اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲٨ دی ۱٣۹٣ -  ۱٨ ژانويه ۲۰۱۵

آزادیخواهان
هم میهنان
همکاران
روز ٢٤ ژانویه برنامه ای به ابتکار عفو بین الملل وکانون وکلای دادگستری نورنبرگ در روز جهانی " وکلای در خطر" تحت عنوان "وکیل بدون حقوق" در آن شهر بر گزار می شود. در این نشست به عنوان نمونه به وضعیت خطر ناک همکار بیمار، در بند و دلیر ما آقای عبدالفتاح سلطانی وکیل پایه یک دادگستری نیز خواهند پرداخت.
www.akhbar-rooz.com
شرایط آقای عبدالفتاح سلطانی نمونه ای است از قوانین حاکم بر تمام وکلای " بدون حقوق " ایران.
در اکتبر ٢٠١٢، آقای سلطانی از طرف اتحادیه جهانی کانون های وکلای دادگستری به حق صاحب عنوان " وکیل جسور وشجاع " شناخته شده است . ماه گذشته نیز اتحادیه جهانی وکلا، همکار " بدون حقوق " و "در خطر " ما خانم نسرین ستوده وکیل پایه یک دادگستری وعضو کانون وکلای دادگستری مرکز را به عنوان عضو افتخاری خود برگزید.            
ما دوماه پیش اعلام کرده بودیم که "وکلای ایرانی به تنهائی قادر به دفع شر نیستند. خانه ما در اتش است . دفاع از استقلال کانون وکلا فقط یک امر حرفه ای نیست مقوله ای است انسانی وملی ، ما نیازمند همراهی شما هستیم ."
asre-nou.net
ما وکلای "بدون حقوق " ودر خطر ایرانی با سپاس فراوان، از این ابتکار استقبال می کنیم .ما نیازمند تقویت نقاط اتحاد بین دهها هزار" وکیل بدون حقوق " ایرانی هستیم. همبستگی جهانی وپشتیبانی و دفاع از حق حیات ما واستمرار فعالیت ما در دفاع از ملت می تواند با تجهیز افکار عمومی و رسانه های جمعی بر پیشگیری از نابودی تمامی حقوق ودستاوردهای ایرانیان کمک کند.
در تاریخ حقوق ایران نام سیدعبداللطیف شوشتری شناخته شده است . او دویست وپانزده سال بیش (١٨٠٠میلادی) اولین بار در سفر نامه خود به فوائد " مسلوب الاختیار " کردن شاهان انگلیس برداخت . در مقام ستایش از محاکم مستقل نوشت " از جمله قوانین این فرقه این است که کسی را بر کسی تسلطی نیست. پادشاه یا امرا اگر بخواهند بر زیر دستان زیادتی کنند وآن شخص در محکمه شکایت کند هر دو را در محکمه ایستاده نگهدارند و امرشان را فیصل دهند..."   
وکلا وحقوقدانان ایرانی به سهم خود برای اعتلای حیثیت انسانی ، وارتقای حقوق و دفاع از آزادیهای اساسی ملت ایران تلاش کرده ومی کنند.
از جمله اسلاف گرانقدرما ، میرزا یوسف مستشار الدوله تبریزی هفتاد سال پس از سید عبداللطیف شوشتری(١٨٧٠میلادی)
با تالیف کتابجه قانون که ملهم از " از اعلامیه حقوق بشر و شهر وندی فرانسه " بود میراث حقوقی انقلاب فرانسه را در ١٤٥ سال پیش به ادبیات سیاسی میهن ما وارد کرد.تا تاکید کند که " منشا قدرت دولت ملت است ..."   
میرزا یوسف مستشارالدوله تبریزی که وزیر دادگستری عصر ناصر الدین شاه بودبارها وسالها زندانی شدو بهای آرامان گرائی خود را پرداخت و بالاخره " چندان زجر وآزارش دادند وکتابچه [ قانون] را بر سرش کوبیدند که قدرت بینائی خود را از دست داد وپس از مدتها شکنجه و اسارت در بیماری وتنگدستی روی در نقاب کشید . " - از تاریخ بیداری ایرانیان-
این قبیل تلاشهای روشنگرانه بالاخره به جنبش و قانون اساسی مشروطیت منتهی شد . تا حقوق مکتسبه ملت ایران را در تاریخ ثبت کنند که " قوای مملکت ناشی از ملت است ...."   "ودیوان عدالت عظمی ومحاکم عدلیه مرجع رسمی تظلمات هستند "
از اصول٢٦و ٧١- متمم قانون اساسی مصوب. ١٢٨٦-

در چنین شرایطی تاریخی وحقوقی همراه با محاکم عرفی ، نطفه های کانون وکلا بسته شد.
هر چند بعد ها با ایجاد محاکم اختصاصی و نظامی موجبات ضعف وناتوانی دادگستری وحرفه وکالت فراهم آمد اما وکلا از پای در نیامدند.
