روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٨ اسفند ۱٣۹٣ -  ۱۹ مارس ۲۰۱۵


 «بهار فصل انتقام از طبیعت نیست» عنوان یادداشت روز روزنامه جام جم به قلم دکتر اصغر محمدی فاضل است که در می خوانید؛یک ـ در فیلمی کوتاه که در شبکه های مجازی دست به دست می چرخد، موتورسواری که روی کلاهش دوربین نصب کرده و چهره اش را نمی بینیم به محض این که کسی از داخل خودرویی زباله به بیرون پرتاب کند آن را برداشته، تعقیبش کرده و زباله را به داخل همان خودرو پرتاب می کند!... این واکنش سریع به عادی ترین مثال قانون ستیزانه، اغلب عصبانیت راننده را موجب می شود. آنها انگار فقط خودروی خودشان را «محیط زیستن» می دانند و پرتاب زباله به خیابان و آلودن «محیط زیستن» دیگران را عیب و گناه و خلاف نمی دانند.
دو ـ از مهم ترین ایرادهای کارشناسان حوزه های مختلف ازجمله محیط زیست پیدا نکردن زبان عامه پسند است. استفاده از ادبیاتی ناهموار و سرشار از واژگان پیچیده در لباس تخصص، در ارتباط مانع آفرینی و مردم را سردرگم می کند، تا جایی که مخاطب عام ترجیح دهد روزنامه تورق کند یا شبکه تلویزیونی را عوض کرده یا وبگردی کند. با تجربه سه دهه مطالعه و تدریس با اطمینان می گویم که اگر می خواهیم حرف و نگاه محیط زیستی ما در جامعه مخاطب پیدا کند و اثرگذار باشد، باید به دنبال رفع لکنت های ارتباطی خود باشیم. همان موانعی که در انتقال پیام، نقش پارازیت را ایفا می کند، هم مخاطب را آزار داده و هم پیام را دچار اغتشاش می کند.
سه ـ وقتی مقام معظم رهبری در روز فراموش نشدنی هفدهم اسفند ۱٣۹٣ که به احیای گفتمان «محیط زیست» کشور منجر شد، بر مقوله «آموزش» و «فرهنگ سازی» اصرار ورزیدند، یعنی باید به ساده ترین زبان فرهنگ سازی کرد. این که انتظار داشته باشیم با چند یادداشت و همایش و نمایش در کوتاه مدت آنچنان تغییر اجتماعی ایجاد کنیم که افرادی که عموما از روی سهل انگاری دست به تخریب طبیعت می زنند در عملکرد خود تجدیدنظر کنند، دور از انتظار است. برای ترمیم خانه زخم خورده و نااستوار محیط زیست باید علاوه بر «نقش ایوان» به «پای بست» هم توجه کرد. تکرار تجربه های ساده را نباید دست کم گرفت. در میان انبوهی از توصیه هایی که بر سر مسافران نوروزی می ریزیم اگر همین ماجرای ساده «پرتاب نکردن زباله از خودرو» رعایت شود، حداقل در پایان تعطیلات از انبوه کیسه های پلاستیکی که دامن طبیعت کشور را آلوده می کنند، کاسته خواهد شد. در این روزگار خشک، خودنمایی این همه کیسه سرگردان در دشت ها دردناک است. چرا باید جای گل های چشم نواز دشت ها را این مهاجم دیرتجزیه پذیر بگیرد؟ چرا سهم طبیعت از نوروز فقط کیسه پلاستیکی، بطری نوشابه و آب معدنی و پاکت های تنقلات است؟
چهار ـ نوروز عید زایش و سرزندگی است. در این فرصت اگر نمی توانیم برای حفاظت از طبیعت گامی برداریم،حداقل زایش را به مرگ تبدیل نکنیم. ستیزه با طبیعت و محیط زیست نه جایی در تعالیم اسلامی دارد و نه در فرهنگ ملی و باستانی ایرانیان. یک ایرانی مسلمان چون نیاکانش از هر وجب خاک این کهن بوم و بر حفاظت می کند.

کیهان:ای دریغ از ما اگرکامی نگیریم از بهار
«ای دریغ از ما اگرکامی نگیریم از بهار» عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان است که می توانید آن را در ادامه بخوانید:
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار! بوی باران و بهاران را باید از خاک تفتیده و گیاه سوخته ای شنید که قد می کشد آن هنگام که روح باران در جان او می دود؛ اگر نه شوره زار را چه نسبت با بهار؟ خاک که قابل نباشد، مبارک ترین باران و بهاران در او کمترین برکت و حرکتی برنمی انگیزد. باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شوره زار خس. بسا آدمی که فراوان بهار دید و تکان نخورد. شگفتا از آدمی که هزار سال و بیشتر، بهار را گم کرد و در فرو بستگی ها گرفتار آمد اما به رسم مشتاقی و مهجوری عمل نکرد. نو نشد تا روزگار او تازه شود. نشد تا بشود. هزار سال و بیشتر است که آن اتفاق مهم نیفتاده است. اتفاقی بزرگ باید در عالم بیفتد که معطل اتفاقی در ظرف جان ماست. بشر، این چنین هزارها سال راه آمده اما رنج، گریبان او را رها نکرده است.
حقیقت شور انگیزی است کلام پیامبر خدا(ص) که فرمود «مثال آن چه که خداوند مرا از هدایت و علم برانگیخت، مثال باران فراوان است که به زمین رسد. بخشی از زمین، پاکیزه و نرم و مستعد است، پس آب را می پذیرد و انواع فراوان گیاه و سبزه را می رویاند. و بخشی از زمین سنگ و سخت است که آب را نگاه می دارد و مردم از آن می نوشند و آبیاری و زراعت می کنند. و پاره ای از باران به زمین شوره زار [و بی استعداد] می رسد؛ نه آب را نگاه می دارد و نه گیاه می رویاند. این مثال کسی است که در دین خدا تعمق کند و خداوند او را به آنچه مرا مبعوث کرده منتفع سازد، پس او بیاموزد و بیاموزاند. و باز، مثال کسی است که سرش را بالا بگیرد و هدایتی را که خداوند مرا به خاطر آن فرستاده، نپذیرد.» بیچاره آن که باران و بهاران بیاید و او هیچ تکانی نخورد. قرآن حکیم تعبیر عجیبی دارد. «ثم قست قلوبکم من بعد ذلک فهی کالحجارهًْ او اشد قسوهًْ... سپس (پس از تذکر آیات الهی) دل های شما سخت همچون سنگ شد یا سخت تر! چرا که پاره ای از سنگ ها می شکافد و از آن نهرها جاری می شود. و پاره ای از آنها شکاف برمی دارد و آب از آن تراوش می کند؛ و پاره ای از خشیت الهی (از فراز کوه) فرو می افتد. و خداوند از اعمال شما غافل نیست.» (بقره- ۱۴۷)
زمین را با مرغوبیت و حاصل خیزی آن قیمت می گذارند.
آدمی را چگونه باید قیمت گذاشت؟ سینه امیرمومنان(ع) لبالب معجونی از غم و اشتیاق بود که دست کمیل بن زیاد را گرفت و تا بیرون شهر برد، سپس آه بلندی از عمق جان کشید و فرمود «یا کمیل بن زیاد! ان هذه القلوب اوعیهًْ فخیرها اوعاها... ای کمیل این دلها چونان ظرف است و ارزنده ترین آنها پر گنجایش ترین آنهاست... ای کمیل در این سینه دانشی است انباشته اگر حاملانی برای آن می یافتم. آری یافتم شخص باهوشی را که امانتدار نبود... و یافتم آن را که فرمانبردار حاملان حق بود بدون بصیرتی و با اولین شبهه، شک در دلش سر می کشید... خداوندا آری زمین از حجت خدا خالی نماند؛ در میان مردم ظاهر و مشهور باشد یا در وضعیت بیم و پنهان تا حجت های الهی نابود نگردد. اینان چندند و کجا هستند؟ آنان به خدا سوگند شمارشان کم، و قدر و قیمت شان نزد خداوند از همه بزرگ تر است.
خداوند با آنها حجت ها و دلایل خود را حفظ می کند تا آنها را به امثال خود بسپارند و در دلهای نظیران خود بکارند. علم با حقیقت بصیرت به آنان رو آورده و با روح یقین هم نشینند. آسان می شمارند آنچه را مترفان مشکل می دانند. آنان جانشینان خداوند در زمین و دعوت کننده به دین او هستند. آه... آه که چه قدر مشتاق دیدارشان هستم! برگرد ای کمیل، هرگاه که خواستی» (کلمه قصار ۱۴۷ نهج البلاغه). آنها که یادشان شوق در جان مولای متقیان برمی انگیزد، دارای نشانه هایی هستند از جمله پاک دلانی که «عقلوا الدین عقل وعایهًْ و رعایهًْ، لا عقل سماع و روایهًْ . در دین اندیشیدند، عقل به جان خریدن و رعایت کردن و نه عقل شنیدن و باز گفتن؛ که روایت کنندگان علم فراوانند و رعایت کنندگان آن اندک». (خطبه ۲٣۹)
بهار، ماجرای ظرفیت یافتن برای تازه و زنده شدن است. بهار، قاعده الهام بخش زندگی و روح امید است. یعنی که می توان روزگار را تغییر داد و تازه کرد. می توان از عهده رنج ها و مشکلات و سنگ اندازی های خصم برآمد اگر که خود را تغییر داده باشیم. از سنگ گیاه نمی روید. خاک باید که نرم باشد تا آب و دانه و ساقه در او جای گیرد و از دل همین خاک نرم است که درختان تناور و محکم سربر می آورد. دل ها که به ذکر الهی ذوب شد و در قالب حقیقت ریخت، آنگاه می شود «زبر الحدید، پاره فولاد». می شود همان که امام صادق علیه السلام فرمود: «مومن از پاره های آهن محکم تر است. پاره آهن چون داخل آتش شود، دگرگون شود و همانا مومن اگر کشته شود سپس برانگیخته شود، قلب او دگرگون نمی شود». می شوند یاران وعده داده شده امام زمان(عج) که اولیای دین درباره توانایی شان فرمودند: «به هر یک از آنها قدرت چهل نفر داده شده و قلب هر یک از آنها محکم تر از پاره آهن است. اگر بر کوه بگذرند، فرو پاشد. شمشیر در غلاف نمی کنند مگر اینکه خدای عزوجل راضی و خشنود شود» و «مردمانی هستند که گویا دل های آنان پاره ای از آهن است، شک در آن راه ندارد، در امر الهی استوارتر از سنگ سخت هستند» با بودن چنین استوانه های استقامتی است که یک ملت دگرگون شده و انقلاب کرده می تواند به مطالبه خصم برای تغییر- عقب نشینی و ارتجاع و تسلیم- نه بگوید و به سینه او دست رد بزند. یک ملت برای اینکه بتواند دست رد به سینه شیاطین و مستکبران و طوغیت بزند، باید که خود را بسازد و دگرگون کند و قدرتمندتر شود؛ اگر نه در بیراهه ای مدیریت می شود که شیاطین بزرگ و کوچک در عالم به او تحمیل می کنند.
قرآن کریم تعابیر دقیق و رسایی دراین باره دارد. یک جا در آیه ٣۷ سوره زخرف می فرماید «شیطان و قبیل او شما را می بینند از جایی که شما آنها را نمی بینید». این، بیان نوعی استیلا و رصد اطلاعاتی خوف انگیز است اما بلافاصله تصریح می کند«انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لایومنون». ما شیطان ها را برای آنان که ایمان نمی آورند، ولی و سرپرست قرار می دهیم. چیرگی شیاطین منحصرا بر بی ایمان هاست. ارعاب شیطان مخصوص آنانی است که رشته ایمان را بریده اند. آیه ۱۷۵ سوره آل عمران بیان روشنی دارد. «همانا شیطان فقط اولیا و دوستان خود را می ترساند پس، از آنها نهراسید و از من پروا کنید اگر که ایمان دارید». منحصرا مردمانی از شیاطین مستکبر می ترسند که بی پشتوانه و بی رگ و ریشه باشند. آنها که «وعنده مفاتح الغیب.
