از : امیر ایرانی
عنوان : سوپر مخالف جمهوری اسلامی
براساس بخشی ازواقعیات ویا رویدادهای تأثیرگذاربرشرایط فعلیِ کشور،نوشتار نویسان ویا نظردهندگان به آن نوشتار، با نگرشِ خویش برای گذر ازشرایط فعلی به شرایط مطلوبتر باهزینه کم! اقدام به نوشتار می کنند که گاها" نظردهندگانی خاص که نوعی انباشتگیِ کینه درنوشتارشان مشاهده می شود بصورت پرخاشگرانه ودلواپسانه آنهم ؛گاهی وقتها، دلواپسانه ای از نوع ولایتیِ خامنه ای !خودرا نشان می دهد. آنهم درهیبت یک سوپر مخالف نظام جمهوری اسلامی ، باشأنیت محاکمه گنندگی برای خویش، و نوشتار نویس را به محاکمه می برد و..... به امید اینکه توان درک شرایط پیچیده منطقه و خطرات درکمین سرزمین ایران درهر فعال سیاسی غیر مأمور زیاد بادا!
۶۷۴٨٣ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۴
|
از : منفور منفعلان
عنوان : قاضی ای با نام مستعار "بهروز الف"
جناب قاضی مستعار!
باید عرض کنم که دوران ترور شخصیت های اینچنینی گذشته است که با احکام بیمارگونه (منفور و دروغگو و ...) بتوانید دیگران را از ابراز نظر منع کنید. شما اول از ان گذشته ای که شما را اینطور پخته سخن بگویید تا بعد بیشتر صحبت کنیم. شما میبایست از محبوبیتی برخوردار باشید که دیگران را منفور مینامید. پس چرا بر خود نام مستعار گذشته اید؟ لااقل وابستگی سیاسی خود را بگویید که بدانیم این محبوبیت ناشی از کدام سابقه سیاسی است؟
از رفقای اخبار روز نیز انتظار میرود که حال که فحشنامه بهروز الف و مواکس کرده اند پاسخ به ان را نیز منعکس کنند. با سپاس
۶۷۴٨۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۴
|
از : علی کبیری
عنوان : سوراخ دعا راگم نکنیم!
جناب فانی یزدی (درپاسخ به کامنت اخیر شما)
نقش شما وامثال شما فقط و فقط روشنگریست و نه بجاآوردن نماز وحشت و خواندن سورهء آیت الکرسی. شما و امثال شما وظیفه دارید تا اعمال نابخردانه و خیانتکارانهء این جمع دستاربندان را درمورد "شامورتی بازی اتمی" که چند صد میلیارد دلار برای ملت و کشور هزینه ایجاد کرده و بعد از اینهمه هزینه و دشمن تراشی و ملتی را به خاک سیاه نشاندن اکنون به نقطهء "صفر" ۲۰ سال پیش برگشته، افشاء کنید. این بازیِ حفظ ۵۰۰۰ سانتریفوژهای عهد بوق مدل IR-۱ که اگر صدسال هم بکار غنی سازی بپردازند تازه نصف سوخت موردنیاز رآکتور بوشهر را تأمین نمیکنند و تخریب Core رآکتور آب سنگین اراک و درواقع معدوم کردن این رآکتورکه چند میلیارد دلار صرف ساختن آن شده و نیزبازطراحی یک رآکتور جدید در اراک از سوی ۱+۵ متضمن مخارج هنگفتی است که کمر ملت را خواهد شکست. لازمست شما وامثال شما قلم به دستان بیشتر وقت وانرژی خودتان را صرف ارزیابی اعمال احمقانه یا خیانتکارانهء این جمع دستاربند نموده و مردم ناآگاه را نسبت به این اعمال آگاه کنید. در ثانی شما وظیفه دارید تا به مردم حالی کنید که از این پس همچون ۳۶ سال گذشته دیگر فریب شعارهای مرگ برآمریکا وامپریالیسم رژیم دستاربندان را نخورده و بازیچهء شعارهای توخالی دستاربندان نشوند. زیرا اکنون بطور واضح و آشکار داریم دیکته شدن راهبرد آمریکا را به عینه می بینیم. نمایش خیمه شب بازی ۵۰۰۰ سانتریفوژ فقط و فقط برای فریبکاری است و بس تا مردم ناآگاه و ناوارد به امور فنی را از کُنه بی خردیها و خیانتهای دستاربندان درتاریکی نگهدارد. وای به روزی که این مردمان ازخواب غفلت بیدار شوند. ولی پیش ازآنکه مردمان از خواب غفلت بیدارشوند، شما وامثال شما باید سحرخیز باشید.
