من چارلی هستم * - مارال سعید

نظرات دیگران
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : کردها و فرصت طلبی از حضور داعش و طلب اشک ریزی
وقتی داعش در سرزمین عراق به حرکت در آمد و سر زمینهایی را فتح کرد، دولت اقلیم کردی سر مست از ناتوانی و ضعفِ دولت مرکزی و سر مست از وجود چاه های نفت در زیر پایش و توانمندیِ ظاهریِ پیشمرگان شکم گنده شده اش بسمت مطرح کردنِ ایده های دور از واقعیاتِ منطقه رفتند و وقتی نسل کشی ایزدیان پدید آمد واز آنهم بهره ها بردند و دیگران به آنان در آن نسل کشی مشکوک شدند وبا حرکتی که از طرف داعش انجام شد که می رفت با تصرف اربیل بساطِ دولتک سازیشان خاتمه پیدا کند پی به خطای مهم اقداماتشان بردند ،اما با اقداماتی از طرف امریکا و ایران ،توانستند از مهلکه نجات یابند با توجه به حکایت عبید زاکانی به خوشی گذر ایام کنند.و از طرف دیگر کارخانهء گریلا سازی (بخصوص گریلای زن)پیامبر تازه کشف شده کردی بنام اوجالان این فرصت را غنیمت شمرد ، که تولیدات گریلاسازی را به نمایش گذارد آنهم در منطقه ( عین العرب یا کمپانی یا کوبانی).با توجه به میزان توانایی دفاعی ، اگر اقدامات به موقع خود مردمان برای تخلیهء منطقه انجام نمی شد منطقه شاهد یک نسل کشیِ دیگری از مردمانِ مظلومی می بود که خوشبختانه این نسل کشی فرصت انجام را نیافت و مردمان ان منطقه نتیجهء تیز هوشی خویش را دیدندو فریب رویا پرداز و یا شاید....بازان را نخوردند .در یک اقدام جدی از طرف داعش می رفت که آنجا سقوط کندو بساط گریلا سازی هم بطریقی خاتمه یابد،که در لحظهء آخر باز هم هواپیماهای دیگران ...به نجات آنجا رفت ،تا ببینیم آینده چه پیش می آید. بایدگفت:طلبِ اشک ریزی از طرف دیگران برای یک حادثه باید براساسِ واقعیاتی نیز باشد نه بر اساس خواسته های تبلیغی برای کرد و کرد بازی در منطقه!. به امید هوشیاری بیشتر!.
۶۶۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹٣       

    از : م. ارشک

عنوان : آنکس که چارلی است نمی تواند کوبانی هم نباشد
آقا یا خانم رمضانی عزیز،
آنکس که چارلی است کوبانی هم هست. چون هردو در برابر توحش واحدی نبرد می کنند. گرچه از جانب نویسنده نمی توانم صحبت کنم، اما شکی در این موضوع ندارم.
درود برشما و نویسنده محترم
۶۶۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سرهنگ-سارکوزی- اشک در آوردن
فردی با درجه ثابت سرهنگی بنام قذافی با رفتارهای غیر عادی وژست های جلبِ توجه کنندگی و نگرشی متوهمانهء نجات بخشیِ بشریت ،حاکم بر کشوری بنام لیبی می شود، این کشور سرزمینی است پهناور با جمعیتی نه چندان زیاد با خلق وخوی قبیله ای ، با درآمدهای نفتی متناسب،واین حاکم در بلوک بندیِ جهانی دورانِ جنگِ سرد در بلوکِ شرق تعریف می شد،وآن در آمدهای نفتی را داریهای شخصی می پنداشت ،واین حاکم با نگرش های متوهمانهء منجی گری ودر آمدهای فراوان ویکی از بازیگران بلوک شرق شدن،در او یک اعتماد بنفس کاذبی ایجاد می کند، واین اعتماد بنفس او را بر آن داشت تا بسمت تاثیر گذاری بر سیاستهای بعضی از کشورهای اروپایی برود، ودر این نگرش کسی را می یابد بنام سر کوزی ، و سرهنگ با دلار های نفتی او را فربه می کند و در غفلتِ آزاد اندیشان و انسانمدارانِ فرانسوی او به عنوانِ رئیس جمهوری وارد کاخ ریاست جمهوری می شود وحاکم بر لیبی از تاثیر گذاری بر سیاستهای یکی از کشورهای جهان که مدعی مهد آزادی خواهی است سرمست وپرواز کنان در علم رویاپردازی گذر ایام می کندو در عالم رویا پر دازی تصمیم به خروج پولها از فرانسه و اروپا می گیرد ،می خواهد آنان را به افریقا جهت رونق آنجا ببرد، بین سرهنگ و رئیس جمهور شکر آب می شود بر لیبی شرایطی حاکم می گردد،ائتلافی جهانی بر علیه سرهنگ با محوریت اقدامات سر کوزی عنوان می شود !وبا اقداماتِ تاثیر گذارِ سرکوزی و به کمک نیروی هوایی فرانسه و پیاده نظام القاعده ای به حمایت قطر و عربستان و امارات بر لیبی آن می شود!که گزارشگران آنان شرم از بازگویی دارند !لیبی کشوری می شود که مردمان آن تنها آرزویشان فقط تامین جانی است نه چیز دیگری!وآن سر زمین با آن همه انبارهای تسلیحاتی می شود جولان گاه القاعده زادگان،وآنان سوار بر آن مرکبهای جنگی که هیچ شباهتی با کجاوه شتر ندارند ،مکانهای دیگری را برای جولان دان می طلبند! وهر کجا که بروند آن می کنند که گفتنش با دید گاه انسانی شرم آور است!.آن پروندهء ننگ آلود رئیس جمهور سارکوزی چیزی جزءشرمندگی برای آزاداندیشان فرانسوی باقی نخواهدگذاشت وجامعهءفرانسه و آزاد اندیشان آن قطعا"! تاوانهای سنگین تری را بخاطر غفلت از اینکه سکان هدایت کشورشان را که دارای پیشینه و الگوی آزادی خواهانه است به سیاست مداران ِ فرصت طلبِ در جه ۲یا۳یا۴ می سپرند که نتیجه اقداماتشان، بر بعضی از مناطق جهان آن می رود که مردمانشان آرزوی یک روز بدون ترس از مردن را دارند!. به امید روزی که اشک در آوردن !سپهرش همهء کره زمین را پوشش دهد!.
۶۶۰۶۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹٣       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : نظر
من هم چارلی هستم ، من همچنین مبارزان و زنان کوبانی نیز هستم که بیشتر از ۱۰۰ روز در مقابل این جانیان و توحش اسلام سیاسی مبارزه کردند و میکنند و کشته شدند و شهرشان کوبانی بعد از ۱۰۰ روز به ویرانهای تبدیل شده . ولی من یک سوأل از خانم مرال سعید دارم من تقریبأ تمامی مقالات مندرج در این سایت را میخوانم . خانم مرال سعید شما که اکنون چارلی هستید چگونه است شما در عرض این بیشتر از ۱۰۰ روز مقاومت مردم کوبانی که به قول شارب مدیر ۴۷ ساله هفته نامهی شارلی ایدو مقاومت کوبانی به نیابت تمام بشریت در مقابل بربریت میباشد ..