کلیدهای غیب نزد خداوند است» را باور دارند، گشایش ها و رونق ها و شکوفایی ها را نیز از حضرت حق طلب می کنند؛ که یقین دارند گردن کج کردن نزد اربابان تباهی عالم جز مذلت و مسکنت و حقارت به همراه ندارد. انقلاب اسلامی با همین منطق تکوین پیدا کرد و نامعادله قدرت میان مستضعفان و مستکبران را به هم ریخت. دفاع مقدس که شرافت و عزت و سیادت را ارزانی مردم ما کرد و مقدمه جاری شدن منطق مقاومت و بیداری اسلامی در غرب آسیا شد، از همین منطق غنی ساز و شکوفنده هویت گرفت.
آن روز که ملت ما انقلاب اسلامی را با همه دشواری هایش آغاز کرد و آن روزگار که با دست خالی در برابر جبهه بزرگ حامیان رژیم بعث ایستاد، چشمش به دست عنایت الهی بود و بس. در همین تراز خود را تغییر داد و بازسازی کرد. جنگ نظامی و تحریم اقتصادی و جولان گروهک ها در عمق حاکمیت دست به دست هم داده بود تا ریشه ملت ایران را از جا بکند اما از متن این تهدید بزرگ و چند لایه، اقتدار و ابتکار و خلاقیت جوشید. تازه بخش کوچکی از ظرفیت های ما معلوم شد و پای کار عزت و اقتدار ملی آمد. آزمون ما «می توانیم شکوفا شویم» - آن هم در متن تهدید و محاصره و جنگ- از این واقعی تر؟!
برای بهاری شدن و شکفتن باید قالب شکنی کرد. ذات انقلاب اسلامی همین شالوده شکنی است. برای چنگ انداختن به ریسمان محکم الهی لاجرم باید در زمره «فمن یکفر بالطاغوت و یومن بالله» درآمد. اگر باور داریم که «ذلّت لقدرتک الصعاب و تسببت بلطفک الاسباب» و اگر یقین کرده ایم که سختی ها به قدرت الهی نرم می شود و اسباب و علل به لطف الهی موثر واقع می شوند، باید به لوازم آن نیز پایبند بمانیم. امید به خصم بستن و از او طمع گشایش داشتن، نقض غرض و ستیزه جویی با خرد است. مسیری را که در این یکی دو سال پیمودیم با همه فراز و نشیب هایش ثابت کرد دشمنی دشمن را جز با استقامت و شجاعت و تدبیر و مجاهدت نمی توان کم کرد. دست تعدی دشمنان در این مدت علیه ملت های منطقه از لیبی و مصر و تا سوریه و فلسطین (جنگ ۵۱ روزه غزه) و عراق و یمن گشوده بود و جز با استواری مردمانی از جنس پاره های پولاد - و البته تقدیم جان های گرامی- کوتاه نشد.
بهار آمدنی است. این سنت جاری الهی است. آن اتفاق بزرگ بی تردید خواهد افتاد. بهار طبیعت، بشارت ماجرای بزرگی است که غریب و شگفت می نماید اما پدید خواهد آمد؛ نظیر فرعون شکنی حضرت موسی در آن اختناق بزرگ و مانند کار کارستان حضرت روح الله با طاغوت و استکبار. «و نُرِیَ فرعون و هامان و جنودهما ما کانوا یحذرون. و به فرعون و هامان و لشکریان آن دو نشان دادیم چیزی را که از آن می ترسیدند». ظرفیت چنان بهاری را باید مهیا کرد. قابلیت قابل لازمه فاعلیت فاعل است. باید بهار را خواست و ظرف پذیرای آن شد؛ مانند خاک تفتیده ای که باران را جرعه جرعه سر می کشد و گیاه تشنه ای که قد می کشد، آن هنگام که روح باران در جان او می دمد.
در آستانه بهاری دیگر، لب به خنده و چشم به گریه - همچون خود بهار- عرض می کنیم:
چون شاخه های خسته و خشکیم در غبار
ما را پر از شکوفه کن ای حضرت بهار
السلام علی ربیع الانام و نضرهًْ الایام. سلام بر بهار جان ها و طراوت روزگاران.

خراسان:سهم نوروزی ما از جانبازان
«سهم نوروزی ما از جانبازان» عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم کورش شجاعی است که در آن می خوانید؛دید و بازدیدهای نوروزی در طلیعه بهار و در حالی که طبق طبق شکوفه بر شاخه های درختان طنازی و جلوه گری می کند، پسندیده ترین آیین نوروز باستانی ایرانیان برشمرده می شود چرا که همزمان با نو شدن سال و سبز شدن درختان و طراوت هوا، دل ها نیز به نشاط و طراوت بهاری تازه می شود و میل و رغبت به نو کردن دیدارها و دید و بازدیدها پدیدار می شود. دور هم نشستن های بهاری، گپ و گفت های فامیلی - حتی در این عصر تسلط فضای مجازی بر بسیاری از خانه ها و ذهن ها - رونق می گیرد و چه نیکو رسم و آیینی است به دیدار دوست و فامیل و آشنا شتافتن، به دست بوسی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و پدران و مادران رفتن، طرفه این که این بزرگترها را و پا به سن گذاشته های پرتجربه را ما برکت زندگی خود می دانیم، این دید و بازدیدها و با هم نشستن و گفتن و شنفتن ها، هم محبت ها را بیشتر می کند هم کدورت های احتمالی را از دل می زداید، هم آینده را روشن تر می نماید. و چه زیباتر است آن گاه که این دید و بازدیدها رنگ و بوی تشکر و قدردانی و پاسداشت و بزرگداشت پیدا می کند.
قطعاً به دیدار و ملاقات معلمان، بزرگان، پیشکسوتان و حق داران شتافتن هم محبت افزاست و هم در لباس زیبای بزرگداشت و قدردانی جلوه می کند و کیست که نداند و در عمق دل به این حقیقت غیرقابل کتمان باور نداشته باشد که شهیدان، جانبازان، آزادگان و ایثارگران این اسطوره های جوانمردی و دلاوری و پیش تازان عرصه دفاع از دین و استقلال میهن و مدافعان پاکباز مام میهن و سلحشوران و بزرگمردان دفاع از حیثیت و ناموس ایرانیان از جمله شایسته ترین بزرگمردان و حق دارانی هستند که باید به بهترین شکل از ایشان تجلیل و قدرشناسی شود و به پاس جانفشانی ها و دلاورمردی هایشان نه تنها برای همیشه در دل ها عزیز داشته شوند بلکه در تمامی مجالس و نشست ها بر صدر نشانده شوند و شمع محفل ها باشند که اینان نور چراغ جانشان را و تمام هستی و سلامت و داشته هایشان را به پای دین و میهن و استقلال و امنیت و سرافرازی ایرانیان و در اهتزاز ماندن پرچم پرافتخار میهن نثار کردند. پس حال که متأسفانه برخی مسئولان بر صندلی ریاست تکیه زده، از یاد برده اند که عزت، استقلال، امنیت این کشور و صندلی های ریاست این آقایان به خاطر جان فشانی رزمندگان، شهیدان و جانبازان پابرجاست.
لااقل ما مردم با همت و وفاداری مان طرحی نو دراندازیم و دید و بازدید از خانواده شهیدان و نشستن دور شمع وجود جانبازان سرافرازمان را جزو برنامه ها و اولویت های دید و بازدیدهای نوروزی خود قرار دهیم و لااقل هر کدام از ما به ملاقات و دیدار تنی چند از خانواده بزرگ و عظیم الشأن بیش از ۵۴۸ هزار نفری جانبازان، این اسطوره های خداباوری و جوانمردی بشتابیم و اگر امروز از زیارت و ملاقات ظاهری شهیدان وطن محرومیم اما هنوز برخی پدران و مادران این عزیزان و مایه های برکت این سامان گر چه سالخورده و زمین گیر شده اند اما هنوز عطر نفس هایشان به مشام می رسد و هنوز تعداد زیادی از جانبازان عزیزمان که بیش از ۵ هزار نفرشان میهمان تخت و ویلچرند و بیش از ۲۱۰۰ نفر از این دلاورمردان قطع نخاع و حدود ۱۱ هزار نفرشان دچار قطع عضوند همچنان استوار، شکیبا، خداباور، متوکل و به میثاق شهادت و جانبازی وفادار در بین ما عزت مندانه نفس می کشند و شمیم نفس هایشان و یک دنیا غیرت و دلاورمردی هایشان ما را که استقلال، امنیت و حیثیت کشورمان را مدیون آنان هستیم به خود می خوانند و چه نیکوست در محضر جوانمردانی چنین خداباور، پاکباز، بلند همت، نشستن و از ایشان و از همسران و خانواده های صبور و گرانقدرشان درس های فراوان گرفتن، درس وفاداری، صبر، توکل، مهربانی، درس خود را وقف همسر جانباز کردن، درس تحمل بیدار خوابی های طولانی و همدم لحظه لحظه درد کشیدن های همیشگی رادمردان و یادگاران عرصه جهاد و شهادت. فقط باید همسر و یا فرزند یک جانباز آن هم جانباز قطع نخاع باشی تا با همه وجود حس کنی همسر جانباز قطع نخاع بودن یعنی چه، همسر جانبازی که به تمام داروهای عالم حساسیت پیدا کرده و حالا بدنش حتی تحمل یک استامینوفن و مسکن ساده را ندارد و لحظه لحظه عمرش با درد همراه و همدم است.
چه بزرگوارند خانواده و خصوصاً همسران فرشته خوی جانبازان، این بزرگوار زنان حتماً عطری از وجود فاطمه زهرا(س) و زینب کبری در جان و وجودشان هست که چنین بزرگوار و متوکل و صبورند و چه درس آموز است برای هر یک از ما در محضر جانبازان و خانواده های این عزیزان بودن، و چه زیبا و لازم است درس گرفتن از این اسطوره های زمان و الگو گرفتن از همسران فرشته خوی شان.
نوروز فاطمی بر همه ایرانیان و جانبازان سرافراز وطن عزیزمان فرخنده باد.

جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی سال
«تحلیل سیاسی سال» عنوان یادداشت روز روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛سال ۱٣۹٣ که اکنون روزهای پایانی آن را پشت سر می گذاریم، سال رشد افراط گرائی در سطح منطقه خاورمیانه و نشیب و فرازهای سیاسی تهدیدآمیز برای سایر نقاط جهان به ویژه غرب بود.
گروه تروریستی داعش که خود را حاکم عراق و شام و حکومت خود را «اسلامی» معرفی می کند بعد از آنکه در منطقه «رقه» بخش شمال شرقی سوریه و نزدیک مرز عراق استقرار یافت و توانست تشکیلات حکومتی خود را فعال کند، در خرداد ماه سال جاری به شمال غرب عراق حمله کرد و استان های الانبار، موصل و صلاح الدین را به اشغال خود در آورد. اطلاعات منتشر شده نشان داد در این مناطق، سران ارتش عراق و مهره های باقیمانده از حزب بعث با داعش همکاری کردند و همین امر موجب شد این گروه تروریستی بتواند این استان ها را اشغال کند. این واقعه، دولت عراق را دچار مشکل کرد و نوری المالکی نخست وزیر این کشور با اینکه در انتخابات مجلس توانسته بود بیشترین کرسی ها را به دست بیاورد مجبور به کناره گیری شد و حیدرالعبادی جای او را گرفت.
از آنجا که داعش یک تهدید جدی برای حاکمیت عراق و به ویژه عتبات عالیات محسوب می شد، آیت الله سیستانی مرجع عالی شیعیان در عراق با انتشار بیانیه ای مردم را به دفاع از کشور فرا خواند و همین اقدام موجب شکل گیری بسیج مردمی در عراق شد که توانست با همراهی ارتش مانع پیشروی داعش شود و به تدریج این گروه تروریستی را وادار به عقب نشینی از اکثر مناطق تحت اشغال نماید. روند مقابله ارتش و نیروهای مردمی عراق با داعش اکنون نشان می دهد این گروه تروریستی درحال زوال است و تمام استان های اشغال شده عراق در آینده ای نه چندان دور از اشغال آن خارج خواهد شد.