۶۷۴۷۵ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۴
|
از : شهاب شباهنگ
عنوان : سرطان معده یا تومور مغزی؟!
گزینش میان اسلامگرایی شیعی و سنی به این میماند که آدمی به پزشک مراجعه کند و پزشک پس از معاینهی بیمار به او بگوید هم سرطان معده دارد و هم تومور مغزی و هر دو هم پیشرفته هستند و حالا دلش میخواهد کدام یک زودتر او را بکشد؟! طبعا در برابر چنین پرسشی هم گونهای «حق گزینش» به ذهن متبادر میشود، ولی بیمار باید دستکم با خودش آنقدر صداقت و واقعگرایی داشته باشد که حقیقت مرگ قطعی و قریبالوقوع خود را بپذیرد و با آن کنار بیاید. البته بیمارانی هم پیدا میشوند که پس از چنین تشخیصی از سوی پزشک، با خوشحالی به خود میگویند: حالا چه خوب شد به تنگی عروق قلب مبتلا نشدم!!
۶۷۴۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴
|
از : امیرهوشنگ اطیابی
عنوان : نقدی بر این مقاله
چون نظراتم در مورد این مقاله برای آوردن در اینجا طولانی می شد، آن را به به صورت نقد نوشته ام و در اینجا منتشر شده است:
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۶۶۱۸۵
۶۷۴۴٣ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴
|
از : بهروز الف
عنوان : میهن دوستی های دروغین
مردم بستوه آمده از وحشی گری های رژیم اسلامی روشنفکران و آگاهان جامعه را محکوم میکردند که "شما که میدانستید چرا در مورد خمینی و حامیانش چیزی نگفتید و این بلا را بر سر ما آوردید؟" بسیاری از روشنفکران و آگاهان هم در پاسخ میگفتند که "آنها حرف دیگری میزدند و ما اطلاع چندانی نداشتیم" . خوشبختانه رشد تکنولوژی و مد روز شدن مقاله نویسی و اظهار نظر کردن از طرفی و وجود سایت های نظیر سایت اخبار روز باعث شده که افراد آنچه که در سر دارند و خواهان آن هستند، مستند کند و این مدرک و سندی باشد برای جلوگیری از حاشا فردا.
یک مرور ساده بر مقالات و نظرات ارائه شده در پانوشت مقالات نشان از آن دارد که عده ای بسیار زیادی با هوچیگری و حق به جانب گرفتن، بر مخالفان رژیم تاخته و خود را وطن دوست، وطن پرست، و طرفدار واقعی مردم مشان دهند، غافل از آنکه بند بند نوشته های آنها دروغین بودن این ادعا را به اشکار نشان میدهد. به نظر میرسد که کیانوری و فرخ نگهدار منفور این و آن شدند در حالیکه صد ها همانند آنها با ژست حق به جانب دست به حمایت علنی از رژیم ضدبشری، ضد ایرانی، کشتار گر میزنند و با توهین و پرخاش گری و برچسب زدن بر مخالفان رژیم قصد سرپوش گذاشتن بر اعمال و افکار مردودشان دارند. غافل از آنکه آگاهان دوران کنونی آن آگاهان دوره گذشته نیستند و بقولی مو هایشان در آسباب سفید نشده.
بنظر میرسد ماشین پر درآمد دروغ پراکنی و تهمت زدن به مخالفان گوبلز ایران (هاشمی رفسنجانی و باند به اصطلاح اصلاح طلبش) بخوبی کار میکند و توانسته در پوشش مخالف رژیم به حمایت علنی و ادامه کاری جهل و خرافات و کشتار و غارت دست بزند.
