نقدی بر بیانیه ی شورای مرکزی فدائیان اکثریت
محمد سهیمی
•
اگر چه نگارنده به بخش سیاسی بیانیه ی شورای مرکزی سازمان اکثریت در مورد مذاکرات اتمی نیز نقد جدی دارد، ولی چون موضوع این بخش سیاسی است، و حق شورای مرکزی سازمان و هواداران آن است که تحلیل خودرا در باره این جنبه بیانیه داشته باشند، نگارنده بدان نمیپردازد. بخش دیگر بیانیه در باره موضوعات فنی و علمی موضوع است، که متأسفانه دارای اشتباهات فاحش بسیاری است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲۶ آبان ۱٣۹٣ -
۱۷ نوامبر ۲۰۱۴
هفته گذشته، در ۲۲ آبان ۱۳۹۳، یک بیانیه توسط شورای مرکزی سازمان فدأییان خلق ایران (اکثریت) در باره مذاکرات بین جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ در باره برنامه هستهای ایران منتشر شد. به نظر نگارنده، این بیانیه را میتوان بدو قسمت تقسیم کرد. بخشی از بیانیه تحلیل شورای مرکزی سازمان در باره جنبه سیاسی مذاکرات است. اگر چه نگارنده به این بخش از بیانیه نیز نقد جدی دارد، ولی چون موضوع این بخش سیاسی است، و حق شورای مرکزی سازمان و هواداران آن است که تحلیل خودرا در باره این جنبه بیانیه داشته باشند، نگارنده بدان نمیپردازد. بخش دیگر بیانیه در باره موضوعات فنی و علمی موضوع است، که متأسفانه دارای اشتباهات فاحش بسیاری است.
در واقع، نگارنده تا بحال اینهمه اشتباه فاحش در یک بیانیه سیاسی، آنهم توسط شورای مرکزی سازمانی با سابقه طولانی فدأییان خلق اکثریت، نخوانده بود. اگر اعضأ ی شورای مرکزی سازمان در باره جنبه علمی و فنی برنامه هستهای ایران و مذاکرات ایران با گروه ۵+۱ آگاه نیستند، که به نظر نمیرسد باشند، میتوانستند که دستکم با یک متخصص این امور مشورت کنند. در اینجا به چند جنبه بیانیه اشاره میشود، و مورد نقد، و همچنین تصحیح، قرار میگیرند.
بیانیه: «رآکتور آب سنگین اراک. رآکتور آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم راه اندازی شده است. پلوتونیوم مانند اورانیوم غنیسازی شده با درصد بالا میتواند در تولید بمب اتمی مورد استفاده قرار گیرد. غرب خواهان بسته شدن رآکتور آب سنگین اراک یا تغییر کارکرد آن برای کاهش چشمگیر برای تولید پلوتونیوم است. جمهوری اسلامی گفته است که هرگز با توقف کامل فعالیتهای این رآکتور موافقت نخواهد کرد. غرب تاکید دارد که این رآکتور تنها زمانی مورد قبول است که به رآکتور آب سبک تغییر کاربری داده باشد».
این اشتباه محض است. رآکتور اراک برای جایگزین کردن رآکتور تحقیقاتی تهران که عمر آن ۴۷ است در حال ساخت است. حتی آمریکا چنین ادعایی ندارد. رآکتور تهران به پایان عمر خود رسیده است، و باید جایگزین شود. این رآکتور ایزوتوپ هستهای برای مصارف پزشکی، کشاورزی، و تحقیقاتی تولید میکند. دلیل اینکه رآکتور اراک برای آب سنگین طراحی شد این بود که، اولا، آب سنگین ماده هستهای به شمار نمیآید، و بنا بر این کارخانه تولید آن برای ایران مساله بوجود نمیاورد. ثانیا، سوخت رآکتور آب سنگین اراک اورانیوم طبیعی است که احتیاج به غنی سازی ندارد، و بنا بر این حتی اگر غنی سازی در ایران کاملا متوقف شود، رآکتور خود قادر خواهد بود به کار ادامه دهد. این مساله حل شده، ولی آقایان هنوز در خواب هستند. ایران قبول کرده است که تاسیسات پردازش دوباره زباله سوختی در ایران بر پا نکند، همان تأسیساتی که دولت پرزیدنت فورد در سال ۱۹۷۶ اصرار میکرد که ایران بر پا کند! بنا بر این قادر نخواهد بود پلوتونیوم تولیدی را از بقیه زباله جدا کند. در عین حال، ایران قبول کرده است که ساختمان رآکتور را قدری تغییر دهد تا پلوتونیوم کمتری تولید کند.