نکته مهم در این میان اینست که دولت آمریکا، که خود پایه گذار داعش و سایر گروه های تروریستی است، در شهریور ماه امسال اعلام کرد با تشکیل یک ائتلاف جهانی درصدد مقابله با داعش در عراق و سوریه است ولی گذشت زمان نشان داد این ائتلاف نه تنها علیه این گروه تروریستی اقدامی نکرد، بلکه از یک طرف به آن کمک های تسلیحاتی نمود و از طرف دیگر اقدام به بمباران نظامیان عراقی و سوری و ویران ساختن زیرساخت های این دو کشور کرد. آنچه داعش را در عراق و سوریه زمین گیر کرد، اولاً برخوردهای ضدانسانی این گروه با مردم در قالب کشتارهای دستجمعی، سر بریدن، سوزاندن و از ارتفاع به پائین پرت کردن بود که شیوه متداول این گروه تروریستی است و ثانیاً عزم جزم جمهوری اسلامی ایران به حمایت همه جانبه از ملت های عراق و سوریه بود که بسیار موثر واقع شد و مسئولین این دو کشور نیز بارها بر آن تاکید کرده اند. اکنون شرایط بگونه ای تغییر کرده که دولتمردان آمریکائی اعتراف می کنند چاره ای غیر از مذاکره با بشار اسد ندارند و در عراق نیز برای مقابله با داعش نیازی به آنها نیست.
گروه تروریستی داعش متاسفانه در شمال آفریقا از جمله لیبی نیز اقدام به جنایت کرده و در آفریقای مرکزی نیز از طریق همبستگی با گروه تروریستی «بوکوحرام» اقدامات ضدانسانی خود را گسترش داده است. این اقدامات، بیش از هر چیز به اسلام لطمه وارد می کند زیرا این گروه تروریستی و سایر همدستان آن تمام جنایات خود را به نام اسلام انجام می دهند. به همین دلیل است که علمای اسلام و نخبگان جهان اسلام باید برای این تهدید که متوجه اصل اسلام است، اقدامات اساسی نمایند تا وقایعی از قبیل آنچه تحت عنوان «شارلی ابدو» در پاریس رخ داد تکرار نشود و دشمنان اسلام به بهانه تروریسمی که هیچ ربطی به اسلام ندارد ولی به نام اسلام انجام می شود، مقدسات اسلامی را هدف تهاجم خود قرار ندهند.
درگیری های غرب، شامل اروپا و آمریکا، با روسیه بر سر اوکراین که ناشی از دخالت غرب در ساختار سیاسی این کشور همسایه روسیه بود، روابط غرب با روسیه را تیره کرد و سال ۱٣۹٣ را به سال کشمکش های سیاسی میان روسیه و کشورهای غربی تبدیل نمود. این کشمکش ها که از یکطرف به جنگ و خون ریزی میان مردم شرق اوکراین و دولت غرب گرای این کشور مربوط می شود و از طرف دیگر به تحریم های آمریکا و اروپا علیه روسیه مرتبط است، شرایط را بگونه ای پیش برد که سال جاری، سال اوج گیری مجدد جنگ سرد میان غرب و روسیه شد و اگر اقدامات میانجی گرایانه سران فرانسه و آلمان نبود چه بسا به جنگ گرم نیز می رسید.
اکنون هر چند این کشمکش ها تا حدودی فروکش کرده، ولی هنوز نمی توان به دوام یافتن این وضعیت اطمینان داشت. ناظران معتقدند اکنون آتشی که شعله ور شده بود به زیرخاکستر رفته و چه بسا در آینده ای نزدیک بار دیگر شعله ور شود. به نظر می رسد روسیه نمی تواند حضور نظامی و سیاسی غرب در مجاورت مرزهای خود را تحمل کند کما اینکه غرب و اوکراین نیز ضمیمه شدن «کریمه» به روسیه در جریان جدال های مربوط به اوکراین را قابل تحمل نمی دانند. بدین ترتیب، شرایط در غرب نیز ملتهب است و هنوز مشخص نیست در سال ۱٣۹۴ چه سرنوشتی در انتظار ملت های اروپا و آمریکا خواهد بود کما اینکه سیاه پوستان آمریکائی نیز از بی عدالتی دستگاه قضائی این کشور و قساوت پلیس بشدت عصبانی هستند. آنها می گویند کشتار سیاه پوستان در فرگوسن و سایر شهرها توسط نیروهای پلیس آمریکا و تبرئه قاتلان، یک تبعیض آشکار است که نمی توان آن را نادیده گرفت. به همین دلیل، اعتراضات مردمی سیاه پوستان ادامه دارد که جامعه آمریکا را در آستانه تحولی غیرقابل پیش بینی قرار داده است.
وجود بی عدالتی و تبعیض در آمریکا مسبوق به سابقه و امری جاری است که نمونه ای از آن را در برخورد دولت این کشور با فعالیت های هسته ای ایران می توان مشاهده کرد.
دولت آمریکا، و البته هم مسلکان اروپائی آن، با اینکه خود دارای زرادخانه های بزرگ اتمی هستند و هم پیمانان خود در سراسر جهان را نیز مجاز به داشتن زرادخانه اتمی می دانند که نمونه ای از آن رژیم صهیونیستی است، برای ایران حتی برخورداری از انرژی صلح آمیز اتمی را نیز روا نمی دانند! اکنون ۱۲ سال است که بر سر این موضوع کشمکش وجود دارد و ایران در سال های اخیر تحریم های ظالمانه ای را تحمل کرده ولی حاضر نشده از خطوط قرمز مورد نظر خود صرفنظر کند.
در روزهای پایانی سال ۱٣۹٣ مرحله نهائی مذاکرات ایران و آمریکا بر سر مسائل هسته ای در جریان است که در روز ۲۹ اسفند به پایان خواهد رسید. گروه مذاکره کننده ایرانی، که امین و قوی است، توانسته با تکیه بر منطق قانونی، میان حاکمیت آمریکا شکاف ایجاد کند و حتی روابط دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی را که بشدت مخالف رسیدن به توافق هسته ای میان ایران و گروه ۱+۵ می باشد تیره نماید. این موفقیت، می تواند به نتایج مثبتی منجر شود البته اگر مزاحمان داخلی ایران و آمریکا و رژیم صهیونیستی بگذارند و اگر دولت آمریکا دست از زیاده خواهی بردارد.
موضوع موافقت نامه هسته ای، بر مسائل داخلی ایران نیز سایه افکنده و علاوه بر اینکه وقت زیادی از رئیس جمهور و گروه مذاکره کننده گرفته، وزارت خارجه را نیز از حضور کافی وزیر محروم ساخته است. به همین جهت، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱٣۹٣ از فعالیت و نظارت کافی محروم بوده و نواقصی در بخش های منطقه ای و جهانی سیاست خارجی کشور مشاهده شده است. شاید تجدیدنظر در مورد نیروهای باقیمانده از دولت گذشته و ایجاد تحولی در برنامه های بخش های یاد شده بتواند تا حدودی این نواقص را برطرف کند هر چند ضرورت حضور بیشتر شخص وزیر خارجه در وزارتخانه برای حل و فصل نهائی این مشکلات را نمی توان انکار کرد.
در مورد سیاست داخلی، با اینکه وجود دولت یازدهم موجب آرامش قابل ملاحظه ای در فضای کشور شده، ولی ضعف بعضی وزارتخانه ها به ویژه وزارت کشور و استانداری ها زمینه را برای زیاده خواهی هائی از ناحیه عناصر افراطی فراهم ساخته که بروز و ظهور آن را می توان در ضرب و شتم دکتر علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی در شیراز که هفته گذشته رخ داد مشاهده کرد، واقعه ای که با وعده های رئیس جمهور روحانی در زمینه تامین آزادی های مشروع و صیانت از حقوق شهروندی در تضاد بود.
این واقعه تلخ نشان داد عناصر افراطی از انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد ۹۲ درس لازم را نگرفته اند و منتظر زمینه ای برای انتقام گیری از رقیب بوده و هستند. چنین وضعیتی می تواند انتخابات مجلس شورای اسلامی که قرار است در اسفند سال ۱٣۹۴ برگزار شود را تحت الشعاع خود قرار دهد و دست افراطیون را برای انجام هر کاری جهت تسخیر مجلس دهم باز بگذارد و قانون گریزی را رواج دهد. بنابر این، دولت باید فکری به حال وزارت کشور و استانداری کند تا مطمئن شود که آنها می توانند آرامش لازم را در کشور برقرار کنند، آزادی های مشروع را تامین نمایند و مقدمات برگزاری یک انتخابات سالم را فراهم نمایند.
در کنار این واقعیت های نه چندان خوشایند، باید به این واقعیت شیرین نیز اشاره کنیم که رفتار منطقی دولت یازدهم و شخص رئیس جمهور روحانی در سیاست خارجی موجب تحسین جهانیان و نگاه مثبت آنها به جمهوری اسلامی ایران شده است، کما اینکه گروه مذاکره کننده هسته ای نیز با عملکرد هوشمندانه خود، تحسین همگان را برانگیخته بگونه ای که رهبر معظم انقلاب آنان را «خوب، امین، مورد قبول و دلسوز» دانستند و از کار و تلاش آنها اظهار رضایت نمودند. انتظار اینست که دولت و ملت ایران، به برکت فرهنگ فاطمی که سال ۱٣۹٣ با نام و یاد صاحب آن پایان می یابد و سال ۱٣۹۴ با آن آغاز می شود، در جهت ارتقاء وحدت و برادری تلاش نمایند و ایران اسلامی را به صورت همه جانبه بسوی رشد و کمال به پیش ببرند. یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال.

جوان:پرهیز از غفلت ها
«پرهیز از غفلت ها» عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم حسن رشوند است که در آن می خوانید؛سال که به پایان می رسد ناخودآگاه این سوال در ذهن نقش می بندد که در طول یک سال فعالیت در راستای اهداف و برنامه های پیش بینی شده، چه اقدامی انجام شده و تا چه میزان توفیق حاصل گردیده است.
به تعبیر دیگر، پرونده یک سال تلاش یا بالعکس قصور ها در پیش چشم رقم می خورد و از اعمال و رفتارهای مثبت احساس غرور و رضایت و از اقدامات ناصوابی که برآیند آن خسران و عقب ماندگی در عرصه فردی و اجتماعی است، احساس سرافکندگی می کنیم.
سال ۹٣ که بر اساس سنت حسنه سنوات گذشته توسط رهبر معظم انقلاب به یک عنوان اختصاص داده شد، به جهت اهمیت دو موضوع اساسی «اقتصاد و فرهنگ» و توصیف این واژگان با مفاهیم کلیدی و ارزشی «عزم ملی و مدیریت جهادی»، بارقه ای از امید را در دل دلسوزان نظام و انقلاب ایجاد کرد. آنگونه که همگان را تصور بر آن بود در سالی که گذشت همت همه مسئولان مصروف نهادینه کردن این مفاهیم در جامعه خواهد شد. امروز که همه اعم از مسئولان و تک تک کسانی که دستی بر این دو موضوع اساسی در کشور دارند، وقتی عملکرد یک ساله خویش را مرور می کنند، باید از خود این سوال را بپرسند که آیا توانسته اند چنین انتظار بحقی را پاسخ دهند؟
تصور کنیم امروز روز واپسین است و پرونده اعمال هر یک از ما در دستمان است و باید به پیشگاه الهی گزارش بدهیم؛ تا چه میزان امیدوار به عمل خویش هستیم؟ در صورت مشاهده غفلت ها چه حسرتی خواهیم خورد از افعال نیکی که می توانستیم انجام دهیم ولی انجام ندادیم؟
کدام عزم ملی و مدیریت جهادی را به کار گرفتیم تا چالش های فرهنگی موجود را رفع و تنگناهای اقتصادی را آن هم در شرایطی که با تحریم های اقتصادی دشمن دست و پنجه نرم می کنیم، مرتفع سازیم؟
بی انصافی است اگر بگوییم در عرصه اقتصادی در طول یک سال گذشته کار نشده است، ولی آیا این حجم کار با توجه به ظرفیت کشوری که در عرصه های مختلف بارها و بارها امتحان خویش را پس داده است، رضایت بخش است؟
کجای کارهای انجام شده همتراز عملکرد گذشته ما در حوزه مدیریت جهادی است؟ برای رفع مشکلات خویش در عرصه فرهنگ و اقتصاد، کدام عزم ملی را به کار گرفتیم که امروز سر بلند کرده و با افتخار بگوییم پیشرفت در فلان بخش کشور حاصل مدیریت جهادی و عزم ملی است؟
تلاش های مجموعه هایی همچون سپاه و بسیج در پیاده سازی اقتصاد مقاومتی و تولید محصولات فرهنگی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی قابل تقدیر است، اما این تلاش های بخشی، آیا به مفهوم آن است که ما در رفع مشکلات مان در اقتصاد و فرهنگ عزم ملی و مدیریت جهادی را در تمام عرصه های کشور و با ظرفیت همه دستگاه ها به کار گرفته ایم؟ اما در کنار شعار سال ۹٣، نظام جمهوری اسلامی شیرینی ها و تلخی هایی را هم تجربه کرد که تنها به چند نمونه آن اشاره می شود:
۱ - در حوزه نرم افزاری فرهنگی شاهد بزرگ ترین تحول فرهنگی در ماه های پایانی سال بودیم و آن نامه تاریخی مقام معظم رهبری به جوانان غرب بود؛ نامه ای که به تعبیر اندیشمندان غربی، تأثیرگذارترین و کم نظیرترین اقدام در سال های اخیر بود و به تعبیر دیگر، بعد از نامه حضرت امام (ره) به گورباچف، موثرترین اقدام نرمی بود که رهبری نظام اسلامی با رویکرد ایجابی و جذب جوانان غرب به فرهنگ و ارزش های غنی و اصیل دین مبین اسلام انجام دادند؛ اقدامی که آثار پربرکت آن در حوزه فرهنگ در کمتر زمانی قابل رصد کردن خواهد بود.
