ضرورت همبسته گی منطقه یی
و بین المللیِ سوسیالیست ها با کانتون کوبانی


محمد قراگوزلو


• سوسیالیست های ایرانی، عراقی، ترک و سوری به حق انتظار داشتند - و دارند هنوز هم- که رفقای کمونیست و چپ فرانسه و سایر کشورهای اروپایی همچون نماینده ی جنبش مقاومت کوبانی به میدان بیایند و دست کم در سطح حمایت از غزه خیابان را اشغال کنند. کم ترین انتظار این بوده است که دولت های اروپایی را با طرح چند مطالبه زیر فشار بگذارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۰ مهر ۱٣۹٣ -  ۲۲ اکتبر ۲۰۱۴


در آمد
ائتلاف علیه داعش به سرکرده گی آمریکا به مفهوم واقعی فقط دو قدرت را کم دارد. یکی خود داعش و دیگری دولت ترکیه. اضافه شدن این دو قدرت متحد و هم پیمان جمع این ائتلاف را به ساده گی جمع خواهد کرد. در خصوص صف بندی دولت های منطقه و منافع قدرت های برتر امپریالیستی پیرامون عروج هارترین شاخه ی القاعده؛ ما کم و بیش طی چند مصاحبه و مقاله نکات مبسوطی را گفته و نوشته ایم. اینک بر آنیم تا با اشاره به چند مولفه ی جدید در متن مقاومت کوبانی بر یک نکته ی مهم با تاکید بر ضرورت همبسته گی جهانی سوسیالیستی تاکید کنیم و درس ها و دست آوردها و میراث ارزشمند مقاومت کوبانی را به مجالی دیگر وانهیم.

