توان چانه‌زنی کارگران بسیار نازل است - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : آشنا ...

عنوان : دوران سرکوب و رشد مجدد از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷
"...کودتای ضد ملی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که توسط سازمانهای جاسوسی آمریکا و انگلیس سازماندهی شده بود و توسط عمال داخلی آنها و ارتش و اوباش با هدف سرکوب جنبش دمکراتیک و استقرار دیکتاتوری خونین به اجرا گذاشته شد ، طی ۲۵ سال بعد از آن ، علیرغم خواست کودتاچیان که خواستار سکوت گورستانی بودند با تنش های اجتماعی و گسترده همراه بود.
جنبش کارگری بلافاصله بعد از کودتا به شکل گسترده اما متفرق شروع شد. در سال ۱۳۳۴ در نخستین سال سیطره کنسرسیوم نفت،کارگران آبادان دست به اعتصاب می زنند . در تابستان و پائیز ۱۳۳۶ کارگران نفت مسجد سلیمان و آغاجاری اعتصاب میکنند. ازجمله خواستهای کارگران افزایش دستمزد و به رسمیت شناختن حق اعتصاب بود. در سال ۱۳۳۷ کارگران بندر شاهپور و کارگران خط لوله نفت جزیره خارک و ۱۲ هزار راننده تاکسی در تهران و کارگران تعدادی از کارخانه های اصفهان اعتصاب می کنند.
در خرداد ۱۳۳۸ ، ۳۰ هزار کارگر کوره پزخانه های تهران اعتصاب می کنند . واحدهای نظامی به کارگران اعتصابی هجوم می آورند : بیش از ۵۰ نفر از کارگران کشته و عدهٔ زیادی زخمی و صدها نفر زندانی می شوند. همزمان با این اعتصاب کارگران کارخانه
نساجی وطن نیز اعتصاب می کنند . در این اعتصاب نیز ۱۰ نفر از کارگران کشته و عده ای مجروح می شوند. در سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۰ شاهد اعتصابهای پی در پی در مراکز صنعتی و کارگری هستیم . هر چند ظاهرا محتوی خواستها صنفی و رفاهی است اما
واقعیت امر خصلت سیاسی مبارزه جوئی طبقه کارگر است که از میان آنها بخوبی مشهود است. در تیر ماه ۱۳۴۱ ، ۲۵ هزار کارگر کوره پزخانه اعتصاب می کنند. در سال
۱۳۴۲ ،کارگران نساجی زاینده رود ، کارگران راه آهن و کارگران نفت اعتصاب می کنند. در ۷ آذر سال ۱۳۴۳ ،۱۶ هزار راننده تاکسی تهران اعتصاب می کنند. در اردیبهشت
۱۳۴۴ کارگران معدن سرب راونج قم اعتصاب می کنند.
در دههٔ پنجاه به علت رشد سرمایه داری در شهر و روستا ، طبقه کارگر از نظر کمی و کیفی رشد میکند. کارگران صنعتی افزایش قابل توجهی پیدا میکند . در ۱۳۵۲ شمار کارگران صنعتی دو میلیون و دستمزد بگیران کارگاه ها و بخش خدمات دو میلیون و مزد
بگیران بخش کشاورزی یک میلیون بودند. طبقه کارگر با تمرکز قابل مالحظه به عامل موثرتر و مهمتر در حیات اقتصادی و اجتماعی کشور مبدل می شود.
در سال ۱۳۵۳ کارگران شرکت نفت در آبادان دست به اعتصاب ۴۰ روزه ای می زنند. درمرداد ۱۳۵۴ اعتصاب کارگران ایران ناسیونال با اخراج ۶۰ نفر از کارگران به پایان می رسد . در شهریور ۱۳۵۴ کارگران توان بین اعتصاب می کنند که بر اثر هجوم پلیس چندین کارگر زخمی می شوند. اعتصاب کارگران چاپخانه ، کارگران کارخانه شهناز ، صنایع پشمباف ، الیاف و پتروشیمی بندر شاهپور و کارخانهٔ فیروز کرج از اعتصابات مهم سال ۱۳۵۵ بود. اعتصاب کارگران راه آهن ، الکتریک و کبریت سازی توکل از جمله اعتصابات پی در پی سال ۱۳۵۶ است.
سلسله اعتصابات سال ۱۳۵۷ کاملًا خصلت سیاسی داشت و نشان دهنده بلوغ و توانائی جنبش کارگری و سندیکائی ایران و پیشگامی این جنبش در نبرد ضد امپریالیستی و ضد استبدادی است. اعتصاب کارگران نفت که اوایل پائیز ۱۳۵۷ با قطع شریانهای نفت شروع شد ضربهٔ نهائی و قطعی را در جهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری شاه وارد آورد. بی ثباتی و فرار سرمایه داران و کارفرماها از کشور شروع شد . تحصن ها در محیط کار و برگزاری سخنرانی و تشکیل مجمع های عمومی و کمیته های اعتصاب در واحدهای تولیدی بعد از آن گسترش یافت . در ماههای قبل از سرنگونی ، در بسیاری از کارخانه ها و موسسات تولیدی تعطیل شده ، شوراهای کارگری با هدف کنترل تولید و فروش و ادارهٔ واحد ایجادشد..."
(با تشکر فراوان از مسئولین سایت اخبار روز)
۶۷۱۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹٣       