۲ - باز در حوزه داخلی، با وجود موج تبلیغاتی دشمنان در روزهای پایانی سال، شاهد برگزاری انتخابات هیئت رئیسه خبرگان رهبری و انتخاب شایسته مجاهدی دیگر از مجاهدان انقلاب و یاری همیشه صدیق برای انقلاب، امام (ره) و رهبری نظام بودیم.
آنچنان که بهت و حیرت دشمنان را این انقلاب برانگیخت و بار دیگر دشمن را در طراحی و اجرای برنامه های خویش ناامید ساخت.
٣ - اهتمام دستگاه قضا در پیگیری پرونده مفاسد اقتصادی و اجرای عدالت برای کسانی که همواره تصور می کردند از دایره نظارت، کنترل و برخورد نظام خارج هستند، امید را در سال جاری به بدنه جامعه بازگرداند و مردم دیدند که اراده دستگاه قضا بر آن قرار گرفته است که ناقضان حقوق مردم و دست اندازان به بیت المال و کسانی که در سایه رانت خواری و آقازادگی به آلاف و الوفی رسیده اند، از تیغ تیز عدالت و قانون نمی توانند بگریزند. هر چند تا رسیدن به نقطه ایده آل فاصله بسیار است، اما بارقه های امید پایان سال، نوید شکوفه های عدالت در سال بعد را می دهد و مردم امیدوار به این روند هستند.
۴ - حضور در صحنه مردم در همه عرصه ها و اوج و تبلور آن در مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ملت ایران به عهدی که با خمینی کبیر (ره) در بهمن ۱٣۵۷ بستند، پایبندند و ذره ای از حمایت آنان نسبت به انقلاب و نظام با وجود تنگناها و مشکلات اقتصادی نکاسته و تحریم های اقتصادی دشمن آنها را در پیگیری و صیانت از دستاوردها و آرمان های انقلاب اسلامی، مستحکم تر کرده است.
۵ - رقم خوردن تحولات منطقه به نفع جمهوری اسلامی و پیروزی های چشمگیر ملت عراق و سوریه در مبارزه با جریان تکفیری- وهابی داعش، آنچنان غرورآمیز است که کمتر کسی است که این باور را نداشته باشد که این اراده الهی است که به دست ملت های مظلوم منطقه علیه حیله و کید دشمنان رقم می خورد. آنچه امروز مقامات امریکایی را وا داشته است که زبان به اعتراف بگشایند که عملکرد غلط آنها باعث بروز و ظهور جریان تروریستی داعش شده است، قطعاً پیروزی برای ملتی است که بدون به کارگیری از کمک های خاص، توانسته تنها با تحمیل اراده خود به دشمن و تألیف قلوب در دل برادران مسلمان خویش، امریکا را به تسلیم و اعتراف به عملکردهای غلط گذشته خویش وا دارد و حقانیت تفکر انقلاب اسلامی را به اثبات رساند.
اما در کنار این شیرینی ها که بسیارند و اندکی را برشمردیم، سالی که گذشت با برخی تلخکامی ها نیز روبه رو بودیم که سختی معیشت مردم در سایه تحریم های ناجوانمردانه دنیای غرب از مصادیق بارز آن است؛ تلخی هایی از جنس برخی اظهارنظرهای غیرمسئولانه عناصر شاخص سیاسی کشور، متهم کردن نظام به نقض حقوق بشر توسط برخی نیروهای به اصطلاح مسئول نظام و گرا دادن به دشمن، عدم تحمل مخالف و موج سواری عده ای برای تبدیل کردن موضوعات حاشیه ای به جای متن و دهها اقدام تلخ دیگر که ذکر آن هم آزاردهنده است، چه رسد به اینکه هر کدام از آنها بازشناسی و تشریح شود.
امید است سال آینده سرشار از شیرین کامی ها و به دور از تلخکامی ها باشد. ان شاءالله

وطن امروز:دیگر زخم زبان تمام شد!
«دیگر زخم زبان تمام شد!» عنوان یادداشت روز روزنامه وطن امروز به قلم حسین قدیانی است که در آن می خوانید؛موسم بهار، بازگشت پرستوها را زیاد دیده ایم اما آن روز که «یوسف گم گشته» بیاید، کدامیک از این شهدا دوباره به زمین برخواهند گشت؟ تا آن روز رویایی، بیا ای دل، دل خوش کنیم به احوال آسمان. نوروز در آسمان خبرهای بهتری است. آسمان همیشه فاطمیه است. برای رزمنده ای که در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم، به کاروان آسمانیان پیوسته، دیگر تهمت ها تمام شد! این زمین بود که بچه ها زجر می کشیدند! آسمان جای مأجور شدن است! نگاه می کنم به سن و سال بسیجیانی که اجازه ندادند «زینبیه» هم حکایت خانم زینب سلام الله علیها به اسارت رود؛ جنگ ندیده ها! تازه به دوران رسیده ها! ترمز بریده ها! خشونت طلب ها! افراطی ها! تندروها!
ای شهدا! برای شما، دیگر زخم زبان تمام شد! خوش باشید در قهقهه مستانه تان! نوروزتان مبارک! خون سرخ شما، باورم هست که جنگ ندیده های تمام تاریخ را روسپید کرد! حقا که شهرت، در چنین روزگاری هنر بیشتری می خواهد. باید هم باد کنند این «ویژه نامه های نوروزی» روی دکه ها! جز خون مطهر شما، هیچ حرف تازه ای وجود ندارد! جریان سازی، از آن خون سرخ شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! اگر به اعتراف پرزیدنت «مودب و باهوش»، داعش محصول حمله نظامی آمریکا به عراق است، خود این اعتراف، محصول شهادت شهدای حرم است، همین شماها، همین شهید حی و حاضر، حاج قاسم سلیمانی! ای شهدای حرم! گناه نسل شما... نسل ما... نسل من، جنگ ندیدن بود که آن را هم شهادت شما در روزگاری که علی الظاهر جنگ نیست، پاک کرد! بعد از جنگ، ابتدا نقشه این بود که نسل مرا از «جنگ» بترسانند اما «جنگ کجایی که دلم تنگ توست» آنقدر از زبان نسل من... همین شهدای حرم گفته و شنیده شد که نقش بر آب کرد این نقشه را. آنگاه نقشه طعنه کشیدند و از سن و سال خود بر سر ما چماق بلند کردند.
زخم زبان «جنگ ندیده ها» محصول همین نقشه بود. اینک به سن و سال شهدای حرم بنگرید! مهم نیست شناسنامه آدمی به جنگ بخورد، مهم آن است که وصیتنامه آدمی به شهادت بخورد. مهم آن است که جنگ نباشد و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نباشد اما «مهدی نوروزی» به شهادت برسد تا جنگ نشود و هیچ کجا از خاک کشورت دست دشمن نیفتد! حالا باز به بسیجی کف خیابان ٨٨ ما زخم زبان بزنید که «بسیجی واقعی» نبود! مهم نیست! او دیگر این طعنه ها را نمی شنود! نوروز در آسمان خبرهای بهتری است! آسمان همیشه فاطمیه است! اینک صلح، بهار، پرستو و... همین زمین بدهکار اسم شهیدی است که تن خود را بیرون مرزها سپر کرد! بیرون مرزها... و پیش از آنکه پای اجنبی، خاک وطن را آلوده کند! در تعریف «شهدای حرم» بسی کامل تر از زخم زبان ناقص «جنگ ندیده» این است که بگوییم؛ «در جست وجوی باده شهادت، زودتر از زود رفتند تا باز هم سایه جنگ بر سر این آبادی سنگینی نکند». عراق مال عراقی ها و سوریه از آن سوری هاست لیکن آنچه از مجاهدان کنونی جهان اسلام، شهدایی با ملیت های مختلف ساخته، آرزوی تمدن واحده و مدینه فاضله ای است که ان شاءالله با ظهور مهدی موعود (عج) محقق خواهد شد.
جمهوری اسلامی اگر دنبال امپراتوری بود، کارهای دیگری غیر از نوکری برای حرم آل الله و خدمت بی مزد و منت به همسایگانش انجام می داد. نشان به نشان شهدایش، جمهوری اسلامی در پی آن است که سایه جنگ، حتی از سر کشورهای دیگر برداشته شود. محصول حمله نظامی آمریکا به عراق را زحمت کشید و خود جناب اوباما برای مان گفت! این وسط، بدبخت کسانی هستند که می خواهند این آمریکا را، با وجود این اعترافات، این سناتورها، این همه روسیاهی، بزک کنند! من اما می خواهم از محصول شهادت شیربچه های سپاه خامنه ای در مجاورت حرم اهل بیت(ع) سخن بگویم.
به یمن این همه شهادت، «یار» خواهد آمد. آقاجان! عاقبت که می آیی... ای آفتاب بالانشین! ضجه های ماه و ستاره ها را نمی شنوی؟ داریم تو را صدا می زنیم، تو را می خوانیم... با خون شهدای مان که «جبهه و جنگ» را ندیدند اما «شهادت» را چرا! «ظهور» را ندیدند اما «تو» را در لحظه شهادت چرا!
آقا جان! سالیان درازی است که «لحظه شهادت روزگار» است. برس به داد بشریت... که گفت: «حول حالنا الی احسن الحال».

قدس:اقتصاد درونزا و برونگرا
«اقتصاد درونزا و برونگرا» عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر مهدی تقوی است که در آن می خوانید؛بازگرداندن نخبگان اقتصادی می تواند به فرمایشات مقام معظم رهبری در راستای اقتصاد درونزا و برونگرا جامه عمل بپوشاند.
مدیریت جهادی در عرصه اقتصادی امری جدا از سایر مدیریتها نیست، ولی تفاوت اصلی آن با سایر نظامهای مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری مدیریت اسلامی است. مدیریت جهادی در عرصه اقتصادی با مصرف گرایی، اشرافی گری و شیوه های تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایه داری است مغایرت داشته و به بیت المال به عنوان امانت می نگرد. مدیریت جهادی در عرصه اقتصاد شاهد رویارویی با گفتمانی جدید در حوزه اقتصادی با عنوان «اقتصاد مقاومتی» است.
به بیان دیگر مدیریت جهادی یکی از مصداقهای بارز اقتصاد مقاومتی است. در واقع پس از اصلاح الگوی مصرف، دومین گام مهم در تحقق اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی یا همان جهاد اقتصادی است. اکنون اقتصاد کشور هم از فضای جهانی تأثیر می پذیرد و هم به دلیل قدرتی که در حوزه های مختلف علمی، سیاسی و انرژی به دست آورده یا از قبل داشته است، بر آن اثر می گذارد. با توسعه تحریم اقتصادی علیه ایران، یک ضرورت بیش از پیش نمایان شده و آن دستیابی به یک الگوی مقاومتی از اقتصاد است؛ الگویی که در برابر بحرانهای اقتصادی رویکردی فعالانه دارد و می تواند در شرایط بحرانی موانع را برطرف کند که بی شک مدیریت جهادیِ اقتصادی با رویکردی درونزا و برونگرا و با مبنا قرار دادن رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، می تواند تا حد بسیار زیادی مشکلات اقتصادی جامعه را بر طرف نماید از این رو دکتر مهدی تقوی، تحلیلگر مسایل اقتصادی و مدرس دانشگاه این امر را چنین توضیح می دهد.