این سینه چاکی باصطلاح مخالفان رژیم از رژیم اسلامی در پوشش وطن پرستی و ایران و ایرانی دوستی آیا در هیچ زمان از تاریخ ایران نشانی از خود دارد؟ ایا چنین مخالفانی در هیچ کجای دنیا وجود دارد؟ آیا باید باز هم انگشت بدهان ماند که چرا تفکر توده ای با تمامی زشتی ها و فاجعه هایش باز در جامعه ایران بازسازی میشود و مانده گار؟
۶۷۴۴۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴
|
از : رضا فانی یزدی
عنوان : منافع ملی را نباید به هیچ قیمتی فدا کرد
دوستان گرامی،
امروز باز شاهد یکی از روزهای تاریخی بودیم، مذاکرات تاریخی ایران با کشورهای ۵+۱ بلاخره با موفقیت به نتیجه نشست و باید امیدور بود که در طی چند ماه آینده طرفین به امضای نهایی قرارداد دور جدیدی از دیپلماسی در این منطقه آشوب زده را تجربه کنند. شاید کم کم به پایان "سه دهه جدال بی فرجام "میان دو کشور ایران و ایالات متحده رسیده باشیم.
سه دهه جدال بی فرجام نام کتبچه کوچکی است که تقریبا دو سال پیش در رابطه با دگرگونی های خاورمیانه در سه دهه اخیر نوشتم که لینک آن را در زیر برای شما گذشته ام . در این نوشته به دعوای سیاسی ایران و امریکا و نقش و جایگاه ایران و رقابت های کنونی در منطقه به تفصیل توضیح داده ام و ضمنا با امیدواری تمام به تحلیل توافق کنونی نیز پرداخته بودم .
http://www.rezafani.com/images/uploads/MiddleEastAfterIranianRevolution.pdf
از همه شما چه آنها که نقد کردند و چه آنها که با لطف و مهربانی هم نظری کردند ممنون و و متشکرم . از آنجا که دوست دیگری نیز مطلبی مفصل در نقد این مطلب نوشته اند لازم دیدم که در اولین فرست به توضیح بیشتر در این زمینه بپردازم که هم به بعضی از نقدها و سوالات پاسخ باشد و هم به برخی دیگر از جوانب این موضوع بپردازم .
با تشکر از همه شما که حوصله کردید و مطلب را خواندید و با مهر به نقد و همگرایی برای دیالوگ و تشویق به ادامه این گفتگو
با احترام،
رضا فانی یزدی
۶۷۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴
|
از : آشنا ...
عنوان : بمباران هوایی یمن، نقض حقوق بین الملل و یک اقدام تجاوزکارانه است.
"... این تجاوز آشکار که با فشار سیاسی و اقتصادی و تهدیدات عربستان سعودی بر بسیاری از کشور مسلمان و در عین حال اتحادیه اروپا برای کسب نظر آنها پدید آمد، حاکی است که عربستان سعودی در منطقه به استیصال دچار شده و مانند غریقی در حال مرگ به هر خس و خاشاکی چنگ می اندازد . این که این تجاوز با سکوت دبیرکل سازمان ملل متحد برگذار شد، نشان داد که هیچ سند، پیمان و منشوری در جهان از اعتبار برخورد دارد نیست، حتی اگر زیر آن را صدها کشور امضاء کرده باشند . تنها زور است که درجه اعتبار هر سند را تعیین می کند. اعتبار هر سند وابسته به پشتوانه نظامی و قهرآمیزی است که از آن سند می شود. سازمان تروریستی داعش حمایتش را از تجاوز عربستان سعودی اعلام کرد و ترکیه نیز که ثبات منطقه، منافع اقتصادی و نفوذ سیاسی اش را برهم می زند در کنار عربستان سعودی و داعش ایستاد . ولی این اقدام شتابزده عربستانس سعودی، وضعیت انفجاری در منطقه ایجاد می کند و مسلما عواقب غیر قابل پیش بینی در پی دارد."
۶۷۴۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : صمد معلم
عنوان : اشاره به همه چیز، جز پاسخ به سوالات طرح شده!
جناب آقایی با سپاس از اینکه چند خطی خطاب به بنده نوشتید. حیف که از دادن پاسخ به سوالات طفره رفتید. البته شاید هم صلاح ندانید که آشکارا پیرامون اوکرائین، لیبی، سوریه و ... نظر دهید! بگذریم و برسیم به کامنتی که فرستادید:
هم حکومت و هم مردم از قدرت گرفتن داعش و امثال آن در منطقه متضرر می شوند. پس اگر حاکمیت با هر انگیزه ای با داعش مقابله کند عملا همسو با منافع مردم ایران نیز عمل کرده است. یعنی در یک مورد مشخص هم منافع حاکمیت و هم منافع مردم از سوی یک نیرو تهدید می شوند. در نتیجه وجود این تهدید منافع این دو را به هم گره زده است. این واقعیت نمی تواند و نباید تغییری در مواضع من و ما و شمای نوعی نسبت به سیاست های داخلی حاکمیت ایجاد کند.
