از : امیر ایرانی
عنوان : خوزسان و شیادان (۲) شیخ خزعل وکار کرد آ« برای مقاله نویس ، کار کرد (۱)
خزعل در بخش کوچکی از خوزستان،در دورانی مانند بقیه مناطق ایران که ملوک الطوایفی حاکم بوده، با مشروعیت گرفتن از دولت مر کزی وقت(قاجاریه ) به اقدامات زیستی خود ادامه می داده،بررسی وضعیت وی بدون توجه به بازیگری وبازیگردانی انگلیس در منطقه ،خطای شناخت از مسائل را بدنبال خواهد داشت.با توجه به ضعف وعقب مانده بودن حاکمان قاجاریه، کشور ایران به مناطقی زیر نفوذ دو قدرت روس وانگلیس تقسیم شده بود،اما شرایط بین المللی ومسائل دیگر ،اجازه بلعیدن را به هیچ کدام نمی داد، تا می رسیم به دورانی که مسئله نفت هم مطرح می شود وبدنبالش بازیگری دو قدرت صاحب نفوذ در ایران بطریق دیگری می شود.در مورد روش انگلیس می توان گفت:برای اینکه رقیب وحتی حاکمیت بسیار ضعیف شده قاجار را دور بزنند،به بر کشیدن وپرو بال دادن وگاهی وقتها باد کنکی ، با کردن حاکمانی محلی، در منطقه نفوذشان پرداختند،ودر نهایت ،چنانچه: شرایط بین المللی ویا منطقه ایجاب کند ،آن حاکمان را بسمت استقلال برانند.وقتی نفت در منطقه بختیاری نشین خوزستان کشف واستخراج شد،در این مرحله انگلیس با خوانین بختیاری خود را طرف می دید وآنان را مورد توجه قرار داده بود ، اما برای اهداف بعد ی که ممکن بود انگلیس بسمت ایجاد منطقه جدا از ایران برود، بختیاری ها قابل اعتماد نبودند، چون آنان خود را یکی از وراث ایران می دانستند ومی دانند،در این روند به گزینهِ شیخ خزعل توجه می کنند واو را با دو هدف بصورت با کنکی شروع به باد کردنش کردند،یکی از اهداف:سپردن محل صدور نفت به او وتیمش بوده ،وبطریقی در برخورد با آبادان او را بعنوان مالک مطرح می کنند وبا او قرار دادی هم می بندد، وهدف دوم این بوده :در صورت لزوم،اگر بخواهند منطقه ,عربیزه شده دیگری را هم در این قسمت ایجاد کنند،گزینه خزعل مجری آن می تواند باشد.اما:در شرایط بعدی انگلیس متوجه این شد این شخص نه پتانسیل لازم را دارد،ونه محبوبیتی ، حتی در بین چند طایفه عرب و عرب زبان،در همان منطقه،آنهم بخاطر اعمال غارتگری و چپاول ،اعوان و انصارش!واجحا فاتی که آنان می کردند، ومناطق غیر عرب که دیگر هیچ مشروعیتی برای او قائل نبودند. علاوه بر آن شرایط ،ایران با پیشینه تاریخی به هیچ وجه ،این را نخواهد پذیرفت ، حتی ممکن است در اقداماتی عکس العمل مردمان این منطقه از جمله بختیاریها، دزفولی ها و شوشتری ها وسایر اقوام در این منطقه وحتی عرب زبانان و عربهایی که ریشه در ایران دارند و افرادسایر مناطق ایران ، برای همیشه چند طایفه ای که می توان روی آنان برای اهداف خاص سرمایه گذاری کرد را از ایران اخراج کنند ویا ..........:::جالب است :این پیش بینی در صدو چند سال بعد درست از آب در آمد .وقتی بیشتر دولتهای عربی منطقه پشت سر صدام قرار گرفتند که بخش کوچکی از خوزستان را عربستان کنند و خرمشهر را محمره کنند . سوسنگرد را .....چنان سیلی از مردمان همان منطقه از جمله از مردمان عرب زبان وعرب ایرانی وسایر ایرانیان در یافت کردند که پذیرفتند خرمشهر ، خرمشهر است ،محمره نیست وخوزستان ،خوزستان است،وحتی بخش کوچکی از آن هم عربستان نیست.مقاله نویس که خود و طایفه اش در قسمتی از خوزستان سکنا پذیرفته اند، این وقایع را حتما" خوب می دانند ، اما چرا!؟ این جناب تلاش دارد کار شکست خوردگان را بصورت تمسخره آمیز تکرار کند!حتما" حکمتی دارد!بگذریم! بعد از تغییر سیاست در ایران وقدرت گرفتن دولت مرکزی و تغییر سیاستهای انگلیس،توسط محمد علی فروغی،اعتراضیه ای به دولت انگلیس ارسال می شود ،که چرا دولت انگلیس بدون توجه به دولت مرکزی با یکی از اتباع ایرانی مذا کره داشته است،واو را بعنوان یکی از طرفهای خود محسوب کرده است؟که در اقدامات بعدی، در یک حرکت، دولت مرکزی بساط و دکان خزعلیان که در قسمتی کوچک از خوزستان مطرح بودند،برچیده می شود.جالب است:اقدامات سر کوب گرانهِ غیر منطقی رضا خانی و رضا شاهی با هواداری بخشی از مردمان عرب وعرب زبان همراهی می شود،قطعا"!مقاله نویس ومحقق وجغرافیا دان وتاریخ ساز ، تمام جزئیات را خوب می داند! اما،چرا ! با توجه به پیشینه ستمگرانه خزعل و خز علیان که آنان چندان ارزش سرمایه گذاری ندارند،مقاله نویس چنین هوادارانه اورا مطرح می کند؟پاسخ بسیار ساده است.وقتی قرار است تاریخ سازی کنید وجعلیات تاریخی را بعنوان واقعیات اجتماعی و تاریخی آن منطقه ذکر کنید!حتما" شیخ خزعل و بد تر از او هم مورد نیاز این محقق، و امثال او خواهد بود.::: حرکت و اعمال وی و امثال وی را می توان ،بعنوان سازنده عربسان نوین در قسمت دیگر خلیج فارس تعبیر کرد .گاها" بعضی از اینان با بی شرمی مردمان ایران را بصورت اشغال گر مطرح می کنند!و انها را مانع تشکیل ،عربستان خود ساخته در این منطقه می دانند.و جالب است :در این مورد هم شیوخ عیاش وکازینو دار خلیج فارس وقتی حاکمیت بر ایران را ضعیف می بینند ویا یک پشتیبانی محکمی را احساس می کنند ، مسئله عربستان در خوزستان را مطرح می کنند.ونوع بر خورد انگلیس با خزعل را هم بعنوان سند ارائه می دهند.البته باید گفت:امیدواریم !نویسنده مقاله ، این کارکرد خزعل مورد نظرش نباشد. اگر چنین باشد ،نوع رفتار ،شرم آور و ریاکارانه را بصورت خیلی سخیف از خود نشان داده اس! کارکرد دیگر خزعل برای امثال ،مقاله نویس می ماند در نوشتار دگر.
۶۵۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹٣
|