پاسخ دفتر هاشمی رفسنجانی به اظهارات محمد خامنه ای
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۶ آذر ۱٣۹٣ -
۱۷ دسامبر ۲۰۱۴
دفتر هاشمی رفسنجانی در پاسخ به اظهارات اخیر محمد خاتمی که رفسنجانی را مورد علاقه ی آمریکایی ها و بهشتی را «تمامیت خواه» خوانده بود، متنی را منتشر کرده است که در بخشی از آن آمده است:
اما خطاب ما در این مقال به آقای سید محمد خامنهای است که به خاطر کسوت و نسبت خویش، باید آیینه تمام نمای انصاف، عدالت و حقیقت باشد. شخصیتی که آیتالله هاشمی رفسنجانی در گرماگرم همان روزهایی که جامعه به خاطر ناراحتی امام به چنان حالتی رسیده بود که خود او فکر میکرد: «پاسداران در مجلس اسلحه به روی وی خواهند کشید»، درباره کارشان میگوید: «آنها به وظایف نمایندگی عمل کردهاند.» (خاطرات سال ۶۶، دفاع و سیاست، ص ۴۹، پنجشنبه ۱۳ فروردین)
کاش دایره این توهینها که معلوم است به خاطر سرباز کردن یک دمل چرکین ۲۸ ساله است، با هر دلیل و انگیزهای، محدود به آیتالله هاشمی رفسنجانی بود و مانند بعضی از گروههای دیگر، با توهین و تهمت به «هاشمی عزیز» (در تعبیر امام راحل) روح بغضآلود خود را تسکین میداد، اما گویا کینههای او نسبت به شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی آنقدر عمیق است که ابایی ندارد برای تخریب ایشان دانسته یا ندانسته اندیشههای امام را به آتش بکشد و بر تفکرات مدبرانه ایشان، خاکستر فریب بپاشد و بگوید که انقلاب از اساس طرح آمریکاییها بود!! ابایی ندارد آیتالله دکتر بهشتی را که با عمّامه در آتش کینه نفاق سوخت و به تعبیر امام راحل به تنهایی یک ملت بود و مظلوم شهید شد و هنوز هم مظلوم است، با «ظاهری لیبرالیستی» و «تمامیت خواه» بخواند. ابایی ندارد مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی، فرزند برومند امام (ره) را مستقیم و یا با عبارت «جماران نشینان» شریک توطئه آمریکاییها و القاء کنندگان مطالب خلاف واقع و گزارشهای دروغ به امام معرفی کند. ابایی ندارد حتی برادرش، آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب و ۸۰ مجتهد فقیه مجلس خبرگان را در انتخاب رهبری پس از امام، فریب خورده آمریکا بنامد و بالاتر از همه ابایی ندارد که بگوید امام از اوّل تا آخر مبارزه و پیروزی، تحت تأثیر گروهی بودند که برای آمریکا کار میکردند و امام تصمیمات مهم خود را براساس القائات دیگران و اطرافیان میگرفتند!!
به قول مولا علی (ع) به خاطر طناب غرور، حق را به هوسها و خواهشهای دلش تغییر داده و با اینکه پس از آن نهیب امام راحل، امضای خود را پس گرفته بود، اما انگار دقیقاً مصداق همان جمله امام علی (ع) است، چون «گفته بود از بدعتها کناره گرفتهام، ولی در آنها غلت میزد.»
آقای سیدمحمد خامنهای، درباره ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی میگوید: «اطرافیان هاشمی او را به سمت ریاست جمهوری سوق دادند تا یک پله به رهبر شدن!! نزدیک شود و این یک توطئه آمریکایی بود.»، حال آنکه در مهرماه ۱۳۶۶ که هنوز آیتالله هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بود و آیتالله خامنهای رئیس جمهور و امام (ره) در قید حیات بودند، وقتی از آیتالله خامنهای میپرسند: «نظر شما در مورد کاندیداتوری آقای هاشمی رفسنجانی برای آینده ریاست جمهوری چیست؟» میفرمایند: «البته این قضیه هنوز مطرح نشده، ولی من آقای هاشمی رفسنجانی را برای همه مسوولیتها صد درصد میپسندم و تأیید میکنم. من شخصی گیراتر، شیرینتر، محبوبتر و کارآمدتر از آقای هاشمی رفسنجانی در بین مسوولین جمهوری اسلامی ایران برای پست ریاست جمهوری و دیگر مسوولیتهای مهم سراغ ندارم.» (روزنامه رسالت، ۲۷ مهرماه ۱۳۶۶)
آقای سید محمد خامنهای، احتمالاً در روز رحلت امام و انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران، نبودند و یا احتمالاً آن روز را از تقویم عمر خویش کم کرده بود، وگرنه همگان میدانند که آیتالله هاشمی رفسنجانی چه نقشی در آن مقطع برای تعیین رهبری داشتهاند!! و خندهدار است که ادعا میکند: «ریاست جمهوری هاشمی مقدمهای برای هماهنگسازی امور و زمینهسازی برای ایجاد پایگاه قدرت و خیز به سمت آرزوی دیرینه پس از فوت امام بود، ولی قدری دیر شده بود و با حکمت و عنایت الهی و با تصمیم و رأی ناگهانی و تقریباً بیمقدمه مجلس خبرگان، (آیتالله) خامنهای انتخاب شدند و کار از کار گذشت.» امروز دیگر حتی دانشآموزان مقطع ابتدایی در ایران میدانند که ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی پس از انتخاب آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی بود و اینگونه سخن گفتن، مصداق همان جمله امام علی (ع) است که «عالم نیست، یک سلسله نادانیها را از جمعی نادان فرا گرفته و مطالبی گمراه کننده را از گمراهانی آموخته.»
اگرچه پاسخ گفتن به ادبیات آقای محمد خامنهای در شأن هیچ شخصیت حقیقی و حقوقی در جمهوری اسلامی نیست، اما چون مستمسک همه کینه جویان انقلاب، نظام اسلامی، امام راحل و شهدای عزیز شد و نوعی یأس انقلابی را در جامعه ایران اسلامی تزریق میکند، باید گفت که حقانیت راه امام (ره) و انقلاب اسلامی آن قدر آشکار است که با چنین ابرهای تیره و تاری کتمان نمیشود.
البته سابقه محبتهای آیتالله هاشمی رفسنجانی به ایشان به سالهای قبل از انقلاب میرسد و مطالب زیادی از حرفها و اقدامات ناسپاسانه وی هست که به خاطر حفظ آبرو و حرمت بیت شریف خامنهای، از بیان آن خودداری میکنیم و امیدواریم مردم عزیز از تکرار توهینهای این شخص به امام عزیز، رهبر معظم و بزرگان شهید انقلاب در این مقال بر ما ببخشایند که برای تبیین موضوع لازم بود!!
و کلام آخر اینکه چرا کسانی که در جریان تصمیمات انقلاب، دفاع مقدس، توطئههای ریز و درشت ضد انقلابیون و منافقین در این کشور هستند، در اینگونه موارد که بدیهات انقلاب تحریف و تخریب میشود، سکوت کرده و برای دفاع از نظام اسلامی، سخنان گروهی بغضآلود را پاسخ نداده و تماشاچی شدهاند؟!»
|