همکار بزرگ ما، اندیشمند، مورخ ونویسنده معروف احمد کسروی که به شیوه خود در نوشته هایش به مبارزه با خرافات رفت و برای مبارزه با مفاسد اداری از تجربیات حرفه ای خود بهره برد را با فتوای روحانیت و اغماض جنایتکارانه "مأمورین " ابتدا با گلوله های تپانجه ، چاقو و سنگ مجروح کردند - ٨ اردیبهشت ١٣٢٤- سینه،کتف،بیشانی، بالای سر، گوش،گردن،زانو،ران،انگشت، دست اورا مجروح می کنند. البته گلوله ای هم فاصله دنده هفتم وهشتم او زخمی کرده بود. نواب صفوی رهبر فدائیان اسلام شخصاً با تپانجه در این جنایت شرکت مستقیم داشت.
هفته بعد کسروی مردم را در جریان می گذارد " شهربانی می خواهد قضیه را لوث کند." - روزنامه ایران، ١٤ اردیبهشت ١٣٢٤
او روز ٨- اسفند همان سال وزیر دادگستری وقت را از دسیسه چینی های فرماندارنظامی در باره شایعه "سوزاندن قران " توسط او با خبر می کند. بالاخره به. "حکم دادگاه شرع " که هیچگونه اعتبار وموقعیت قانونی نداشت او را متهم می کنند و بر صندلی اتهام می نشانند. روز ٢٠- اسفند ساعت یازده در کاخ دادگستری ودر برابر بازپرس شعبه ٧ دادسرای تهران "حکم دادگاه شرع " توسط "مسلمانان " اجرا می شود.
کسروی را که نیمه کشته از حمله ٨- اردیبهشت جان به در برده بود با ٢٨ زخم عمیق ناشی از گلوله وضربات کارد همراه منشی او اقای حداد پور به قتل می رسانند. این ها رهبران اخلاقی وتاریخی نظام ولایت فقیه هستند که قساوت آنان علیه آزادی بیان راحدود هفتاد سال بعد در عمل جنایتکارانه قاتلان "شارلی ابدو " در پایتخت فرانسه به نمایش جهانیان گذا
نیم قرن پس از انکه کتاب "قانون " میرزا یوسف را بر سرش کوبیدند تا کور شد، کسروی را در تهران به قتل رساندند.
این جنایات شعله أزادی خواهی را خاموش نکرد. تلاش وکلا بالاخره با پشتیبانی قاضی برجسته ووزیر خوشنام دادگستری مرحوم لطفی والبته آرمان خواهی مصدق در ٧- اسفند ١٣٣١ به بار نشست . قانون استقلال کانون وکلا را مظهر حیثیت ایرانیان، مصدق، با استفاده از لایحه قانونی اعطای اختیارات تصویب کرد. بعد از تسلط نظامیان بر کشور،به خانه لطفی حمله کردند
پیرمرد راآنقدر زدند که به بستررفت و بر نخاست و جهان را ترک کرد. هر چند دولتهای کودتا با لغو قوانین مصدق دشمنی خود را با آزادی ملت عملاً به اثبات رساندند اما قانون استقلال کانون کاملا از بین نرفت.
وکلا با امکانات محدودی که در اختیار داشتند و در محدوده تنگ قوانین موجود تا جائی که ممکن بود وظائف خود را انجام دادند. کانون در جریان مبارزات آزادیخواهانه مردم بالاخره در دو سال پایان سلطنت شاه به نوعی "مرجع تظلمات عمومی " شد. وکلا وحقوقدانان هر کجا بودند، در حد ممکن وظیفه وجدانی وحرفه ای خود را به انجام رساندند. کانون وکلا مرکز ومحل گرد همائی ازآدیخواهان و دادخواهان از همه خانواده های سیاسی وفکر ی بود.
روز ٧- اسفند ١٣٥٧ وقتی آقای خمینی در دیدار با وکلا ی دادگستری با صراحت تمام دستاوردهای تاریخی ایرانیان را آماج تجاوز اشکار خود قرار داد وبه شیوه پدر فکری اش شیخ فضل الله نوری فتوا داد که " دادکستری باید از شرع اسلام استفاده کند " بلافاصله پاسخ خود را گرفتً که" استقرار حاکمیت واقعی مردم محتوای کلیه قیام ها وجنبش هائی است که ملت قهرمان ما ازصد سال بیش تا کنون نهال انرا با خون بهترین ودلیر ترین فرزندانش آبیاری کرد.."         ً
بیانیه استقلال کانون وکلا - اسفند ١٣٥٧
در چنین فضائی است که اعضای هیات مدیره با حمایت همکاران و مردم علناً به مقابله مدنی با ارتجاع هار می پردازند
تشکیل کنگره سراسری وکلا درتهران وسمینار خواسته های ملت از قانون اساسی توسط جمعیت حقوقدانان ثابت کرد که وکلا و حقوقدانان ایرانی آماده انجام وظیفه وجدانی خود در برابر مردم ایران هستند. پس از حملات به حقوق زنان بود که آنان روز ١٨- اسفند ٥٧- برای بیان تظلم به کانون آمدند . زنان حقوقدان از قضاوت محروم شدند. قانون حمایت خانواده راقانوناً وعملاً لغو ومحدودیت قانونی سن ازدواج کودکان را "اسلامی" کردند.