    از : آشنا ...

عنوان : دوران شکوفائی جنبش کارگری و سندیکائی از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲
"پس از ورود نیروهای متفقین به ایران و سقوط دیکتاتوری رضاشاه ، رهبران و فعالان اتحادیه های کارگران که در زندانها و تبعیدگاهها بودند آزاد شدند.در دهم مهر ماه ۱۳۲۰ حزب تودهٔ ایران تشکیل می شود و این حزب کمک موثری به احیاء و تشکیل اتحادیه های کارگری، تمرکز و رهبری ایدئولوژیک آن می نماید.
در سال ۱۳۲۱ شورای مرکزی اتحادیه های ایران با ۳۰,۰۰۰ عضو تشکیل می شود . در یازدهم اردیبهشت سال۱۳۲۳ شورای متحدهٔ مرکزی از تجمع چهار مرکز سندیکائی از جمله سندیکای کارگران نفت خوزستان تشکیل می شود که با بیش از ۳۰۰,۰۰۰ عضو وحدت کامل جنبش کارگری ایران را تحقق می بخشد. شورای متحدهٔ مرکزی اتحادیه کارگران و زحمتکشان ایران ارگان خود را به نام ظفر منتشر میکند و به عنوان مهم ترین و متشکل ترین مرکز سندیکائی ایران و خاور میانه تا آن زمان محسوب می شود.
در سال ۱۳۲۳ شورای متحدهٔ مرکزی لایحهٔ اولین قانون کار را تدوین و توسط فراکسیون حزب تودهٔ ایران درا ختیار مجلس گذاشته می شود. نکات اصلی لایحه ، شناسائی رسمی اتحادیه های کارگری ، اجرای ۸ ساعت کار روزانه ، مرخصی هفتگی و سالانه برای همه کارگران و کارمندان ، مرخصی شش هفته ای برای زنان باردار ، جلو گیری از کار کودکان کمتر از ۱۲ سال و اجرای بیمه های اجتماعی برای کارگران و کارمندان است.
دولت ساعد و نمایندگان سرمایه داران و مالکان در مجلس از طرح و تصویب لایحهٔ قانون کار جلوگیری می کنند. در مقابل تظاهرات عظیمی با شرکت ۹۰۰ هزار نفر از کارگران و زحمتکشان سازماندهی شده و خواستار تصویب لایحهٔ قانون کار می شوند. درسال
۱۳۲۵ در نتیجه مبارزات سازمانیافته جنبش کارگری و سندیکائی ایران، لایحه قانون کار به تصویب می رسد.
در این سال تعداد اعضاء شورای متحدهٔ مرکزی به بیش از ۴۰۰,۰۰۰ نفر می رسد.
در سپتامبر ۱۳۲۵ شورای متحدهٔ مرکزی رسما به عضویت فدراسیون سندیکای جهانی و دبیر کل آن رضا روستا به عضویت شورای رهبری فدراسیون جهانی پذیرفته می شود.
در همین سال شورای متحدهٔ مرکزی از شرکت نفت ایران و انگلیس درخواست اجرای قانون کار را میکند و چون شرکت نفت از اجرای آن خودداری نمود ، صد هزار نفر دست به اعتصاب زدند. شرکت نفت برای درهم شکستن اعتصاب با مسلح کردن عشایر و
خرید رهبران آنها ، مسلحانه به کارگران نفت هجوم آورده و ۴۶ نفر را کشته و ۱۵۰ نفر
را زخمی کردند. شورای متحده کابینه قوام را مجبور می کند کمیسیونی را با شرکت نماینده شورای متحده به آبادان بفرستد. شرکت نفت می پذیرد قانون کار را اجرا کند.
