همسویی کردها و غرب


امید طاهری


• بیگمان تحولات اخیر منطقه، بزودی مسئله کرد در ایران را نیز تحت الشعاع قرار داده و با چالش جدی روبرو خواهد ساخت. به راه افتادن موج ملی و تهییج احساسات مردمی برای هر جنبشی به مثابه ی منبع تغذیه و نیرویی محرکه است که در صورت هدایت و رهبری درست می تواند به تحولات بزرگ بیانجامد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱٣ آبان ۱٣۹٣ -  ۴ نوامبر ۲۰۱۴


در جوامع واپسگرا، اقدام جهت اعمال سلطه و رواداشت تبعیض ملی و مذهبی بر اقلیتها، سبب بروز جنبشها و جریاناتی وارونه شده که با عدم چاره جویی منطقی و دموکراتیک از سوی بالادست، به تلاش جهت سرکوب از یکسو و مقاومت در سوی دیگر می انجامد. در خاورمیانه نیز به عنوان منطقه ای استراتژیک ، که جولانگاه دیکتاتوریهای مذهبی، میزبان شوونیسم دولتی و همچنین نقطه تلاقی تمدنها، ملل و مذاهب با گرایشات گوناگون و بدون مرزبندیهای حقیقی است، بروز چنین تقابلاتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.
اگرچه جنبشهای ملی در منطقه سابقه ای طولانی دارند، اما در دهه های اخیر جنبشهای مذهبی رشد چشمگیری داشته و تشکیل و تقویت گروههای تندرو ممکن است، جنبشهای ملی را موقتا به حاشیه براند. با وجود چنین تهدیداتی، جنبش ملی کردها با حضور در کانون درگیریها و دارا بودن تنوعات دینی، مذهبی، اعتقادی و چندین قرن از هم گسستگی داخلی، با تکیه بر پیوندهای مشترک و بهره گیری از سابقه طولانی مبارزاتی خود توانسته است، این شرایط را به فرصتی برای اثبات حقانیت، شکوفایی ملی و معرفی هویتش تبدیل کند.
میزان حمایتهای ائتلاف به رهبری امریکا، طرح جدی مسئله کرد در محافل جهانی، مراودات مستقیم با دیگر دولتها و پوشش گسترده اخبار در رسانه ها، در بعد خارجی و ایجاد اتحاد در میان مردم، احزاب و جریانات چهاربخش و تقویت بنیادهای ملی در بعد داخلی، بیشتر از هر زمان این جنبش را تقویت کرده و گروه سلطه را به هراس انداخته است .
اگرچه حمایتهای غرب تاکنون نیز برای مقابله با ستیزه جویانی تا دندان مسلح به میزان کافی نبوده و کردها خواستار تجهیز پیشمرگه با تسلیحاتی راهبردی هستند که در صورت موافقت، به تقویت بیشتر توان نظامی و تعمیق روابط استراتژیک با غرب خواهد انجامید.

موقعیت کردها در منطقه را اگر با این سه شاخص بسنجیم:
١- میزان تمایل و مصالح قدرتهای جهانی
٢- موقعیت و میزان آمادگی شرایط داخلی
٣- شرایط و موقعیت گروه سلطه
تحولات اخیر در هر سه عرصه همسو و همگام با خواسته های آنان تغییر کرده است .

۱- میزان تمایل و مصالح قدرتهای جهانی:
- شکست تجربه سوریه و عراق و تهدیداتی چون رشد افراطیگری، سقوط منافع غرب و افزایش نفوذ ایران در منطقه از سویی و حمایتهای آشکار ترکیه از داعش و تداوم کارشکنی و دست اندازیها از سوی دیگر، استفاده از گزینه های جدید برای غرب را بیش از پیش مطرح ساخته است. امریکا و غرب با آنکه در قبال حمله اسلامگرایان افراطی به سوریه و عراق موضعی جدی نداشتند، در برابر حمله به کردستان، ائتلافی بین المللی تشکیل داده و با حملات هوایی، ارسال کمکهای تسلیحاتی و اعزام نیرو برای آموزشهای نظامی بر دامنه ی این حمایتها افزودند. چنین تصمیمی بیانگر میزان اهمیت و عمق روابط استراتزیک غرب با کردستان عراق بود که علی رغم مخالفت ترکیه در کردستان سوریه نیز تداوم پیدا کرد.
چرخش رویکرد و نگرش قدرتهای جهانی را می توان از نحوه واکنش، تصمیمگیری و تعامل غرب بخوبی مشاهده کرد و اکنون بیش از ۱۰۰ کشور جهان بطور مستقیم و غیرمستقیم از کردها در مقابل تروریسم حمایت می کنند. تحولات کردستان برای ماههاست که در صدر اخبار و کانون توجه جهانیان قرار گرفته و توسعه ارتباطات نیز به انتقال صادقانه رویدادها و انعکاس چهره واقعی ‌آنان کمک کرده است.
اکنون کردها به نمایندگی از غرب و همپیمان با جامعه جهانی، در دو بخش و چندین جبهه با تروریستهای اسلامگرا می جنگند و در بلبشوی اخیر منطقه، علی رغم سرمایه گذاری و میزان توانایی و نفود دولتهای رقیب، بعنوان بازیگر اصلی تحولات ایفای نقش می کنند. آنها به مثابه ی موثرترین عامل در بازدارندگی داعش و نیرویی قابل اعتماد و میانه رو، به میزان قابل توجهی اعتماد و نظر جامعه جهانی را جلب کرده و به گزینه ای مطرح و معتبر برای ایجاد ثبات و دموکراتیزه کردن خاورمیانه تبدیل شده اند.

