چرا بورژوازی ملی مطرح شد
حمید آصفی
•
در مقالاتی بعدی می خوام شفاف تر نظرم را به جریان چپ ایران که تاثیر ویژه و پیش برنده و تکاملی در جامعه ایران و تاریخ معاصر داشته مطرح نمایم و هم اینکه در همین جا اعلام می کنم من تعلق فکری ام به چپ مذهبی است و از روزی که پا به عرصه صحنه سیاست و فعالیت اجتماعی گذاشته ام به جریان چپ عدالت خواه مذهبی - به تعبیر شما - غلتیدم و همچنان در حال غلتیدنم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱۱ اسفند ۱٣۹٣ -
۲ مارس ۲۰۱۵
شاید ده سال پیش که من برای اولین بار با آقای علیرضا جباری دیداری اتفاقی در منزل یکی از دوستان مشترکمان در کرج داشتم بنده ایشان را از طریق کتاب های ترجمه شده و مقالاتی مختلفی که در مطبوعات و سایت های گوناگون نگارش می نمود می شناختم اما دیدار اول و کوتاه موجب تکان عاطفی در من نسبت به ایشان شد و این اواخر نیز در فرصت های گاه به گاه دیدار که برایم میسر می شود علیرضا جباری برای من علی جون شد. امثال علی جون از انسان های نادر و کمیاب روزگار ما هستند. منش انسانی و سماجت در پیگیری آرمان های انسانی و آزاد یخواهانه و عدالت طلبانه ایشان الگوئی کم نظیری برای جامعه ما هست که از فقدان الگو و انسان های طراز نوین در رنج هستیم. این مرد سرشار از صداقت و یکرنگی است و خصلت بارز ایشان این است که اصلا دروغ نمی گوید چون نه بلد است و نه اعتقادی دارد و نمی تواند حتی فکر به آن کند شفاف شفاف با قلبی الماسی. روحیه جوان و گشاده و خنده همیشگی اش که از لبانش هرگز محو نمی گردد دل هر کسی که برای اولین بار با ایشان مواجه می شود می ربایند و امید امید امیدی که به آینده بهتر برای ایران و محرومان ایران دارد آدمی را شیفته خود می کند علی جون آدم دقیقی نیست اما آدم عمیقی است دقیق نبودن البته در جزئیات است و این البته ضعف برای ایشان نیست بلکه به نوعی نشان از بزرگ بینشی و نگاه عمیقی که به انسان، ایران، آزادی، عدالت دارد جزئیات را مد نظر قرار نمی دهد. علی جون بسیار سمج و پرکار و پر انرژی و علی رغم جسم و قلب بیمار و جراحی شده اش ذره ای به خودش استراحت نمی دهد. اشک های زیبایی که در غم حادثه عزیزی از دست رفته و اشک امیدی که به فردای بهتر ایران می ریزد صحنه های زیبایی از یک انسان وارسته، شفاف که صادق، مردمی و مبارز حکایت دارد. افسوس که نسل علی جون خیلی کم شده اند ولی هرکدام مثل ایشان که زنده هستند مشعل راه مردم و دلیل آرزوها و آرمان هایمان هستند.
اما در رابطه با مقالات بورژوازی ملی اینجانب بنده با ایشان هیچ هماهنگی از قبل نداشتم و برای اولین بار در منزل ایشان که این مقوله را مطرح کردم تشویق به طرح دیدگاهایم نمود و بنده نیز اولین مطلب را نوشتم و قرار بود که در یکی از روزنامه های ایران منتشر شود اما یکدفعه سر از سایت اخبار روز درآورد و این اشتباه یکی از دوستان مشترک ما بود و من نیز حساسیتی بخرج ندادم چون سلسله بحث های توسعه، بوژوازی ملی از منظر تئوریک- علمی سعی در نگارش آن شده البته در حد بضاعت ناچیز خودم. اما نقدهای مشفاقانه و دلسوزانه و بی رو درباسی علی جون انگیزه مضاعفی در من ایجاد نمود که این بحث ها را ادامه دهم و همینجا باید تشکر ویژه خودم را از ایشان ابراز نمایم که این نقدهای مسئولانه ایشان مرا به تفکر، مطالعه و تحقیق بیشتر نموده است. اگر نبود نقدهای پیکر ایشان شاید انگیزه چندانی برای ادامه آن نداشتم اما علی جون با مسئولیت پذیری، وقت گذاری، دقت اندیشی سبب رشد و غنای مباحث شده است و درس های ذیقیمتی از ایشان گرفته ام. البته به اعتقاد خودم و الا قضاوت اصلی و نهایی مال خوانندگان محترم است. علی جون متشکرم و در برابر منش انسانی، صفا، یکرنگی، هوشمندی و عمیق اندیشی ات جز تشکر و سپاس چیزی دیگری ندارم که بگویم و اگر طالب این مباحث هستید و آن را مفید می دانید آن را ادامه می دهم. چون در مقالاتی بعدی می خوام شفاف تر نظرم را به جریان چپ ایران که تاثیر ویژه و پیش برنده و تکاملی در جامعه ایران و تاریخ معاصر داشته مطرح نمایم و هم اینکه در همین جا اعلام می کنم علی جون من تعلق فکری ام به چپ مذهبی است و از روزی که پا به عرصه صحنه سیاست و فعالیت اجتماعی گذاشته ام به جریان چپ عدالت خواه مذهبی به تعبیر شما غلتیدم و همچنان در حال غلتیدنم و این را خود از همه بیشتر می دانی و می دانی که مربیان فکری و مرجع های بینش ام از مصدق، شریعتی، طالقانی و در امتداد ان به زنده یاد مرحوم مهندس سحابی می رسد.
حمید آصفی
تاریخ: ۱۲/۱۲/۹٣
|