کشورهای دارای اقتصاد برونگرا بیشتر وارد عرصه بین المللی می شوند
بی شک یک کشور اگر دارای اقتصادی درونگرا باشد، صرفاً باید اتکا به تولید داخل داشت و تأمین تمامی امور را براساس همین اقتصاد پیش ببرد و این را اقتصاد بسته می نامند، اما در اقتصاد برونگرا به مانند چین و ژاپن که تولیدات آنها بسیار گسترده است و رو به سوی صادرات برای سایر کشورها می آورند و بی شک اقتصادهایی که برونگرا و دارای جهت گیری خارجی می باشند، بیشتر وارد عرصه بین المللی می شوند و در پی آن تقسیم کار روی می دهد.
از این رو براساس نظریه های اقتصادی هر کشوری باید کالاهایی را تولید نماید که در تولید آنها دارای مزیت مطلق یا نسبی باشد و مقصود از مزیت مطلق این است که کالای نهایی را با نیروی کار کمتر از کشورهای دیگر تولید شود و در تولید آن تخصص داشته باشد؛ چنانکه تولید فرش ایرانی یک نمونه از آن است. اما باید دقت داشت نظریه های اقتصادی غالب بر این امر استوار است که هر کشوری باید کالاهایی را تولید نماید که در آن دارای تخصص است و سایر امور مورد نیاز را خود به فناوری های تولیدی آن دست یابد یا از سایر کشورها وارد نماید. درواقع مقام معظم رهبری نیز به این امر تکیه داشته اند که باید با توجه به اقتصاد درون نگر به تولید کالاهای تخصصی اقدام نماییم و پس از آن با توجه به اقتصاد برونگرا به صادرات کالاهای خود در عرصه بین المللی بپردازیم.
البته باید دقت داشت که کیفیت کالاهای تولیدی خود را چنان بالا ببریم که با محصولات سایر کشورها رقابت نماید تا بازار خرید آن از سوی کشورهای دیگر فراهم آید، زیرا تجارت بین الملل موجب افزایش درآمد خواهد بود و متقابلاً رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. البته می توان براساس سخنان رهبری این موضوع را نیز مد نظر قرار داد که تولیدکنندگان نباید پیوسته دنبال این موضوع باشند که کپی بردار محض از سایر کشورها و یا در پی واردات کالاهای آنان باشند، زیرا درونزایی در این شرایط بدان معناست که نیروهای فعال داخلی به تولید علم و سپس به دانش تولید آن کالا دست یابند.
البته باید این خرده را به دولت گرفت که متأسفانه مراکز تحقیقات در ایران چندان که شایسته است وجود ندارد. بویژه در عرصه صنعتی ما با ضعف نسبی مواجه هستیم. از این رو باید نخبگان علمی را به خدمت گرفت و از تمامی ظرفیتهای آنان سود جست، زیرا شما اگر در دانشگاه های آمریکا یک بررسی مختصر داشته باشید خواهید فهمید که حجم بسیار زیادی از استادان برجسته مراکز تحقیقاتی آنان را استادان ایرانی تشکیل می دهند و باید مسوولان به این موضوع توجه ویژه نمایند تا بسترهای لازم را برای نخبگان فراهم نمایند تا ما شاهد سفرهای بی بازگشت این سرمایه های علمی کشور و اقامتهای دایمی آنها در کشورهای اروپایی نباشیم و بی شک حضور این نخبگان در ایران م تواند به فرمایشات مقام معظم رهبری جامه عمل بپوشاند و در عرصه اقتصاد برونزا و درونگرا به شایسته ترین طریق پیشرفت نماییم.

حمایت:اثر تحریم ها در توفیقات اقتصادی
«اثر تحریم ها در توفیقات اقتصادی»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت به قلم ‬دکتر‭ ‬جعفر‭ ‬قادری‭ است که در آن می خوانید؛تحریم‭ ‬و‭ ‬آثار‭ ‬اقتصادی‭ ‬ناشی‭ ‬از‭ ‬آن،‭ ‬از‭ ‬موضوعات‭ ‬و‭ ‬مباحثی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬نوع‭ ‬نگاه‭ ‬و‭ ‬رویکرد‭ ‬به‭ ‬آن،‭ ‬نقش‭ ‬تعیین‭ ‬کننده‭ ‬ای‭ ‬در‭ ‬آینده‭ ‬اقتصادی‭ ‬کشور‭ ‬دارد‭. ‬رویکرد‭ ‬مقاوم‭ ‬سازی‭ ‬اقتصاد‭ ‬و‭ ‬یا‭ ‬توجیه‭ ‬فشار‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬برای‭ ‬مقاصد‭ ‬خاص،‭ ‬هر‭ ‬کدام‭ ‬به‭ ‬گونه‭ ‬ای‭ ‬متفاوت،‭ ‬افق‭ ‬پیش‭ ‬رو‭ ‬را‭ ‬ترسیم‭ ‬خواهند‭ ‬نمود‭.
بدیهی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬تحریمی،‭ ‬امکان‭ ‬استفاده‭ ‬از‭ ‬ظرفیت‭ ‬های‭ ‬بین‭ ‬المللی‭ ‬برای‭ ‬ما‭ ‬محدود‭ ‬می‭ ‬گردد‭. ‬نقل‭ ‬و‭ ‬انتقال‭ ‬پولی‭ ‬و‭ ‬فشارهایی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬حوزه‭ ‬بانکی‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬شرایط‭ ‬به‭ ‬وجود‭ ‬می‭ ‬آید،‭ ‬کاهش‭ ‬فروش‭ ‬نفت‭ ‬و‭ ‬متعاقب‭ ‬آن،‭ ‬کاهش‭ ‬درآمدهای‭ ‬ملی،‭ ‬بالا‭ ‬رفتن‭ ‬هزینه‭ ‬تمام‭ ‬شده‭ ‬واردات‭ ‬کالاها‭ ‬اعم‭ ‬از‭ ‬مواد‭ ‬اولیه،‭ ‬فناوری‭ ‬ها،‭ ‬ماشین‭ ‬آلات‭ ‬و‭ ‬تجهیزات‭ ‬از‭ ‬نتایج‭ ‬طبیعی‭ ‬ تحریم هاست‭. ‬اشکالی‭ ‬که‭ ‬در‭ ‬این‭ ‬میان‭ ‬وجود‭ ‬دارد،‭ ‬غفلت‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬‮«‬رخوت‮»‬‭ ‬و‭ ‬گرفتاری‭ ‬در‭ ‬‮«‬شدّت‮»‬‭ ‬است‭. ‬یعنی‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬غیرتحریمی‭ ‬قدر‭ ‬فرصت‭ ‬ها‭ ‬و‭ ‬امکانات‭ ‬موجود‭ ‬دانسته‭ ‬نمی‭ ‬شود؛‭ ‬بدین‭ ‬ترتیب‭ ‬که‭ ‬هزینه کرد‭ ‬بی‭ ‬محابا‭ ‬و‭ ‬بی‭ ‬برنامه‭ ‬درآمدها،عدم‭ ‬سرمایه‭ ‬گذاری‭ ‬در‭ ‬امور‭ ‬اساسی‭ ‬و‭ ‬زیربنایی،‭ ‬هدر‭ ‬دادن‭ ‬دریافتی‭ ‬های‭ ‬ارزی‭ ‬برای‭ ‬واردات‭ ‬کالاهای‭ ‬مصرفی‭ ‬و‭ ‬پایین‭ ‬نگه‭ ‬داشتن‭ ‬قیمت‭ ‬ارز،‭ ‬پازل‭ ‬بی‭ ‬تدبیری‭ ‬ها‭ ‬را‭ ‬تکمیل‭ ‬کرده‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬جای‭ ‬اینکه‭ ‬از‭ ‬این‭ ‬شرایط‭ ‬برای‭ ‬پیشرفت‭ ‬اقتصادی‭ ‬استفاده‭ ‬گردد،‭ ‬در‭ ‬راستای‭ ‬لطمه‭ ‬زدن‭ ‬به‭ ‬تولیدات‭ ‬داخلی،‭ ‬گام‭ ‬برداشته‭ ‬می‭ ‬شود‭. ‬
تحریم‭ ‬های‭ ‬یکجانبه‭ ‬و‭ ‬غیرقانونی‭ ‬از‭ ‬نگاهی‭ ‬دیگر،‭ ‬به‭ ‬بالفعل‭ ‬شدن‭ ‬و‭ ‬شکوفا‭ ‬گردیدن‭ ‬ظرفیت‭ ‬ها‭ ‬و‭ ‬توانمندی‭ ‬های‭ ‬کشور‭ ‬کمک‭ ‬کرده‭ ‬است‭. ‬حدود‭ ‬۷۰‭ ‬درصد‭ ‬از‭ ‬تجهیزات‭ ‬فاز‭ ‬دوازدهم‭ ‬پارس‭ ‬جنوبی‭ ‬که‭ ‬توسط‭ ‬رئیس‭ ‬جمهور‭ ‬افتتاح‭ ‬گردید،‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬تحریم‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬داخل‭ ‬کشور‭ ‬تولید‭ ‬گردیده‭ ‬و‭ ‬٣۰‭ ‬درصد‭ ‬باقیمانده‭ ‬آن‭ ‬از‭ ‬طریق‭ ‬دور‭ ‬زدن‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬از‭ ‬خارج‭ ‬کشور‭ ‬وارد‭ ‬گردید‭. ‬اما‭ ‬نکته‭ ‬حائز‭ ‬اهمیت‭ ‬این‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬قدرت‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬به‭ ‬گونه‭ ‬ای‭ ‬نیست‭ ‬که‭ ‬امورات‭ ‬اقتصادی‭ ‬را‭ ‬قفل‭ ‬و‭ ‬تعطیل‭ ‬کرده‭ ‬و‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬تسلیم‭ ‬وادار‭ ‬کند‭. ‬ظرفیت‭ ‬های‭ ‬علمی‭ ‬و‭ ‬فناوری‭ ‬کشور‭ ‬بحمدالله‭ ‬به‭ ‬گونه‭ ‬ای‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬اساساً‭ ‬نمی‭ ‬توانند‭ ‬پیشرفت‭ ‬کشور‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬رشد‭ ‬و‭ ‬توسعه‭ ‬اقتصادی‭ ‬باز‭ ‬دارد‭. ‬بر‭ ‬اساس‭ ‬سیاست‭ ‬های‭ ‬اقتصاد‭ ‬مقاومتی،‭ ‬ما‭ ‬معتقدیم‭ ‬نباید‭ ‬در‭ ‬مذاکرات‭ ‬به‭ ‬دلیل‭ ‬مشکلات‭ ‬ناشی‭ ‬از‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬از‭ ‬اصول‭ ‬و‭ ‬چارچوب‭ ‬ها‭ ‬عدول‭ ‬کرده‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬تمام‭ ‬داشته‭ ‬های‭ ‬خود‭ ‬چوب‭ ‬حراج‭ ‬بزنیم‭ ‬تا‭ ‬بدین‭ ‬ترتیب‭ ‬دشمن‭ ‬جرأت‭ ‬تحمیل‭ ‬خواسته‭ ‬های‭ ‬غیرمنصفانه‭ ‬خود‭ ‬را‭ ‬بیابد‭. ‬ما‭ ‬باید‭ ‬درک‭ ‬صحیحی‭ ‬از‭ ‬جایگاه‭ ‬فعلی‭ ‬کشورمان‭ ‬در‭ ‬جهان‭ ‬و‭ ‬منطقه‭ ‬داشته‭ ‬باشیم‭ ‬و‭ ‬چنانچه‭ ‬از‭ ‬ظرفیت‭ ‬ها‭ ‬در‭ ‬جای‭ ‬خود‭ ‬استفاده‭ ‬شود،‭ ‬دست‭ ‬برتر‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬مذاکرات‭ ‬خواهیم‭ ‬داشت‭. ‬