از اوایل سال ۱۳۲۶ بعد از شکست جنبش های آذربایجان و کردستان، حمله نیروهای ارتجاعی به سازمانهای کارگری شدت می گیرد.
پلیس و اوباش به کلوبهای شورای متحده و خانه های اتحادیه های کارگری هجوم می آورد. کارگران با مقاومت جانانه از کلوب ها دفاع می کنند. شورای متحده در طی یکساعت با بسیج ۵۰۰۰ نفر از کارگران به مقابله با اوباش و نیروهای پلیس و ژاندارم می پردازد و با قدرت تهاجم آنها را خنثی می کند. در جریان در گیری روزنامه فروشی به نام شبستری توسط عباس خلیلی مدیر اقدام باشلیک گلوله کشته می شود. عباس خلیلی توسط کارگران دستگیر و به شهربانی تحویل داده می شود. روز بعد در تشیع جنازه شبستری بیش از هفتاد هزار نفر شرکت می کنند.
بعد از سوء قصد به شاه در بهمن ۱۳۲۷ مجلس با تصویب لایحه ای فعالیت حزب تودهٔ ایران و شورای متحده مرکزی غیر قانونی اعلام کرد و با استناد به این قانون صدها نفر از فعالان شورای متحده دستگیر و هفت نفر از رهبران حزب تودهٔ ایران و شش نفر از
رهبران شورای متحده غیابا به اعدام محکوم می شوند.
شورای متحده مرکزی با سازماندهی مخفی به فعالیت خود ادامه می دهد. جنبش سندیکائی از۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ رونق خود را از سر می گیرد و نقشی اساسی در جنبش ملی کردن نفت بازی می کند. در ماه های اسفند ، فروردین و اردیبهشت ۱۳۳۰ اعتصاب
عظیم کارگران نفت جنوب شکل می گیرد. کارگران و دانشجویان سایر شهرها از این اعتصاب حمایت می کنند . در ۶ فروردین در سراسر مناطق نفت خیز حکومت نظامی اعلام می شود و تانک ها وارد مراکز کارگری می شوند. در بندر مشعور (شاهپور) و آبادان به دستور فرماندار نظامی کارگران را به مسلسل بستند. در بندر مشعور ۱۰ زن و مرد کارگر و ۳ کودک کشته و ۴۰ نفر زخمی شدند.
در آبادان ۶ کارگر بوسیله نظامیان به قتل رسیدند. در اصفهان نیز که کارگران نساجی به حمایت از نفتگران خوزستان اعتصاب کرده بودند ، نیروهای نظامی ۲ نفر از کارگران را کشته و ۳۰ نفر را مجروح کردند. موج اعتصابات در حمایت از کارگران خوزستان و
اصفهان در نقاط دیگر ایران به راه افتاد و باعث سقوط کابینه حسین اعلاء و روی کار آمدن دکتر مصدق شد. به عبارت دیگر جنبش اعتصابی کارگران منجر به تصویب قانون ملی شدن نفت و به قدرت رسیدن دکتر مصدق شد. البته باید خاطرنشان کرد که پیروزیهای اردوگاه سوسیالیسم و جنبش آزادی بخش در چین ، اندونزی ، هندوستان و یک سلسله از کشورهای دیگر نیز الهام بخش مبارزان ایران بود ."

