند آنرا متوجه می شود با کمی دستکاری آنرا بیان کند ، می شود وسیله ای برای به سخره گرفتن نویسنده مقاله ،این دیگر به خواننده ویا نقاد مربوط نیست بلکه به نویسنده مربوط می شود.از کامنت جنابعالی چنین بر می آید،که تلاشی برای به هجو بردن فرد مورد نظرتان می باشد.اما با کمی دستکاری به هجو رفتن خودتان تبدیل می شود .که وارد این قسمت نمی شویم.در رابطه با افراد در بند ، می توان گفت : بر اساس حق آزادی بیان ، هیچ فردی نباید بخاطر این مورد به بند کشیده شود .وظیفه هر انسان آزاد اندیشی ، اینست که از شخصیت این نوع افراد دفاع کنند و خواهان آزادی وی شوند.اما این در بند شدن ، هیچ نوع حقانیتی برای مطالب مطرح شده از طرف وی ایجاد نمی کند .چون ممکن است ایده وی وقتی به قدرت تبدیل شود در بند کننده انسانیت شود.با آرزوی موفقیت برای امسال آرزومندان این چنینی.
۶۵۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ مهر ۱٣۹٣       

    از : پروین کرد

عنوان : جدای از نوشته ی جناب فرشی که خوش دردرا خلاصه کرده اند .واگر چه کامنت قبلی من کما بالاهر از گاه و دوستانه حذف گردید ؟! اما
شما جناب مستر امیر ایرانی ، اگر نفرتتان از شخص عبدالله اوجلان (ابد زندانی در جزیره ای دور و تنها) را هلهله میکنید: فقط اینرا بدانید که در (منطقه) فقط وفقط این اوجلان بود و هست که آن( تاج مرصع ازباله ی مادری و فقط مادری )و اتلاف وقت و زندگی درپای تنور و مطبخ را از سر زن جماعت در منطقه و آری ((در منطقه)) برداشت و اورا به اجتماع هنر و ادب و سیاست و خودشناسی و دفاع انسانی ،جنسی و سیاسی ،از خود رهنمون کرد و نتیجه ای جهانی گرفت !! و هیچ مهم نیست که انواع حضرتتان و اربابان جهانی تشنه و حریص (مخازن) منطقه و گاه پر(( افاضاتو پرگوی ))از کنار این دفاع به حق از خود اهالی کوبالی ((زن و مرد)) به طنز و تیتالی و سخره بگذرند . اهالی کوبانی مورد تهاجم مشتی وحوش تحمیلی قرار گرفته اند و جز دفاع از خود و بهر شکل چاره ای دیگر ندارند، و سهل است (برزه مه نیشی کلین مو شی) آری و روی سخنم با حضراتیست که راحت و آزاد در (دموکراسیهای) !!غرب تکیه داده و هم این را به لجن میکشند و هم در هییت هواداری از حقوق زن گوی سبقت را اززمین وزمان ربوده اند اما دفاع به (حق زن کوبانی در مقابل وحوش تحمیلی از خودرا به تیتالی و سخره برگزار میفرمایند) ، وگرنه از حضرت شما بیش ازآنکه اینجا وآنجا افاضات میفرمایید و قلم را رنج میدهید اصلآآ توقعی نیست چراکه همه چیز مشخص است !!
۶۵۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دفاع وجنگ
((......نمی توان و نباید هویت انسان در جنگخویی وجنگ جویی جستجو کرد اما باید پرسید که چرا تاریخ انسان با جنگ عجین شده است؟)) هویت انسان در زندگی کردن و دفاع از آنست. وقتی به انسان هویت های دیگری مثل نژاد و مذهب و ..... تحمیل می شودآنرا بسمت جنگ کردن خواهد برد، این انسان با این هویتهای تحمیلی از حالت دفاعی به سمت حالت هجومی می رود که جنگ بر دفاع برای این نوع انسانها مقدم خواهدبود .جناب فرشی گرام،اگر مطالب بالا را بپذیرید به مطالب مطرح شده در مقالات قبلیتان هم مجددا" نگاهی بیندازید.((.......نظامی کردن مغزها بربستر جنگ در کوبانی ابعاد گسترده ای دراد واین بدور از خواست مردم کوبانی صورت می گیرد)).جناب فرشی گرام ، در مطلب بالا به نکته بسیار مهمی اشاره کرده ای درود بر شما!در این مورد می توان مطالبی را آورد: وقتی مناطق کردنشین بر اساس یک تاکتیک جنگی توسط اسدبه کردها واگذار شد. با توجه به شرایط منطقه و تشکیلات کردی آنجا که به کردهای ترکیه نزدیک هستند پس نیازهای دفاعی را هم باید پیشبنی می کردند، اگر چنین نکرده باشند ، این تشکیلات سیاسی که خود را رهبران آنان می دانندباید پاسخ گو باشند در صورت سقوط شهر هم باید در دادگاه افکار عمومی محاکمه شوند وتوسط همان کردها به طریق دیگر محاکمه شوند.(فعلا" امریکا ورق را برگردانده است وسقوط کم رنگ شده است)با اقداماتی که داعش برای تصرف آن منطقه انجام داده و مانورهایی که تشکیلات کردی سوریه می دهند واینکه گریلا های زن،که ساخته کارخانه رباتیک سازی اوجالان می باشند، بیشتر تابلو شده اند و نوع بر خورد پیشمرگان با آنان ، این را نمایان می کند. این بیشتر یک کار نمایشی و تبلیغاتی ورقابتی ، بین پیشمرگان و گریلاها می باشد. در اینجاعنصر دفاع کردن هم وجود دارد، اما مسائل دیگر ی مطرح است .آن مسائل چیره شده اند بر مسئله دفاع و اینکه خیلی از افراد آرزومند وا مانده ورویا پرداز، دنبال سوژه ای برای بازگو کردن رویاء وآرزو ها ی خود می باشند . می توان گفت:کوبانی انگیزه تبلیغات و مطرح کردن رویاء ها را برای آنان فرهم کرده است که در اینجا، پذیرش ذهن برای جنگیدن هم خواهد بود.
۶۵۰۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱٣۹٣