همسویی با دشمنِ دشمن!
سکوت "جامعه ی جهانی" در خصوص تعرض همه سویه ی داعش به کوبانی چندان محل حیرت نیست. "جامعه ی جهانی" تیتر دیگر دولت های امپریالیستی است که از طرح و نقشه برای شکست کمونیسم روسی در افغانستان تا لحظه ی حال القاعده را مانند گروه فشار خود چرخانده اند در عین این که مانند تعارضات و تضادهای درونی سرمایه داری به سر و کول هم زده اند. به این مفهوم داعش نماد تشخص یافته و مشخص تعارض ها و تضادهای سرمایه داری بحران زده نیز هست. کافی است ترکیب پیاده نظام این جریان با تاکید بر نوع ملیت شان مورد ملاحظه واقع شود. اگرچه متحدان مستقیم و منطقه یی دولت های امپریالیستی هم صدا با ناسیونالیست ها ی مفلوک و لیبرال های پوک از زبان آقای اردوغان جار می زنند که "داعش و حزب اتحاد دموکراتیک سوریه یکسان و هر دو تروریست هستند" اما واقعیت این است که این دو جریان برای ترکیه و عربستان یک سان نیستند. حمایت علنی ترکیه از داعش و یورش به مقاومت و مبارزه ی کردها فربه تر از چند فاکت دم دستی است. حامیان" آزربایجان متحد" کوبانی و حامیان اش را به "ترک ستیزی" متهم می کنند. اصلاح طلبان ژیگول – که ریش های امنیتی خود را تراشیده اند- انتشار گسترده ی تصاویر دختران رزمنده ی کوبانی را "سکسی" و "تحریک جنسی" می خوانند و در دل آنان را به "اسید پاشی" تهدید می کنند، تازه لیبرال شده ها با کومک سروش و مهاجرانی و گنجی و نظریه سازان حلقه ی جرس از سوراخ کلید به کشفیات نصر حامد ابوزید دستبرد می زنند تا ضمن نفی "خشونت" گریلاها ثابت کنند که "نه بابا جان! آموزه های ما با داعش یکی نیست. مگر هرمنوتیسم نخوانده اید؟ ما سال هاست که تفکر النصر بالرعب مصباح را نقد می کنیم". این آقای دکتر مهاجرانی کلا "کارشناس" جالبی است. وقتی به نقد "خشونت" کمونیست ها وارد می شود؛ با ولخرجی کشتار خمرهای سرخ را نیز به حساب ما می ریزد اما در نقد داعش مانند آقا معلم ها خط کش به دست می گیرد! اینان ضمن پذیرش کلیت ماجرا از داعش به عنوان جریان "راست افراطی" و تخریب کننده ی وجهه ی "معتدل و مدبر" ارتش آزاد سوریه انتقاد می کنند. در چنین شرایطی که سرنوشت کانتون کوبانی به تداوم ستیهنده گی جنبش های اجتماعی رادیکال در منطقه گره خورده است و در شرایطی که همبسته گی با مبارزان کوبانی در ترکیه و ایران با امتناع و سرکوب دولت ها تضعیف شده است می توان به گشایش دریچه های همبسته گی بین المللی چشم دوخت. پیش از ورود به متن این مبحث اشاره به یک نکته ی مهم ضروری است. در میان اکتیویست های چپ ایران دو مولفه در روزان اخیر محل نزاع بوده است:
الف. چنان که دانسته است غالب جریان های چپ رادیکال حمله ی آمریکا به افغانستان را محکوم کردند. این منطق که القاعده و طالبان آن قدر ارتجاعی هستند که می توان از یورش امپریالیسم و جمع کردن بساط گانگسترهای ملاعمر استقبال کرد و حداقل علیه آن برنخاست اکنون نادرست از آب در آمده است. از دولت ارتجاعی برهان الدین ربانی تا دولت فاسد کرزای و جانشین به حق آن موید جای گزینی یک ارتجاع با ارتجاع دیگر است. در لیبی نیز همین واقعه تکرار شد و برخی ابتدا در حمایت از حمله ی فرانسه به دولت ارتجاعی قذافی سخن گفتند اما وضع وخیم و خونبار کنونی لیبی نشان می دهد که دعوا جای دیگری جریان داشته است. جایی که یک میلیون و چهار صد هزار بشکه نفت و طلب هشتاد میلیارد یورویی لیبی از فرانسه خوابیده بود. اینک در مورد کوبانی مساله این است که آیا حملات هوایی آمریکا و متحدانش به جبهه ی داعش تا کجا قابل دفاع است؟ ما می دانیم که رهبران اتحاد دموکراتیک بارها از دولت ها خواسته اند که به جای دخالت مستقیم به ایشان اسلحه ی سنگین بفروشند. برای تقابل با داعش - که به راحتی سلاح های سنگین آمریکایی ارتش کلنگی عراق را در اختیار گرفته است و به بازار سیاه و سفید پول و سلاح نیز دسترسی دارد - کلاشینکوف و آرپی چی و بی کی سی کافی نیست. برای ما به درستی دانسته نیست که حملات هوایی ناتو به مواضع داعش تا کجا مفید بوده است اما همین حالا و در حالی که سقوط کوبانی غیرمنتظره نیست، دل باخته گان آمریکا همصدا با جریان برتر رسانه دست به کار مصادره ی پیروزی احتمالی مقاومت کوبانی شده اند: "نه مگر بدون کمک بشردوستانه ی آمریکا کوبانی سقوط کرده بود؟" این کری خواندن ها بیش از رو کم کنی است. بالاخره باید با فاکت ثابت شود که مقاومت مردم با اتکا به نیروی خود راه به جایی نخواهد برد. بی شک بمباران داعش در کوبانی و هر کجای دیگر اهداف خاصی را دنبال می کند که ساده ترین آن نه نظریه ی زمینه سازی برای باز اشغال عراق بلکه از یک سو بسترسازی برای درهم کوبیدن باقی مانده ی ساختارهای اقتصادی سوریه و ساقط کردن دولت اسد و حفظ دولت دست نشانده ی عراق و حریم است و از سوی دیگر ایجاد سرزمین سوخته و استفاده از "نعمات جنگ" برای کنترل بحران اقتصادی است. درست مانند اهداف جنگ دوم جهانی که بحران ۱۹۲۹ را ترمیم کرد و برخی آن را به حساب "نیو دیل" و کینز- دکستروایت ریختند. به هر حال مستقل از اهداف آمریکا – که هرگز خیر نبوده است- مساله این است که استقبال سازمان های رزمنده ی کرد از بمباران داعش امری عقلانی و بدیهی و بسیار طبیعی است. گمان نمی زنم که در گیر و دار جنگ دوم جهانی هیچ کمونیست رادیکالی از این که مواضع فاشیست ها توسط جنگنده های انگلیسی بمباران می شد غرو لندی کرده باشد و در یادداشت های روزانه اش به نقد امپریالیسم پرداخته باشد.

