مقاومت کوبانی تمثیل گر لنینگراد غرب کردستان ، درسده ی بیست ویکم- کاوه طهماسبی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۷ آبان ۱٣۹٣ -  ۲۹ اکتبر ۲۰۱۴


 عملیات نظامی طولانی مدتی که توسط نیروهای آلمانی بر ضد شهر لنینگراد - شهری تاریخی که امروز سن پترزبورگ شناخته می‌شود - در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم انجام گرفت. محاصره ٨ سپتامبر۱۹۴۱، زمانی که آخرین جاده ورودی به شهر مسدود شد، آغاز گشت. گرچه نیروهای شوروی ۱٨ ژانویه ۱۹۴٣ موفق به بازکردن یک راه باریک برای ورود به شهر شدند، اما آزاد شدن شهر تا ۲۷ژانویه ۱۹۴۴، یعنی بعد از ٨۷۲ روز، به درازا کشید. این محاصره یکی از طولانی‌ترین و ویرانگرترین محاصره‌ها در تاریخ بود.
ارتش آلمان در اواخر ماه اوت ۱۹۴۱ با شکستن حصر دفاعی شهر و قطع تمام راه های ارتباطی، لنینگراد را از سمت خشکی به محاصره خود در آورد. در ابتدا مردم شهر از خود مقاومت نشان داده و شبانه روز به احداث دیواره های دفاعی جدید در اطراف شهر مشغول بودند. در این زمان هیتلر بدون توجه و احساس ترحم نسبت به ساکنان شهر دستور گلوله باران لنینگراد توسط واحدهای توپخانه دورزن ارتش را صادر کرد. در این ایام پس از بین رفتن انبارهای آذوقه شهر گرسنگی بر مردم چیره شد. تعداد زیادی از سکنه لنینگراد به خصوص کودکان و افراد سالمند جان خود را از دست دادند. در این ایام عملیات شکست حصر لنینگراد یکی پس از دیگری به بن بست می خورد. در این زمان حدود ۱ میلیون و ٣۰۰ هزار نفر توانستند از طریق تنها راه ارتباطی موسوم به "مسیر زندگی" به بیرون از شهر فرار کردنند. در روزهای پایانی سال ۱۹۴٣ نیروهای نظامی آلمان که تصور چنین مقاومتی از طرف لنینگراد را نداشتند، بر قدرت بمباران توپخانه ای خود افزودند. ولی ساکنین شهر که پس از ایجاد کریدوری به عرض ۱۱ کیلومتر در امتداد دریاچه "لادوژسکی" توسط نظامیان لنینگراد و"ولخوفسکی" به آینده امیدوار شده بودند، به مقاومت خود ادامه دادند. سرانجام روز ۲۷ ژانویه سال ۱۹۴۴ در پی حمله گسترده ارتش سرخ پس از ٨۷۲روز محاصره، شهر لنینگراد آزاد شد. مسلما بازماندگان این رویداد تاریخی هیچ گاه فراموش نخواهند کرد که شهر "لنینگراد" به چه قیمتی در نقشه جغرافیایی جهان باقی ماند.
با بازگوی مختصر این تاریخ میخواهم تصوری را ترسیم نمایم که هم اکنون ٤ سال است که نیروهای منطقهای و فرامنطقهای هدفمند و سیستماتیک با برنامهریزی، در تلاشند که دستاوردها ، ثبات و ستاتوی فعلی انقلاب کوردها که به نمایندگی "شورای عالی کوردها" در غرب کردستان بنیانگذاری گشته را بی تاثیر نمایند . و با انواع محاصرهای سیاسی - نظامی ، اقتصادی ، اجتماعی و حتی بهداشتی در پی از بنیان بر چیدن انقلاب غرب کوردستان که به اساس خط فکری سوم و آلترناتیو گذار از بحرانها در خاورمیانه شهرت یافته است هستند. از همان شروع انقلاب در سوریه دولت ترکیه با دخالت سریع در پی از بین بردن حکومت بشار اسد و از یک طرف دیگر درصدد حذف کوردها در آیندهی پیش رو به معنای تاثیر گذاری بر انقلاب سوریه و دستاوردهای ملی وهویتی کردها دراین بخش بر آمد. از همان اوایل انقلاب در سوریه دولت ترکیه تمامی تلاشهای سیاسی - نظامی، تحریم و قطع رابطه با حکومت بعث را به اوج رساند که این تصمیم ترکیه به نسبت حکومت بعث چندین برابر مزاعف تر و شدید تر بر مناطق کردنشین بوده، علل خصوص ضدیت تمام عیار با نمایندهی اکثریت کردها یعنی شورای عالی کردها و"حزب اتحاد دمکراتیک " (P.Y.D) اعمال میگردد. که در این مدت شاهد آن بودیم که دولت ترکیه با انواع تجهیزات نظامی – سیاسی و اقتتصادی و فراهم نمودن امکان به معنای در اخیتار نمودن جغرافیا مرزی وگشودن راه نفوذ برای تبهکاران داعش در نوار مرزی خویش و حمایتهای بی حد و حصر در تمامی زمینهها در پی ضربه زدن به دستاوردهای انقلاب کردهای این بخش از کردستان اقدام کرده است.