کوبانی نشدید ؟؟

سخنان چند ماه پیشِ شارب ، مدیر ۴۷ ساله هفته نامه شارلی اِبدو که امروز توسط فاشیستهای اسلامی در پاریس کشته شد!
"من کرد نیستم ،
هیچ واژه کردی را بلد نیستم،حتی یک نویسنده کرد راهم نمیشناسم، فرهنگ کردها هم برام کاملا ناشناخته‌است،آه چرا یادم اومد یکبار غذای کردی خوردم...بگذریم امروز من کردم ، کردی میاندیشم و کردی صحبت میکنم، کردی ترانه میخوانم و کردی هم گریه میکنم. ولی کردهای محاصره شده در سوریه ( کوبانی) کرد نیستند!، آنها نماد مشخص مقاومت بشریت در مقابل توحش هستند، در حال دفاع از همه ما هستند، آنها فقط کرد نیستد! در دفاع از زندگی و خانواده و سرزمینشان موفق میشن یانه نمیدونم ولی میدونم آنها در جنگ تمدن و انسانیت در مقابل سادیسم اسلامی هستند و در این مبارزه تنها هستند!
آنها مدافع همه ما هستند، نه فقط در مقابل هوسهای سرکش اسلامی بلکه در برابر گانگسترهای متوحش بی مرز! به ائتلاف کشورهایی که در میانشان میتوان همکاران این بربریت را تحت نام مصالح اقتصادی بوضوح دید باوری ندارم! فقط کردها را میتوانم ببینم ....!
۶۶۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : همراه شما و همسخن با شما
خانم سعید گرامی، به همراه شما و همسخن با شما خودم را در کنار مادران فرزند از دست داده، همسران همسر از دست داده حادثه دردناک و دهشتناک اخیر ‫می بینم.

چرایی وقوع چنین حادثه ای توسط جوانانی که متولد فرانسه هستند، برایم علامت سئوالی بزرگتر از خودِ حادثه دهشناک است.

‫اما آنچه که حتم یقین است، این است که، اعمال محدودیتها همواره علاوه بر حاشیه نشینی های اجباری، امکان فراهم آوردن جنایاتی از نوع جنایت روز گذشته پاریس را فراهم می آورد.

‫در کشوری مانند فرانسه شاید فراهم آوردن محدودیت برای جوانان بواسطه رنگ چشم، صورت و مو در مکانهای مختلف اجتماع محدود باشد، ولی همین محدودیتهای محدود، ‫اسباب رانده شدن جوانان به مسیرهایی خلاف ایده الهاشان را موجب میشود. که متأسفانه گروههای راستگرای غالب کشورهای اروپایی خواهان محدودیتهای بیشتر و بیشتر هستند.

‫چنین سیاستهای کژی در کشورهایی چون کشور خودمان ایران، نمود باز هم واضحتری دارد، و نشان میدهد، ایجاد محدودیتهای غیر منطقی در مسیر زندگی جوانان چه اثرات سوئی بر زندگی آنان دارد. رسانه های کشوری علنا بارها نوشته اند، که سن اعتیاد به زیر هیجده سال رسیده، و سالانه بیش از پانصد تن مواد مخدر در کشور مصرف میشود

‫البته وضعیت آزادیهایی چون بیان و نوشتار در نقطه مقابل حکومت، یعنی اپوزیسیون آن هم، چندان تفاوتی با خود حکومت ندارد.
در غالب نشریات اپوزیسیون مطالب ارسالی باید از نظر فرد و گروهی گذشته و مجوز نشر و درج در نشریه را بگیرند. و وای به حال نوشته ای که کلامی مخالف ضائقه در آن باشد، که دیگر هرگز امکان چاپ پیدا نمی کند. مگر آنکه نویسنده مطلب سماجت کند.
و همه میدانیم روحیه سماجت هم در ما، و هم در نسل جدیدمان، و هر یک به شکلی، کاهش یافته است.‫ شاید گمان می کنیم، سماجت و پیگیری ‫برای یافتن پاسخی منطقی برای محدودیت ایجاد شده، خلاف اصول مردمسالاری(دموکراسی) است.
۶۶۰۴۹ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹٣