بوسیدن عاشقانه
گفتگو با آلکساندر لاکوروا


, Mai ۲۰۱۳ SD.Magazin - مترجم: محمد ربوبی


• من برای بوسیدن ارزش زیادی قایل نبودم، اما برای همسرم چنین نبود. او به من ایراد گرفت که فاقد احساس هستم، اما چنین نبود. به نظر همسرم، بوسیدن نوعی عشق سنج است. آنگاه، از خودم پرسیدم چرا من برای بوسیدن ارزش زیادی قایل نیستم. سرانجام پی بردم هرگاه بوسیدن ترک شود زندگی زناشویی سیر قهقرایی طی می¬کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ بهمن ۱٣۹٣ -  ۴ فوريه ۲۰۱۵



  به تازگی اثری با عنوان «‌ پژوهش تئوری بوسیدن¬ * » منتشر شده. نویسنده کتاب، آلکساندر لاکوروا، فلسفه، اقتصاد و علوم سیاسی تحصیل کرده . او سپس به نوشتن رمان و انتشار مقالات علمی و اجتماعی در مطبوعات روی آورد و در سال ۲۰۰۶ مجله¬ی Philosophie Magazine   را تاسیس کرد که حاوی مقالات علمی در زمینه فلسفه و مسایل اجتماعی و فمینیسم است . لاکوروا مدتی است در آموزشگاه Science Po پاریس، دوره های نوشتن ابتکاری ( خلاق ) تدریس می کند. این گفتگو، در باره ی موضوع پژوهش اوست.

ـ   آقای لاکوروا ، شما بوسیدن را به طور مبسوط بررسی کرده اید. همسرتان از شما گله گزاری کرده بود که به ندرت او را می بوسید. چرا در زندگی زناشویی شما چنین امری پیش آمد ؟

   من برای بوسیدن ارزش زیادی قایل نبودم، اما برای همسرم چنین نبود. او به من ایراد گرفت که فاقد احساس هستم، اما چنین نبود. به نظر همسرم، بوسیدن نوعی عشق سنج است. آنگاه، از خودم پرسیدم چرا من برای بوسیدن ارزش زیادی قایل نیستم. سرانجام پی بردم هرگاه بوسیدن ترک شود زندگی زناشویی سیر قهقرایی طی می¬کند.

ـ این امر برای شما شگفتی آور بود؟

   آری اندکی. بیش از همه، چیز دیگری برای من شگفتی آور بود: من تصور می¬کردم بوسیدن، همواره در سراسر دنیا رواج داشته . من تصور می¬کردم آدم¬هایی که عاشق یگدیگرند، در گذشته نیز مانند عصر کنونی همواره یگدیگر را می¬بوسیده¬اند. اما بوسیدن به نشانه¬ اظهار عشق، با تماشای فیلم¬های مشهوری مانند فیلم « برباد رفته » مرسوم شد و در سرتاسر جهان به سرعت رواج گرفت، مانند پیتزا که اینک در سراسر دنیا مصرف می¬شود .

ـ در گذشته بوسیدن چگونه بود؟

    در گذشته به مناطق بستگی داشت و بسیار متفاوت بود . در اکثر کشورهای آفریقا، اهالی بومی موقعی که می¬دیدند سفید پوستان یگدیگر را می¬بوسند، شوکه می¬شدند و حالشان به هم می¬خورد. اکنون در شهرهای بزرگ این قاره نیز می¬شود در انظارعموم یکدیگر را بوسید، اما در مناطق روستایی چنین نیست. در تاریخ آسیا، بوسیدن از گذشته های بسیار دور رواج داشته: روبوسی و دست بوسی و... اما بوسیدن آنها نشانه¬ی اظهار عشق نبود. موقع ازدواج، زن و مرد یکدیگر را نمی بوسیدند،‌ بلکه در رختخواب می بوسیدند. این جور بوسیدن را که پراتیک سکس بود برخی انجام می¬دادند و برخی نه .

ـ آیا در این مناطق وضعیت امروز با گذشته تفاوت کرده ؟

اصولا تفاوتی نکرده . در آسیا در بین خانواده نیز مرسوم نیست. در کشورهای شمال آسیا مانند سیبری و لاپلاند با بوییدن چهره¬ی یکدیگر خوش آمد گفته می¬شود: بینی را روی چهره¬ی یکدیگر قرار می¬دهند و نفس عمیقی می¬کشند.

ـ به منظور این که آیا طرف بوی خوشی می دهد؟

   این تحلیل شماست . من محتاط هستم. ما تمایل داریم آداب و رسوم سنتی دیگران را بر مبنای فهم و شعور خودمان تعبیر کنیم .

