از : امیر ایرانی
عنوان : پیشامدرن- مدرن- پسامدرن
با مطرح شدن دوران؛ پیشا مدرن و مدرن وپسا مدرن و ساختن ویژگی ها وشاخص ها برای این دوران می توان جوامع و کشورها را گروه بندی کرد وبیان داشت که کدامیک از آنان درکدام دوران قرار گرفته اند وبا تعریفِ ویژگی ها ی خاص برای هر دوران در مورد آن جوامع و کشورها ، قضاوتهایی و تحلیل هایی و یا گزارشی از وضعیت آنان داد. اگر ناظری بخواهدمسائل دوران پیشا مدرن را با ویژگی های دوران پسا مدرن نظارگرا باشد و آنان را موردِ قضاوت قرار دهد و یا گزارشی از آنان بدهد و یا تحلیلی کند!قطعا"!گزارش ویاتحلیل ویاقضاوت وی بدور از حقیقت است و بیانگر واقعیات نخواهد بود و حتی گمراه کننده نیز خواهدشد!.:::درمورد دوران پیشامدرن می توان گفت:انسان درزیست جمعی خویش ،گاه چنان در تارهای تنیده شدهء سنتها ی ساخته شده ، توسط خویش گرفتار می شود که به هر پدیده ای« نو »با دیدهء شک می نگرد وبه جنگ آن می رود!.این سنتها یک ایستایی را در جامعه حاکم می کنند واگر توسط دین که ایستایی را با خود حمل میکندو حرکت رااز انسان می گیرد،موردحمایت قرارگیرد!.عبور انسان ها و پذیرشِ پدیده های مدرن برایش سخت خواهدشدوکوشندگانِ مسائل اجتماعع وسیاسی برای عبور جامعه کاری بس دشوار خواهند داشت!.اما جوامعی که توان غلبه را یافته اند وبه مرحلهء مدرن پاگذاشته اندوتجربه طولانی وزیست جمعیِ طولانی دراین دوران را داشته اند و با توجه به اینکه هر دورانِ زیستی یک دوران اوج دارد و این دوران هم به مرحله ای می رسد که جوابگوی نیازهای ایجاد شده نخواهد بود در نتیجه کنشگران مسائل اجتماعی تلاش به معرفیِ دورانی جدید خواهند کرد که راه گشایی برای نیازهای افراد شود .در اینجا بعد از دورانِ مدرن ، دورانی بنام پسا مدرن مطرح خواهد شد که این دوران ویژگی های خاص خود را مطر ح میکند و تحلیل این دوران و یا گزارش از وضعیت این دوران وقضاوت در مورد مسائل آن هم توانایی های خاصی می طلبد!.::: اگربخواهیم توجه ای به جامعهء ایران داشته باشیم،باید گفت: برخی ازکنشگران سیاسی واجتماعی درگذشته به این مسئله توجه یافتن که بایدجامعه ایران از تارهای تبیده شده بدور خودش خلاصی یابدو واردِ دوران مدرن شوداما با ظهوردومستبد ، بزکی از آن نیازهای جامعه را ما مشاهده گر می شویم و جامعه بسمتی رفت که دینی که قبلا"بصورتِ فرصت طلبانه حامی سنتهای ایستای جامعه میشدخودسیطره بر جامعه یافت .بطریقی تلاش می کند همان تارهای ایستایی جامعه را تنیده گر شود!.اما باید گفت:این سیطره خواسته یا ناخواسته را باید یک فرصت برای عبور جامعه از هر نوع تفکر ایستایی ؛چه از نوع سنتهای جامعه و چه از نوع دینی آن دانست!. پی گیری این عبور به همهء بازیگرانِ عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی و اندیشه ای را جامعه نیاز مند است حتی به همان وابستگان به جریانات دینی که بطریقی متوجه شده اند که برای نگه داشت دینشان باید آنرا به جایگاهی خارج از حوزه سیاست برد !.در این پروژه عبورِ جامعه ایران از وضعیت پیشامدرن ، چنانچه؛فردی ویا صاحب نظری به پر رنگ تر کردن گروهی ویا محدود کردن عبور را به یک طبقهء خاص تقلیل دهد این اعمال ،اعمالی شعار گونه ای بیش نیستند و هرز دادنِ نیروهای فعال برای عبور جامعه محسوب می شوند. در پایان باید گفت: در مقاله جناب آقایی گرام،آیا مطالب در خدمت روشنگری است؟ یا بیان کننده؛ ایده ای بدون در نظر گرفتنِ واقعیات دیگر است؟یا آرزوهای شخصی در آن است؟ یا چیز دیگری است؟
۶۶۰۴۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹٣
|