گزارش آزار و رفتارهای غیرقانونی و غیرانسانی با سعید رضوی فقیه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۶ اسفند ۱٣۹٣ -  ۷ مارس ۲۰۱۵


گزارش آزار و رفتارهای غیرقانونی و غیر انسانی با یک زندانی
اطلاعیه شماره ۲ جمعی از بستگان و خانواده سعید رضوی فقیه

هموطنان گرامی، پیش از این درباره به خطر افتادن جان دکتر سعید رضوی فقیه اطلاعیه‌‌ای از سوی بستگان و خانواده وی منتشر و در آن نسبت به مخاطراتی که درباره او وجود داشته و همچنان ادامه دارد، مطالبی بیان شد. رضوی فقیه، یکی از فرزندان دربند ایران است و برای ما، همه‌‌ی آزادمردان و آزادزنان اسیر، یعنی زندانیان سیاسی و عقیدتی، در این مخاطره تفاوتی با هم ندارند. اما از آنجا که اطلاعات دقیق و موثق ما درباره سعید رضوی فقیه بوده و شاهد رخدادهای مربوط به او بوده‌‌ایم، در این بیانیه‌‌ها به طرح دقیق و بدون اغراق واقعیت ستم‌‌هایی که بر زندانی بیمار ما رفته می‌‌پردازیم و انشاءالله در بیانیه بعدی در باب جرم واهی و زندانی شدن او بدون هیچ مستند حقوقی و قانونی می‌پردازیم و نمایش رسوای مشتی مزدبگیر و غوغاسالار که فرزندان شرافتمند ما را به زنجیر ستم گرفتار کرده‌اند. فشارهایی که بر زندانیانی چون او رفته، طی ماه‌ها و سال‌های طولانی بر تمام ابعاد وجودشان تاثیر نهاده و بنا به گفته یکی از روان‌پزشکان دانشمند و مورد وثوق ما، «در اثر دور‌ه‌‌های متوالی زندان انفرادی به اعصاب و روان ایشان آسیب‌های متعدد و غیرقابل جبران وارد شده که هر یک نیازمند درمانهای دشوار است. زخم زندان تا ابد بر جان زندانی و خانواده او باقی خواهد ماند.
به دنبال شدت یافتن بیماری‌‌های قلبی، عروق، اعصاب و کلیوی سعید رضوی فقیه در زندان، که بخش مهمی از آن نتیجه فشارهای مضاعف درون زندان و نداشتن شرایط متعارف زندگی و بهداشتی بوده، نیاز فوری به معالجه نیز ضرورت یافت. سرانجام در دی ماه سال جاری، این زندانی جهت رسیدگی به وضع حاد قلب، مثانه و کلیه‌‌هایش، از زندان ترخیص و به شکلی موهن و بسیار زننده و زجر آور با دست‌بند و پابند و به همراه تیمی از محافظان در بیمارستان سینای تهران بستری شد.
به محض نخستین معاینات از سوی متخصصان قلب، وضعیت او بسیار حاد و اورژانسی توصیف شده و تصمیم به عمل قلب باز و تعویض پنج رگ از عروق قلب وی گرفته شد. پزشکان اعلام کردند که امکان سکته منجر به مرگ در او بیش از شصت و پنج درصد وجود دارد. بنا بر این بلافاصله به بخش جراحی قلب بیمارستان امام خمینی منتقل شده و عمل جراحی مزبور به وسیله چند تن از پزشکان شریف و حاذق قلب بر روی او با موفقیت انجام و پس از آن برای مراقبت‌های ویژه و بازتوانی قلبی و نگاه‌‌داری دارویی، در‌‌ همان بخش بستری شد.
پزشکان متخصص این بیمارستان، اعلام کردند که حداقل دو ماه مراقبت‌‌های ویژه برای سعید کاملا ضروری است و تأکیدات فراوان داشتند که محیط استراحت او می‌‌باید به دور از هرگونه استرس و شرایط ناگوار و حتی سر و صدا باشد. اما در کمال تعجب ما به عنوان بستگان وی شاهد صحنه‌‌هایی بودیم که قلب هر انسان شریفی را دچار رنجش و اندوه می‌‌کند. بیماری که تازه از اتاق عمل بازگشته و یکی از سنگین‌‌ترین جراحی‌‌ها را پشت سر گذاشته، توسط تیمی از سربازان که برخی از آن‌‌ها آموزش نادیده و بسیار تندخو بودند، به مانند سلول انفرادی احاطه شده و با سرکشی‌‌های مکرر دژبان‌‌های بالادست و مانورهای پر سر و صدا به عنوان سرکشی و بازدید از تیم‌های نگهبان و آماده باش!!! بخش جراحی قلب را دچار تشتت و تشنج می‌‌کردند. ناگفته نماند که برخی از سربازان به عنوان فرزندان میهن عزیز ما، به دور از چشم فرماندهان ناجوانمرد می‌‌کوشیدند تا کرامت انسانی و شرایط اولیه در برخورد با این بیمار و بستگان او رعایت شود.
اما برخی دیگر که صراحتا به ما گفتند «ما دستور داریم این گونه رفتار کنیم»، نشان دادند که هیچ ارزش و قانونی نه به لحاظ اخلاقی و نه دینی و نه عرفی، برای آن‌‌ها جود ندارد. مدتی دیگر نیز دست‌بند و پابند استفاده می‌‌شد، تا آنکه با اعتراض شدید پزشکان و انعکاس وسیع در رسانه‌‌ها، اجازه داده شد تا بیماری که نیاز به آرامش و حتی اندکی تحرک برای بازتوانی دارد، نفسی به راحتی بکشد. ما اسامی و مشخصات تمامی این افراد و فرماندهان را داریم و آرزو می‌‌کنیم که چشم آنان نیز به روی حقایق باز شود و به این آموزه‌ی امام حسین (ع) توجه نمایند که: «اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.»
به گفته‌‌ی پزشکان معالج سعید، وی نه تنها برای بازتوانی چندین هفته باید در بخش ویژه بیماران قلبی تحت نظر باشد، بلکه برای معالجه مشکلات کلیوی و دردهای شدید در این ناحیه و جلوگیری ازعفونت در کلیه و مثانه، باید دوره دیگری از درمان را نیز بگذراند. اما در کمال شگفتی، تنها چندروز پس از عمل سنگین قلب، وقتی که خانواده و بستگان وی به بیمارستان رجوع کردند، متوجه غیبت سعید و بازگرداندن او به زندان رجایی‌‌شهر کرج شدند. این موضوع چنان همه را شگفت‌‌زده کرد که بلافاصله با تمام پزشکان معالج و کسانی که به نحوی با او در ارتباط بودند، تماس گرفته شد تا از علت ترخیص و بازگشت به زندان اطلاعی به دست آید. همچنین از طریق دیگری متوجه رفتارهای بعدی شدیم که بدین شرح است: دژبان‌های زندان در بیمارستان با ایجاد فضای رعب و به خصوص سر و صدا و برنامه‌‌های شبانه، مرتبا در استراحت سعید و همه‌‌ی بیماران بخش اختلال ایجاد می‌‌کردند. به محض اعتراض نیز، مدعی می‌‌شدند که ما انجام وظیفه می‌‌کنیم و کسی حق دخالت ندارد.
چند تن از بیماران بستری در بخش، روز بعد از ترخیص گفتند که مأموران ایجاد رعب کرده و در مقابل اعتراض سایر بیماران نیز با تندی و شدت برخورد می‌‌کردند. ما خود به عنوان بستگان وی، شاهد برخی از این صحنه‌‌ها بوده‌ایم و نگهبانان مزبور، حتی اجازه نمی‌‌دادند که وسایل ضروری به او داده شود و با رفتار زننده‌‌ای در این بخش که بیماران متعددی در آن بستری بودند، با همه مراجعه‌کنندگان برخورد ‌می‌‌شد. طبعا این مسئله با اعتراض شدید سعید رضوی فقیه رو به رو شده و او خواستار پایان دادن به این رفتار‌ها و رفع مزاحمت برای سایر بیماران شده بود. اوج این برخورد، در آخرین شب حضور او در بیمارستان اتفاق می‌‌افتد و به درگیری لفظی بسیار شدید وی با زندان‌‌بانان منتهی می‌‌شود و در پی آن سراسر بخش متشنج و بیماران بدحال قلبی دچار مشکل می‌‌شوند. سعید رضوی فقیه نیز درخواست می‌‌کند که یا به این وضع پایان دهید و مزاحم مردم نشوید، و یا مرا به زندان برگردانید.
زندان‌‌بانان نیز بلافاصله از این فرصت برای آزار بیشتر او استفاده کرده و به رغم مخالفت اکید پزشکان، وی را با شرایطی نامتعارف و جسمی ضعیف و بیمار به زندان بازمی‌‌گردانند. درهنگام بازگرداندن، ساعت‌‌ها او را در محوطه زندان وادار به پیاده‌‌روی می‌‌کنند و هنگامی که اعتراض می‌‌کند، به تمسخر می‌‌گویند «خودت خواستی برت گردانیم» و «اینجا زندان است، خانه پدرت که نیست!». نهایتا نیز به جای رفتن به بهداری و بند زندانیان سیاسی، سعید را به قرنطینه‌‌ی زندان که محیطی بسیار آلوده و پر تشنج است، تحویل می‌‌دهند.
متاسفانه رفتارهای نامناسب و غیر قانونی سرداران سپاه و بسیاری از زیردستان آن‌‌ها، جای را بر هر توجیهی بسته و جز گزارش به افکار عمومی راهی باقی نگذاشته است. در زندان رجایی‌‌شهر کرج نیز سرانجام مدیر قرنطینه که وضع بحرانی سعید را می‌‌بیند، دخالت کرده و نمی‌گذارد که او را در این بخش رندانی کنند. به این ترتیب با تنی فرسوده و جسمی در هم شکسته، اما روحی آزاد و سربلند به کنار دیگر یاران دربندش بازمی‌‌گردد.
خوشبختانه، هیچ یک از این فشارهای ناجوانمردانه که با هیچ معیار قانونی و اخلاقی، همخوانی ندارد، نتوانسته است ذره‌‌ای در آرمان و هدف این آزادمردان اسیر تأثیری بگذارد.

داوری با شماست.
جمعی از بستگان و خانواده سعید رضوی فقیه
۳۰ بهمن ۱۳۹۳