دوران سرکوب و رشد مجدد از ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷
۶۷۱۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹٣       

    از : آشنا ...

عنوان : شکل گیری سرمایه داری و پیدایش طبقه کارگر
"...از دوران قدیم در ایران به دلیل وجود راههای بازرگانی و منابع معدنی ،صنعت و تجارت کالاهای صنعتی رواج داشته است. در قرن دهم میلادی تولیدات پیشه وری رونق و پیشرفت فروانی کرد؛ در شهرهای ایران زربفت به مقدار زیادی برای صدور و منسوجات ابریشمی با نقوش طلا و نقره و انواع دیگر پارچه های ابریشمی از قبیل اطلس و کمخا و
دمشقینه و همچنین پارچه های پنبه ای از کرباس گرفته تا منسوجات ظریف در تمام نقاط ایران تولید می شد. از صنایع دیگر ایران کاشی سازی و تولید ظروف سفالی ترقی فراوانی کرد.
پس حمله مغول و دوران وقفه و انحطاط صنایع ، در دوران صفویه مجددا صنایع ایران شروع به رشد کرد. در قرن هفدهم میلادی صنایع نساجی و قالی بافی و چینی و بدل چینی و ظروف سفالی و اشیاء چرمی ، نمد ، چاقو و شمشیرسازی رونق بسیار یافت .
صنعتگران ایرانی محصوالت خود را نه تنها در سطح منطقه ، بلکه در اروپا می فروختند. در سال ۱۷۰۰ میلادی (در زمان سلطنت ویلیام سوم ) دولت بریتانیا برای حمایت از صنایع نساجی داخلی ورود پارچه های مصور ایرانی را ممنوع نمود.
بعد از انقلاب صنعتی و رشد تکنولوژی سیل کالاهای اروپائی وارد کشور ما شد و استعمارگران با کمک رجال خائن موفق شدند صنایع داخلی را نابود و تولید کنندگان داخلی را به ورشکستگی بکشانند.
در سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ شمسی که قدرت در دست امیرکبیر متمرکز بود، در تهران ، قم ، اصفهان کارخانه های بلور و چینی ساخته شد؛ در تهران و اصفهان کارخانه های نساجی و چیت سازی تاسیس شد . در ساری و بارفروش دو کارخانه قند بوجود آمد. در
ساری کارخانه چدن ریزی و کارگاههای نجاری و آهنگری ایجاد شد . در سالهای ۱۲۳۷ تا ۱۲۳۸ شمسی در قصر قاجار یک کارخانه ریسندگی دائر گردید و کارخانه حریر بافی و شرکت کشتی رانی ناصری ، کارخانه پنبه پاک کنی و قند کهریزک و قالی تبریز و گاز و
برق تهران و تبریز و مشهد و کبریت سازی تاسیس یافت .
پیدایش طبقه کارگر صنعتی در واقع مربوط به همین دوران سلطنت ناصرالدین شاه است. در مقطع انقلاب مشروطیت علاوه بر صنایع کارخانه ای، کارگران در صنعت نفت ، صنایع جنگلی، معادن ، قالی بافی، فلز کاری و آهنگری ، چرم سازی ، ماهیگیری، بنادر و کشتیرانی ، باربری ، راه سازی ، استخراج مروارید ،اشتغال داشتند و مجموعا حدود ۱۴۰۰۰۰نفر می شدند.
رخنه سرمایه خارجی و سیاست استعماری و همزمانی و تقارن شکل گیری سرمایه داری در ایران با رشد سرمایه داری در اروپا به آخرین مرحلهٔ خود یعنی امپریالیسم ضمن ضربه زدن به رشد سرمایهٔ صنعتی و به ورشکستگی کشاندن آن ، باعث رشد سرمایه تجاری و بورژوازی کمپرادور( دلال ) می شود...."

