صبر کن


مهرزاد آورداد


• وقت یک سو کردن ؛ آیینه ها است
هم دلی با جمع ؛ زیبا می شود .
 
دست خونبار ستم خواهد برید
نوبت پایان غم ها می رسد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۴ آبان ۱٣٨۵ -  ۵ نوامبر ۲۰۰۶


 
صبرکن؛  این قطره  دریا می شود
اندک اندک این و ا؛  ما می شود
 
کیشِ باقی ما نده از فرهنگ جهل
بی نشان از خویش؛  فردا می شود
 
غنچه ها در باغ جان خواهد شکفت
حال و روز تازه پیدا می شود
 
رخوت از اندیشه ؛ پَر خواهد کشید
شور نو اندیش  ؛ بر پا می شود  
 
شِکوه های این چه کرد و آن چه بود؟
بی سَرو بی مٌزد و   بی جا   می شود
 
هم صدا با یک هدف خواهیم شد
آن که پس پس رفت ؛ بی پا می شود
 
میل بودن پٌر کند اندیشه را
جان از این اندیشه ؛ پویا می شود
 
وقت یک سو کردن ؛ آیینه ها است
هم دلی با جمع ؛ زیبا می شود .
 
دست خونبار ستم خواهد برید
نوبت پایان غم ها می رسد
 
آن چه کردیم از خطا ؛ با اصل خویش
وقت جبرانش ؛ به حالا می رسد .