از : البرز
عنوان : شادی بُن مایه زندگیست
سخنی در وصفِ تنهایی عاشقان. عاشقانی که در فراغ جمع دوستان بی ریا، چو شمع از درون روشنی آفریده، و پروانه وجودشان فدای رهیافت به حقیقتِ زندگی می گردد
می گفت، او را نمی یابم
شنید، خود را یافته ای؟
می گفت، شادی بُن مایه زندگیست
شنید، پس زانوان غم، چرا؟
می گفت، او را دیده ام
شنید، پس چرا تصویر کردنش، چنین مشکل؟
می گفت، شبیه بهاری است، به میزبانی میوه گُل، برگ ریزان و آرامش سپید طبیعت
شنید، این یعنی زندگی، و زندگی یعنی عشق
که سیاوش گفت؛ زندگی زیباست، زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
که سهراب گفت؛ هیچ چشمی عاشقانه به زمین [زندگی] خیره نبود
که حافظ شیراز گفت؛ هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
البرز
۶۷٣٣۱ - تاریخ انتشار : ٨ فروردين ۱٣۹۴
|