بیانیه ی سازمانهای جبهه ملی ایران در اروپا - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : بهروز الف

عنوان : چند سوال از نویسنده گان این بیانیه
خوشبختانه همانطور که انتظار میرفت نوشته های اقای مهرآسا و بیانیه اقای ادیب برومند، چرت های طولانی در میان جبهه ملیون را بهم زد. اما دم خروس در لابلای تمامی نوشته های سازمان های مختلف جبهه ملی بخوبی بیرون میزند. چند سوال از نویسنده گان این بیانه دارم
۱. نوشته شده هست که : "این جملهً مصدق که "من ایرانی و مسلمانم و با هرکس که دشمن آن باشد مبارزه می کنم" تائید همین مطلب است." بعبارتی اقای مصدق با هرکسی که با اسلام هم "دشمن" باشد مبارزه میکند. ابتدا اینکه اسلام با زور و کشتار و تجاوز و غارت بر ایرانیان تحمیل شد و یک ایرانی واقعی قاعدتا مییاید دشمن، دشمن خود باشد و کسانی که سرزمین اش را اشغال و ویران کرده و مردمانشان را بخاطر قبول نکردن احکام بادیه نشینی و بسیار عقب مانده تر از ایرانیان آن دوران، همانند داعشیان سربریدن و زنان شان را "صاحب" شدند و فرزندانشان را به برده گی بردند، میباید دشمن اسلام و لشگریان اسلام باشند. بنابراین اقای مصدق و حامیان ایشان نمیانند با "دشمن" ایران، همانا "اسلام" مبارزه نکند. کسی که با دشمن ایران میخواهد مبارزه کند، ابتدا میبایستی با اسلام که دشمن اصلی ایران و ایرانی هست مبارزه کند. حال نویسنده گان این بیانیه توضیح دهند که چرا با دشمن اصلی ایران نه تنها مبارزه نمیکنند بلکه با آنها پیمان اخوت بسته اند و بسیار هم دوست هستند و در و اقع با دشمنان اسلام دشمنی دارند
۲. نویسنده گان یک خط و نیم برای آخوند جاهلی همانند منتظری پسوند ساخته اند "همین اصل حقوق شهروندی، اساس و مبنای فتوای فقیه روشنفکر و مجتهد جامع الشرائط و مرجع تقلید بخش وسیعی از شیعیان، آیت الله العظمی زنده یاد مرحوم آقا شیخ حسین علی منتظری". ولی نمیگویند بر چه مبنایی این متجحر الفکر را "روشنفکر" خطاب میکنند و یادشان میرود که منتظری همچنین دستور داده بود که خون آزاده انسان های که توسط خلافت امامش اعدام میشود بگیرند و یا دختران باکره اعدام نشوند. خود منتظری و دم و دستگاه بعد ها بدون رد این مهم تنها به توجیه آن پرداختند ضمنن اینکه منتظری مخالف اعدام آزاده انسان ها نبود و هیچ کلمه ای در مورد اعدام های دقیقه ای سالهای ۶۰-۶۷ نگفت و کل حرفش این بود که بیکباره تعداد وسیعی اعدام نشوند. ایا منتظری و دیگر آخوند ها دشمن ایران و ایرانی نیستند؟ ایا این هست "مبارزه" جبهه ملیون با دشمنان ایران و ایرانی؟
۳. نوشته اند که بر این فکر بودند که با اعدام شیخ فضل الله نوری این مسائل ختم میشود ولی نمیگویند که این آخوند ضد انسان گفته بود که از بد حادثه مشروعه خواه شده و اگر آن دو آخوند دیگر مشروعه طلب میشدند، او مشروطه خواه میشد و آن دو اعدام میشدند. حال چرا این مسائل سانسور میشود تا اسلام و مروج آن "دشمن" قلمداد نشود معلوم نیست
۴. ادعا شده که جبهه ملی گسترده ترین و .... سازمان سیاسی ایران هست ولی نمیگویند عملکرد آنها چه بوده و کدام نیم قدم را در ۶۰ سال اخیر برداشته اند و چرا همین تشکیلات بخش آمریکا آن جدا از بخش اروپا آن هست و هر دو از بخش داخل جدا. اینان که با خود نمیتوانند کار بکنند چگونه با دیگران کار خواهند کرد؟
۶۵۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱٣۹٣       

