تشکل سراسری؟ واقعیت چیست؟
رضا رشیدی
•
فعالین کارگری با توجه به اوضاع سیاسی پیش رو و موجود میتوانند حتا فقط حول یک مطالبه کارگرن که امروزه مطرح است و کارگران برای آن میجنگند، متحد شوند و اتحاد عملی را شکل دهند، خواست افزایش دستمزدها و پرداخت به موقع آن امروزه در ردیف اول مطالبات کارگران قرار دارد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٨ آذر ۱٣۹٣ -
۲۹ نوامبر ۲۰۱۴
بحث تشکل کارگری که اخیرا به راه افتاده موضوع جدیدی نیست، به اساسنامه هر کدام از تشکلهای موجود مراجعه کنیم، بحث ایجاد تشکل کارگری، یا کمک به ایجاد آن یکی از اهداف این تشکلها بوده و هست، موضوع تشکل یابی و متشکل شدن کارگران به قدمت شکل گیری طبقه کارگر است و کارگران نیز به آن آگاهی دارند، بحث برسر نحوه و مسیر دست یابی کارگر به تشکل است و مضافاً چه نوع تشکلی امروزه پاسخ گوی مطالبات کارگران است.
از سال ۸۳ به بعد تعدادی تشکل کارگری شکل گرفت که بنا به تعریف و موقعیت فعالین و اعضائ آن در آن مقطع و جهتگیری آن روز آنها به تشکل فعالین کارگری ختم شد ولی یک خصیصه مهم آن، سراسری بودن آنها بوده و هست. کمیته پیگیری، کمیته هماهنگی، اتحادیه آزاد کارگران، و چند تشکل دیگر سراسری هستند، فعالین کارگری شاغل و غیرشاغل عضو در این کمیتهها از مناطق مختلف و شهرهای متفاوتی هستند و حوزه عمل این کمیتهها نیز سراسری تعریف شده است، اینکه تاکنون این تشکلها تا چه حد توانسته اند با توده کارگران شاغل و بیکار ارتباط بگیرند، موضوعی قابل بحث و ارزیابی است، ولی بحثی که امروزه با عنوان تشکل سراسری شکل گرفته اهداف خاصی را دنبال میکند که پائین تر به آن اشاره خواهم کرد، اما به نظر من تمرکز بحث در میان فعالین کارگری باید به این موضوع بپردازد که برای برون رفت از وضعیت موجود چه باید کرد؟ به اعتقاد من، هم ظرفیت مباحث مطرح شده در اساسنامه این تشکل ها و ظرفیت فعالین کارگری و هم به کارگیری تجربه شکل گیری این کمیتهها و تشکلها و از همه مهمتر توجه به وضعیت زیست و معیشت طبقه کارگر قادر است در مقطع کنونی نیز همانند دهه ۸۰ جنبش کارگری را تکانی دهد.
شرایطی که طبقه کارگر امروزه در آن به سر میبرد به حدی غیرانسانی و برده وار است که ادامه بقا و زندگی در گرو، اعتراض، اعتصاب و مبارزه با کارفرمایان، قوانین ضّدکارگری است. جدا از هر تحلیل، مشاهده ده ها اعتراض و اعتصاب در هفته بیانگر سطح مبارزه کارگران و سطح توقع آنهاست، امروزه اعتراض و اعتصاب حول دستمزد از بارزترین اشکال مبارزه کارگران است، سطح دستمزد پرداختی به کارگران به حدی نازل و ناچیز است که امروزه به ۴ تا ۵ برابر زیر خط فقر رسیده است این وضعیت از طرف دیگر ضرورت داشتن تشکل و متشکل شدن طبقه کارگر را بیش از پیش مطرح میکند.
فعالین کارگری با توجه به اوضاع سیاسی پیش رو و موجود میتوانند حتا فقط حول یک مطالبه کارگرن که امروزه مطرح است و کارگران برای آن میجنگند، متحد شوند و اتحاد عملی را شکل دهند، خواست افزایش دستمزدها و پرداخت به موقع آن امروزه در ردیف اول مطالبات کارگران قرار دارد اتحاد عمل حول این خواست کارگران, به فعالین کارگری این فرصت را میدهد که بار دیگر از تمام ظرفیتهایشان استفاده کنند و بار دیگر جنبش کارگری را تکانی دهند و به جلو هدایت کنند. فضای سیاسی برای ایجاد چنین اتحاد عملی وجود دارد، ضروری است و باید به استقبال آن رفت. این اتحاد عمل دریچههای زیادی را به روی فعالین کارگری باز میکند که امکان دسترسی به توده کارگران را داشته باشند و فضایی را به وجود میآورد که گفتمان ایجاد تشکل کارگری را از سر ضرورت عینی همین امروزش دنبال کنند، به تجربه هرگاه این فضا ایجاد شده، بحث ضرورتها هم به عملی اجتماعی گرایش پیدا کرده و به واقعیت تبدیل شده است.
اکنون که این فضا به یمن مبارزات طبقه کارگر فراهم شده و فضا برای دخالت گری بخش رادیکال جنبش کارگری فراهم است، نباید گذاشت خانه کارگرها و عوامل حکومتی و غیرحکومتی راست، سوار این فضا شوند و ابتکار عمل را به دست بگیرند.
هم اکنون در غیاب چنین اتحاد عمل و گرایشی، خانه کارگری ها همان کسانی که زمانی زبان کارگر را بریدند، سندیکا آتش زدند و همواره بازویی توانمند برای دولتها بودند، سعی دارند امروزه با راه انداختن انجمنهای صنفی توسط عوامل خودی و بیرون از خود در بخشی از مرکز کار و تولید و خدمات و یکی کردن آنها و جمع کردن آنها زیر یک سقف (که از طرحهای نافرجام و مشترک خانه کارگر و حزب مشارکت در اواخر ده ۷۰ بود که میخواستند از بالای سر کارگران "تشکل سراسری" و "فدراسیون سراسری کارگران" درست کنند)، بار دیگر کارگران را دور بزنند و سایه سیاهشان را بار دیگر بر طبقه کارگر ایران تحمیل کنند.
باید با دخالت گری و هوشیاری تمامی این طرحها را افشا و منزوی کرد، فضای عینی و ذهنیش وجود دارد.
پیش به سوی اتحاد کارگری حول مطالبات مبرم کارگران
|