یکی‭ ‬از‭ ‬شاخصه‭ ‬هایی‭ ‬که‭ ‬می‭ ‬تواند‭ ‬سیاست‭ ‬های‭ ‬اقتصاد‭ ‬مقاومتی‭ ‬را‭ ‬از‭ ‬حوزه‭ ‬شعار‭ ‬به‭ ‬میدان‭ ‬عمل‭ ‬آورد،‭ ‬حل‭ ‬کردن‭ ‬بحث‭ ‬مدیریتی‭ ‬در‭ ‬کشور‭ ‬و‭ ‬به‭ ‬تبع‭ ‬آن،‭ ‬شکوفا‭ ‬شدن‭ ‬اقتصاد‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬ایجاد‭ ‬الگویی‭ ‬جدید‭ ‬مبنی‭ ‬بر‭ ‬تاثیر‭ ‬گذاری‭ ‬اقتصاد‭ ‬توانمند‭ ‬داخلی‭ ‬بر‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬منجر‭ ‬می‭ ‬گردد‭. ‬اینطور‭ ‬نیست‭ ‬که‭ ‬همیشه‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬بر‭ ‬اقتصاد‭ ‬تاثیرگذار‭ ‬باشند،‭ ‬بلکه‭ ‬رونق‭ ‬تولید‭ ‬داخلی‭ ‬و‭ ‬شکوفا‭ ‬شدن‭ ‬اقتصاد‭ ‬قطعاً‭ ‬بر‭ ‬کمرنگ‭ ‬شدن‭ ‬فشارهای‭ ‬اقتصادی‭ ‬از‭ ‬جمله‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬اثرگذار‭ ‬خواهد‭ ‬بود‭. ‬تکمیل‭ ‬فاز‭ ‬۱۲‭ ‬پارس‭ ‬جنوبی‭ ‬که‭ ‬به‭ ‬گفته‭ ‬رئیس‭ ‬جمهور‭ ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬تحریم‭ ‬و‭ ‬فشار‭ ‬محقق‭ ‬شده،‭ ‬این‭ ‬سوال‭ ‬کلیدی‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬ذهن‭ ‬متبادر‭ ‬می‭ ‬کند‭ ‬که‭ ‬اگر‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬تا‭ ‬این‭ ‬حد‭ ‬به‭ ‬اقتصاد‭ ‬کشور‭ ‬لطمه‭ ‬زده،‭ ‬پس‭ ‬این‭ ‬بالندگی‭ ‬اقتصادی‭ ‬که‭ ‬دولتمردان‭ ‬آن‭ ‬را‭ ‬اعلام‭ ‬کرده‭ ‬اند،‭ ‬از‭ ‬کجا‭ ‬نشأت‭ ‬گرفته‭ ‬است‭ ‬؟‭ ‬
چنانچه‭ ‬مسئولین‭ ‬و‭ ‬مقامات‭ ‬تصمیم‭ ‬ساز‭ ‬و‭ ‬اجرایی‭ ‬کشورمان‭ ‬به‭ ‬اقتصاد‭ ‬مقاومتی‭ ‬باور‭ ‬داشته‭ ‬باشند‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬جهت‭ ‬اجرایی‭ ‬شدن‭ ‬آن‭ ‬برنامه‭ ‬ریزی‭ ‬و‭ ‬تلاش‭ ‬نمایند،‭ ‬به‭ ‬شکل‭ ‬بهتری‭ ‬می‭ ‬توان‭ ‬از‭ ‬امکانات‭ ‬موجود‭ ‬بهره‭ ‬برداری‭ ‬نمود‭. ‬دولت‭ ‬فعلی‭ ‬نسبت‭ ‬به‭ ‬دولت‭ ‬های‭ ‬گذشته‭ ‬در‭ ‬مورد‭ ‬کامل‭ ‬کردن‭ ‬فازهای‭ ‬مختلف‭ ‬پارس‭ ‬جنوبی‭ ‬اعتبارات‭ ‬بیشتری‭ ‬نداشته‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬تعطیل‭ ‬کردن‭ ‬فازهایی‭ ‬که‭ ‬پیشرفت‭ ‬کمتری‭ ‬داشته‭ ‬اند،‭ ‬هزینه‭ ‬های‭ ‬صرفه‭ ‬جویی‭ ‬شده‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬فازهایی‭ ‬که‭ ‬پیشرفت‭ ‬بیشتری‭ ‬داشته‭ ‬اند،‭ ‬صرف‭ ‬نموده‭ ‬است‭. ‬این‭ ‬روش‭ ‬پسندیده‭ ‬ای‭ ‬است‭ ‬اما‭ ‬مطلوب‭ ‬تر‭ ‬آن‭ ‬بود‭ ‬که‭ ‬فازهای‭ ‬در‭ ‬حال‭ ‬توسعه‭ ‬نیز‭ ‬تعطیل‭ ‬نمی‭ ‬شدند‭. ‬در‭ ‬شرایط‭ ‬فعلی‭ ‬فراهم‭ ‬نمودن‭ ‬تمهیدات‭ ‬لازم‭ ‬برای‭ ‬استفاده‭ ‬از‭ ‬حوزه‭ ‬های‭ ‬مشترک،‭ ‬از‭ ‬هر‭ ‬سرمایه‭ ‬گذاری‭ ‬و‭ ‬از‭ ‬هر‭ ‬تخصیص‭ ‬ارزی‭ ‬دیگری‭ ‬واجب‭ ‬تر‭ ‬است؛‭ ‬حتی‭ ‬به‭ ‬قیمت‭ ‬تعطیل‭ ‬شدن‭ ‬طرح‭ ‬ها‭ ‬و‭ ‬پروژه‭ ‬های‭ ‬عمرانی‭. ‬همین‭ ‬قدر‭ ‬که‭ ‬بدانیم‭ ‬تعلل‭ ‬در‭ ‬کامل‭ ‬کردن‭ ‬میدان‭ ‬های‭ ‬مشترک‭ ‬انرژی‭ ‬به‭ ‬معنی‭ ‬تقدیم‭ ‬نمودن‭ ‬فرصت‭ ‬های‭ ‬طلایی‭ ‬به‭ ‬طرف‭ ‬مقابل‭ ‬برای‭ ‬بهره‭ ‬برداری‭ ‬از‭ ‬منابعی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬سهم‭ ‬ماست‭ ‬و‭ ‬با‭ ‬این‭ ‬دست‭ ‬و‭ ‬آن‭ ‬دست‭ ‬کردن‭ ‬در‭ ‬حال‭ ‬از‭ ‬دست‭ ‬رفتن‭ ‬است،‭ ‬کافی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تعلل‭ ‬را‭ ‬کنار‭ ‬بگذاریم‭.‬
بعضی‭ ‬دولتمردان،‭ ‬در‭ ‬جایی‭ ‬که‭ ‬مصمم‭ ‬هستند‭ ‬به‭ ‬دشمن‭ ‬امتیاز‭ ‬بیشتری‭ ‬واگذار‭ ‬کنند،‭ ‬نقش‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬را‭ ‬پر‭ ‬رنگ‭ ‬می‭ ‬کنند‭ ‬و‭ ‬بالعکس،‭ ‬هنگامی‭ ‬که‭ ‬نوبت‭ ‬ارائه‭ ‬کارنامه‭ ‬توانمندی‭ ‬ها‭ ‬و‭ ‬ظرفیت‭ ‬های‭ ‬اقتصادی‭ ‬می‭ ‬شود،‭ ‬اثر‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬کمرنگ‭ ‬می‭ ‬شود‭. ‬اگر‭ ‬بخواهیم‭ ‬با‭ ‬عینک‭ ‬واقع‭ ‬بینی‭ ‬به‭ ‬حقایق‭ ‬نگاه‭ ‬کنیم‭ ‬باید‭ ‬گفت‭ ‬که‭ ‬تحریم‭ ‬ها‭ ‬اثر‭ ‬محدودکننده‭ ‬دارد‭ ‬ولی‭ ‬بازدارنده‭ ‬نیست‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬مقابل،‭ ‬توانمندی‭ ‬ها‭ ‬و‭ ‬ظرفیت‭ ‬های‭ ‬اقتصادی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬تعیین‭ ‬کننده‭ ‬است‭. ‬
جایگاه‭ ‬برجسته‭ ‬ایران‭ ‬در‭ ‬معادلات‭ ‬منطقه‭ ‬ای‭ ‬و‭ ‬توفیقات‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬عراق،‭ ‬یمن،‭ ‬سوریه،‭ ‬لبنان‭ ‬و‭ ‬در‭ ‬نقاط‭ ‬دیگر،‭ ‬برگ‭ ‬برنده‭ ‬را‭ ‬به‭ ‬دست‭ ‬ما‭ ‬داده‭ ‬است‭ ‬و‭ ‬توانمندی‭ ‬ما‭ ‬در‭ ‬حوزه‭ ‬های‭ ‬علمی‭ ‬و‭ ‬فناوری‭ ‬های‭ ‬گوناگون‭ ‬روز‭ ‬از‭ ‬جمله‭ ‬نانوتکنولوژی،‭ ‬بیوتکنولوژی،‭ ‬هوافضا،‭ ‬صنایع‭ ‬موشکی‭ ‬و‭ ‬دفاعی‭ ‬و‭ ‬حوزه‭ ‬های‭ ‬پزشکی‭ ‬از‭ ‬جمله‭ ‬افق‭ ‬های‭ ‬بلندی‭ ‬است‭ ‬که‭ ‬اقتصاد‭ ‬ما‭ ‬نیز‭ ‬می‭ ‬تواند‭ ‬بدان‭ ‬جایگاه‭ ‬ارتقاء‭ ‬یابد‭. ‬تحلیل‭ ‬دقیق‭ ‬وضع‭ ‬جاری‭ ‬بین‭ ‬المللی‭ ‬و‭ ‬ارزیابی‭ ‬صحیح‭ ‬از‭ ‬هم دلی‭ ‬و‭ ‬همراهی‭ ‬مردم‭ ‬با‭ ‬آرمان‭ ‬های‭ ‬انقلاب،‭ ‬موقعیت‭ ‬ما‭ ‬را‭ ‬در‭ ‬میز‭ ‬مذاکره‭ ‬مستحکم‭ ‬و‭ ‬بهانه‭ ‬را‭ ‬برای‭ ‬گره‭ ‬زدن‭ ‬بحث‭ ‬هسته‭ ‬ای‭ ‬با‭ ‬اقتصاد‭ ‬و‭ ‬معیشت‭ ‬مردم‭ ‬از‭ ‬دست‭ ‬دشمنان‭ ‬و‭ ‬غافلان‭ ‬خارج‭ ‬خواهد‭ ‬کرد‭. ‬

آفرینش:نوروز ۹۴؛ انتظار ها و امیدها
«نوروز ۹۴؛ انتظار ها و امیدها» عنوان سرمقاله روز روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که در آن می خوانید؛بهارمی رسد، مثل هرسال، آری سال نو در راه است و بهارچون شاخه نوری زلال از هزارتوی سرد زمستان سر برمی آورد و لبخندی بی بهانه برلب های منتظرانش می نشاند. ساعت شنی سال ۹٣ به آخرین لحظات عمر خود نزدیک می شود و همه منتظریم تا سالی جدید با انتظارها و امیدهای فراوان آغاز گردد و به بهانه آغاز برگ دیگری از صفحه عمر، خداوند را شاکر باشیم.
اگر نگاهی اجمالی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ورزشی، علمی و... کشور در سال ۹٣ داشته باشیم، می توان مدعی شد که همه ما سالی پر مشقت و پر زحمتی را پشت سر گذاشتیم. چرا که پس از روی کار آمدن دولت جدید امور مختلف مورد تغییر و تحول قرار گرفت وزمانی طول کشید تا تناسب میان دستگاه های اجرایی و دیگر قوای کشور کم کم سازوکار خود را پیدا کند. سال ۹٣ را تقریبا می توان سال خانه تکانی در امورات کشور دانست. سالی که بسیاری از زیبایی ها و زشتی هایی به وقوع پیوست که غیرقابل پیش بینی بود و هیچکس انتظارش را هم نداشت؛ و مایه ناراحتی و نگرانی ها ودرجایی دیگر موجبات امید به آینده را به وجود آورد. قصد تلخ نگاری وقایع گذشته را نداریم، اما برای گذر از این تلخ کامی ها باید انتظار و امید داشت که سال ۹۴ را سال تغییر و پویایی بدانیم.
