سَمّ مرکل برای اروپا - اشپیگل انلاین؛ برگردان: ظفردخت خواجه پور



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۲ بهمن ۱٣۹٣ -  ۱ فوريه ۲۰۱۵


همه چیز برمحور ترس از وضعیت جدید آتن می گردد. ولی یونان مسئله نیست؛ این آلمان است که مسئله است. چون برنامه ریاضت اقتصادی دیکته شده خانم نخست وزیر، یونان را به بحرا ن سوق داد. حالا باید یک چپ، سرمایه داری را نجات دهد.
بازی آغاز شده است. بازیکنان الکسیس سیپراس و آنجلا مرکل نامیده میشوند. یک چپ تریبون خلق و یک خانم بی خاصیت. بر روی میز 320 میلیارد بدهی های یونان قرار دارد؛ بر روی میز بیکاری 50 درصدی جوانان یونان و نرخ خودکشی یونانی ها قرار دارد که مدام از شروع بحران بالاتر رفته است. وبر روی میز این اعتقاد سخت و محکم آلمانی قرار دارد که: بدهی زائیده بدهی هاست و این که بخششی در کار نیست.
ولی قطعا این به یونان ربطی ندارد که آینده یورو و آینده اروپا مثل بازی پوکر شده است. یونانی ها اشتباه کرده اند ولی اشتباه اروپائی ها و از همه بیشتر آلمانیها بدتر است.
این چه نظریه ای بود که یک کشور را با صرفه جوئی از بحران می توان بیرون آورد؟ "پاول کروگمن" حالا در نیویورک تایمز نوشته است که: در تاریخ چنین چیزی هیچوقت عملی نبوده است. حتی "یوزف استیکلیتز" برنده جازهِ نوبل در تلویزیون آمریکا این مسئله را دوباره حساب کرده است: وقتی که بحران شروع شد، بدهی دولتی 110 درصد تولید ناخالص ملی بود وحالا    170 درصد است. در حقیقت نسخه ای که خانم دکتر مرکل و دیگر کارشناسان اروپا برای ریاضت اقتصادی داده اند، سَمّ است.
آنجلا مرکل- اینجا می توان یک پروسه تاریخی را به یک شخص ربط داد - یونان را به بحرانی اقتصادی سوق داد که شدیدتر و بدتر از بحران بزرگ آمریکا "دیپریشن" است. حالا یونانیها مرکل را حتی با هیتلر مقایسه می کنند.
در جنگ جهانی دوم آلمانی ها می خواستند بر اروپا تسلط یابند که به جائی نرسید. ولی بعد از شکست، نصف بدهی های آلمانی ها بخشیده شد و حتی برای بازسازی کمک شدند. یونانی ها را بخاطر فساد وشلختگیشان و خیلی چیزهای دیگر سرزنش میکنند که اگر غیر از این بود، دچار این بدهی نمی شدند. ولی هیچ جامعـه‍ی دمکراتی نمی تواند سنگینی برنامه ای را که خط بطلان بر بده وبخشش دولتی و خدمات اجتماعی می کشد، تحمل کند.
باید آلمانی ها و به ویژه دوست آمریکا، خانم مرکل را به این تفکر واداشت، که برنامه‍ی توام با تعصب اقتصاد ملی آنها از طرف آن سوی اتلانتیک فقط با تکان دادن سر تائید می شود. نباید به بهانه حق بجانبی خود به بحران اقتصادی دامن زد.
نگرانی از حکومت جدید یونان که درآن یک چپ پوپولیست ویک راست پوپولیست با هم کار می کنند، غلط نیست. آخر ما از یونانی ها چه انتظاری داشته ایم؟ می خواستیم که آنها مطیع مرکل وشویبله [وزیر مالیه آلمان] باشند تا آنها را همچنان به سوی ریاضت اقتصادی مورد نظر بانکها هدایت کنند؟
"شولدِن شنیت" (که بر طبق قرار داد بین بستانکار وبدهکار طی شرایطی همه یا بخشی از بدهیها از طرف بستانکاران بخشیده می شود- م)، باید دست کم برای یونانی ها عملی گردد. "سیپراس" با تقاضای آن در مقایسه با تروئیکا رئالیست بودنش را ثابت کرد. در مقابل اینها چپ آلمان است که غرق خیال پردازی بزرگ، خواهان بخشش 50 درصدی بدهی های دولتی برای همه‍ی کشورهای دچار بحران اروپا ست که باید فقط یکبار از طریق مالیاتی که بر ثروت تمام میلیونرها و میلیادرها در سطح اروپا، بسته میشود، تامین گردد.
کسی که این روزها به آتن می گوید که بازده انتخابات یونان برآینده اروپا وآینده یورو تائثیر زیادی دارد، باید این را به برلین هم بگوید. این سیاست داخلی اروپا ست که ما را دچار بحران کرده است . بله مگر نه این که ما خواهان یک یکپارچگی واتحاد یم.
اینهم کار خوبی نبود که آلمانی ها درکشمکش انتخاباتی یک کشور اروپای متحد دخالت کردند. چون ما نمی خواهیم که کشورهای بزرگ بر کشورهای ضعیف سلطه داشته باشند.
پیداست که: ما هنوز برای یک اروپا ی (متحد.م) آمادگی نداریم. مگر نه اینکه ما یک تصور روشن از برد وباخت در پیوسته تنگ تر شدن حلقه این اتحاد داشته ایم.

اشپیگل انلاین: اَوگ اشتاین