تذکر: شنیدم "دوست عزیزی" با تکرار بحرالطویل نویسی های شش هفت سال گذشته علیه ما و دوستان ما از قیاس نبرد ضد فاشیستی در استالین گراد و کوبانی بر آشفته و به غیرپرولتری بودن مبارزان کوبانی اعتراض کرده است. خوبه که بعد از اضمحلال داعش از مبارزان کوبانی بخواهیم که آمارگیری تعداد پرولتاریای حاضر در آن کانتون را علنی کنند. مشروط به این که هزینه ی سرشماری را "رفیق" منتقد پرداخت کنند!

ب. مساله ی دیگر گفت و گوهای سیاسی میان رهبران اتحاد دموکراتیک و آمریکا و ترکیه است. نه فقط تجربه ی تاریخی مذاکرات رهبران کرد با دولت های وقت ایران و عراق بلکه عبث بودن مذاکرات رهبران پ. ک. ک با دولت ترکیه نیز به وضوح نشان داده که سرنوشت مردم زحمت کش کرد در جای دیگری رقم می خورد. "عاقلانه ترین" نتیجه ی این مذاکرات البته کرنش و تسلیم حزب دموکرات بارزانی و اتحادیه ی میهنی طالبانی در مقابل آمریکا و استقرار دولت حریم است. ما پیشتر در مقاله ی "انقلاب عراق بسترساز مرگ ناسیونالیسم کرد" از ماهیت به غایت ارتجاعی دولت حریم سخن گفته ایم. بنگرید به:
akhbar-rooz.com

در واقع سکوت و انفعال دولت حریم و یارانش در دولت عراق (جریان اتحادیه ی میهنیِ طالبانی- معصوم- زیباری) مقابل فجایع شنگال و کوبانی بیش از همدستی با دولت های ترکیه و ایران است. در مجموع چنان چه رهبران اتحاد دموکراتیک بخواهند با استراتژی "دشمن دشمن من دوست من است" در کنار امپریالیسم آمریکا بنشینند- حتا اگر فرض کنیم که به راستی آمریکا کمر به انهدام داعش بسته است- بی گمان نه فقط چوب حراج به دست آوردهای دو سال مبارزه و مقاومت در سه کانتون خواهند زد و نتیجه ی جان فشانی های زنان و مردان آزاده را به باد خواهند داد بل که در بهترین حالت یک دولت اقلیم دیگر در منطقه خواهند کاشت و دموکراسی توده یی کنونی را فدای بند و بست های بالا خواهند کرد. گرچه در شرایط کنونی که کوبانی از هر سو زیر فشار و تهاجم توحش داعش است طرح چنین مبحثی کمی زودرس به نظر می رسد اما برخی زمزمه ها در خصوص ائتلاف با ارتش آزاد علیه بشار اسد به بسط این نگرانی ها دامن می زند. سرنگونی دولت استبدادی اسد از طریق ارتش امپریالیسم و عربستان ساخته ی "آزاد"، سوریه را حداکثر به لیبی یا افغانستان کنونی مبدل خواهد کرد.

