مردن در شادی ی انار!


خسرو باقرپور


• من بردبارم در روفتنِ اندوهانت؛
و می میرم از شادی
به گاهی
که گونه هات با شادی ی انار همرنگ اند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲٣ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱۴ مارس ۲۰۱۵



 
 من بردبارم در نیوشیدنِ شماتت هات؛
بی دغدغه ی راستی ها یا مستی هات!
من بردبارم در روفتنِ اندوهانت؛
و می میرم از شادی
به گاهی
که گونه هات با شادی ی انار همرنگ اند.
من قانع ام به شادی ی کوچکی که رنگِ صدایِ تو را صاف می کند؛
و جانِ من پُر می شود از صدایِ خوشِ خنده هایِ تو.

من بردبارم در دم فرو بستن؛
در سکوت؛
در بی تابی؛
در نیزاری سوخته؛
و بی آن که نی نوایی بر آشوبم
سیرآبت می کنم از نهر روشن آواز.

من چون درخت پیوندی دارم ابدی؛
با تو،
با صبوری؛
با آسمان و خاک؛
گره می زنم گُسست ها را در تو؛
و می گُسلم تردید ها را با تو؛
و در رویایی ناگزیر؛
در جانِ تو می خوابم
می شنوی؟ می بینی، ماجرایم را در خود؟!

اسفند ۱٣۹٣