• خالق مست, ستایشگر آدم بود و, تو
جبران ندانم کاری!
و سرشت تو بدینسان
نه هم ارز, نه همسان ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۷ اسفند ۱٣۹٣ -  ٨ مارس ۲۰۱۵

 پرچم زایش انسان ز تو افراشته است

رنگ هستی, همه جا, از تو بپا خاسته است

لیک در تعزیه ی خلقت هفت روز جهان

خالق مست, ستایشگر آدم بود و, تو

جبران ندانم کاری!

و سرشت تو بدینسان

نه هم ارز, نه همسان

که فرودست بنا گردیده ست

از همین روست که "خداوند", دروغی ست, به اندازه خویش

و گزینش هایش, همه از مردانند

که تو را راهبرا نند

و تو در سایه و, زان دگرانی, نه کمتر و نه بیش

و این مردان دین آور, دروغ از آسمانها هدیه آوردند

سپس, دین باوران در هفته ای تاریک, بسته های آسمانی را پیاپی باز می کردند

و صبح روز هشتم,

چشم بینای خرد در شام ایمان کور شد

و ایمان آوران, افسانه ها خواندند, از آن هفته ی تاریک, در تکرار و تکراری

و قانون ها پی افکندند و اجبارو حدود غیر انسانی

که تازش های بی پایان به هستی ترا هموار می کردند

فزون گیرنده, هر روزی, ز روز پیش

که نا چارا و بی پرسش, پذیرای همان باشی که آوار تو می گردد

که عطر سرکشی هایت, ز سوز داغ تابستان, پلاسان سر فرود آرد

که از اندیشه ی تغییر در هستی سخت خود جدا باشی

که در نه سالگی همخواب بی مقدار "مردان خدا" باشی

که در دام ربایش های تاریخی, همیشه نیمه ای از خود, و تاراج چپاولهای پست و ناروا باشی...

فرو پاشان تو این دام ربایش را

به جز درگاه کوشش های پاک و آگه انسان

مبر دست نیایش را

فرو بگذار این افسانه های خورد بی مقدار

کنون, هنگامه ی بیداری است و کاوش و پیکار

نبرد تو, رها می سازدت زین نظم کژ بنیاد

به راه این نبرد, باید که باورهای پوسان را نهاد اندر گذار باد

به هر گامت, چو موج نرم و نیرومند

بلرزان پایه های صخره بیداد...