سیاست نیروهای فرا منطقهای کشورهای اروپای و آمریکای به نسبت دستاوردها وستاتوی سیاسی کردها در سوریه چندان متفاوت تر از دولت ترکیه نمی باشد. نیروهای فرا منطقهای درپی دست یابی به منافع خویش از هرگونه دخالت و حملهی گروهای اسلامی رادیکال و تبهکاران داعش به غرب کردستان به طور غیر محسوس و پنهانی حمایت میکنند و یکی از این نوع حمایتها سیاست بازیابی و فروش سلاحهای تولیدیشان است که در طول چندین سال آن را تولید کرده ، که هزینههای غیر قابل تصوری را باریشان در پی داشته است با وارد کردن و فروش آن به بازار اسلحه راهی را برای جبران هزینههایشان باز نمودهاند. که از طریق درست نمودن فاجعهها، بحرانها و شوکها و محاصرهای اقتصادی اینچنینی در پی فرصتهای هستند تا نظریه پردازان راست گرا ضربهای فیزیکی – نظیر انقلاب نارس، کودتا، جنگ، حملات تروریستی، و بلاهای طبیعی و غیره را ...... اما غالبا با بحرانهای اقتصادی از قبیل جنگهای دارزمدت، محاصری اقتصادی و جغرافیای با هدف آوارگی و گرسنگی در سطح کلان، بی ثباتی سیاسی و اجتماعی، تداوم بحران بدیها، تورم لگام گسیخته، شوکهای ناشی از نوسانات ارزی و رکود اقتصادی از این فرصتها بهترین بهرهبردای به نفع خویش استفاده نمایند.
براین باورم که عملکرد سیستم ، و ذهنیت لیبرالیسم کاپیتالیستی به هیچ مرز و اصولی پایبند نیست واگر شرایط سیاسی، اقتصادی، جغرافیای و استراتژیکی غرب کردستان را از نظر بگذرانیم بهتر و شفاف تر برایمان قابل درک است که ستاتوی سیاسی کوردها (خود مدیریتی دمکراتیک ) دراین بخش از کوردستان تا چه حد بر عملکرد و رفلکس نیروهای هژمونیک طلب لیبرالیسمی ( آمریکای- اروپای ) تاثیر دارد. از نقطه نظر سیاسی، اقتصادی و حتی ایدئولوژیکی برایشان قابل درک نیست. که اندیشهی نوین سوسیالیستی که کردها در خاورمیانه و خط سوم بهعنوان فلسفهی "آپویی" آن را نمایندگی میکنند و کوچکترین نهاد اجتماعی را اساس مشارکت در جامعه میداند و با پارامترهای نوین خویش در پی تحقق شرایط حقوقی و انسانی جامعهای آزاد خاورمیانه باشد. که به باور من راه دمکراتیزاسیونی خاورمیانه از راه انقلاب کردها در منطقه گذار مینماید. و دمکراسی بدون اساس گرفتن مطالبات کردها ثبات گیر نمی شود و درجوهر اینچنینی که نیروهای هژمونگرا میخواهند بی معنا میباشد .حال با توج عملکرد نیروهای منطقهای و فرامنطقهای سرنوشت خلق کورد به کدام سو و یا چارهیابی آن به معنای راهحل و مطالبات احقاق حقوق سیاسی و هویتی گذار مینماید ؟؟؟ و یا عملکرد جنایتگرایانه گروهای اسلامی رادیکال علل خصوص تبهکاران داعش به معنای، ترور، انفجار ، نسل کشی، قتل عام، به کدام سو سوق پیدا میکند؟؟؟ سوالاتی از قبیل این مسائل برای نیروهای سرمایهداری (کاپیتالیسم ) حائز اهمیت نیست ، تا زمانی که اقدامی از طرف این گروهای رادیکال اسلامی ( شبکه القاعده و تبهکاران داعش ) دربرابر نیروهای فرا منطقهای صورت نپذیرد . تنها و تنها یعنی دولتهای اروپایی و امریکای در صدد کنترل و یا پراکنده کردن این گروها هستند و از یک طرف دیگر فقط به منافع کلان سیاسی و اقتصادی خویش می نگرند و تمامی سعی خود را در جهت رسیدن به اهدافشان می کنند.