در مورد بخش دیگر کامنت شما که به اشغال سفارت یا ادامه جنگ اشاره کرده اید نیز باز دچار یک سویه نگری شده اید. اشغال سفارت یک مسئله است و ادامه ۴۴۴ روزه گروگانگیری یک مسئله دیگر. اشغال سفارت را باید واکنش طبیعی بخشی از انقلابیون نسبت به مداخلات و شیطنت های امریکا در قبال انقلاب مردم دانست. در حالیکه ادامه گروگانگیری توطئه ای برای بهره برداری های جناح های داخل حاکمیت بود.
پیرامون جنگ هم بیاییم مجرمان اصلی تحمیل جنگ را طبق اسناد منتشر شده نام ببریم (بخوان غرب و در راس آن امریکا و متحدان ایرانی خودفروخته اش در پاریس و عراق) و همزمان به نقش خانمان برانداز مرتجعان انحصار طلب داخل حاکمیت که با ادامه جنگ (به قیمت هزاران کشته و میلیاردها دلار خسارت به کشور) بر زور و زر خود افزودند.
۶۷۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : امیر ایرانی
عنوان : ایران؛ محور بلوک بندی اقتصادی در منطقه
می توان ادعا کرد، وجه غالب هویت مبارزاتی هرفعال سیاسی؛وابستگی آن به سر زمین کشورش می باشد! برهمین اساس رفتار وعکس العملِ فعالینِ سیاسی به رخداده ها درمنطقه، میتواند نوعی، راستی آزمایی درنوع عملکرد سیاسیش دررابطه با کشورش باشد !که نوع رفتارش، افشاگری درمورد وی را هم بدنبال خواهد داشت ! که افشاگری می تواند نشان دهد که عملکرد این فعال سیاسی: بصورت مأمورانه برای کشور دیگری است که مورد علاقه اش شده است و یاناشی ازمأمورانه بصورت مزدورانه باشد ! بایدمتذکر شد: رفتار درحوزه سیاست با رفتار درحوزه اندیشه وفکر متفاوت است، چون نتایج اندیشگی یک فرد اندیشمند می تواندیک دستاورد بشری محسوب گردد ومورد استفاده بشریت قرارگیرد. بایدگفت : دررابطه بایک کشور مسائلی چند مطرح می شود که پرداختن به هرکدام بحثهای مستقلی می طلبد اما یکی از آنان که مربوط به نوشتار جناب آقای "رضا فانی یزدی ارجمند "که درود بر ایشان و سپاس بخاطر توجه به یکی از موضوعات مهم سرزمین ایران است !پرداخته می شود.بعد از تغییر و تحولاتِ گذر از جهان دو قطبی ، شرایط جدیدی برجهان تعریف شده ویا در حال تعریف شدن است، یکی از آن تعریفها بلوک بندی اقتصادی درنقاط مختلف جهان است و محوریت یافتن بعضی از کشورهاست! که محوریت هرکشور ، نوعی چیرگی بر پیرامونش را نیز بدست خواهد آورد!. امااین نوع چیرگی می تواند :نوع رفتار استثمارگونه و یا رفتار الگو پذیری مثبت را بدنبال داشته باشد . درمنطقه ای که ما ایرانیان زندگی می کنیم چند بازیگر درپی بعهده گرفتن این نقش هستند این کشورها، هستند:۱)ترکیه ۲)عربستان ۳)اسرائیل ۴)ایران!. وقتی شرایط وجودی این چهار کشور را درنظر بگریم، تنها کشوری که این شرایط را دارا می باشد وامریکا و روسیه و حتی کشورهای منطقه این را خوب درک کرده اند تنها کشور ایران است !. می توان گفت: کشور ایران در دوره هایی ازتاریخ معاصرش این فرصت رایافته بود که با شیوهء الگویی مثبت نقش آفرینی داشته باشدکه متأسفانه این فرصتهای از ایران گرفته شد!آن دوران:۱) "دوران نخست وزیری آقای دکتر مصدق "بوده که توسط همین امریکایی :که در شرایط فعلی که می خواهد حضور پر رنگ خود را در این منطقه کم کند و دنبال واگذاری بخشی ازقدرت منطقه ای به کشوری که دارای پتانسیل واقعی است ، با کودتایی، این فرصت تاریخی درآن دوران از ایران گرفته شد!. ۲)دوره ای دیگر که این شانس از ایران گرفته شد درزمان همین حاکمیت فعلی بوده آنهم ؛ دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ! که بطریقی با سیاستهایی تقریبا" هماهنگِ آقای بوش و آقای خامنه ای وتیم مورد علاقه اش این امر تحقق پیدا نکرد وشرایط بگونه ای دیگرشد .اما هیچ از شرایط محوریت این سرزمین کم نشده ، بلکه دارد بسمت افزون شدن نیز می رود! اما نگرانی که ممکن است ایجاد کند آنست ؛که شایستگی الگویش کم رنگ گردد که آنهم با توجه به تنوع قومی دراین سرزمین احتمالش بسیارکم است ::: ممکن است، گفته شود :این اعتقاد به محوریت ایران ، ناشی ازتعصب کور کورانه می باشد که پرداختن به این موضوع و شرایط سایر بازیگران منطقه نوشتارهای دیگری می طلبد.