سال ۹٣ مردم امید های بسیاری در زمینه های مختلف داشتند، و با صبر و تحمل خود در اجرای برنامه ها وسیاست های اجرایی کشور همراهی غیرقابل وصفی را به نمایش گذاشتند و اوج آن را در سالگرد انقلاب به منصه ظهورگذاشتند. لذا این امیدها در سال ۹۴ به انتظار تبدیل خواهد شد و باید انتظارات مردم محقق شود، چرا که وعده های داده شده پس از عبور از مرحله بستر سازی باید به عرصه بازدهی وارد شوند. نقطه عطف سال ۹٣ را می توان در دومقوله بهداشت و درمان و سیاست خارجی مورد بررسی قرار داد. البته تلاش های دیگر دستگاه ها در زمینه ها مختلف و خصوصا اقتصادی غیرقابل کتمان است و نمی توان از کنترل تورم در طی سال گذشته چشم پوشید. هرچند که بیماری اقتصاد درمان نشد، اما جلوی بدخیم شدن زخم های گذشته گرفته شد. همواره در نوشتار پایانی خود درمورد اوضاع نابسامان بیماران خاص وسرطانی تاکید داشتیم و همچنان بر حل مشکلات آنها تاکید خواهیم داشت. چرا که آنها بیش ازهمه ما قدر و ارزش یک روز زندگی را می دانند. اما باید بر زحمات وزارت بهداشت درتسهیل امور درمان این بیماران و دیگر رویه های پزشکی صحه گذاشت و از این بابت انتظار داشت که سال ۹۴ برای بیماران و اهالی بهداشت و درمان سالی پرامید و راضی کننده باشد.
دربعد سیاست خارجی نیز امیدها تا بخش قابل توجهی درمسیرخواسته های ملت تحقق یافت. مردم ایران خواهان همزیستی مسالمت آمیز و تعامل سازنده با دیگر ملت ها می باشند که خوشبختانه تاحد خوبی این خواسته محقق شد و دیپلماسی ایرانی توانست جایگاه ملت را در میان تبلیغات گسترده و ایران هراسی جهانی، ارتقا بخشد. سال ۹٣ را می توان سال طلایی دیپلماسی هسته ای دانست. چرا که ایران در این ایام توانست در مذاکراتی مستقیم و بی واسطه بسیاری از تابو های دیپلماتیک را از سر راه بردارد و به پشتوانه حمایت های رهبری و مردم، درمقابل قدرت های جهانی ایستادگی کند. اما مهمترین وجه امیدهایی که انتظارش را درسال ۹٣ کشیدیم و متاسفانه جامه عمل برآن پوشیده نشد، بحث "اخلاق و وحدت " بود که هزینه های فراوانی را بر ملت و کشورتحمیل کرده است. این انتظار می رود تا درسال ۹۴ امیدهای مردم را به ناامیدی تبدیل نکنیم و بیش از گذشته منافع ملی را بررقابت ها و فعالیت های سیاسی ترجیح دهیم. درسال ۹۴ شاهد انتخابات مجلس خواهیم بود و ضروریست تا سیاسیون مراعات حال مردم و وضعیت کشور را بکنند تا بیش از این هزینه های اضافی برای خود ایجاد نکنیم.
کلام آخر اینکه تا پایان سال۹٣ و فرارسیدن سال جدید دو غروب دیگر بیشتر باقی نمانده است، و باید هدفمان چیزی فراتر از قبل باشد. اگر همه ما از برخی ناملایمات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دلگیر و ناراضی هستیم، دراین مدت باقی مانده باید از کدورت ها دل شست و با ابراز مهربانی و لطف به دیگران صحن دل را جلا داد. هنوز فرصت باقی است تا طعم شیرینی سال جدید را به کام دیگران نیز بچشانیم، امید و انتظارهای دیگران را فراموش نکنیم. ماهم به نوبه خود ضمن آرزوی بهروزی برای تمام هموطنان و مخاطبان عزیز، سال جدید را پیشاپیش تبریک و تهنیت عرض می کنیم.

شرق:استقبال از توافق تاریخی
«استقبال از توافق تاریخی» عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم صادق زیباکلام است که در آن می خوانید؛سخنی به اغراق نرفته اگر توافق هسته ای پیش رو که با ایالات متحده و به تبع آن با اروپا در شرف انعقاد قرار دارد را یک حادثه تاریخی بخوانیم. اگر تسخیر سفارت آمریکا در ١٣آبان٥٨ و شروع جنگ تحمیلی را در ٣١شهریور ٥٩، دونقطه عطف تاریخی انقلاب اسلامی بدانیم، بدون تردید توافق هسته ای فروردین ٩٤ یک نقطه عطف دیگر در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار خواهد رفت.
اگرچه این توافق حسب ظاهر آن صرفا میان ایران و غرب بر سر بحران یا پرونده هسته ای ماست اما واقعیت این است که از منظر سیاسی، توافق پیش رو، خیلی بیشتر از موضوع هسته ای اهمیت دارد.
آنچه این توافق احتمالی را تاریخی و نقطه عطفی در تحولات سیاسی ایران پس از انقلاب می کند، این است که ایران و آمریکا برای نخستین بار بعد از ٣٦سال با یکدیگر به مذاکره نشستند؛ امری که دست کم تا قبل از این، بسیار بعید به نظر می رسید اگر نگفته باشیم که از نظر برخی جریانات سیاسی و شخصیت ها، حتی غیرممکن نیز به شمار می رفت.
اعتراض گسترده ای که در ایران به قدم زدن محمدجواد ظریف و جان کری صورت گرفت، درحقیقت اعتراض به اصل و نفس مذاکره با آمریکا بود. فراموش نکنیم آخرین بار که مقامات دوکشور در حد نخست وزیر، وزرای خارجه و دفاع با همتایان آمریکایی خود ملاقات کردند، چه توفانی در ایران به راه افتاد. چگونه سفارت آمریکا تسخیر شد، دولت موقت استعفا داد و ایران وارد عرصه و فضایی شد که تا به امروز هم آثار آن تداوم دارد.
از آن روز یعنی ١٣آبان٥٨ به بعد، ایران و آمریکا وارد یک وضعیت خصمانه با یکدیگر شدند و باز هم سخنی به اغراق نرفته اگر گفته شود که تمامی تلاش هایی که در جهت تنش زدایی با آمریکا در طی آن ٣٥سال صورت گرفت، جملگی ناکام ماندند. نه تنها تلاش ها به نتیجه نرسید بلکه تلاشگران هم که می گفتند از زاویه منافع ملی وارد این عرصه شده اند، اتهامات ریزودرشتی دریافت کردند.
اهمیت تاریخی مذاکرات مستقیم میان وزرای خارجه ایران و آمریکا و توافق احتمالی به دست آمده را می بایستی در پرتو آن ٣٥سال تنش یا همان اصطلاح معروف «دیوار بی اعتمادی» میان دوکشور در نظر گرفت. تا پیش از این، کمتر کسی دست کم در ایران، می توانست تصور کند که روزی ممکن است مقامات ایرانی و آمریکایی نه به صورت مخفیانه یا غیرمستقیم بلکه خیلی علنی و مستقیم و در برابر دوربین های رسانه های جهان، دور یک میز بنشینند و با لبخند و تفاهم با یکدیگر گفت وگو کنند. نه تنها مقامات ایران و آمریکا به مذاکره نشستند بلکه توانستند پیرامون موضوعی که طی ١٠سال، بیشترین حجم اختلافات، دشمنی ها و تحریم ها را میان دوکشور از زمان انقلاب به وجود آورده بود، به توافقاتی هم دست یابند.
صدالبته که جزییات این توافق تاریخی، مهم است و هنوز هم کامل نشده. اما آنچه که بیش از جزییات توافق هسته ای اهمیت دارد، نفس نگاه جدیدی است که میان مقامات مذاکره کننده دو کشور ایران و آمریکا برای نخستین بار به وجود آمده است.
برای نخستین بار بعد از انقلاب، مقامات دو کشور حاضر شده اند سخن هم را بشنوند و به دغدغه ها پاسخ دهند. وقتی آمریکایی ها می گویند ما نگران برنامه های هسته ای ایران هستیم، ایران اعلام می کند چه گام هایی می تواند در جهت اعتماد سازی جهانی بردارد، در عین حال، توان هسته ای بومی ایران حفظ شود. متقابلا آمریکایی ها هم با علامت هایی که می فرستند نشان دادند نه به دنبال براندازی نظام ایران و نه حتی خواهان تضعیف ایران هستند و نه دعوای بنیادی دیگری با ما دارند. آنها می گویند مشکل آنها واقعا همان نگرانی ای است که از جانب توانمندی های هسته ای ایران احساس می کنند. در فضای مثبت جدید به وجود آمده، دو طرف گام به گام به سمت برداشتن اختلافات و تلاش در جهت حصول توافق می روند.
می ماند پرسشی که دیر یا زود و بعد از اعلام رسمی توافق در تهران و واشنگتن به تدریج مطرح خواهد شد؛ اینکه اگر ایران و ایالات متحده بتوانند در جهت اعتماد سازی و در راستای نوعی تنش زدایی حرکت کنند و بر سر موضوع دشوار و پیچیده هسته ای به سمت تفاهم بروند، چرا در سایر زمینه ها این رویکرد به کار گرفته نشود؟ اتفاقا به واسطه نگرانی از طرح چنین پرسشی است که تمام کسانی که به کمتر از محو جمهوری اسلامی ایران رضایت نمی دهند، به دست وپا افتاده اند تا جلوی توافق تاریخی را بگیرند. ٤٧سناتور آمریکایی، نتانیاهو، جمهوریخواهان تندرو و برخی کشورهای منطقه که امیدوار بودند تقابل هسته ای ایران و غرب همچنان ادامه یابند، نگران شده اند؛ چرا که می دانند این توافق ممکن است سرآغاز فصل جدیدی میان ایران با غرب شود.

مردم سالاری:داستان اقتصاد ایران در شب عید امسال
«داستان اقتصاد ایران در شب عید امسال»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم مجید سلیمی بروجنی است که در آن می خوانید؛چند روزیست که رنگ و بوی عید پا به خانه ایرانیان گذاشته است. خانه تکانی، خرید لباس و کفش، خرید آجیل و شیرینی و البته مهمتر از همه سفر ه ای با هفت سین پربرکت. این روزها خیابان های شهر ساعت خلوت ندارند.
پاساژها، مراکز خرید، نمایشگاه های فصلی و... از اول صبح تا نیمه های شب میزبان خیل عظیم افرادی هستندکه به نیت خرید شب عید خانواده هایشان به بازار می آیند. با وجود اینکه بسیاری از مردم در عید برنامه سفر برای خودشان در نظر گرفته اند، اما تهیه گوشت و مرغ در روزهای پایانی سال همچنان مورد توجه مردم قرار دارد. نمایشگاه های بهاره همیشه حواشی مختص به خودش را به همراه داشته است. متاسفانه نمایشگاه بهاره امسال که در پنج نقطه شهر برگزار گردید، نتوانست رضایت مشتریان را جلب کند و قیمتهایش تفاوتی با قیمت های بازار نداشت.
این روزها هیاهوی بسیاری را در شهر و بازار شاهدیم، اما به نظر می رسد که در زیر پوست آن، زندگی رنگ و روی دیگری دارد. باید بپذیریم که قدرت خرید مردم ضعیف تر از گذشته شده و بسیاری از خانواده ها ناراضی از بازار به خانه هایشان باز می گردند.
در بازار شب عید امسال، کاهش درآمد افراد و افزایش قیمت ها به طور طبیعی قدرت خرید مردم را کاهش داده است و واحدهای صنفی مشتری واقعی آنچنانی مثل سال های گذشته ندارند. یکی از مشکلات مهم سیستم اقتصادی ما اینست که برای لحظه ها تصمیم گرفتیم و عمل کردیم و هیچگاه یک برنامه بلند مدت نداشتیم.
اگر دولت?ها برای شب عیدی با دادن عید یا بن به مردم، بخواهد این مشکل را به صورت مقطعی حل کند، نه تنها به سود مردم نیست، بلکه در طولانی مدت به زیان مردم هم هست. از طرف دیگر فرهنگ خرید مردم در جامعه هم باید اصلاح گردد.