دوران پیدایش اتحادیه های کارگری از ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲
۶۷۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹٣       

    از : آشنا ...

عنوان : نظری اجمالی به جنبش کارگری و سندیکائی ایران از آغاز تا امروز
"...تاریخ جنبش کارگری و سندیکائی ایران تاریخ مبارزات دلیرانه و ایثارگرانه و خونین میلیونها انسان زحمتکشی است که همواره در سنگر مقدم مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه و عدالت پژوهانه مردم میهنمان رزمیده اند و نقشی ارزشمند در همهٔ تحولات انقلابی و ضد امپریالیستی یکصد و یازده سالهٔ اخیر از جنبش انقلاب مشروطیت گرفته تا جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب شکوهمند ۵۷ ایفاء کرده اند و در این راه هزاران قربانی داده و زندانی و شکنجه و تبعید را تحمل کرده اند و همچنان استوار و پابرجا قهرمانانه در نبردی هر روزه با دشمنان استثمارگر و آزادی کش مقابله میکنند .

الف- ویژگی رشد سرمایه داری در ایران
سرمایه داری در ایران در شرایطی در حال شکل گرفتن بود که جوامع پیشرفته سرمایه داری به مرحلهٔ نهائی خود یعنی امپریالیسم گام می گذاشتند. این همزمانی در گسترش مناسبات جامعه سرمایه داری و شکل گیری طبقه سرمایه دار تاثیر منحرف کننده ای نسبت به سیر کلاسیک و تاریخی داشت. روند انباشت سرمایه که در شکل معمول خود باعث رشد سرمایه صنعتی و ملی می شود با دخالت امپریالیسم در ایران باعث رشد بورژوازی تجاری و دلال ( کمپرادور) می شود. از دیگر تاثیرات منفی این ویژگی مقابله با برقراری دمکراسی بورژوائی و همدستی با نیروهای مرتجع داخلی و مقابله با جنبش کارگری و سندیکائی است. از همین روست که جنبش کارگری ایران در طول حیات خود همواره در صف مقدم مبارزه ضد امپریالیستی و ترقی خواهانه قرار داشته است.

ب - تفاوتهای جنبش کارگری و سندیکائی ایران با جنبشهای کارگری و سندیکائی در اروپا و آمریکا.
۱ - پیدایش سندیکاها و اتحادیه های کارگری ایران به قدمت خود طبقه کارگر است . همزمان با شکل گیری جنبش سندیکائی درمیهنمان اندیشه های سوسیالیسم علمی برای نخستین بار تبلیغ و ترویج می شدند و جنبش سندیکائی از این ترویج کاملا تاثیر می گیرد.
۲- سیر تکاملی جنبش سندیکائی ایران برخالف سیر تکاملی جنبش اتحادیه ای در اروپا و آمریکاست . در ایران جنبش سندیکائی از همان آغاز همواره تحت تاثیر و در پیوند با جنبش کمونیستی بوده و از رهبری و هدایت اصولی آن برخوردار بوده است و به همین
دلیل به هیچ وجه فعالیتشان محدود به دفاع از منافع بلافصل اقتصادی کارگران نبوده است و دارای خصلتی انقلابی و طبقاتی بود و در جنبش ضد استبدادی و دموکراتیک مشروطیت و جنبش ملی کردن صنعت نفت و انقلاب ۵۷ نقشی موثر و تعیین کننده ایفاء کرد . سندیکاهای انگلیس در اوایل قرن ۱۸ میلادی بوجود آمدند و به تریدیونیون مشهورند ، در ابتدا فقط کارگران متخصص را به عضویت می پذیرفتند و صندوق کمک متقابلی تشکیل داده بودند و مبارزه آنها برای این بود که کارشان را از دست ندهند. بعدها در سالهای ۳۰ قرن ۱۹ تریدیونیونها همواره فعالیتشان محدود به دفاع از منافع اقتصادی بود . در فرانسه سندیکاها در پایان قرن هجدهم و در آلمان در اواسط قرن نوزدهم و در آمریکا اوایل قرن نوزدهم پایه گذاری شدند.در آن زمان هنوز احزاب سیاسی طبقه کارگر ایجاد نشده بودند و سندیکاها مشی سیاسی مشخص نداشتند و بر پایه سنن تریدیونیون های انگلیس عمل می کردند. احزاب سیاسی کارگری اروپا و آمریکا در واقع محصول جنبش اتحادیه ای بودند ."
۶۷۱٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹٣       

    از : آشنا ...