کوبانی مظهر مقاومت خلقها
با توضیحات بالا که ضرورتی بود برای تشریح رویکرد سیاسی - نظامی و نوع نگرش و جهانبینی این نیروها میخواهم به سراغ بحث اصلی که تا حدوی از آن خارج گشتهام بر گردم. از اوایل شروع نا آرامیهای سوریه تا کنون در غرب کردستان اولین حملات گروهای اسلامی رادیکال(تبهکاران داعش)، تحریمهای اقتصادی مسدود نمودن راههای ورودی به مناطق کوردنشین غرب کردستان، درست نمودن دیوار حائل از طرف دولت ترکیه مرز مابین کوردهای ( شمال و غرب ) کردستان، کمکهای بی حد وحصر دولتهای عربی به تبهکاران اسلامی (داعش) و هزاران مورد دیگر که در تاریخ ٨ نوامبر ۲۰۱۲ در منطقهی سریکانی غرب کردستان تقریبا اولین حملات نظامی و محاصرهای اقتصادی نیروهای منطقهای و فرا منطقهای ، درقبال غرب کوردستان " روژئاوا " آغاز گشت. اگر هم حملات سیاسی ، ایدئولوژیکی و رسانهای را به ابعاد مسئله و تضاد منافع ما بین نیروهای تداخلگر را درمنطقه به انقلاب کردها در غرب کردستان اضافه نمائیم بهتر باریمان قابل درک است ، دفاعی که نزدیک به سه سال است. که خلق کرد و نیروهای یگانهای مدافع خلق (YPG- YPJ) در قبال اینگونه حملات انجام میدهند نه تنها نمی توان آن را با لنینگراد شوروی سابق قیاس کرد، بلکه میتوان یگ گام فراتراز آن نهاد. و از آن به عنوان آخرین توان تداخل نیروهای هژمونیک طلب کاپیتالیستی در سدهی بیست ویکم در خاورمیانه نام به میان آورد. بر این مبنی محاصرهی لنینگراد در جنگ جهانی دوم ما بین دو بلوک شرق و غرب ( متحدین و متفقین ) به وقوع پیوست . که نیروهای دولت های اروپای به دو دستهی مذبور در قبال هم به جنگ پرداختند و تقریبا در یک سطح از تجهیزات نظامی وسیاسی قرار گرفته بودنند.
ولی هم اکنون شهر کوبانی به مدت ٤٠ روز است تحت محاصره تبهکاران داعش قرار گرفته است و یگانهای مدافع خلق (YPG-YPJ) با کمترین تجهیزات دفاعی در مقابل مجهزترین سلاحهای جنگی تبهکاران داعش از دستاوردها خویش و شهر کوبانی محافظت میکنند که در طول این مدت این مقاومت آنچنان از لحاظ سیاسی و رسانهای بر تمامی جهان تاثیر گذاشته است که نمیتوان کسی یا رسانهایی را یافت که تحت تاثیر مقاومت خلق کورد در غرب کردستان و یگانهای مدافع خلق در کوبانی علل خصوص مبارازان (YPG- YPJ) در مقابله با تبهکاران داعش قرار نگرفته باشد. سخن را کوتاه میکنم امروز مقاومت کوبانی به مقاومت خلقهای تحت ستم همهی جهان مبدل گشته است و همهی خلقها پیروزی، کوبانی را در پیروزی دستاوردهای خویش می بینند.
اما دفاعی که خلق کرد و " نیروهای یگانهای مدافع خلق" در این مدت نزدیک به سه سال از خویش نشان دادند تنها میتوان از آن به عنوان یک ساختار منسجم و مردمی و داری پایگاه تودهای و پیروی نیرویهای اجتماعی ازچهارچوب فکری یک اندیشه سیاسی و ایدئولوژیکی از آن نام به میان آورد که با تدوین تمامی مبانی ها سیاسی و اجتماعی در جامعه، بدون امکان دستیابی به تثبیت ستاتو به معنای رسمیت یافتن جوامع بین المللی، تنها و تنها با انسیاتیوی حزبی و توان سیاسی ، ایدئولوژیکی وحمایتهای خلقی امکان پذیر میباشد که امروز ما شاهد دستاوردی عظیمی همچون مقاومت کوبانی باشیم .
حتی اگر هم محاصرهای که نیروهای هژمونیک طلب کاپیتالیستی ، از سانسور خبری ، تحریم اقتصادی، بی تفاوتی در قبال حوادث تاسف بار این چند سال ، که از همان اوایل شروع انقلاب در سوریه بر علیه مناطق کردنشین اعمال گردیده و اوج این نوع نگرش و عملکرد مدرنیتهی کاپیتالیستی را در دعوت نکردن بخش عظیمی از کردها به نمایندگی "شورای عالی کوردها " در ژنو دوم نام به میان آورد بهتر برایمان نمایان خواهد شد که اقتصاد گران راستگرای لیبرالیسمی در صدد بنیان نهادن مبانی های خویش و نهادینه کردن آن در بطن جامعه خاورمیانه و منطقه میباشند . بر این باورم همانگونه که کردها ازهمان اویل بدون هیچ کمکی از طرف نیروهای منطقهای توانستند . خود را در برابر حمالات گروهای اسلامی و تبهکاران داعش و حمایتهای دولتهای عربی و ترکیه از این گروها ، از خویش محافظت وضربات سنگینی بر آنها وارد نماید. از این به بعد هم با پیروزی مقاومت کوبانی بار دیگر به تمامی نیروهای هژمونگرایی کاپیتالیستی و تبهکاران اسلام گرایشان و دولت ترکیه اثبات مینماید. که تنها راه ثبات و آرامش در منطقه به رسمیت شناساندن کوردها و ستاتوی سیاسی غرب کردستان میباشد.