در ایران انبیاء نیز مسلح خواهند شد!


شمس الدین امانتی


• همزمان با طرح مطالبات اقتصادی، طرح و مبارزه برای تثبیت آزادی عقیده و بیان و تشکل صنفی معلمان، مستقل از دولت، بخش جدایی ناپذیر از خواست آنان است که بدون بدست آوردن چنین خواستهای، مطالبات معیشتی معلمان نیز نه تنها بهبود جدی نخواهد یافت بلکه به مرور زمان بدتر نیز خواهد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱ بهمن ۱٣۹٣ -  ۲۱ ژانويه ۲۰۱۵


طبق آمار رسانه های رژیم اسلامی، از آغاز سال جاری هر سه ماه یکبار یک معلم حین انجام وظیفه و به هنگام رفت و برگشت به مدرسه کشته شدهاند. علاوه بر این تعداد، معلم دیگری حین تدریس در کلاس درس توسط یکی از شاگردان خود کشته می شود. همچنین در آستانه سال تحصیلی ۱٣۹٣ تاکنون در ۶ مورد، تعدادی از دانش آموزان در مدارس شهر های مختلف ایران توسط معلم و مدیر مدرسه آنها درحضور همکلاسی های خود در کلاس درس یا محوطه مدرسه تنبیه بدنی شده اند.
با توجه به اینکه قوانین قضایی ایران برگرفته از شریعت اسلام که در آن اعدام ، قصاص و شکنجه مجاز است ،طبیعی است که تنبیه بدنی نیز ممنوع نیست.
علی یکی از جانشینان پیامبر مسلمانان، خطاب به کودکان گفته است"از جانب من به معلّم خود ابلاغ کنید اگر برای تأدیب شما، بیش از سه ضربه به شما زد او را قصاص می¬کنم."یکی دیگر از امامان شیعه بنام امام صادق، "تنبیه بدنی را تا پنج ضربه ارتقاء داده است."در اسلام عدل علی، تنبیه بدنی شامل کودکانی که"همنام پیامبر اسلام و فاطمه زهرا هستند، نخواهد شد."این نوع بخشش ها در اسلام و میان مسلمین توسط واعظین مذهبی به عنوان"عطوفت و مهربانی اسلام"روزانه از مسجد و حسینیه ها جار زده می شود؟!
به گزارش تابناک، و در تبعیت از پیامبر مسلمانان و جانشین او علی، آموزش و پرورش رژیم اسلامی نیز در روز دوشنبه ۲۹ دی ماه ۱٣۹٣، "رسمآ استفاده از تنبیه شدید بدنی برای جلوگیری از رفتار پرخطر در دانش‌ آموزان را به ‌عنوان یک اصل در تعلیم و تربیت اعلام کرد."به این ترتیب تنبیه بدنی دانش آموزان توسط آموزش و پرورش رژیم اسلامی به تبعیت از علی و انصارش بار دیگر تأیید و مجددآ نهادینه شد.
سیر تصاعدی این عمل غیر انسانی در دولت"تدبیر و امید"به نحوی افزایش یافته است که تعدادی از دانش آموزان بر اثر تنبیه بدنی روانه بیمارستان شده اند. این روند از ضرب و شتم و کشت و کشتار دانش آموزان و معلمان، بخشی از سیمای واقعی جامعه ای است که از سال ۱٣۵٨، تاکنون تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی در مدارس و مراکز آموزشی همچنان رو به افزایش است. علاوه بر این تعداد از معلمان کشته شده در سال جاری تحصیلی، به گفته رئیس بنیاد امور ایثارگران"در جریان جنگ ٨ ساله ایران و عراق، تعداد ٣۷۰۰ معلم و ٣۶ هزار دانش ‌آموز کشته شدند."
متأسفانه از سال ۵٨ تا کنون تعداد زیادی از دانش آموزان و معلمان مبارز و آزادیخواه توسط رژیم اسلامی، اعدام شدند که دسترسی با آمار دقیقی از این کشت و کشتار و جنایت هولناک ممکن نیست.
به مواردی از"اقدامات"فرمال اخیر مسئولین آموزش و پرورش رژیم اسلامی به منظور فریب افکار عمومی درسال تحصیلی جاری جهت"پیشگیری"از ترور معلمان و تنبیه بدنی دانش آموزان اشاره کوتاهی خواهیم کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، "علیرضا نخعی"مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان، که بیشترین ترور معلمان در این استان اتفاق افتاده است روز ۱۹ دی ماه ۹٣، در رابطه با کشتن چند تن از معلمان در سال جاری گفت"اگر لازم باشد، معلمان خود را مسلح خواهیم کرد، در این زمینه هماهنگی‌ها با ارگان‌ های مربوطه انجام شده است و معلمان ما در یک دست قلم و در دست دیگر سلاح خواهند داشت و کار خود را ادامه می‌دهند."!
