بمناسبت ۲۱ ژانویه روز یادبود ولادیمیر ایلیچ لنین- اردشیر قلندری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ بهمن ۱٣۹٣ -  ۲۶ ژانويه ۲۰۱۵


                                        پرچم لنین بزرگ بر افراشته خواهد ماند
بمناسبت ۲۱ ژانویه روز یادبود ولادیمیر ایلیچ لنین.

در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ لنین بنیاد گذار حزب بلشویک و اولین دولت کارگران و دهقانان چشم بر جهان فرو بست.
سویتلانا م. در مقاله ای بنام " لنین را بکشیم؟" می نویسد"حق ناشناسان و مسخ شده گان، تخدیر شده گان و زومبی های معاصر من..." زنده گان و نادانان، شماها چقدر زیادید. زیادند انسانهای روی کاناپه نشسته توی تیوتر که اینکه فریاد می زنند: "ای، اگر میشد...، اگر میشد من به آن دوران برمی گشتم ، روسیه را نجات می دادم ...، آری، من لنین را می کشتم و اینک: سلطنت، مجلس موسسان، روحانیون و معابد زینت بخش روسیه بوده، و دموکراسی آمریکایی برقرار بود". ... آنچه را که من با مخالفان خود موافقم ، این است، که مرگ لنین بسیاری مساله را در تاریخ دگرگون میکرد. شوروی بوجود نمی آمد، روسیه هم موجود نبود. "کمونیست ها" مرا ببخشید، به این موضوع من یقین دارم. نه استالین ۱۹۱٨ هم کاری می توانست بکند. و نه تروتسکی با دیگران ".
در همین مورد افسر ارتش تزار آرسنی نی سمالوف در شعری می نویسد،
پژمرده گشته و خواهیم مرد
جایی خلوت در چین
بیاد بدار پتیاره کانتار
لنین، دشمن ما بود.
در سایت حزب کمونیست بلاروس در مورد لنین آمده است: "با همه نوسانات عقاید اجتماعی، نقش و شخصیت لنین در سده بیست ویکم نزد اکثریت شهروندان کشور مثبت می باشد.
طبق گزارشات کاتالوگ کتابخانه کنگره آمریکا، تعداد جزوات و مقالات اختصاص یافته به لنین در میان شخصیتهای تاریخی در جایگاه سوم پس از مارکس و کانت قرار دارند. اگر چه، این موضوع نمی تواند بطور کامل بیانگر تاثیری که وی برجهان گذاشت، باشد.
لنین بدون هر شک و شبهه ای، یکی از موفقترین کنشگران سیاسی، دولتی سده بیستم ویا همه تاریخ بشریت می باشد. لنین گرایشات تاثیرگذار برجهان دوران خود را بخوبی گرفت و درک کرد. وی موفق به ایجاد تئوری علمی ساختمان سوسیالیسم شد. اصلی ترین اشخاص تعیین کننده این ساختمان طبقه کارگر، دهقانان، معلمان، پزشکان، مهندسین و نظامیان – همه زحمتکشان، کسانی که با کار و استعداد خود ثروت مادی و معنوی کشور را ساخته و می سازد، گشتند.
لنین حکومت را در کشوری بزرگ بدست گرفت، علیرغم اینکه، لنین تنها کمی بیش از چهار سال در قدرت قرار داشت، با وجود مقاومت سرسخت طبقه سرنگون شده حکومت را حفظ نمود، دولت نوین چندملیتی ایجاد نمود، پایه گذار اقتصادی نوین گشته، پروژه اجتماعی و جهان تازه ای را پی ریزی کرد.
لنین حقیقتا و عملا جهان را دگرگون کرد، چراکه، پس از اکتبر ۱۹۱۷ جهان دیگر نمی توانست، مثل سابق باشد. لنین ساختار جهان کهنه را متلاشی نموده، و راه کنکاش برای ساختاری جدید بر سرتاسر جهان هموار ساخت.
لنین موفق به ایجاد حزب طراز نوین گردید ، که توانست در شرایطی بسیار بغرنج قدرت را بدست گرفته، شعار های عمده خود را: "صلح برای مردم!، نان برای گرسنگان! زمین رای کشاورزان! کاربرای کارگران را عملی سازد.
به ابتکار لنین برنامه دولتی ریشه کن سازی بی سوادی طبق فرمان وی در ۲۶ دسامبر ۱۹۱۹ آغاز شد. مطابق این فرمان همه شهروندان روسیه شوروی از ٨ تا ۵۰ سالگی موظف به فرا گرفتن خواندن و نوشتن شدند.
چرا چنین شد، قدرت وی در چه چیزی نهفته بود؟.
لنین از نظر نیروی فکری قویتر از لیبرالها و غربگران روسیه بود، و توانست آن دسته از نیروها و راهی بیابد، که راه حلهای تازه تری بر مساله، با حفظ ویژگیهای ارزشهای پایه ای کشور: حفظ سنت تقدم عدالت بر عقلانیت در روسیه، بودند.
لنین تاثیر فکر شدیدی بر دکماتیستهای مارکسیست، که باور داشتند، انقلاب سوسیالیستی در روسیه غیر ممکن است، چراکه، طبقه اصلی- طبقه کارگر- در اقلیت است، و به دهقانان روس بمثابه "توده عمیقا ارتجاعی" می نگریستند، گذاشت. لنین ظرفیت آگاهی و انقلابی دهقانان را درک نمود، و به مساله اصلی آنان که زمین بود، پی برد. مساله زمین را نه انقلاب سوسیالیستی ، بلکه انقلاب بورژوازی باید حل می کرد. مساله فوق را رژیم تزاری و خیلی پیشتر از ۱۹۱۷ و یا دولت موقت بلافاصله پس از انقلاب فوریه بایست حل می کردند. لنین می دانست که واگذاری زمین به دهقانان – یک انقلاب سوسیالیستی نیست، بلکه رادیکالترین شکل توسعه سرمایه داری در روستاهاست. از طرفی نیز می دانست که دهقانان روس خواستار این امرند، و این مساله باید حل گردد. لنین در مورد اقدامات استالپین نوشت، ایشان روسیه را بسوی ترقی می برد، اما به ارتجاعی ترین شکل". (۱)

عظمت لنین زبانزد دوست و دشمن است، چنانکه، دشمنان نیز با احترام از او یاد می کنند. انگار، ولادیمیر ایلیچ بطور کامل با واژه های منحصرش در باره بولشویکها در مورد خود نیز سخن گفته است: "چرا بورژوازی این چنین وحشیانه از ما متنفر است، این مربوط به بارزترین توضیح آن حقیقت است، که ما راه و تسهیلات درست سرنگونی بورژوازی را به مردم نشان می دهیم". تنفر استثمارگران از نابغه بشریت، رهبر و آموزگار همه ستم دیدگان، چه در صد سال پیش و چه امروز با همان شدت ادامه دارد. پایه و اساس این تنفر جهش به آیند به رهبری لنین است.
تنفر به کسی که بر افسانه شکست ناپذیری سیستم سرمایه داری، بمثابه یگانه شکل زندگی سازمان اجتماعی خط بطلان کشید. سرمایه داری ساختمانی را که لنین بنا نهاد ویران کرد، دستاوردهای ساختمان لنین را باز ستاند. با اینهمه، سرمایه داری هرگز توانایی تامین پایه های محکم خود را نداشته، هرگز نمی تواند مانع حکم صادرشده از سوی لنین و شکست خود گردد. امروز نیز آموزگار انقلاب پرولتاریا نقش راهبرد (استراتگ) تکامل بشریت را داراست و راه و روشهای آلترناتیو مشخص را ترسیم نموده است: یا سوسیالیسم را بنا می کنیم، یا در وضعیت قربانیان مجادله های امپریالیستی در راستای حفظ مصنوعی سرمایه داری بوسیله نوکران و چاکران، انحصارات، امتیازات و ستم ملی می مانیم. انتخاب با ماست، سرمایه داری هرچقدر که می خواهد بگذار ما را حقیر شمارد، به هر شگردی می خواهد روی آورد، زحمتکشان به ضرورت و اجتناب ناپذیری چنین انتخابی خواهند رسید. لنین همراه و مشوق برپا خواستگان در این راه دشوار، اما یگانه چشم انداز است، لنین می آموزد انقلاب سوسیالیستی یک عمل همزمان نیست، بلکه یک دوران کامل است. انقلاب سوسیالیستی "توفان تکانهای سیاسی و اقتصادی، شدیدترین پیکار طبقاتی، جنگ داخلی، انقلاب و ضد انقلاب است". بنا بر این تعریف، براستی که یک دوران لازم است. بدین خاطر نباید از کامیابی موقت بازسازی سرمایه داری امید به فردا را از دست داد. باید زحمتکشان را برای حمله ای دیگر به دژه سرمایه داری بهتر آماده نمود.
۹۱ سال در فقدان لنین گذشت، در گزارش کمیته مرکزی حزب کمونیست روسیه (بلشویک) برای این فقدان بزرگ آمده است: "تاریخ بزرگ جنبش آزادیبخش پرولتاریا هرکز پس از مارکس چنین شخصیت بزرگی مثل رهبر، آموزگار و دوست ما نداشته است. همه آنچه که، در پرولتاریا هست، حقا بزرگ و قهرمانانه، از ذهن بی باک، آهنین، انعطاف ناپذیر، پایدار، با همه غلبه گی ها بر اراده، با تنفری مقدسانه، تنفر تا مرز مرگ بر بردگی و ستم، با ایمانی بی حد و حصر به خلاقیت نیروی توده ها، به نابغه بزرگ سازمانگر تعلق داشته، - همه اینها، تجلی شکوه خود را در لنین، نامی که سمبل جهان نوین از غرب تا شرق، از جنوب تا شمال ...می باشد، است".   
۹۱ سال در فقدان لنین، جهان گرداگرد ما جهان پلید اندیشان سرمایه در شرق و غرب، جهنمی برپا داشته اند، که زندگی به نازندگی تبدیل گشته است. سیه اندیشان سرمایه عبث پنداشتند، که اینک "پایان تاریخ" است، ما تازه در آغاز راهیم.
ما ایرانیان شاید بتوانیم لنین را با زرتشت مقایسه نمایم، که تاثیرات شکرفی برفرهنگ، اداب و رسوم، دین و تاریخ ایران گذاشت، لنین نیز انگاراز آینده به جهان ما آمده، تاثیرات ژرفی بر همه بشریت گذاشت که قابل انگارنیست.

۱. www.comparty.by