۲- موقعیت و میزان آمادگی شرایط داخلی:
در عرصه داخلی نیز همگرایی سیاسی و همکاری تنگاتنگ احزاب، تشکیل جبهه مشترک نظامی، یادآوری حافظه تاریخی، حمایتهای مردمی در بخشهای مختلف و میزان تمایل به همبستگی ملی از جمله دستاوردهای آنان بود. با آنکه تلاش کردها برای تشکیل کنگره ای ملی تاکنون نیز ناکام مانده است، همگرایی و اتحاد به وجود آمده، کنگره را از نشستی صرفا سیاسی در راس به پیوندی ناگسستنی در میان توده های جامعه تبدیل کرده است.
- با آغاز حمله داعش به کردستان عراق، پیشمرگه های کرد از سه بخش دیگر کردستان برای دفاع از سرزمینی مشترک به همسنگران خود پیوستند، پنج حزب عمده کردستان ایران نشست مشترک داشتند و در دهوک نیز با امضای توافقنامه ای، احزاب و جریانات کردستان سوریه برای اداره ی سیاسی- نظامی مشترک کانتون ها به توافق رسیدند.
- کردهای ایران برای ابراز همدلی و همدردی با آوارگان شنگال و کوبانی به جمع آوری کمکهای مردمی پرداختند، پیشمرگه های احزاب در جنگ مشارکت فعال داشتند، صدها جوان داوطلبانه به مقاومت در بخشهای دیگر پیوستند و در زیر سایه سنگین فضای امنیتی، مردم در بیشتر شهرها به خیابان آمده و شعارهایی در حمایت از همبستگی و یکپارچگی ملت کرد سردادند.
- تظاهرات و تجمعات اعتراضی در شهرهای کردنشین ترکیه با سرکوب شدید همراه بود و به قربانی شدن بیش از ۴۰ تن انجامید و همچنین مهاجران و پناهندگان کرد در سراسر جهان برای اعلام پشتیبانی و حمایت از شنگال و کوبانی راهپیمایی کردند .
- با محاصره ی کوبانی و درپی موافقت ترکیه و تصویب پارلمان اقلیم کردستان بطور مستقل از عراق، پیشمرگه های بخشی از کردستان به طور رسمی و برای دفاع از بخشی دیگر مرزهای تحمیلی پس از لوزان را شکستند و با سلاحهای سنگین در میان استقبال باشکوه کردهای ترکیه، وارد کوبانی در کردستان سوریه شدند.
- در حال حاضر نیز که جمعیت بزرگی از آوارگان در مناطق جنگ زده، مهمان برادران خود در آنسوی مرزهای تعریف شده هستند.
علی رغم آنکه تعامل و همکاری در طول تاریخ و در میان بخشهای مختلف کردستان همواره وجود داشته است، اما این همکاری ها تاکنون شیوه ای قانونی، رسمی و علنی به خود نگرفته بود. چنین تحولاتی تعمیق پیوندهای ملی را در پی داشته و نقش مرزها را بیش از پیش کمرنگ می نمایاند.

٣- شرایط و موقعیت گروه سلطه:
- در عراقی فاقد یکپارچگی و حاکمیتی فراگیر، کردها در راس هرم قدرت و غالبا مستقل عمل می کنند و در سوریه نیز که از زمان آغاز جنگهای داخلی، رژیم اسد مشروعیت و اقتدارش را از دست داده و کردها در چهارچوب کانتونهای خومختار مناطق خود را اداره می کنند. با حذف تاثیر این دو کشور در معادلات، کردستان عملا به دوران پس از چالدران و تقسیم میان دو کشور صفوی و عثمانی بازگشته و به میدان رقابتی برای ترکیه و ایران تبدیل شده است.