    از : حسین سنی

عنوان : تفاوت این دو فقط در نام فامیل است
جناب داورپناه من گرچه به قول شما این دو نفر را اشتباه مورد خطاب قرار داده ام، اما در نگاهی به ریخت جبهه ملی و بسیاری از سازمان های ایده ال گرا و گذشته گرای ایرانی می بینیم که در اندیشه اینها چیزی جز توسعه طلبی سیاسی و سرزمینی وجود ندارد. بنده این موضوع را برای ایران و مردم آن بسیار خطرناک و هزینه آور می دانم. مثلا: همین چندی پیش کورش زعیم عضو جبهه ملی علنا اعلام کرد که از سپاه خواسته بود تا عراق را اشغال کند. او از گفتگوهای خود با سرداران سپاه در مقاله اش پرده برداشت. شما می توانید عین نوشته ایشان را بخوانید. هر چند یقین دارم از این موضوع آگاه هستید. نوشته و گفته هایی از این دست به قلم نویسندگان و اعضای جبهه ملی بسیار زیادند.
روی سخن من در این نظر کوتاه به طرز تفکر حاکم بر تشکیلات شما و سخنرانان و نویسندگان آن است که همواره سوار بر اسب دو پای (زبان فارسی و مذهب شیعه)ملی گرایی افراطی را تبلیغ می کنید و به این و آن می تازید. از نام ایران و زبان فارسی و مذهب شیعه هزینه می کنید. به باور من نگاه ، اندیشه و گفتمانی که جبهه ملی در داخل و خارج از خود بروز داده موید این گفته من است که مجموعه تلاش های جبهه ملی و بسیاری افراد دیگر دارای گرایش های ناسیونالیستی و نژادگرا برای تبیین هویت ایرانی ره به جایی نخواهد برد . چرا که اینها همانند اسلاف خویش در جاهایی همانند جبهه ملی ، پان ایرانیست و.... هنوز بر طبل نژاد و زبان فارسی می کوبند. اینان اکنون نیز با عنایت به عملکرد زشت سپاه پاسدران در جای جای جهان به منظور توسعه طلبی سرزمینی به مذهب شیعه چنگ انداخته اید. غافل از اینکه هویت ایران را باید در درون مرزها جستجو کرد. چنگ اندازی به مذهب شیعه و هر مذهب دیگری به خودی خود نمی تواند هویت را تعریف کند. بازی های پس و پیش جبهه ملی برای مردم عیان شده و عقب نشینی های فعلی از جانب شما در این جمع و جمع اعضای جبهه ملی در داخل ایران نمی تواند شماها را مبرا سازد. این را من نمی گویم بلکه گذشته جبهه ملی و تاکیدات مستقیم و غیر مستقیم آن بر هویت ایرانی مبتنی بر زبان فارسی و مذهب شیعه می گوید.
۶۵۶۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣۹٣       

    از : پرویز داورپناه

عنوان : شاکری را با شاکری زند اشتباه گرفته اید.
جناب آقای حسین سنی
امضاء کننده ی بیانیه علی شاکری زند می باشد و با آقای علی شاکری نسبتی ندارد.
آقای علی شاکری زند در پالتاک سخنرانی نکرده است.
شما آقای علی شاکری زند را با آقای علی شاکری اشتباه گرفته اید.
۶۵۶۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱٣۹٣       

    از : حسین سنی

عنوان : دم خروس را ... یا قسم حضرت عباس؟
چند هفته پیش اقای علی شاکری که امضای ایشان پای همین بیانیه است ، در یک سخنرانی در پالتاک رسما و علنا با زبان خود از عملکرد جمهوری اسلامی در به قول ایشان (حمایت از شیعیان جهان) دفاع کرد. او در سخنانش از تمامی طیف های اپوزسیون خواست نسبت به شیعیان بی تفاوت نباشند چرا که شیعه یعنی تابع حاکمیت ایران و این می تواند به امنیت کشور کمک کند!
ایشان همانند سرداران سپاه به موضوع ابعاد بین المللی امنیت و تامین آن از راهکار به کارگیری شیعیان اعتقاد دارند. دیگران همچون مهاجرانی و برومند و بهنود و...... نیز به همین مقوله معتقدند. موضوع سبقت گیری بهنود و مهاجرانی و برومند و پیش از همه اینها گفته های غیر مستقیم صادق زیباکلام در تبیین هویت ایرانی برپایه زبان فارسی و مذهب شیعه نیز همین است . اینها معتقدند شیعه یعنی امنیت برای ایران !!! حال آنکه تعریف ناقصی که اینها از مقوله امنیت فهمیده اند به کلی واقعیت سیاسی و اجتماعی داخل ایران را نادیده گرفته و فقط به ابعاد بین المللی و منطقه ای اندیشیده اند. چرا که آنان اعتقاد دارند امنیت داخل ایران را با زور سرنیزه و اعدام و بگیر ببند می توان تامین کرد!!! برای همین به سراغ ابعاد بین المللی رفته اند که این موضوع خود رنگ و بوی توسعه طلبی سیاسی و سرزمینی و عاقبت کشت و کشتار و احتمالات دیگر همچون تجزیه ایران را به دنبال خود دارد.
از علی شاکری باید پرسید ؛ دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس؟؟
امضای شما را باور کنیم یا سفسطه بافی پالتاکی را ؟
بیچاره ها گمان دارند مردم نمی فهمند!؟ فکر می کنند مردم نمی دانند که بحث اصلی نه هویت است و هیچ چیز دیگر جز امنیت در شرایط حاضر که اوضاع در خاورمیانه بحرانی است.
بدتر آن است که این روشنفکران امنیتی به راهکارهای سخت برای تامین امنیت باور دارند و نه راهکارهای مبتنی بر الفت و اخوت اجتماعی و تحقق حقوق مردم با هر زبان و رنگ ونژاد و دین ومذهب.
۶۵۶۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آذر ۱٣۹٣