خشونت از دید چپ: تهیجی و نه راهبردی - حسن حسن پور

نظرات دیگران
  
    از : فریبا علیخانی

عنوان : سرگشتگی
آنان که منافع ملی یشان در خاک ماست، با تفنگ و توپ تهدید می کنند ما را!
مردان خدا و اعوان و انصارشان دارند ما را با دگنک به بهشت میبرند!
تو میگوئی با خشونت میتوان بهشت برپا کرد!
من حیران مانده ام با کمی مهربانی چه کنم؟
۶۵٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : دفاع ، تهاجم،خشونت
جناب حسن پور گرام،موضوع مهمی را مطرح کرده اید،آنهم ((خشونت)) در این مورد می توان گفت:انسان متولد می شودوشانس زیستن را یکبار پیدا می کند.که برای همین یکبار زیستن مسیری را طی خواهد کرد،پس از طی مراحل دوره ای خود به پیری می رسد.وباتوجه به فرسودگی اندامها ،دوران مرگ ونیستی را در پیش رو خواهد داشت،در این زیست فردی ،حق دفاع برایش طبیعی خواهد بود.در کنار زیست قردی خویش یک زیست جمعی هم بوجود خواهد آمد.بر اساس همان حق دفاع از زیست فردی ، دفاع از زیست جمعی هم برایش مطرح می گردد،اما:در این مسیر زیست جمعی ، وضعیتی خودش را نشان می دهد که گروهی بر گروه دیگر ، چیرگی وتسلط پیدا می کنندومسیر زیست فردی وجمعی آنها منحرف می شود، براساس حق دفاع از زیستش،منازعاتی بین دو گروه ،خودش را نشان می دهد،این تنازعات هم تا به امروز ادامه داشته ودارد.ودو گروه را می توان به دو گروه مهاجم ومدافع تقسیم بندی کرد.وبا توجه به اینکه حق دفاع طبیعی است،پس حق تهاجم نباید حقی طبیعی قلم داد شود.در این بین برای دو گروه مهاجم ومدافع ،گروه های راه نشان ظاهر می شوند وراه کارهایی هم ارائه می دهند .راه های گروه مهاجم برای تثبیت خواهد بود وبرای مدافع برای تغییر است .چون حق دفاع طیبعی شمرده شد،اگر این را مورد توجه قرار دهیم،وراه نشان مورد بررسی قرارگیرد،مشاهده می شود که هنوز بشردر گیر اینست که راه مناسب ودرستی برای دفاع از حفظ شرایط زیست جمعی و فردی نیافته است،وهنوز هم در تلاش و پیگیر، برای بدست آوردن آنست. وقتی:راه نشانها وراه های آنان را مورد توجه قرار دهیم، آنان نیز خود به دو گروه تقسیم می شوند:یکی اینکه ،آنانی هستند که منشاءراه های ارائه شده را به ماوراء نسبت می دهند، وگروهی دیگر منشاء آنرا عقل می دانند ومدعیند که راه کارها با توجه به تجربیات زمینی و بشری مطرح و ارائه می شوند. گروه اولی را پیامبر نامیده اند وگروه دوم را فیلسوف. اما :دعوای بشر بر این است که آیا راه کارهای این دو گروه راه کارهای اصلی است؟ یا خیر!از چاله به چاه افتادن است.سئوالی که مطرح است اینست .آیا این راه کار دهنده ،راه کار دهنده های اصلی هستند یا ،آنان شیادانی بیش نبودند و نیستند.اما : وقتی راه های آنان را بررسی می کنیم در راه های آنان ،ابتدا سیستم دفاعی مطرح می شود اما راه کار بطریقی است ،خود آنان تبدیل به سیتم هجومی می شوند.در سیستم هجومی هم برای تحقق خواسته و آرمان های ساخته شده ،انسان بسمت خشونت می رود ،در این میان ، گروهی که به راه کارها دل بسته اند شروع به توجیه وقلم فرسایی و.... می پردازند.گروهی آنرا خشونت مقدس وگروهی آنرا تهیجی و........ این حکایت همچنان باقی است وبحث مفصل دارد.در پایان می توان گفت:خشونت در سیستم تهاجمی است ، وآن بر خاسته می شود از آرمانی که در راه کارها ارائه می شود.راه کار دهنده هر که می خواهد باشد ومنشائ تصمیم گیری هر چه می خواهد باشد ،وقتی راه کارش به خشونت برسد .یک شیاد بیش نیست.
۶۵٣۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹٣       

    از : م - س

عنوان : سود و زیان
آقای حسن پور جسارت شما در ورود به چنین بحثهائی قابل تقدیر است. لیک خواهشمندم در زمان دسترسی به منابع لطفا ً به تاریخ مصرف آن هم توجه بفرمائید. همانطور که می بینید عنصر "دوران" در نگرش شما مغفول مانده است و بالاخره اگر مایلید در این زمینه وارد یک بحث انتزاعی بشوید در زاویه ورود به بحث دقت نمائید تا دچار توهم نشوید.
شما چون پایه را بر احساسات و تهییج مردم قرار داده اید، چاره ای باقی نمی ماند جز یاری جستن از "اما و اگر".
میگویند: مصرف مواد مخدر برای سلامتی انسان زیان آور است.
میگوئید: اما برای تسکین درد مفید است!
میگویند: مصرف مواد مخدر میتواند باعث مرگ انسان شود.
میگوئید: اگر مصرف آن محدود باشد باعث سرخوشی و شادی میشود!
میگویند: انسان با مصرف مواد مخدر از محتوای انسانی تهی میگردد.
میگوئید: بیا یک پوک بزن ببین چه حالی داره!
۶۵٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱٣۹٣       

    از : البرز

عنوان : از راه خشونت، تنها نمادهای ‫ارتجاعی همان زمان، جسما از بین می روند
باید به نویسنده نوشتار حق داد، که کنشهای ارتجاعی، و سود پرستی اهل سرمایه بخودی خود مهار شدنی نیستند،
اما با این همه نمیتوان به این نتیجه رسید که خشونت میتواند در مسیر عدالتخواهی و آزادی به عنوان یک ابزار مورد استفاده قرار گیرد. چرا که خشونت قادر نیست، اندیشه های ارتجاعی و مالپرستی های دیوانه وار اهل سرمایه را خنثی نماید.

‫از راه خشونت، تنها نمادهای ‫ارتجاعی همان زمان، جسما از بین می روند، و از جایی که مجموعه جامعه به اندیشه ها و روشهایی ترقیخواهانه ‫و آزادیخواهانه مجهز نیست، روابط غالب بر جامعه همان روشهای ارتجاعی قبلی خواهند بود
۶۵٣٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱٣۹٣