ـ بازگردیم به فاکت ها، فرانسوی¬ها در بوسیدن رکورد جهانی را به دست آورده اند. چنین نیست ؟

اگر آمار پژوهش¬ها را باورکنیم، مرد و زن در فرانسه و در ایتالیا روزانه هفت بار یکدیگر را می¬بوسند. در چین و ژاپن یک بار در هر دو روز . البته در این آمار، در فرانسه بوسیدن صبح گاهی و شامگاهی نیز به حساب آمده که این بوسه¬ها به معنای اظهار علاقمندی و دلبستگی است .

ـ منشاء دو خصوصیت بوسیدن چیست؟

   بوسیدن، در جوامعی که به وحدانیت خدا اعتقاد داشتند نشانه¬ی شدیدترین ابراز احساسات بود.                                                                                                                                                                                                                                                                                     رومی¬ها سه واژه برای بوسیدنبه کار می¬بردند . Basium واژه ی بوس یا بوسیدن بین اعضای خانواده بود، به نشانه¬ی اظهار علاقه و دلبستگی . Osculum ، واژه¬ی بوسیدن به نشانه¬ی احترام و قدردانی بود . وSuavium   واژه ی بوسیدن عاشقانه بود. اما در روم کهن دو نوع بوسیدن Basium و   Osculum اهمیت زیادی داشتند ، چون بار و معنای احترام متقابل داشتند: یعنی طرف مقابل هم تراز با من است، عضو یک خانواده یا عضو هم طبقه¬ی اجتماعی است . هرگز پیش نمی¬آمد یک شهروند رومی یک روسپی یا برده را ببوسد. به نظرم همین امر اینک در بین ما عادی شده . روسپی اجازه نمی¬دهد مشتری¬اش دهانش را ببوسد. کاتولیک¬ها تا قرن سیزدهم یکدیگر را می-بوسیدند. مسیحی¬های ارتودوکس هنوز هم چنین می¬کنند.

ـ چرا کانولیک¬ها از بوسیدن صرف نظر کردند ؟

      گویا اوضاع آشفته و دگرگون شده بود و پاپ بوسیدن را ممنوع کرد. اگر چه مسیحی-ها مجاز نبودند یکدیگر را ببوسند، اما به مرور زمان به بوسیدن بُعد دیگری نیز دادند : یعنی نه تنها همتراز بودن دو شخص آنها را به هم می پیوندد، بلکه بر مبنای اعتقاد آنها ـ که مقام و منزلت برتری دارد ـ آنها را به هم می پیوندد . بین زن و مرد نیز چنین است: عشق و رابط¬ی عاشقانه بین دو نفر، مقام و منزلت برتری از رابطه¬ی دوستی دارد ..

ـ شاید از اینرو، بوسیدن کسی که دوست نداریم، دشوار تر از بوسیدن کسی است که با او رابطه¬ ی سکسی داریم؟

   البته که چنین است. ما می¬گوییم بوسیدن خصوصی¬تر یا خودمانی تر از سکس است. اما چنین نیست. سکس، به مراتب خصوصی¬تر و خودمانی¬تر از بوسیدن است. در همخوابگی، سخن بر سر همفکری و همتراز بودن نیست. سخن بر سر این نیست که دو نفر لزوما عاشق یکدیگرند .

   ـ اگر عشق فروکش کند، بوسیدن دشوار می¬شود ؟
   
    شاید علت¬اش این است که آدم خودش را خائن احساس می¬کند. در مورد بوسیدن: اینک تفریبا مدرن شده که بین زن و مرد هیچ یک احساس برتری بر دیگری ندارد.

   ـ تاثیر صحنه¬های بوسیدن در فیلم¬ها چگونه است ؟

   صحنه¬های بوسیدن در فیلم¬های هولیودی دهه¬های چهل و پنجاه مترادف بود با صحنه های عاشقانه در تمام ابعادش. چون کارگردان¬های فیلم در آمریکا مجاز نبودند بیش از بوسیدن نمایش دهند. مقرارت Hays Code نوعی خود سانسوری بود . طبق این مقرارت، نشان دادن صحنه¬های زنا، رقص¬های آن¬چنانی، عریان شدن هنر پیشه¬ها ، و صحنه¬های همخوابگی ممنوع بود. فقط بوسیدن نشان داده می¬شد که آن هم واقعی نبود. با این وجود بسیار جالب بودند، به مراتب جالب تر از صحنه¬های بوسیدن در فیلم های بعدی که هنرپیشه¬ها لب و لوچه¬ی یکدیگر را می¬بوسند. البته صحنه¬¬های در خواست بوسیدن اینگرید برگمان از همفری بوگارت در فیلم « کازابلانکا » فراموش نشدنی است.