بیانیه: «تحقیقات در خصوص ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران. غرب از جمهوری اسلامی می خواهد که به سئوالهای آژانس در خصوص شک غرب به ابعاد نظامی برنامه هسته ای از جمله تلاش برای تولید کلاهک هسته ای در سالهای گذشته پاسخ دهد. رژیم ایران همواره چنین ادعاهائی را تکذیب کرده اما همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را آغاز کرده است. ظاهرا میزان پیشرفت دو طرف در خصوص این محور از اختلافها بسیار کند است و آخرین گفتگوها بی نتیجه بوده است.»
اشتباه در اشتباه در اشتباه: اولا، تمامی ادعاها در باره تلاش ایران برای طراحی کلاهک هستهای در گذشته دور، بر مبنای یک کامپیوتر لپتاپ بوده است که کسی آنرا ندیده است، و بر طبق ادعای غرب از ایران ربوده شده و تحویل غرب داده شده است. محمد البرادعی، مدیر قبلی آژانس گفته بود که مدارک کامپیوتر، که حتی خود آژانس هم ندیده و فقط موارد آن توسط آمریکا و اسرائیل به آژانس ابلاغ شده، نمیتواند قابل قبول باشد، چون هر کسی قادر است چنین مدارکی بسازد.
ثانیا، هیچ یک از مدارک در آن لپتاپ، اگر وجود داشته باشد، بر طبق گزارش هأیی که به بیرون درز شده طبقه بندی شده نبودند. من میپرسم: در نظامی مثل نظام فقیهان که کوچکترین موضوع طبقه بندی و مخفی است، چگونه چنین مدارک حساسی طبقه بندی نبودند؟
ثالثاً، مهمترین موضوع ادعاها، ادعای انجام آزمایشهای چندی با مواد منفجره معمولی با قدرت بالا در پارچین است که برای آغاز واکنش هستهای که منجر به انفجار هستهای میشود، میباشد. خود آژانس، بر طبق مدارک کذایی لپتاپ، ادعا میکند که این آزمایش قبل از سال ۲۰۰۳ انجام شده است. در سال ۲۰۰۵ آژانس از پارچین دوبار دیدن کرد، هر بار از پنج ساختمان برای نمونه برداری، که خود آژانس آنها را انتخاب کرده بود، و بار دوم از یک ساختمان ششم که بطور ناگهانی تقاضای دیدن از آن و نمونه برداری کردند. کوچکترین مدرکی بدست نیامد. آقای الی هایننن، معاون البرادعی، که رئیس تیم دیدار کننده بود و برای ضدیت خود با ایران شهرت بالا دارد، در آن زمان گفت که "پرونده پارچین به تاریخ پیوست." منتها، زمانی که آقای یوکیا امانو رئیس آژانس شد، دوباره موضوع را مطرح کرد، در حالیکه حتی خود آژانس ادعا ندارد که آزمایش جدیدی صورت گرفته است.
رابعاً، جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است که اگر اصل مدارک به ایران نشان داده شود - هیچ مدرکی نشان داده نشده، فقط موضوعات آن مطرح شده - ایران حاضر خواهد بود تا به سوالات پاسخ دهد، ولی غرب حاضر به انجام اینکار نیست.