به گفته خمینی بنیانگدار رژیم جانیتکار اسلامی، "نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست، انبیا هم معلم بشر هستند."به این ترتیب در آینده ای نه چندان دور معلمان این استان طی مراسمی توسط مدیر کل آموزش و پرورش مسلح خواهند شد و برای اولین بار در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی تعدادی معلم در نقش انبیاء، مسلح به کلاشینکف و قلم، در کلاس درس"کار خود را ادامه میدهند"؟! خوشبختانه زنان در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی، جایگاهی در میان انبیاء ندارند و به همین دلیل تعریف خمینی از معلم شامل زنان نخواهد شد.
وضعیت روحی معلمی که برای دفاع از جان خود، در نظامی که قادر به امنیت او نیست و قرار است به کمک تفنگ امنیت خود و مسئولیت آموزش و پرورش دانش آموزان مدارس ابتدائی را عهده دار شود، چگونه خواهد بود؟ دانش آموزان این معلمان مسلح در کلاس درس و مدرسه، چه تصوری از معلم خود خواهند داشت؟ ارتباط این مرد مسلح"قلم و تفنگ"به دست بنام معلم، با دانش آموزان او چگونه خواهد بود؟
معلمی که برای حفاظت از جان خود در مقابل تروریست ها، مسیر منزل خود تا مدرسه را با حمل سلاح طی کند و هر لحظه منتظر حادثه ناگواری باشد، چگونه میتواند در کلاس درس با آرامش خاطر به امر آموزش و پرورش دانش آموزان بپردازد؟ این عدم آرامش روحی و ترور تعداد از این معلمان، که بعضآ توسط خود رژیم سازمان داده می شود، لطمه ای جبران ناپذیر به آموزش و پرورش دانش آموزان
خواهد زد.
در اعتراض به وضع موجود اکثریتی قابل توجهی از معلمان ایران طی نامه ای به روحانی رئیس دولت"تدبیر و امید"خواستار رسیدگی به وضعیت معیشتی خود شدند، در بخشی از این نامه آمده است، "جناب رئیس جمهور ما معلمین؛ فراموش شده ایم نه فقط در دولت شما که در دولت های قبلی هم و ضع به همین منوال بوده است تا کی چشم و گوش خود را در برابر این همه تبعیض ببندیم؟ کارد به استخوان ما رسیده است. صورتی برایمان نمانده که بخواهیم آن را با سیلی سرخ نگه داریم. اگر سمعکی از جنس انصاف باشد،صدای له شدن و خرد شدن استخوان هایمان زیر چرخ هزینه های زندگی به گوش می رسد."
جامعه نیز صدای خرد شدن استخوان های معلمانش را می شنود. در جامعه ای که معلم شاغل، کارد به استخوانش رسیده باشد در مقایسه با کارگران فصلی کوره های آجرپزی که روزی بیش از ۱۲ ساعت کار همراه با خانواده هایشان زیر گرمای طاقت فرسای کوره پزخانه ها با دستمزد ناچیزی گل می سازند، قالب می گیرند، خشت می زنند و خشت می چینند چگونه باید باشد؟
به گزارش کانون صنفی معلمان ایران در روز ۲٣ دی ماه ۹٣، و به دنبال نامه اخیر تعدادی از معلمان معترض به وضع موجود به روحانی، و بی اهمیت جلوه دادن خواست های واقعی این تعداد از معلمان معترض به وضعیت مشقتبار زندگی آنها، بار دیگر حدود شش هزار معلم در سراسر ایران با امضای طوماری ۱٣ متری خطاب به علی لاریجانی، رییس مجلس اسلامی، "از آنچه برخوردهای سیاسی با مشکلات معیشتی‌شان نامیدند،‌ اعلام نارضایتی کردند، امضاءکنندگان این طومار خواستار رفع تبعیض و برقراری عدالت بین معلمان و سایر کارکنان دولت شدند، شش هزار امضا کننده این طومار به رییس مجلس نوشته‌اند که "بیشتر معلمان در ایران در تأمین نیازهای اولیه زندگی‌ خود درمانده‌اند، زیر خط فقر به سر می‌برند، به منزلت‌شان آسیب رسیده است و انگیزه‌های شغلی خود را از دست داده‌اند."
این طومار ۱٣ متری توسط نمایندگان کانون‌های صنفی معلمان استان‌های همدان، کردستان و تهران تحویل مجلس شده است.
معلمان آگاه و معترض به وضع موجود، لازم است در هر شرایطی و در اعتراض نامه های خود، خواست واقعی و بی چون و چرایشان را دال بر خواست های اقتصادی، صنفی و همچنین حق تشکل صنفی مستقل، حق اعتصاب، حق آزادی عقیده و بیان و ... را نیز مطرح نمایند. این خواسته ها از اساسی ترین حقوق بی چون و چرای نه تنها معلمان بلکه کارگران و اقشار ستمدیده ای است که روزانه به سطح معیشت، حریم خصوصی، اجتماعی و سیاسی آنها رسمآ توسط رژیم دیکتاتور مذهبی حاکم بر ایران مورد یورش و تعرض قرار میگیرند.
همزمان با طرح مطالبات اقتصادی، طرح و مبارزه برای تثبیت آزادی عقیده و بیان و تشکل صنفی معلمان، مستقل از دولت، بخش جدایی ناپذیر از خواست آنان است که بدون بدست آوردن چنین خواستهای، مطالبات معیشتی معلمان نیز نه تنها بهبود جدی نخواهد یافت بلکه به مرور زمان بدتر نیز خواهد شد.