   ـ اینک در فیلم ¬ها بوسیدن چه اهمیتی دارند ؟

   روند چگونگی اهمیت آن را می¬شود به خوبی در فیلم¬های جیمز بوند دید ودرک کرد . در فیلم Dr.No   به سال ۱۹۶۲، چشم و ابروی زن موقع بوسیدن لرزان می¬شود   و و صحنه پردازی و موزیک بسیار قوی، بیننده را تحت تاثیر فرار می¬دهد . در فیلم       « روز دیگری بمیر » به سال ۲۰۰۲ صحنه¬ی بوسیدن¬های پی در پی دو هنر پیشه در جریان همخوابگی توجه را جلب نمی¬کند و فرصتی است که آدم سری به توالت بزند   تا فرصت یابد صحنه¬¬هایی اروتیک مشاهده کند. این امر نشان می¬دهد که دیدن صحنه¬های اروتیک جالب تر از صحنه¬های این جور بوسیدن¬ها ست.

ـ آیا بوسیدن مبتذل شده ؟
   
امیدوارم چنین نباشد. اما اکنون هر کس می¬تواند صحنه¬های پورنوگرافی را روی تلفن همراهش ببیند. در پورنوگراقی صحنه¬ها شتابان، زمخت، وحشی و پرخاش گرند، اما صحنه¬ی اروتیک آهسته و لذت بخش است که شاید بیینده وقت و فرصت کافی دیدن آن را ندارد . در آخرین فیلم جیمز بوند Skyfall   نیز صحنه¬ی رمانیک دیده نمی¬شود و من شگفت زده شدم .

ـ اما در عشق و عاشقی نو جوانان، بوسیدن مانند گذشته رواج دارد.

   دست کم از طریق اینترنت تکنیک¬های بوسیبدن را با هم مبادله می¬کنند. در ویدئوی How to kiss تکنیک¬های بوسیدن را که در بین نو جوانان شایع است مشاهده کردم .

ـ   آیا پی برده اید چرا بوسیدن برای مردها کم اهمیت تر از زن¬ها ست ؟
   
    من این تفاوت گذاری بین زن و مرد را نمی¬پسندم . من فکر می¬کنم، موقعی بوسیدن اهمیت می¬یابد که خود داری از آن دیگری را آزرده خاطر کند. و شاید این موضوع درست باشد که بوسیدن برای مردان بیش از زنان شرم آور و دشوارتر است، چون مردها بوسیدن را گرایش زنانگی تلقی می¬کنند. در هر حال نظر فروید چنین است.

ـ   اما شما به این نظریه مشکوک هستید؟

به نظرم، طیف وسیعی انگیزه از آنچه فروید گفته در چگونگی رفتار مردان و زنان وجود دارد. به نظر فروید، هر نیاز دهان به تجربه¬ی نوزاد بر می¬گردد که ابتدا از پستان مادر تغذیه می¬کند . سپس انگشت شصت خودش را می¬مکد و سرانجام دهان دیگری را. زن مشکلی ندارد که بوسیدن را جایگزین پستان مادر کند. ، اما برای مرد بسیار دشوار است، چون تماس با تن مادر ممنوع است . از اینرو اشتیاق مرد سرخورده می¬شود و در نهایت احساس مردانگی اش بروز می¬کند.

ـ    هلنه فیشر ، زیست شناس تکامل انسان می¬گوید ، مردها می¬خواهند با بوسیدن اشتیاق زن را برانگیزند، زن¬ها می خواهند با بوسیدن قابلیت مردها را بسنجند.

   من فکر نمی¬کنم بتوان بوسیدن را از طریق زیست شناسی توضیح داد. در این صورت باید همه ی انسان¬ها در همه جا یکدیکر را ببوسند. اما چنین نیست. تا سال ۱۹۵۰ فقط در خاور زمین مردم یکدیگر می¬بوسیدند. توضیحاتی که من در این کتاب در باره¬ی بوسیدن و چگونگی آن بر مبنای تاریخ فرهنگی جوامع گوناگون داده ام گویا تر است

ـ   موقع بوسیدن غیر ممکن است سخن گفت. آیا علت آن این نیست که مردها شرمنده می شوند ؟

   بازهم یک کلیشه. در عین حال جنبه¬ی دیگری به نظرم جالب است. بر خلاف همخوابگی، که با سخن گفتن و آه و ناله هم عنان است، در لحظه¬ی بوسیدن سکوت حکمفراست و بسیاری چشم¬ها را می بندند و حواس شان را جمع و متمرکز می¬کنند . در باره¬ی بوسیدن سخن چندانی گفته نشده، اما انبوهی کتاب در باره سکس و پراتیک سکس و پورنوگرافی و.. منتشر شده ، در باره¬ی بوسیدن تقریبا چیزی نوشته نشده . گویی آخرین راز انسان هاست.