همبسته گی جریان ان. پ. آ
طی چند هفته ی گذشته همبسته گی با مقاومت کوبانی تا حدودی چشم گیر بوده است. از سنندج تا تهران و استانبول و پاریس خیابان ها همپوشانی های گرم را شهادت داده است. در مورد نظاره گری فعالان جنبش کارگری – به خصوص در تهران- و وانهادن روند این همبسته گی به جریان غالب لیبرال و در اقلیت ماندن چپ باید در جای دیگری سخن گفت. بالاخره چپ ایران که از درون آتش دهه ی ۶۰ به تدریج در حال تجدید قوای خود است در حال حاضر از کنار زدن لیبرال ها و کسب هژمونی در جنبش های اجتماعی پیشرو ناتوان است. جریان رسانه یی برتر روزانه ساعت ها پخش زنده و مرده ی مقاومت کوبانی را در دستور کار خود گذاشته است و حتا یک تریبون به چپ میانه نیز نداده است. باری مساله فعلا این نیست.
کمونیست های رادیکال و اتحادیه های کارگری فرانسه غالبن نسبت به جنبش های اجتماعی کشور ما و خاورمیانه مسئولانه برخورد کرده اند. این همپوشانی در برهه های مختلف و به شیوه های گوناگون پراتیک شده که در مجموع برآیند روش انترناسیونالیستی حاکم بر روی کرد این رفقاست. پشتیبانی بی دریغ از جنبش و فعالان رادیکال کارگری ایران از جمله فاکت هایی است که در تاریخ مبارزات منطقه یی و بین المللی سوسیالیستی ثبت شده است. در همین راستا یورش وحشیانه ی اسرائیل به نوار عزه و کشتار مردم بی دفاع فلسطین یک بار دیگر گرایش نیرومند انترناسیونالیستی کمونیست های فرانسوی را برجسته ساخت. در ماه های ژوییه و اوت همین سال (۲۰۱۴) خیابان های پاریس شاهد اکسیون های عظیم علیه دولت اسرائیل بود. انتظار نیروهای چپ و سوسیالیست ایران از رفقای فرانسوی خود- و البته از سایر سازمان های مشابه- در چنین بستری شکل بسته است. این انتظار بنا به دلایلی که بر ما به درستی دانسته نیست در متن مقاومت تاریخی و جریان ساز کوبانی پاسخ واقعی نگرفته است. سوسیالیست های ایرانی، عراقی، ترک و سوری به حق انتظار داشتند - و دارند هنوز هم- که رفقای کمونیست و چپ فرانسه و سایر کشورهای اروپایی همچون نماینده ی جنبش مقاومت کوبانی به میدان بیایند و دست کم در سطح حمایت از غزه خیابان را اشغال کنند. کم ترین انتظار این بوده است که جنبش های اجتماعی رادیکال دولت های اروپایی را با طرح چند مطالبه زیر فشار بگذارند. چنین روی کردی هیچ ربطی به چشم داشت از بالا و لابی در کریدورهای اتحادیه ی اروپا ندارد و تنها امتیازگیری از سرمایه داری به سود مقاومت های مردمی است.

یک. لغو حکم تروریستی خواندن پ. ک. ک. و ی. پ. گ.
دو. فروش سلاح سنگین به واحدهای مقاومت خلق در کانتون های سوریه.
سه. شناسایی و دستگیری و ابطال پاسپورت اتباع خود که در صدد پیوستن به داعش هستند.
چهار. تحریم و یا فشار گذاشتن بر روی ترکیه به منظور باز کردن مرز به سوی آواره گان و داوطلبان پیوستن به مقاومت کوبانی و پذیرش مجروحان جنگی.
پنج. حضور پزشکان بدون مرز در مرز سوروچ و امداد رسانی به آواره گان.
شش. ارسال دارو و غذا و ..... و نیازهای گرمایشی به کوبانی.
....

شاید همین کم کاری هاست که به انتقادهای حق به جانبی نسبت به چپ های اروپا و به ویژه فرانسه دامن زده است. تا آن جا که دوستانی با قیاس حمایت از غزه و کوبانی چپ های فرانسه و انگلستان و آمریکا را "چپ اسلام زده" معرفی کردند. صحت و سقم کاربست این ترکیب فعلا بماند اما از قرار رفقای رادیکال جریان "ان. پ. آ" (حزب نوین ضد کاپیتالیستی) در جریان مقاومت کوبانی تا حد ممکن و به صور مختلف آکسیون و صدور بیانیه پراتیک نسبتا فعالی را در دستور کار خود گذاشته اند. اما به نظر می رسد هنوز این سطح از دخالت گری نه فقط مطلوب نیست بل که به مراتب کم تر از توان واقعی جریانی است که اولیویه بزانسنو سخن گویی آن را بر عهده دارد؛ مگر این که ما در ارزیابی توان این رفقا به اغراق گرفتار آمده باشیم. باری به منظور اطلاع حامیان کوبانی ترجمان متن بیانیه ی "ان. پ. آ" به ضمیمه ارائه می شود و این نکته ی حیاتی مورد تاکید قرار می گیرد که البته همبسته گی انترناسیونالیستی با کوبانی و مقاومت های احتمالی مشابه در آینده ضرورت انکارناپذیر استمرار و پیروزی این جنبش هاست؛ اما به راستی تا زمانی که یک دولت مقتدر چپ در منطقه ی ما شکل نبسته باشد کماکان باید شاهد توقف و انحراف و هژمونی ناسیونالیسم در این جنبش ها باشیم.

