اورشلیم- باکو: پیوند مهم راهبردی و اقتصادی - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : م. ارشک

عنوان : کژفهمی هم مشکلی است
آقای آ. ظهرانی محترم،
اظهارنظر و احیانا انتقاد از سیاست داخلی و خارجی یک کشور خارجی چه ربطی به حقوق فرهنگی اقوام و قومیتهای داخل ایران دارد؟ من کی و کجا چیزی گفته یا نوشته ام که دال بر عدم شناسایی حقوق فرهنگی اقوام ایران باشد؟ می بینید که چقدر بدفهمی و کج فهمی و احیانا تحریف عمدی در گفتارهای شما هست؟
بعلاو، در هر کشوری مثل ایران با قومیتها و اقلیتهای مختلف، معمولا یک زبان به عنوان زبان رسمی برای تحصیل و کار و ارتباط شناخته شده، که چیز غریبی نیست و صد البته که در یک حکومت مردمی اقوام هم باید حق و امکان یادگیری زبان و حفظ فرهنگ قومی شان را داشته باشند. اما خودتان هم می دانید که در جمهوری اسلامی بسیاری از حقوق اولیه شهروندان زیرپا گذاشته می شود. فقط زمانی که این نظام جای خود را به یک نظام مردمی و دموکرات بدهد اقوام هم مثل بسیاری قشرها و طبقات دیگر به حقوق حقه خود نایل می شوند.
به امید آنروز
۶۵۹۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹٣       

    از : آ .طهرانی

عنوان : آدرس عوضی
آقای م .ارشک ، در اینکه جمهوری آزربایجان شمالی برای شما ،یک عقده ای ایجاد کرده است ،در ان شکی نیست ، و این مهم
در کامنت شما کاملأ هویدا می باشد . و لی به نظرمن و در تماس هایی که من با مردم آزربایجا ن شمالی داشته ام و دارم ، ׳
آنها زندگی زیر حکومت خاندان علیف را به زندگی زیر استعمار دولت فارسگرای ایران صد البته ترجیح می دهند .حداقل در
این سیستم نیازی به یاد گرفتن زبان شیرین اجباری فارسی را ندارند. آزادی فرهنگی یکی از حقوق اولیه ملیتهای داخل جغرافیای
امروزایران می باشد . متاسفانه این حقوق انسانی حدود صد سال است که توسط افرادی به مانند شما زیر پا گذشته شده ومی شود. شما با حضور مرتب و همیشه در صحنه خود ،به مانند سربازان امام زمان، حقوق میلیونها کورد ،تورک وعرب ....... ׳
با دادن آدرس عوضی لگدمال می کنید . ׳
۶۵۹٨۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹٣       

    از : یوسف آذربایجان

عنوان : ثمره استقلال
سال ۱۹۹۲ من از اروپا و پدر و مادرم از ایران به آذربایجان شمالی آمدیم تا همدیگر را ببینیم وقتی با پدرم در خیابانهای باکو قدم میزدیم پدرم برگشت بمن گفت لعنت به شاه که مرزها را بست و جوانان ما چشم بسته به دنبال سوسیالیزم روسی افتادند و ملا ها بحکومت رسیدند .و امسال تابستان پدر مادر ۹۲ ساله ام دوباره به باکو آمدند منتها وقتی در خیابانهای باکو قدم میزدیم پدرم بر گشت گفت انسان به چشمهایش باور نمیکند این همه پیشرفت را ، این ثمره استقلال است و خدا ما جنوبی ها را نیز نجات دهد .
۶۵۹٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : «ایرانیان»*
*منظور از «ایرانیان» که در کامنت قبلی آوردم، مردم مناطق جنوب آن دریا، یعنی گیلَک ها و تالش ها هستند.
واژه های «هَزار» = ۱۰۰۰، بجار = شالی زار،، وَه آر = بهار = تعجب برانگیز، و ... با همین قاعده شکل گرفته اند.
۶۵۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹٣       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام دوستان. دریای مورد نظر چهار نام دارد: تالش دُولاو(آبِ ژرفِ تالش)، خزر، مازندران و کاسپین.*
*هنوز منطقه ای تاریخی، کهن بُن و ساحلی در تالش به همین نام هست(تالشَ دُولاب = تالش دُولاب = آبِ ژرفِ تالش)، که اخیرن نام شهرستان رضوانشهر را بر آن نهاده اند!
چرا؟
کَس نمی دانَد.
این هم از آن تصمیم گیری های عجیب است.