خامساً، ایران و آژانس توافقی را امضا کردند که بر طبق آن ایران باید ۷ قدم اضافی برای روشن شدن برنامه هسته برمیداشت. گزارش ماه می آژانس حاکی از آن بود که ایران پنج قدم از هفت قدم را بر داشته است. دو قدم باقیمانده راجع به موضوع پارچین است که آژانس میخواهد از آن دوباره دیدن کند، ولی ایران در حال حاضر مایل نیست، ولی اعلام کرده است که در صورت امضای قرار داد، اینکار انجام خواهد شد.
بیانیه: «موشکهای بالستیک. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مصوب ٢٠١٠ فعالیتهای جمهوری اسلامی در حوزه موشکهای بالستیک توانا در حمل کلاهک هسته ای را ممنوع کرده است. امریکا با استناد به آن مدعی است که این موضوع هم باید در دستور کار مذاکرات قرار بگیرد. در حالی که رژیم ایران بارها اعلام کرده است که در خصوص سیستم دفاعی خود با هیچ کس وارد مذاکره نخواهد شد. هیئت مذاکره کننده از ورود به این بحث در جریان نشستهای۵+۱ در وین هم خودداری کرد.»
اشتباه: موضوع موشکهای بالیستیک اصلا در دستور کارنیست. حتی یک گزارش در باره این موضوع در آمریکا وجود ندارد. تنها کسانی که راجع به آن صحبت میکنند نئوکان ها، لابی اسرائیل، و راست افراطی در آمریکا است. برای جلوگیری از ایجاد هر گونه شبهه، لازم به ذکر است که مقصود نگارنده این نیست که شورای مرکزی سازمان خط لابی اسرائیل و دیگر افراطیون را دنبال میکند، بلکه مقصود این است که نباید اینگونه شانتاژها و فشارهای لابی توسط ما تکرار شود، چرا که هدف آنها جلوگیری از رسیدن به توافق با سنگ اندازیهای جدید است.
بیانیه: «جمهوری اسلامی گرچه در توافق موقت امتیازهای کلان داد ولی در تداوم مذاکرات، خط قرمزهای خود را پررنگ تر کرد و هیئت مذاکراه کننده روی آن ها ایستاد. گفته می شود جمهوری اسلامی خطوط قرمز زیر را برای تیم مذاکره کننده تعیین کرده است: عدم پذیرش تعطیلی تاسیسات هستهای ایران، ایستادن روی ظرفیت ۱۹۰ هزار سو غنی سازی، عدم ورود به حوزههای نظامی و برنامه موشکی، حفظ ماهیت راکتور آب سنگین اراک و لغو کامل همه تحریمها پس از توافق».
اشتباه: تنها جأییکه غرب خواهان بسته شدن آن بود تاسیسات فردو بود، چون با بمباران قادر به ویرانی آن نیستند! ولی آن موضوع حل شده است. ایران قبول کرده است که فردو را تبدیل به یک مرکز تحقیقاتی کند.
ادعای بیانیه در باره توان غنی سازی مورد اصرار جمهوری اسلامی نیز اشتباه است. اولا، فراهم کردن یکصد و نود هزار واحد توان غنی سازی، یا سوً، بستگی به نوع سانتریفیوژ مورد استفاده دارد. پیشرفتهترین سانتریفیوژ ایران، یعنی آی ارّ ۵، دارای واحد توان پنج است که معادل سی و هفت هزار سانتریفیوژ برای تامین یکصد و نود هزار واحد میباشد. سانتریفیوژهای پیشرفته تر، که برخی از آنها در ایران تحت ساخت یا آزمایش هستند، تعداد سانتریفیوژهای مورد نیاز را حتی کمتر هم خواهند کرد.
ثانیا، یکصد و نود هزار واحد توان غنی سازی هدف دراز مدت، نه کوتاه یا حتی میانبرد ایران است.