عنوان : جنبش کارگری و سندیکائی ایران...(۲)
"...جنبش کارگری ایران برای کسب منافع فوری خود، از جمله خواستهای فوق و کسب منافع آتی یعنی تاثیر گذاری در روند تکامل اجتماعی در جهت منافع طبقاتی خود، راهی جز اتحاد و همبستگی و تشکیلات ندارد. بی دلیل نیست که رژیم استبدادی و ضد کارگری جمهوری اسلامی از تشکیلات مستقل سندیکائی مثل جن از بسم الله می ترسد و چنین سبعانه با فعالین کارگری در این عرصه برخورد میکند. اخراج و پرونده سازی و دادگاهی کردن و محکوم کردن آنها به زندان و شلاق و شکنجه و پایمال کردن همه قوانین بین المللی همچون منشور جهانی حقوق سندیکائی و مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار که خود امضاء کننده آن بوده است،همه و همه نشان دهندهٔ میزان وحشت و هراس جمهوری اسلامی از سندیکاها و اتحادیه های مستقل و واقعی کارگری است.
جمهوری اسلامی در بیست و شش سالهٔ اخیر با در پیش گرفتن سیاستهای ورشکسته نئولیبرالیستی و رهنمودهای مخرب صندوق بین المللی پول و بانک جهانی با مقررات زدائی در جهت حفظ امنیت سرمایه و علیه امنیت شغلی کارگران و زحمت کشان شرایطی را ایجاد کرده است که بیش از نود در صد کارگران به بهانه کار در کارگاه های کمتر از ده نفر و قراردادهای موقت از شمول قانون کار خارج هستند؛ و ده در صد بقیه را هم با اضافه کردن بند"ز"به ماده ۲۱ قانون کار ( شرایط خاتمه کار )،تحت عنوان "کاهش تولید و تغییرات ساختاری در اثر شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و لزوم تغییرات گسترده در فن آوری"، در وضعیتی قرار داده است که کارفرما هر وقت اراده کرد می تواند اخراج کند.
حذف تعرفه گمرکی و سیل گسترده واردات و ایجاد تسهیلات بانکی به نفع سرمایه داری بزرگ تجاری، تولید داخلی و صنایع را به رکود و فروپاشی و ورشکستگی کشانده است . روندی که با ورشکستگی صنایع نساجی و شکر و چای و صنایع غذائی شروع شد میرود که دامن بقیه صنایع را بگیرد .
جمهوری اسلامی که با اتخاذ سیاست عدم حمایت از تولید داخلی، صنایع و کشاورزی را با بحران روبرو کرده و زندگی و امنیت شغلی کارگران را به مخاطره انداخته است ، معضل بخش تولید و صنعت را قوانین حمایتی از کارگران و افزایش دستمزد کارگران
معرفی میکند و راه برون رفت از بحران را لغو قراردادهای دسته جمعی و دائمی و حذف بیمه های اجباری و بازنشستگی میداند.
