آیه
بر گرفته از مجموعه شعر "پنجره های جهان"


ناهید باقری - گلداشمید


• پشت هر پنجره ی بسته
چشمی خون بارید
و کسی ایمانش را
بر سر سفره ی خالی قی کرد
نان، رویایی شد بیگانه و دور ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۹ آبان ۱٣۹٣ -  ٣۱ اکتبر ۲۰۱۴


 در دل دره ی گسترده ی مکر،
چه لمیده شیطان
مست و پیمانه به دست
غره بر مسند بخت!
باده ی خون به سرافرازی ننگ،
دم به دم نوش کنان
و جنون رعد قهقهه اش،
گوش آزار جهان.

از ته چاه قرون
کهنگی خیز گرفت
نفسی تازه کنان،
قد بر آورد همی
سایه ی شوم
سر خاک نگون بخت افکند.

پود پوسیده ی لباده ی کرباس،
به زر فخر فروخت
نوبت رقص سرافرازی عمامه
سر جهل رسید.
آز، در هر گذر تازه ی فقر،
نعره سر داد بسی
شادخواری ها کرد.
سر سجاده ی رنگین ریا
دست زاهد،
دور از قبله ی زهد،
به تکاپو افتاد
خنجرها ساخت
سینه و پشت و زبان ها طلبید.
تا بر آمد آهی،
با نخ و سوزن خوف،
لب هر شاهد بینا را دوخت.

ضرب نعلین حقیر،
به کنار جسد آزادی،
پر بها شد نا گه
رقصان شد.

از سموم شرر گرد سیاهی که دمید،
نفس خسته ی حوا
به سراشیبی گور وحشت بند آمد
نطفه ی نارس عشق
سقط شد در شب زهدان امید.

آسمان کور
خدا خواب
هوا سنگین شد

پشت هر پنجره ی بسته
چشمی خون بارید
و کسی ایمانش را
بر سر سفره ی خالی قی کرد
نان، رویایی شد بیگانه و دور
و زمان در شرق جهان،
بی رمق، بی رویا
شوربختی شد، بیمار و مرثیه خوان

آیه نازل شده بود:
مرگ در قاب خونین سه حرف،
جلوه در بارگه لودگی شیطان داشت.