۶۷۴۰۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : بهرام خراسانی
عنوان : نگاهی واقع بینانه و مسئولانه
جناب آقای فانی
نوروز بر شما و دیگر ایرانیان خجسته باد
خواندن نوشتار پرمایه و کوتاه شما در بارهی یورش دولت عربستان سعودی به یمن در شرایط کنونی منطقه، امیدوار کننده است. در نوشتار شما نه انتقام گیری از زمامداران جمهوری اسلامی، که احساس مسئولیت در برابر ۸۰ میلیون ایرانی و میلیونها غیر ایرانی منطقه به روشنی دیده میشود. همچنین درک درست از وضعیت دولتهای واپسگرا و ساختگی منطقه حتی دولت به ظاهر دموکرات ترکیه. دولتی که شاید بتوان گفت در آینده ای نه چندان دور، با خیزشهای گسترده ی مردم خود، دستخوش آشفتگیهای سیاسی شگرفی بشود. آینده دولتهای واپسگرای عربی نیز اگر بدتر از آن نباشد، بهتر نخواهد بود. همانگونه که از درونمایه نوشتار شما هم بر می آید، اگر از گذرگاه کنونی مذاکرات هستهای که همین امروز در جریان است به سلامت گذر کنیم و تندروان درون مرزی و برون مرزی نتوانند در راه آن سنگ اندازی کنند، بنا بر منطق خودپوی تاریخ، ایران در آینده ای نه چندان دور جایگاه جهانی و منطقه ای شایسته خود را بازخواهد یافت و در وضعیت اقتصادی و سیاسی داخلی آن نیز جهشی پدید خواهد آمد. در چنین شرایطی این وظیفه شما، من و کسانی چون ما است که شکیبا باشیم و از رنجهای گذشته خود، پرده ای برای پنهان ساختن واقعیتهای زنده، نسازیم. همانگونه که اسلحه برداشتن از سیاست ورزی آسانتر اما بی فرجامتر بود، کینه ورزی نیز از شکیبایی و خون دل خوردن و گذشت برای گذار بی خطر یا کم خطر یک ملت و کشور از تندپیچی سهمگین، ساده تر اما بی نتیجه تر است. دولتها میآیند و میروند اما ملت و کشور باقی میماند. تجربه ۲۵۰۰ ساله ایران نیز همین را میگوید. ما حق نداریم با چوچ انگاری سیاسی، به تاوان گناه یک باند تبهکار دولتی، با آینده یک ملت و کشور بازی کنیم.
شادباشید
بهرام خراسانی
دوازدهم فروردین ۱۳۹۴
۶۷۴۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : کیا
عنوان : منطقه به بهار برسد!
۱.به نویسنده باید تبریک گفت ،که با شجاعت مساله را به بحث و گفتگو گذاشته است، گر چه کم رنگ کردن امپراتوری ولایت را میتوان بوئید!
۲.کامنتها هم در سطحی بالا و قابل خواندن میباشند گر چه ، اندکی به مرز نا مطلوب پر خاشگری میانجامند!
۳.توازن نیرو درمنطقه به نفع سنیها چرخیده است ، داعشیان قدرت قبلی را ندارند و در مسیر ضعیف شدن هستند ، گر چه هنوز مشکل میافرینند و خواهند آفرید!