رئیس و دونایب رئیس واعضای هیئت مدیره از جمله آقایان نزیه ،دکتر متین دفتری، صارم الدین صادق وزیری، علی شاهنده ، انواری و .. مجبور به زندگی مخفی شده وبالاخره نا گزیر به تبعید رفتند . آنانی که به تبعید نرفتند زندانی شدند.
بعد از مخفی شدن شادروان نزیه، جناب عبدالحمید اردلان به ریاست کانون وکلا انتخاب شد. او را به رندان بردند، شکنجه دادند، وقتی آزادش کردند که در شرف مرگ بود و در خانه اش فوت کرد. دکتر دامغانی عضو دیگر هیئت مدیره هم سالها در زندان بود. وکلای بسیاری را بدون حق دفاع کشتند، نوری، منوچهر مسعودی، خاکسار ، قائم مقامی، دکتر ضیا مدرس، دکتر امینی، دکتر مجذوب وووووو از آن جمله اند.
یکی از اولین "طعمه ها ولقمه ها" وکیل شرافتمند دادکستری آقای هوشنک عیسی بیگلو بود.
darichehzard.blogspot.no
او که در زندان های شاه دفاعیه های همبندان خود را فراهم می آورد ٤ ماه بعد از رسیدن آقای خمینی به قدرت با همان ددمنشی وسبعیتی که با کسروی رفتار کردند به قصد قتل اورا با ١٧- ضربه جاقو لت وبار کردند واستخوانهایش را شکستند. او تا اخرین نفس، سی وشش سال در تبعید خدمتگزار پناهندگان ایرانی ومدافع حقوق ملت ایران بود. ما در طی قریب ١٥٠- سال گذشته به ٤- نمونه از فرزندان آذربایجان، میرزا یوسف، کسروی ، نزیه وعیسی بیگلو اشاره کردیم. از این نمونه ها در "همه خاک ایران " وجود داشته ودارد.
نام بردن ازهمه وکلائی که به دلائل کوناکون به قتل رسیدند، شکنجه وزندانی شدند،به تبعید رفتند در این نوشته امکان ندارد. رژیم جمهوری اسلامی کانون های وکلا ی موازی ساخت . به مدت ١٧- سال با انتساب مدیر دولتی، کانون وکلا را توسط همدستان خود "مدیریت " کرد. هزاران نفر را در ایران بدون داشتن حق دفاع کشتند و صد ها هزار نفر را به زندان کشاندند.
هم اکنون هزاران ایرانی در زندان ساکن دالان های مرگ هستند
دست متجاوز جنایتکاران "اسلامی " سراسر جهان را بر گرفته است . در میان صدها قربانی ترور های برون مرزی نام حقوقدانان ووکلائی مثل عبدالرحمان برومند ، دکتر شابور بختیار ،کاظم رجوی و رضا مظلومان وووو به چشم می خورد.
اینک با ابطال پروانه وکالت خانم نسرین ستوده ، زجر کش کردن وکلائی که در زندان نیازمند خدمات بهداشتی ودرمانی ویژه هستند . تحت تعقیب قرار دادن ومحکومیت وکلائی که به وظیفه وجدانی وقانونی خود قیام می کنند و بد تر از همه باآخرین دست پخت رژیم اسلامی، یعنی تدوین قانون جامع وکالت، می روندکه تیر خلاص را به سر کانون ورسالت وکالت خالی ک
ما ازهمه احزاب ، سندیکا ها ، رسانه ها، شخصیت های ایرانی کمک می خواهیم تا بهر نحو که می دانند و می توانند به مقابله با نابودی کهنسال ترین بخش جامعه مدنی ایران بپردازند . وکلای ایرانی بدون پشتیبانی شما در تجهیز افکار عمومی وبسیج افکار بین المللی قادر به رفع شر نیستند. ما نیاز به کمک همه جانبه داریم.
آزادیخواهان
هموطنان
همکاران
در این روز های سیاه ، برای حفظ حیثیت انسانی ،حق دفاع ، حکومت قانون و دستاورد های حقوقی بیش از دو قرن مردم به همیاری همگی نیاز مندیم.
امید است هموطنانی که امکان حضور در برنامه٢٤ ژانویه در نورنبرگ را دارند، صدای مظلومیت ملت "بی حقوق" ایران باشند و به سرکوبی " وکلای درخطر ایران اعتراض کنند.         
مردم شرافتمند وکلا را تنها نکذارید.

پانزدهم ژانویه دو هزار و پانزده         
احمد عرفانی وکیل پایه یک دادگستری
محمدرضا روحانی وکیل پایه یک دادگستری
مناف عماری وکیل پایه یک دادگستری
منیژه حبشی وکیل پایه یک دادگستری