در آثار تاریخی قدیمی نیز از شهر «دُولاب» = آب ژرف، یاد شده است. دکتر علی عبدلی کتابی در همین ارتباط دارد به نام «خَشَم و دولاب دو شهر گشده».


نامواژه ی «خَزَر» از نام خزر های مشهور گرفته شده که از نژاد مغول اند و همینک در استان بادیان افغانستان می زیند. طالبان در زمان حکومت خود به این خلق ستم های بی حد روا داشت و از جمله مجسمه های بودا را در سر زمین شان به توپ بست.

این مردم در فصل سرما از مناطق شمالی «خَز» برای فروش و یا معامله ی پایاپای به مناطق جنوبی می آوردند و به همین دلیل ایرانیان نام آن قوم مغولی را «خَز آر» = آوَرَنده ی خَز، نامیدند. «خزار»، واژه ای است مثلِ «بجار» = بج آر = آورنده ی بج = آورنده ی برنج = شالی زار.
همینک در افغانستان به خزر ها، هَزارَه، می گویند که از نظر شکلی به نام اصلی شان یعنی «خَز آر» نزدیکتر است.
۶۵۹۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱٣۹٣       

    از : م. ارشک

عنوان : دریای کاسپین، قره باغ و ...
هم وطن گرامی، آقای قهرمان قنبری،
اولا، درمورد دریاچه شمالی کشورمان سه نام وجود دارد که همگی کاربرد دارند: دریای خزر، دریای مازندران و دریای کاسپین.
ثانیا، در مقایسه ایران و جمهوری آذربایجان، این درست است که جمهوری آذربایجان به برکت دلارهای نفتی به بزک کردن خود و انجام تغییرات ظاهری، مثل برگزاری یوروویژن و غیره دست زده و مثل همه جمهوری های پسا- شوروی سنت جدایی دین و دولت را برقرار نگاه داشته است. اینهم درست است که جمهوری اسلامی در راستای سیاست تشیع گستری خود در این کشور هم دست به تحریکاتی می زند که البته مردود و محکوم کردنی است. اما مساله به اینجا ختم نمی شود، زیرا خطر حمله نظامی به ایران به ویژه از طریق شروع جنگی به بهانه قره باغ - با توجه تهدیدات و اعلانهای جنگ طلبانه آقای علی یف - نباید دست کم گرفته شود و طبیعی است که ایران هم نگران موقعیت و تحرکات منطقه باشد. همین چند هفته پیش یک هلی کوپتر مشقی در منطقه خودمختار قره باغ توسطه نیروهای آذربایجان هدف قرار گرفت و نفرات آن کشته شدند. رویدادی که تنش را در منطقه افزایش داد.
ثالثا، برخلاف ادعای شما، در هیچ کدام از قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل صحبت از "اشغال خاک آذربایجان توسط ارمنستان" نشده، بلکه صحبت از نیروها بومی ارمنی قره باغ شده و ازجمله طرفین به انجام مذاکره برای رسیدن به راه حلی قطعی فراخوانده شده اند. درواقع، مناقشه قره باغ مناقشه ای است میان دولت آذربایجان و شهروندان خودش که مقامات باکو با بوق و کرنا و تبلیغات گمراه کننده آنرا به عنوان اختلاف میان آذربایجان و ارمنستان قلمداد می کنند.
به همین جهت رژیم باکو به جهت عجز و ناتوانی اش از رسیدگی به اعتراضات و حل مسایل شهروندانش – که دستگیری های اخیر روزنامه نویسان و کنشگران مدنی نمونه ای از آنست - از سر میز مذاکره نشستن با مقامات محلی قره باغ سر باز می زند. این سیاست از سال ۱۹۸۸ ، زمانی که اعتراضات جمعی به سیاستهای رژیم باکو در قره باغ آغاز شدند به اجرا گذاشته شد و نهایتا به جنگی دامنه دار و خونین تا سال ۱۹۹۴ انجامید. بالاخره در ماه مه آنسال حکومت جدید آذربایجان به ریاست حیدر علی یف حاضر به امضای موافقت نامه آتش بس در ییشکک (قرقیزستان) با نمایندگان حکومت محلی قره باغ گردید.
درود برشما
۶۵۹۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱٣۹٣       