۴.داعشیان داخلی "ولات" هم دست به عقب نشینی زده اند ، گر چه در داخل فشار را افزایش داده و خواهد داد!
۵.اپوزیتسیون هم در در طیفهای رنکارنگش دید روشنی از اوضاع دارد ،گر چه به اتحاد جدی فگر نمیکند!
۶.اکثریت مردم به ماهیت رژیم پی برده اند و در مبارزه سختی با رژیم هستند ،گر چه امکانات محدودی دارند!
اینطور به نظر میاید ،که اتفاقاتی میبایست در ایران به ثمر برسند تا منطقه به بهار برسد.
۶۷۴۰۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : حمید آقایی
عنوان : پاسخ به آقای صمد معلم
آقای معلم، در رابطه با سوالهایی که مطرح کرده بودبد به اندازه کافی در کامنت ها و مقالات دیگر آمده است و لزومی به تکرار آنها نمی بیینم. نقش مخرب عربستان، ترکیه، اسرائیل در منظقه خاورمیانه غیر قابل تردید است. واقعیت این است که این دولت ها نه دلشان برای مردم کشورشان سوخته و نه مردم منطقه. همه دنبال منافع خودشان هستند و این ساده انگاری است که تصور کنیم که دولت ایران نباید دنبال منافع خودش در منطقه باشد که البته هست.
منتها این منافع با منافع ملت ایران در تضاد بنیادی و جدی قرار دارد و نظام جمهوری اسلامی با تلفیق دروغین منافغ ملی و مذهبی (شیعه گری) قبل از هر چیز بدنبال منافع ایذئولوژیک خودش می باشد که همانطور که گفتم نه تنها منافع ملت ایران را به هیچ وجه تامین نمی کند بلکه در خطرات جدی قرار داده و می دهد اشغال سفارت امریکا، ادامه بیهوده جنگ با عراق تا فتح کربلا و قدس، شعار نابودی اسرائیل و ماجراجویی هسته ای برای تامین امنیت این نظام و گسترش قدرت آن در منطقه از نمونه های بارز عملکردهای ضد منافع ملی این حکومت بوده اند.
۶۷٣۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : بهروز الف
عنوان : برای آگاهی خواننده گان محترم
جملات زیر را که یکی از جانیان رژیم اعلام کرده برای خواننده گان محترم میاورم تا متوجه بشویم که رژیم جهل و جنون و کشتار گر اسلامی تنها زبانی که میفهمد. زبان زور هست. تا دیروز تروریست ها شیعه یمنی را به کشتار سنی ها یمنی تشویق میکرد و دارو، پول و اسلحه ارسال میکرد و امروز که یک وحشی مذهبی دیگر با بمباران و کشتار به پاسخ گویی برامده، سخنگویان رژیم از صلح و مذاکره صحبت میکنند و ژست آدم ها را در میاورند
"""
عبداللهیان (معاون وزیر خارجه) ضمن دعوت از تمام طرفهای درگیر در بحران یمن برای بازگشت به میز مذاکره، گفت: «گفتگوی سیاسی تنها راه حل بحران یمن است.»
او افزود که ایران بدنبال همکاری با پادشاهی سعودی برای پایان دادن به بحران یمن است، و «طرحی» برای این بحران دارد.""""
۶۷٣۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : آشنا ...