ـ   علاوه بر پاپ، کونستانس سوم، که مشهور ترین مخالف بوسیدن بود، اشخاص دیگری نیز مخالف آن بوده اند؟

آری¬، ولتر. او بوسیدن را ژست نمایشی، تصنعی و مزورانه¬¬ی آریستوکرات ها تلقی می¬کرد و به نظرش منفور بود. اما ولتر، فارغ از سکسوالیته بود و زندگی عاشقانه نداشت . برعکس، روسو بوسیدن را ژستی رمانتیک و اصیل تلقی می¬کرد و این تفاهم او بر زندگی ما فرانسوی¬ها تاثیر گذاشت. رمان او Julie oder die neue Heloise   پرخواننده ¬ترین رمان قرن هجدهم در سراسر اروپا شد.
[ این رمان با عنوان« هلوئیز جدید یا نامه های عاشقانه » به فارسی ترجمه شده ـ م.ر ]

ـ   در آلمان چگونه بود؟
   
   رمان روسو در آلمان نیز شهرت یافت . گوته آن را خواند و از آن خود کرد. گوته ، سیزده سال بعد به وضوح در رمان « رنج های ولتر جوان » از او الهام گرفته .


ـ در این کتاب شما بیشتر به ادبیات فرانسه متمرکز شده اید. چون شما فرانسوی هستید؟

   نه، چون بوسیدن نخستین بار در ادبیات فرانسه نقش مهمی ایفا کرده . ابتدا در رمان استاندال، بوسیدن توصیف شده و سپس در رمان¬های روسو و فلوبر و … صحنه-ها¬ی بوسیدن در این رمان¬ها شاید پیش پا افتاده و مبتذل به نظر آید ، اما توصیف آن صحنه¬های رمانتیک در گذشته، تجلی احساسات راستین کنونی است . در فرانسه، بوسیدن الهام بخش سایر هنرمندان شد. از Rodin ، تا مشهورترین تصویر بوسیدن در آثار Robert Doisneau ا .

   ـ و امروز چگونه است ؟

    اینک چنین نیست. اشکال هنری در مراحل مختلف به بوسیدن پرداخته اند. برای نمونه، بوسیدن در اشعار عصر رنسانس در ایتالیا . سپس در رمان¬های قرن هجدهم در فرانسه و از   سال ۱۹۰۰ در نقاشی¬های Gustav Klimt. و درست در همان موفع در اثر Edvard Munch . اما از دهه¬ی سی،   بوسیدن در فیلم و سینما رواج گرفت. بوسیدن، در هر اثر هنری زیبابی و استتیک خاص خودش را دارد.


   ـ   پس از این پژوهش، شما هوا دار پر و پا قرص بوسیدن شدید؟

   من واقعا طرز دیگری به بوسیدن می¬نگرم و به درک بعد دیگر بوسیدن نایل شده ام. چون بوسیدن، عمیقا داوطلبانه و نشان عشق و عاشقی است . بوسیدن، به هیچ وجه ضرورت بیولوژیک انسان نیست. اگر مرد و زن در طول زندگی زناشویی یکدیگر را نبوسند، ظاهرا در زندگی زناشویی آنها تغییری رخ نمی¬دهد. اما ترک بوسیدن، نخستین نشانه¬ی سرد شدن رابطه¬¬ی عاشقانه است. پس از انتشار این کتاب، من در کنگره¬ی سکسولوژی شرکت کردم. در این کنگره دریافتم موقعی که زوجی به متخصص سکس ( سکسولوژ ) مراجعه می¬کنند، نخستین پرسش از آنها این است که چند بار از صمیم قلب یکدیگر را می¬بوسند. اگر چه آمار دقیقی در این باره وجود ندارد ، اما پزشکان در این نکته توافق دارند که چگونگی بوسیدن، بازتاب وضعیت رابطه¬¬ی عاشقانه است .



برگرفته از : SD.Magazin, Mai ۲۰۱٣   / ترجمه¬ی محمد ربوبی
عنوان کتاب:Alexandre Lacroix , Contribution à la Théorie du baiser ,Paris, ۲۰۱۱