در شرایط بحرانی فعلی که محصول سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستی جمهوری اسلامی از طرفی و از طرف دیگر محصول تحریمهای اقتصادی و بانکی و نفتی توسط امپریالیستهای آمریکائی و اروپائی است و تهاجم سرمایه داخلی و خارجی برای پایمال
کردن حقوق کارگران و زحمتکشان ، احیاء و ایجاد سندیکاها و اتحادیه های مستقل و واقعی کارگری و تلاش برای برقراری ارتباطات سراسری مبرمترین نیاز جنبش کارگری است.
تمام تجارب تاریخ جنبش کارگری ایران ( و جهان در شرایط مشابه فعلی ایران ) نشاندهنده این واقعیت است که کسب حقوق قانونی فعالیتهای سندیکائی تنها در شرایط تغییر توازن طبقاتی که محصول شرایط انقلابی ( بطور نمونه در جریان و پس از انقلاب مشروطه و پس از انقلاب بهمن ۵۷ ) و یا ضعف حاکمیت در نتیجه تحولات جهانی ( بطور نمونه شکست فاشیسم و پیروزی جنبش های رهائی بخش پس از جنگ جهانی دوم ) به نفع طبقه کارگر جهانی ، امکان پذیر است . در شرایط فعلی ، جنبش کارگری و سندیکائی ایران در موضع تدافعی و در مقابل گرگهای سرمایه دار مافیائی داخلی و سرمایه فاشیستی خارجی قرار دارد.؛ و دشمنان طبقه کارگر در عرصه
داخلی و خارجی هارتر از گذشته به پایمال کردن حقوق طبقه کارگر ایران ادامه خواهند داد .
نیروهائی که با تبلیغ به نفع امپریالیستها آنها را حامی حقوق دمکراتیک مردم ایران و طبقه کارگر و همچنین حامی حقوق سندیکائی کارگران ایران معرفی می کنند و می گویند در صورت سازش حاکمیت با امپریالیستهای غربی، زمینه برای کسب این حقوق فراهم میشود ، دروغ می گویند و می خواهند طبقه کارگر را فریب دهند.
تنها راه رهائی ، تغییر توازن طبقاتی به نفع طبقه کارگر، از طریق سازماندهی و ایجاد وحدت و همبستگی بین کارگران و زحمتکشان و تحمیل قدرتمندان و با زور به دشمنان طبقه کارگر است . برای این منظور ، احیاء و ایجاد سندیکاهای مستقل و برقراری ارتباطات سندیکائی و پایه ریزی تشکل سراسری کارگری باید از طریق تلفیق فعالیت مخفی و علنی در دستور کار قرار گیرد و از امکانات ارتباطات مجازی اینترنتی برای ایجاد سایتی به عنوان ارگان رسمی و مشترک و واحد تشکلات سندیکائی ایران با هیئت مدیره و تحریریه منتخب و مورد تائید تشکلات سندیکائی موجود ، اقدام شود . هدف این سایت باید ایجاد وحدت نظری و عملی در جنبش سندیکائی ایران از طریق آموزش و خبر و ارتباطات باشد."
۶۷۱۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹٣       