عنوان : بمباران هوایی یمن، نقض حقوق بین الملل و یک اقدام تجاوزکارانه است(۱)
"...چهارشنبه شب، ۲۵ مارس برابر با ۵ فروردین، عربستان سعودی با چراغ سبز امپریالیسم آمریکا و حمایت دولتهایی چون اردن، کویت، بحرین، امارات متحده عربی، قطر....و به بهانه پیشگیری از پیشروی "تروریستهای شیعه" بمباران چند فرودگاه و پایگاههای نظامی و غیرنظامی شیعیان حوثی(شیعیان زیدیه) را در قالب عملیات "طوفان کوبنده" آغاز کرد . دولت اوباما به صراحت از این تجاوز حمایت کرد و اعلام نمود آمریکا تمام اطلاعات ماهواره ای و امکانات جاسوسی خویش را در جهت منافع عربستان سعودی به کار خواهد گرفت.آمار دقیقی از کشته شدگان و مجروحین در دست نیست و توسط خبرگزاری های انحصاری،دروغپرداز امپریالیستی منتشر نمی شود. اما خبرها حاکیست که بیشتر کشته شدگان افراد غیرنظامی هستند. بسیاری از اماکن عمومی ویران شده و هزاران نفر خانه و کاشانه شان را رها کرده و به روستاهای اطراف پناه برده اند. این عملیات تجاوزکارانه که آشکارا نقض حقوق ملل و منشور سازمان ملل متحد است مورد حمایت دولت ترکیه، مصر و پاکستان و به صورت شرمگینانه توسط اتحادیه اروپا نیز قرار گرفته است. گفته می شود دولت عربستان سعودی آماده است برای سرکوب قیام کنندگان، بیش از ۱۰۰ فروند هواپیما و ۱۵۰ هزار نفر نظامی به یمن اعزام دارد و در این عملیات تجاوزکارانه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز شرکت خواهند داشت. البته دولت عمان هنوز حمایت آشکاری از این عملیات به عمل نیاورده است و روشن نیست ادامه این عملیات و فرسایشی شدن این جنگ چه تضادهایی را در درون جبهه شورای همکاری موجب خواهد گشت. دولت عراق از هم اکنون مخالفت خود را با تجاوز نظامی به یمن در چارچوب نشست شورای اتحادیه عرب اعلام داشته است. جایگاه دولت قانونی سوریه بشار اسد نیز در این نشست خالی است، نمایندگان خلق یمن نیز در نشست حضور ندارند و فقط عامل دست نشانده فراری عربستان سعودی که خودش را رئیس جمهور یمن می خواند، کرسی نماینده مردم یمن را اشغال کرده است و جالب این است عربستان موفق نشده که این بار عمال خودفروخته اپوزیسیون سوریه و همدستان داعش را به عنوان نمایندگان مردم سوریه به صورت نمایشی و تجملی به این شورای اتحادیه عربی اضافه کند تا به بازیگری مشغول شوند.
پرسش اصلی این است که دلایل بمباران یمن چیست و کدام اهداف سیاسی اقتصادی معینی را دنبال می کند و تاثیرات منطقه ای و بین المللی آن کدام است؟
- یکم اینکه کشور یمن مرزهای مشترکی با عربستان سعودی در شمال و در شرق کشور با عمان دارد. دولت یمن، باب المندب را کنترل می کند و این آبراه و تنگه های مورد استفاده بین المللی برای نقل و انتقال انرژی بویژه نفت و گاز و کالا از خاورمیانه و خاور دور به کشورهای اروپایی بسیار مهم است. آبراه باب المندب یکی از تنگه های مهم بین المللی است که به دریای سرخ و کانال سوئز راه دارد. از این رو کنترل چنین آبراه استراتژیکی برای امپریالیسم آمریکا بسیار حائز اهمیت است. استقرار چندین پایگاه نظامی آمریکا در آنسوی تنگه که به شاخ آفریقا(کشور جیبوتی) متصل است نیز بر اهمیت استراتژیک این تنگه می افزاید.
- دوم اینکه امپریالیسم آمریکا سالهاست که با دخالت نظامی دریمن، با بمباران مناطق فقیر نشین شهر و روستا و کشتار صدها زن و کودک بیگناه توسط هواپیماهای بی سرنشین نه تنها نتوانسته اوضاع را تحت کنترل خویش گیرد، بلکه موجب نفرت روز افزون مردم نسبت به سیاستهای تجاوزکارانه خود و عربستان گشته است. آمریکا برای حفظ منافع بلند مدت خود در عربستان و صادرات انرژی و امنیت کمپانیهای نفتی، برای تامین پشتوانه دلار هر آنچه که در توان داشته است بکار گرفته است. لیکن علیرغم تمام این تلاشها، سیاست وی با موفقیت همراه نبوده و یمن همچنان در ناامنی و جنگهای فرقه ای و بی ثباتی به سر می برد. سازمان القاعده و دولت اسلامی داعش که توسط آمریکا در سوریه و عراق و لبنان فربه شده اند، در یمن نیز مدعی کسب قدرتند و در مقابل جنبش مقاومت حوثی که بسیاری از سنی ها نیز در آن متشکلند و از نفوذ قابل توجه اجتماعی در جامعه برخوردارند، قد علم کرده و جولان می دهند. داعش بارها اعلام کرده است که عمده ترین دشمنش جنبش حوثی است و باید نابود گردد و از این منظر با آمریکا و عربستان منافع مشترکی را دنبال می کند. انفجار اخیر در یکی از مساجد شهر صنعا که بیش از ۱۴۰ قربانی گرفت از جمله اقدامات جنایتکارانه نیروهای داعش و القاعده در یمن است. این تجربه مجددا نشان می دهد که امپریالیستها و ارتجاع منطقه تنها با نوع معینی از اسلام مخالفند و در عین اینکه در ممالک خودشان به اسلام ستیزی دست می زنند در عراق و سوریه و یمن با داعش و القاعده همدست می شوند.