هرسال در شب عید، مردم خریدهایی را انجام می دهند که عمدتا حالت اسراف دارد. نمونه آن هم حجم عظیم میوه های خراب و فاسد شده ای است که پس از عید از خانه ها دور ریخته می شود. این موضوع خرید افراطی تبدیل به یک فرهنگ اسرافی شده است. متاسفانه در کشور ما توزیع عادلانه ثروت وجود ندارد.
عده ای درآمدهای بسیار زیاد دارند و هر روز افزایش درآمد را تجربه می کنند، اما قشر کم درآمد ما روز به روز شاهد کاهش درآمد است. زمانیکه در شب عید، یک خانواده راحت باشد و بتواند مایحتاج خود را به راحتی تهیه کند، از تعطیلات عید به نحواحسن استفاده می کند و سال کاری خود را با آسایش خاطر شروع می کند. وقتی نیروی کار با شادابی کار خود را آغاز کند، رونقی در تولید و اقتصاد به وجود می آید اما وقتی این چرخه به دلیل عدم توانایی در خرید شب عید با ناراحتی آغاز شود، نیروی کار با ناراحتی سال جدید را آغاز می کند و طبیعتا به بهره وری اقتصادی آسیب می زند.
از تمام این مقدمات که بگذریم، آماده کردن سفره هفت سین حال و هوای خاصی را به خانه های ایرانیان می آورد. طبق سنت های پیشینیان، اکثر خانواده های ایرانی، اولین غذایشان در سال نو، سبزی پلو با ماهی است. بر طبق قیمت های موجود در بازار تهیه این غذا برای چهار نفر تقریبا سی و پنج هزار تومان می شود. یکی دیگر از سنت های قدیمی ایرانیان برای ایام عید بحث کادو دادن به صورت نقدی است. به همین دلیل قرار شده که سیستم بانکی در نیمه دوم اسفندماه به مقدار کافی اسکناس نو در اختیار مردم بگذارد.
دولت یازدهم طی یک سال و نیم گذشته تلاش کرده که هم تورم را کنترل نماید و هم اقتصاد را از رکود خارج نماید.
در همین راستا کنترل تورم رشدزا باید به صورتی انجام شود که به دنبال کاهش نرخی بیکاری، اعمال سیاست های یکسان سازی توزیع درآمد، گرفتن مالیات های مستقیم و غیرمستقیم و پرداخت یارانه به صورت مستقیم و غیرمستقیم باشد. با توجه به این کاهش های نرخ های تورم، می توان نتیجه گرفت عزم دولت برای افزایش قدرت خرید مردم و کاهش تورم جدی است و امید آن است که در سال ۹۴ با افزایش قدرت خرید مردم و بازارهای پررونق مواجه شدیم.

ابتکار:زلف گره بزنیم به بهار
«زلف گره بزنیم به بهار»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم محمد صالح علاء است که در آن می خوانید؛خوشحالم که می گویند آرامش داری در حالی که حس می کنم مثل اسپند روی آتش هستم. اگر بتوانم آرامش را به دیگران منتقل کنم خوشحال می شوم. آرامش مثل سبزینه گیاه است. همانطور که از درختی به درختی و از برگی به برگی انتقال پیدا می کند می تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود. مردم آرام خوشبخت تر از مردم ناآرام هستند.
موضوعی در میان است آن هم اینکه چرا ایرانی ها شبیه ایرانی ها هستند. چرا چینی ها شبیه چینی ها و... هر گلی رنگ و بوی خاکی را دارد که در آن می روید. آدمی تشکیل شده از آبی که می نوشد، گلی که می بوید، جاده ای که در آن قدم می زند، بارانی که زیرش خیس می شود، معشوقی که به او فکر می کند و قطعه موسیقی که می شنود... آدمی از این ها درست می شود.
عقل در آرامش ما مهم است. اگر به سمت دانایی باشیم از آرامش بیشتری برخوردار می شویم. ترس چیز زیبایی است. مثلا نباید از مرگ بترسیم. البته این به آن معنا نیست که بگویم من از زندگی بدم می آید. زندگی را خیلی دوست دارم.
اینکه هر روز روی زیبای هموطنان خود را ببینم. چیزی زیباتر از آن نیست.اما مرگ، پدیده شکرینی است. نقطه اوج آرامش، مرگ است. نباید از مرگ آنقدر بترسیم که برخی خصلت های انسانی را از دست بدهیم.
من روانشناس نیستم ولی همین قدر می دانم که افراد بی فرهنگ و نادان هستند که می گویند ما نمی ترسیم. عقل آدمی باید باحیا باشد. آدمی باید بترسد. اگر نترسد سلامتی اش به خطر می افتد. اگر نترسد و لب پرتگاه می رود و می افتد. نه آن ترسی که به حقارت انسان منجر شود.
هیچی در دنیا مهمتر از آدمی آدمیزاد نیست. آدمی به منش انسانی و فرهمندی اش است و باعث کامروایی اش می شود. اصلا نباید از مرگ ترسید. همچنان که آدمی به دنبال جوانی می رود و انتظار معشوق را می کشد و زلفی گره می زند با یار، چه اشکالی دارد به مرگ هم فکر کند؟اگر به این فکر کنم، دیگر نمی خواهم هر چیز رایگانی را بگیرم و در صفی جلوتر از دیگران بروم. «نه گفتن» کار مهمی است. انسان کامل کسی است که چیز رایگان را نپسندد. همانطور که می گویند، نان مفتی نمک ندارد. نباید به زور خودمان را در صف جای دهیم. همه این افتراق ها به خاطر نیازهای بیهوده است. اینقدر نیازمند نیستیم که هر تحقیری را تحمل کنیم.
بی نیازی به آدم آرامش می دهد. ببینید، هستی چقدر گشاده دست است. مثل آفتاب، مثل درختان، مثل پرندگان. اگر گنجشک ها در تالار وحدت کنسرت بگذارند حاضرم هزارها تومان پول بلیت بدهم و بروم به تماشای این کنسرت. مثل آفتاب باشیم تا هیچ کسی از ما نرنجد. برای چیزهای پیش پا افتاده خودمان را آزار ندهیم. هر روز فکر کنیم که روز اولی است که زاده شده ایم. وقتی به درخت و رودخانه و دریا نگاه کنیم، شگفت انگیزی را در آن ببینیم. انسان اگر از همان عقل و اندیشه استفاده کند راه سربلندی را به خوبی می یابد.
بیایید پشت کلمات مان آینه بگذاریم. ترازویی بگذاریم و توزین کنیم اندیشه های مان را. به هستی برگردیم و بپرسیم چرا بهار می شود؟ بهار با ما چه کار دارد؟ آن وقت می توانیم زلف را به سبزی ها و گل ها گره بزنیم.

دنیای اقتصاد: نقشه سیاست گذاری اقتصادی دولت
«نقشه سیاست گذاری اقتصادی دولت» عنوان سرمقاله روز روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است که در آن می خوانید؛دولت حسن روحانی سال ۱٣۹٣ را نیز پشت سر گذاشت. دولتی که با وعده اقتصادی و حل پرونده هسته ای پیروز انتخابات شد تا چه حد به وعده های خود عمل کرده است؟ آیا آنچه به دست آمده است می تواند نشان دهنده تعهد دولت اعتدال به قول هایش باشد؟ آیا این امکان وجود داشت که موفقیت دولت در تحقق وعده هایش بیش از این باشد؟
شاخص های کلان نشان دهنده آن هستند که اقتصاد ایران در دولت فعلی وضعیت به مراتب بهتری نسبت به دولت قبل دارد. نه تنها این احتمال وجود دارد که رشد اقتصادی امسال در سطح ٣ درصد باشد، بلکه تورم نیز تا سطح ۱۵ درصد افت داشته است. بنابراین شاخص های کلان حکایت از وضعیتی بهتر از قبل دارند، اما سیاست های اقتصادی دولت در به ثمر رسیدن این موفقیت حداقلی چقدر موثر بوده است؟
مقامات اقتصادی دولت از همان آغاز به قدرت رسیدن، به درستی تشخیص دادند که تورم ضروری ترین مشکلی است که باید آن را مهار کرد و اتفاقا راحت تر از دیگر مشکلات اقتصادی می توان آن را به راه آورد. از این رو دولت همواره تاکید کرده است که اولویت اصلی وی مبارزه با تورم است. تورم میانگین ٣۵ درصدی آن قدر بالا بود که هر عمل مثبت دولت که نشان دهنده پایان روندهای گذشته بود، می توانست از طریق انتظارات باعث کاهش تورم شود. از این رو شاید مقامات پولی نیز معترف باشند که رویکردهای سیاسی و بین المللی دولت، چه بسا تاثیری به همان اهمیت سیاست های پولی برای کنترل تورم داشته است. رسیدن تورم به سطوح کنونی برآیند تلاش مقامات اجرایی برای کاهش ریسک های بین المللی و البته سیاست های پولی است، اما افت تورم از این سطح و رساندن آن به تورم تک رقمی تا سال ۱٣۹۵ بیش از هر چیز نیازمند سیاست پولی انقباضی است که تحقق آن برای بسیاری از کارشناسان بسیار سخت است؛ بنابراین تداوم کاهش تورم می تواند یکی از شواهد کارآیی سیاست های اقتصادی دولت باشد.
اما در حوزه واقعی اقتصاد، اولین گام ملموس دولت، ساختاربندی خروج غیرتورمی از رکود بود. راهکاری که نه تنها دیدی کلان به اقتصاد ایران داشت، بلکه وظیفه هر یک از بخش های دولت را در راستای هدف خروج از رکود تعیین می کرد؛ اما خیلی زود این طرح از کانون تمرکز دولت خارج شد، علت ساده بود: افت بهای نفت. این طرح که قرار بود در سال های ۱٣۹٣ و ۱٣۹۴ اجرایی شود، از آنجا که افت بهای نفت پیش بینی نشده بود، گویی از منظر مجریان، طرحی غیرعملی بود. بخش های مختلف دولت در طول نیمه دوم سال، دغدغه اصلی خود را از رونق بدون تورم به چگونگی اداره کردن دولت با درآمد نفتی پایین تغییر دادند. این در حالی بود که هرچند طرح خروج از رکود، هیچ بحثی از شوک منفی بهای نفت نمی کرد، اما در دل خود راهکاری که ارائه می داد این پیش فرض را در خود داشت؛ زیرا نویسندگان این طرح سناریویی را که کل درآمد نفتی نیز تحریم شود، در ذهن داشتند، اما به هر رو استقبال بخش های مختلف دولت به گونه ای نبود که این طرح به مورد اجرا گذاشته شود. پس رشد اقتصادی حاصل شده نتیجه چه بود؟
نتیجه همان رویکردی که با کاهش ریسک تورم را تقلیل داد. در واقع با کاهش تنش های بین المللی و افزایش ثبات بیشتر و البته تضمین فروش محدود نفت و فرآورده های گازی و پتروشیمی و برداشتن بخشی از موانع توسعه صنایع به خصوص خودروسازی، اقتصاد ایران توانست تولید ناخالص داخلی بیشتری را نسبت به سال گذشته ثبت کند. به عبارت دیگر این رشد نه نتیجه سیاست گذاری اقتصادی، بلکه نتیجه تعامل بیشتر با دنیای خارج بود.
از این رو اگر عادلانه بخواهیم در مورد دستاوردهای اقتصادی دولت نظر دهیم، ضمن پذیرش موفقیت هایی که در آمار اقتصادی مشهود است، باید اذعان کنیم که این موفقیت ها بیشتر نتیجه رویکرد دولت در کاهش تنش و افزایش ثبات در سطح کلان اقتصاد سیاسی رخ داده تا سیاست گذاری اقتصادی. البته باید اذعان کرد راه معقول نیز همین بوده که ابتدا باید ریسک ها کاهش می یافت و در فضای باثبات تری اجرای سیاست های اقتصادی دنبال می شد، اما می توان گفت که ظرفیت اثرگذاری سیاست های اقتصادی به خصوص در سال آتی و توافق احتمالی در پرونده هسته ای بسی بیش از این است. به نظر می رسد رسیدن به تورم ۱۰ تا ۱۲ درصدی و همزمان رشد ۵ تا ۶ درصدی در سال آتی می تواند گواه آن باشد که حسن روحانی همچنان متعهد به وعده هایی است که داده و در عین حال سیاست های اتخاذی دولت وی نیز جواب داده است.

جام جم آنلاین