از : کیا
عنوان : دو مقاله همسان!
مقاله رفیق خلیق و رفیق بسطامی را میتوان هم ارز نامید.
چونکه مطلب را روان توضیح نداده اند در غیر اینصورت میبایست قدرت فهم خود را زیر سؤال ببرم.
هر دو سعی بر آن دارند که عملکرد نظر و عمل را توصیف کنند و در توضیح و کارایی مفاهیم پیچیده ریسمان را از دست میدهند.
مطلب هم ساده نیست و مشکل تاریخی است ولی برای شروع عالی است.
جمله معروف اینشتین "خدا طاس نمی اندازد" گر چه مذهبی به نظر میآید و ایدهآلیستها را خوشحال میکند ولی ماتریالیستی ناب است.
صحبت از نظریه کوانتمی و اصل عدم یقین هایزنبرگ است.
موضوع هم خیلی ساده است :
خطا در محاسبات:
بین بر داشت ما از جهان خارج که بدون ما هم همینطور میماند "برداشت ، اندازه گیری"
همیشه خطا موجود است در فیزیک حد پایینی این خطا را هایزنبرگ در فرمولی بیان میکند که به اصل عدم یقین معروف است "خط قرمز" و آن به ظریفترین وسیله اندازه گیری که فوتون "ذرات نور" میباشد ،بستگی دارد.
بعضی این اصل را واقعیت مینامند ، که واقیعت هم هست"ولی برای ما, نه طبیعت" و از این طریق به ایده برتری میدهند .فرض کنیم وسیله دقیقتری برای اندازه گیری بیابیم این مرز تغییر میکند.
در نتیجه اینشتن بر این عقیده بود که در زیر "مرز قرمز" فیزیک کوچکها هم قوانین دقیق هستند ولی ما نمیتوانیم به آن دسترسی بیابیم پس خدا تاس نمیندازد.
۶۶۷۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣۹٣
|