محمد قراگوزلو
Qhq.mm۲۲@gmail.com
تهران. ٣۰ مهر ۱٣۹۲

ضمیمه:
کوبانی شهر شهید به دست جهادی ها، ارتش ترکیه ی همدست آنان و ریاکاری قدرت های بزرگ
شهر کرد کوبانی در شمال سوریه که از حدود دو هفته ی پیش مورد تهاجم و محاصره قرار گرفته در معرض سقوط به دست نیروهای انتگریست ارتجاعی دولت اسلامی، داعش، که از همدستی ارتش ترکیه بهره می برد، قرار دارد.
بمباران های هوایی ائتلاف امپریالیستی هواپیماهای جنگنده امریکایی و اروپایی در عین تظاهر به کمک به مردم کرد از هیچ گونه کارایی برخوردار نیست. اما واقعیت این است که تنها نگرانی قدرت های بزرگ پاسداری از منافع خودی است و نه حفاظت از مردم قربانی نیروهای مذهبی ارتجاعی.
"ان. پ. آ" از خواست "پ. ی. د" (حزب اتحاد دموکراتیک، سوریه) و "پ. ک. ک" (حزب کارگران کردستان، ترکیه) جهت دست یابی به تسلیحات موثر برای مبارزین "ی. پ. گ" (یگان های مدافع خلق) و "ی. پ. ژ" (یگان های مدافع زنان) پشتیبانی می کند.
"ان. پ. آ" از دولت فرانسه و اتحادیه اروپا می خواهد که "پ. ک. ک" و "ی. پ. د" را از فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا خارج کنند. "ان. پ. آ" انسداد مرز ترکیه و سوریه توسط ارتش ترکیه، که مانع عبور داوطلبان کرد ترکیه برای کمک به خواهران و برادران خود در کوبانی می شود، را محکوم می کند. "ان. پ. آ" ادعای رهبران ترکیه برای ایجاد یک "منطقه ی حائل" مرزی میان ترکیه و سوریه و تحت کنترل ارتش ترکیه، به مجردی که دولت اسلامی/ داعش کار کثیف خود در پاکسازی قومی کردستان سوریه را به اتمام برد، را از پیش محکوم می کند. این جا تبانی دولت محافظه کار اسلامی اردوغان با دولت اسلامی/ داعش بار دیگر به وضوح آشکار می شود.
"ان. پ. ا" به کردها و نیز به نیروهای دموکراتیک در سوریه و عراق، به مردم و کارگرانی که در مقابل این ترور مقاومت می کنند در مورد همبستگی کامل خود اطمینان می دهد. "ان. پ. آ" به بسیج در کنار آنان فراخوان می دهد. ما مصممیم به مداخله ی جدید امپریالیستی که دولت های غربی میلیاردها (یورو) در گلوگاه آن می ریزند پایان دهیم، و از اینان امکانات کمک رسانی به دو میلیون مردم آواره ی گریزنده از قتل عام و جوینده ی پناهندگی و حمایت، کسب کنیم. به ویژه از آنان می خواهیم مرزهایشان را به روی این مردمان بگشایند، به جای این که غرق شدن هزاران تن از آنان در مدیترانه را به نظاره بنشینند.

مونتروی - ۷ اکتبر ۲۰۱۴

* بخش نظرات این مقاله غیرفعال است.