- چرخش سیاستهای کلی ترکیه از نزدیکی با غرب به سمت افزایش نفوذ در منطقه و دنیای اسلام، این کشور را برآن داشته تا با تقویت و حمایت ار اسلامگرایان تندروی سنی، در جهت تضعیف رقبا و مقابله با تهدید استقلال کردها گام بردارد. این کشور با عدم پیوستن به ائتلاف بین المللی، حمایتهای لجستیک و آشکار از داعش، عدم اجازه استفاده از پایگاه انجرلیک، بستن مرزهای کوبانی، ممانعت از ارسال نیرو و تجهیزات و سرکوب خونبار معترضان کرد، مواضع خود را بیش از پیش آشکار کرده و بنابر فشارهای بین المللی، حفظ باقیمانده وجهه جهانی، همپیمانی با حزب دموکرات کردستان عراق و رقابت با ایران در تاثیرگذاری تحولات آینده، مجبور شد تا منوط به حضور ارتش آزاد، با اعزام ۱۵۰ پیشمرگ از طریق خاکش موافقت کند و البته تا حد ممکن اعزام نیروی کمکی را به تاخیر بیاندازد. پیگیری چنین سیاستی برای غرب خوشایند نبوده و آنان را ترغیب خواهد کرد تا بدنبال متحدانی جدید و همگام در خاورمیانه باشند.

- ایران نیز که با تئوری صدور انقلاب شیعی و اصل بقای ولایت فقیه، پیگیری سیاست های خصمانه و اتمی در دولت قبلی و فشار ناشی از تحریمها در انزوای جهانی قرار دارد، در آستانه ترمیم و بازیابی نقشش، عراق و سوریه را از دست رفته دیده و از کشیده شدن درگیریهای ملی و مذهبی به داخل مرزهایش واهمه دارد. از سوی دیگر به پایان مهلت توافق هسته ای نزدیک شده و مخالفت تندروهای داخلی انجام چنین امری را با ابهام روبرو ساخته است. همزمان فشارهای بین المللی در اعتراض به نقض حقوق بشر افزایش یافته و تنش های داخلی ادامه دارد. این کشور که همواره وجود مسئله ی کرد در داخل را انکار می کند، در قبال کردها سیاست و عملکردی دوگانه در پیش گرفته و با در تهدید دیدن موجودیت متحدان استراتژیکش، همزمان با انکار و سرکوب در داخل، با ارسال سلاح به اقلیم کردستان، بهره برداری سیاسی از شرایط کوبانی و حمایتهای غیرمستقیم از پ.ک.ک سعی دارد تا چهره ای متفاوت را در میان کردهای دیگر به نمایش بگذارد.

اما بیگمان تحولات اخیر منطقه، بزودی مسئله کرد در ایران را نیز تحت الشعاع قرار داده و با چالش جدی روبرو خواهد ساخت. به راه افتادن موج ملی و تهییج احساسات مردمی برای هر جنبشی به مثابه ی منبع تغذیه و نیرویی محرکه است که در صورت هدایت و رهبری درست می تواند به تحولات بزرگ بیانجامد. از سوی دیگر حمایت های غرب، میزان نفوذ و امکان تعرض ایران در اقلیم کردستان را به حداقل رسانده و شرایط را برای کردهای ایران مهیا خواهد ساخت تا در منطقه حضور پررنگتری داشته باشند.
با نزدیک شدن به انتخابات میان دوره ای و متعاقبا ریاست جمهوری امریکا، بر اساس سیکل متداول، نظرسنجی ها و نارضایتی از سیاستهای اوباما، پیروزی جمهوری خواهان را از اکنون میتوان پیشبینی کرد که متعاقبا تغییر رویکرد در سیاستهای امریکا را نیز در پی خواهد داشت. احزاب کردستان ایران با درک این ضرورت و در صورت همگرایی و همراهی می توانند فعالیتهای خود را به سمت داخل متمرکز کرده و امیدوار باشند تا در صورت بروز شرایطی مشابه با سایر بخش ها در کردستان ایران نیز، از حمایتهای مشابه برخوردار شوند. در مقابله با جمهوری اسلامی که همواره عنصری ناهمگون و تهدیدی بالقوه برای غرب به شمار می آید ، استفاده از گزینه ی کردها برای ایجاد تغییر و اعمال فشار بر ایران، می تواند گزینه ای قابل تامل برای غرب باشد.