ثالثاً، هیچگونه گزارشی مبنی بر اصرار ایران در باره اینچنین تعداد واحد توان غنی سازی در مذاکرات وجود ندارد، و روشن نیست نویسندگان بیانیه چگونه به این نتیجه رسیدهاند.
رابعاً، بیانیه به خواننده این برداشت را میدهد که گویی خواست ایران برای عادی شدن پرونده آن بعد از اتمام مدت قرار داد یک خواست اضافی است. پادمان ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، که در سال ۱۹۷۴ امضا شد و هنوز هم اجرا میشود، به ایران اجازه داده است که هر تعداد سانتریفیوژ با هر توانی را برای مقاصد مسالمت آمیز تحت نظارت آژانس مورد استفاده قرار دهد. بنا بر این، بحث بر سر طول مدت قرار داد است، نه یک خواست اضافی حتی بعد از پایان یافتن قرار داد.
بیانیه: «تحریمها. مسئله برداشتن تحریم ها به جهت جدول زمانی و جنس تحریمها، به یکی از چالش های اصلی در مذاکرات تبدیل شده است. موضوع کلیدی چگونگی برداشته شدن تحریمهای شورای امنیت، اتحادیه اروپا، کنگره امریکا و دستورات اجرائی رییسجمهور امریکا علیه جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی خواهان برداشتن تحریم ها در پایان مذاکرات است. در حالی که غرب خواهان "طبقهبندی" تحریم ها و لغو تدریجی و "پله پله" آن است».
اشتباه: ایران، بر طبق گزارش نیویورک تایمز قبول کرده است که تحریمهای آمریکا به حالت تعلیق درآید، چون آگاه است که دولت پرزیدنت اوباما قادر نخواهد بود آنها را لغو کند. اینکار احتیاج به تصویب کنگره دارد، که کنگره زیر فشار اسرائیل تصویب نخواهد کرد. در عین حال، ایران مدت یک تا سه ساله را برای تعلیق تحریمها قبول کرده است.
در عین حال، آمریکا و متحدان اروپایی آن به ایران اطلاع دادهاند که در صورت امضای قرار داد، تمامی تحریمهای کشورهای اروپأیی و شرق آسیا، یعنی کره جنوبی، ژاپن، و غیره لغو خواهد شد، ولی فقط آن قسمت از تحریمهای آمریکا به حالت تعلیق در خواهد آمد که در اصل بخاطر برنامه هستهای ایران اعمال شده بودند، و این برای جمهوری اسلامی قابل قبول نیست.
اصرار ایران برای لغو تحریمهای شورای امینت است. این نه بخاطر خود تحریم ها، چون تحریمهای شورا بسیار سبک هستند، بلکه برای عادی سازی پرونده ایران و باز پس فرستادن آن به وین است.
صرف نظر از نگاه ما به اقتصادی بودن و یا نبودن استفاده از انرژی هستهای و برپائی غنی سازی در ایران، آنچه که از نظر نگارنده واضح است این است که امضای قرار داد بین جمهوری اسلامی و ۵+۱، بخصوص در شرایط کنونی خاورمیانه، به سود مصالح و منافع ملی ایران است، و به عقیده نگارنده میبایست از آن پشتیبانی کرد. صدور بیانیههای گوناگون در باره این موضوع میتواند مفید باشد، چرا که صدا و عقیده بخش مهمی از ایرانیان، یعنی انهأییکه در خارج از ایران زندگی میکند، را به حاکمیت میرساند. ولی چنین بیانیه هایی فقط زمانی مفید خواهند بود که بلحاظ فنی و علمی کاملا درست و بدور از هرگونه اشتباه باشند، و جنبه سیاسی آنها نیز منصفانه باشد، وگرنه نه تنها چنین بیانیه هایی مفید نخواهند بود، بلکه مورد استفاده تندروها و رادیکالهای تهران قرار خواهند گرفت که مخالف توافق هستند.
|