سرود کارگرانی که زندان اوین را ساختند
مجید نفیسی
•
آنها چشمان ما را می بندند
و تنها بهنگام کار می گشایند.
ما در گروههای کوچک کار می کنیم
و سربازان مسلح بگِرد ما می چرخند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲ آذر ۱٣۹٣ -
۲٣ نوامبر ۲۰۱۴
می کِشیم، می کِشیم، بر دوش می کِشیم
از درون راهروهای تاریک
و دیوارهای بلند را بالا می بریم
بر فراز داربست های باریک.
آنها چشمان ما را می بندند
و تنها بهنگام کار می گشایند.
ما در گروههای کوچک کار می کنیم
و سربازان مسلح بگِرد ما می چرخند.
چه کسی درین راهروها پاس خواهد داد
و چه کسی درین حجره ها منتظر خواهد ماند؟
چه کسی تازیانه را بالا خواهد برد
و چه کسی دردِ گزنده را فرو خواهد خورد؟
هر شب که به خوابگاه خود باز می گردیم
پرسش ما از هم این است:
"کی از این کار سر باز خواهیم زد
یا درین بند نقبی خواهیم گشود؟"
افسوس! پرسشهای ما بی پاسخ می مانند
و دست های ما آلوده.
اما آنها که اینجا در بند خواهند بود
از اینهمه با اشباحِ ما سخن خواهند گفت.
یکروز بنیاد این نُه تو پایان خواهد گرفت
و پیکرهای ما در زیر آن دفن خواهد شد.
ای دادخواهان که روزی این راز را می گشائید
این زندان را به بنای یادبودی بدل کنید.
۲۵ مه ۱۹۹٨
|