    از : آشنا ...

عنوان : جنبش کارگری و سندیکائی ایران از انقلاب۵۷ تا به حال (۱)
"با سرنگونی رژیم شاه ،تحت فشار جنبش کارگری، بخش بزرگی از صنایع ، ملی ، و از سرمایه داران خلع ید شد. چند هفته بعد از انقلاب، محلی در مرکز شهر تهران توسط فعالین کارگری کمونیست به عنوان خانه کارگر راه اندازی شد که در مدت زمان کوتاهی
به مرکز سازماندهی و هماهنگی تشکل های کارگری تبدیل شد. کمتر از سه ماه بعد از انقلاب ، در روز جهانی کارگر بزرگترین تظاهرات کارگری تاریخ ایران در تهران و شهرهای ایران با شرکت میلیونها کارگر و زحمتکش و حمایت و همبستگی سایر اقشار
آزادی خواه و مترقی برگذار گردید. جنبش سندیکائی جان تازه ای گرفت و طی سال های ۱۳۵۸ تا۱۳۶۱ دهها سندیکای مستقل کارگری احیاء شد . در دههٔ ۶۰ این نیروی متشکل به رغم سرکوب ، در مقابله با جمهوری اسلامی ، در دفاع از منافع صنفی خود با شجاعت به مبارزه پرداخت . ایجاد هسته های مخفی صنفی و تلاش در جهت احیاء سندیکاها ی ضربه خورده و ایجاد سندیکاهای جدید ، مبارزه با قانون کار ارتجاعی جمهوری اسلامی ، که رژیم را وادار به عقب نشینی کرد ، در کنار مبارزه با اعزام اجباری کارگران به جبهه ها بعد از فتح خرمشهر ، اعتراضات و اعتصابهای صنفی از جمله در صنعت نفت ، ذوب آهن و هزاران مجتمع بزرگ صنعتی برخی از نمونه هائی است که به اختصار می توان به آن اشاره کرد.
بعد از خاتمه جنگ و روی کار آمدن کابینه رفسنجانی،جمهوری اسلامی با در پیش گرفتن سیاست های اقتصادی نئولیبرالیستی تحت عنوان تعدیل اقتصادی به باز گرداندن کارخانه ها و سرمایه های ملی شده و واگذاری سرمایه های ملی به بخش خصوصی پرداخت . رفسنجانی که از طرف مردم لقب سردار چاپندگی گرفته بود به عنوان پدر خوانده باندهای مافیائی با در پیش گرفتن غارت اموال ملی و نابودی صنایع داخلی از طریق سرازیر کردن سیل واردات و خصوصی سازیها باعث تعطیلی بسیاری از صنایع و موسسات تولیدی شد. در این سالها با خارج کردن کارگاههای کمتر از ده نفر از شمول قانون کار و گسترش شرکتهای پیمانکاری و رواج قراردادهای موقت به نابودی امنیت شغلی کارگران دامن زدند. و بیش از ۸۰ در صد کارگران را از چتر حمایتی قانون کار محروم کردند. این روند در دوران کابینه خاتمی و احمدی نژاد و روحانی تشدید شد .
در بیست و شش سال اخیر، سالانه ، بین پانصد تا هزار وپانصد ، حرکت اعتراضی و اعتصابی با شرکت صدها هزار کارگر در نقاط مختلف کشور، حول خواستهای گوناگون، به صورت سازمانیافته و خود جوش و یا با سازماندهی ابتدائی انجام شده است. از جمله عام ترین این خواستها، اعتراض به اخراجهای دسته جمعی ، اعتراض به قراردادهای موقت و عدم استخدام رسمی ، اعتراض به عدم پرداخت به موقع حقوق و دستمزد و مزایا ، اعتراض به خصوصی سازیها ، اعتراض به تغییر قانون کار در جهت حفظ امنیت سرمایه و از بین بردن امنیت شغلی کارگران ، اعتراض به عدم پرداخت حق سنوات کارگران بازنشسته بطور کامل و تعیین سقف پرداختی برای آن توسط دولت ، اعتراض به عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل ، اعتراض به اضافه کاری اجباری ، اعتراض به عملکرد مامورین امنیتی حراست کارخانجات و مراکز صنعتی ، اعتراض به پرونده سازی برای نمایندگان و فعالین کارگری و احکام زندان و شلاق برای آنها بود. مشخصهٔ این جنبش اعتراضی را می توان در تدافعی بودن آن ، گسترش کمی آن نسبت به سالهای قبل ، جوان و تحصیل کرده بودن و در عین حال کم تجربه بودن فعالین کارگری، پراکندگی در کلیت خود و نبود ارتباطی ارگانیک بین کانونهای اعتراضی ، خود جوشی و عدم سازمانیافتگی آن دانست. بسیاری از کارگران در طی حرکت اعتراضی خود به ضرورت احیاء و یا ایجاد تشکل مستقل سندیکائی رسیدند و با پذیرش و تحمل همه سختی ها و مشکالت به ایجاد آن و یا تجمع های مقدماتی آن اقدام نمودند ؛ از جمله کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه و کارگران نقاش ، کارگران برق و فلزکار کرمانشاه که موفق به احیاء سندیکای خود شده و کارگران لاستیک سازی البرز و کارگران ایران خود رو که در این راستا اقدام می کنند..."
۶۷۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹٣