از : بهروز الف
عنوان : بیائید با خود صادق باشیم
رفقای گرامی گرد آمده در هسته اقلیت. جالب هست که در این وانفسای گروه سازی و گروه بر گروه زدند، شما بعد از نزدیک به سی سال، استوار بر ایده فرقه گرایی مانده اید. رفقا بیائید با خود صادق باشیم تا شاید، اری شاید قدمی بجلو برداریم. این روزها با سالگشت حماسه سیاهکل روبرو هستیم و بسیاری از ما خود را ادامه دهنده گان آنانی میدانند که با شب نزیستند. با کسانی که حرف اشان عمل اشان بود و عمل اشان، حرف شان و من این چنین راهی را از هیچکدام از انواع و اقسام گروه های "فدایی" نمیبنم و هیچ اثری از آن در عملکرد آنها موجود نیست. یک نمونه مستند هم نمیتوان ارائه داد.
شما هم بعد از واقعه اسف بار قرارگاه سازمان در کردستان عراق (که تنها در اثر بوروکرات بودن رهبری یا تمام خلق گرایی آنها و .... نبود بل تاثیرات منطقه ای و عملکرد نیروهای منطقه بسیار موثر بود که در بعضی از نوشته های چاپ شده آمد ولی کسی آن را جدی نگرفت. امروزه همان افراد و نیروها عملکردشان و هدفشان بسیار آشکار هست ولی کسی حتی کوچکترین اهمیتی به آن نمیدهد و قصد بررسی و تجربه آموزی در کار نیست) تفکر فرقه گرایی و انشعاب گری را به وضوح نشان دادید. جار و جنجال بسیاری راه انداختید و خود را نماینده واقعی سازمان دانسته و سه جناح دیگر را محکوم کردید. محکومیت سه جناح دیگر حق مسلم شما بود ولی خود را مبرا از تمامی خطا ها و کژی ها نشان دادند،هم محکوم بود و هست. بعد از مدت بسیاری اندکی چراغ خانه شما هم همانند خانه دیگران نمیسوخت و عملا خاموش گردید و اوج فرقه گرایی را به آنجا رساندید که با وجود نداشتن تشکیلاتی و افرادی (مهم نیست که دیگر سازمان ها هم همینگونه اند، شما خود را جدا از آنها میدانستید و میدانید) با لجاجت عجیبی سعی داشتید و دارید که کماکان خود را یک تشکل معرفی کنید گرچه تنها و تنها یک اعلامیه دهه ای (نه فصلی و سالی) میدادید. اگر این نمود آشکار فرقه گرایی نیست، چه چیز دیگری میتواند باشد. شما ابدا (بجز ارسال چند اعلامیه و امضا در میان دهها گروه "اتحاد ..." ) کاری نکردید که بتوان بررسی کرد که حرفتان همان عملتان هست و عملتان همانا حرفتان (بنیاد فکری و متفاوت بودن فدایی با نیروهای دیگر)
رفقا بیایئد با خود صادق باشیم و قبول کنیم که ارسال اعلامیه های که دیگران را محکوم میکند و به پوچ گرفتن قیام و انقلاب مردم (دولت برآمده از انقلاب اکتیر در روسیه هر برچسبی میتواند در بر بگیرد بجز برچسب "ضد کارگری" یا در نوشتن سهل انگار هستیم یا معانی لغات را بخوبی نمیدانبم. بخش اقلیت سازمان هر اشکال و ایرادی داشت، در آن وانفسای واده گی سازمان های مختلف بیرون از سازمان نظیر سوپر انقلابی های پیکار و یا پاک و منزه راه کارگر، نمود بارز رادیکالیسم آن دوره بود. اگر این بخش با تمامی اشکالاتش نبود چه بسا همان خرداد ۶۰ چپ جور و پلاس اش را جمع کرده بود و پرچم سفید تسلیم را بالای سر گرفته بود. بیایئد بجای برچسب زدن و به مسخره گرفتن ایده های آن زمان در میان اعضای سازمان و رد بدون دلیل آن، به دنبال راه و جاره باشیم. بیایند از صفر شروع نکینم، آن دسته از کار های درست سازمان را قبول کنیم و گرامی اش بداریم و آن دسته دیگر را حلاجی کنیم و با دلیل و منطق بکنارش بگذاریم (بدون محکوم کردن ایده ها برای متجدد نشان دادن خود و به چاه محالفان رفتن) فراخوانی از تمامی نیروهای در حول و حوش سازمان داده با صمیمیت گرد هم ایم و شالوده راه آینده را بریزیم
به امید آن روز
۶۶۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱٣۹٣
|