    از : م. ارشک

عنوان : مقصود نویسنده افشاگری رژیم باکو نیست
جناب کوروش زعیم، با سلام و عرض ارادت
نویسنده البته از دید منافع اسراییل راجع به جمهوری آذربایجان و روابط کشورش با این کشور قلمفرسایی کرده و طبیعی است که خیلی از مسایل در مورد همسایه شمالی مان را لاپوشانی کرده باشد. اتفاقا ساده لوحانه هم ننوشته، زیرا قصد او انتقاد و افشاگری از رژیم فاسد خاندان علی یف نیست. اما در عین حال، به صراحت راجع به نقش جکومت باکو در حمله نظامی احتمالی به ایران و کمک به طرحهای تجزیه طلبانه در کشورمان، دادسخن داده است.
با درود
۶۵۹۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣۹٣       

    از : قهرمان قنبری

عنوان : جواب به اقای زعیم
پان ایرانیستها بهتر است این را هم در نظر بگیرند که ایران هم حامی مستقیم ارتجاع شیعه در اذربایجان است و به این طریق یک تهدید عمده و عامل بی ثباتی ان کشور میباشد.وانگهی بهتر است عوض اینکه حسادت کشورهای دیگر را بکنند،فکری به حال کشور خودمان بکنند،مثلا اذربایجان فقط دریای خزر را الوده میکند و ایران گل و بلبل است؟
در مورد اختلاف اذربایجان و ارمنستان هم سازمان ملل ،ارمنستان را با چندین قطعنامه اشغالگر شناخته و البته امیدوارم که این مسله با صلح و مذاکره حل بشود اگر دولت ایران بگذارد که طبق اسناد ویکی لیکس یکی از بانیان سنگ انداز مخالف صلح دو طرف است،در ضمن اقای زعیم بعنوان یک انسان که ادعای علم و سیاسی بودن دارد بهتر است که نام رسمی دریای خزر را بکار ببرد!پان ایرانیسم خودش را در تقابل با دیگران تعریف میکند!برای یک پسوند خلیج فارس دنیا را به رعایت کردن نام رسمی دعوت میکند و غوغا به پا میکند و خودشان اینجا نام جعلی کاسپین را بکار میبرد!
اقای زعیم بهتر است کمی از این دلسوزی هم برای ما(کورد،تورک،عرب،بلوچ) بکنند که هر روز برایمان تاریخ جعلی ساخته میشود مورد تبعیض و انکار هستیم.
۶۵۹۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱٣۹٣       

    از : کورش زعیم

عنوان : فعالیت های دولت باکو علیه منافع ایران
نویسنده به برخی مسایل زیر پوست دولت باکو اشاره نکرده است، چون احتمالن آگاه نیست. کمترین آنها مسلح شدن برای جنگی دیگر با ارمنستان بر سر قره باغ است که به سود ما نیست. از بین بردن آثار میراث کهن ایرانی با تراشیدن خط فارسی و پهلوی و بازنویسی آنها به زبان و خط لاتین ترکی، همچنین سنگ گورهای ایرانیان در سراسر جمهوری. فرستادن شمار زیادی جاسوس و عامل سیاستهای باکو به ایران با سوء استفاده از بی ویزا بودن ورود به ایران (ایرانیان ویزا لازم دارند که به سختی داده می شود)، و همکاری با اسراییل و جناح امریکا که مک کین نماینده آن است برای بر هم زدن تعادل اجتماعی و امنیتی در ایران. اکنون شمار زیادی فرستاده های فارسی زبان باکو در پست های دولتی به نام ایرانی شاغل هستند. , و مسایل دیگر، مانند آلوده کردن دریای کاسپین با ضایعات نفتی و غیره که گفتنش در اینجا ضرورت ندارد. مقاله دانشجوی اسراییلی روشنگرانه است، ولی ساده لوحانه.
۶۵۹٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱٣۹٣