سوم اینکه از ۲۳ میلیون جمعیت یمن نزدیک به چهل درصد شیعه هستند که سالیان طولانی مورد تبعیض حکومت مرکزی سنی مسلک بوده که تحت حمایت عربستان سعودی قرارداشته است. عربستان سعودی یمن را همواره حیاط خلوت خود دانسته و در امور داخلی این کشور دخالت کرده است. عربستان سعودی کمیسیون ویژه ای در عربستان برای دخالت دائمی در امور داخلی یمن ایجاد کرده بود و تمام رژیمهائی که در چند دهه اخیر بعد از تلاشی جمهوری دموکراتیک یمن، در این کشور بر سر کار آمدند با حمایت و اشاره و دخالت عربستان سعودی بوده است. عربستان سعودی با بمباران هوایی به پایگاهای چریکی حوثی ها در سال ۲۰۰۹ که با هدف به قتل رساندن رهبر این جنبش صورت گرفت، نه تنها موجب تضعیف جنبش حوثی نگردید، بلکه مقاومت این نیرو را درمقابل آمریکا و عربستان دو چندان کرد و همین امر باعث محبوبیت و رشد اجتماعی آنها گردید. دولت عربستان با اجیر کردن افراد فاقد ایمان و عِرقِ ملی و هزینه کردن میلیونها دلار در بین قبایل سنی در یمن و ایجاد پایگاههای آموزشی نظامی و تسلیح آنها علیه حوثی ها در جنوب شرقی کشور، هر چه بیشتر به شکاف و چند دستگی و هرج و مرج در کشور دامن زده و مسبب اصلی این نابسامانی در کشوراست. در یک کلام عربستان سعودی دست دراز شده امپریالیسم آمریکا در منطقه است و بنام عرب، مردم عرب را کشتار می کند..."
۶۷٣۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹۴
|
از : آشنا ...
عنوان : بمباران هوایی یمن، نقض حقوق بین الملل و یک اقدام تجاوزکارانه است.
"جنبش حوثی و قیام مسلمانان شیعه که در واقع دربرگیرنده بسیاری از سنی ها هم می باشد، آفریده رژیم جمهوری اسلامی نیست، همانطور که جنبش اعتراضی مردم بحرین- متاثر از بهارعربی- نیز آفریده رژیم جمهوری اسلامی نبوده است . امپریالیسم آمریکا و متحدینش همواره برای موجه جلوه دادن تجاوزات نظامی و غیر قانونی خود به کشورهایی چون لبنان، فلسطین، یمن، بحرین و سوریه ....، جمهوری اسلامی را به عنوان مسبب این قیامهای ملی که ریشه در بی عدالتیهای ملی و بین المللی دارد معرفی می کند تا با مهندسی افکارعمومی دخالتهای نظامی خود در این کشورها را مشروعیت بخشند و سلطه سیاسی نظامی خود را موجه جلوه دهند . روشن است حمایتهای جمهوری اسلامی از جنبش یمن و هر جنبش دیگری اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی مشخصی را دنبال می کند همانطور که حمایتهای آمریکا و اسرائیل و متحدینش از جنبشهای اعتراضی در برخی از کشورهای دیگر نیز دلایل خاص خود را به دنبال دارد . اما با چنین حمایتهایی از بیرون نمی توان ماهیت اجتماعی و عمیق و محقانه این جنبشها را در درون تعیین کرد . جنبش اعتراضی ۲۲ خرداد ۸۸ ایران نه آمریکایی بود و نه اسرائیلی، اگر چه مورد حمایت تبلیغاتی و رسانه ای این کشورها قرار گرفت و گرچه عمال انقلاب مخملی نیز سعی کردند برای کسب رهبری در آن نفوذ کنند . ولی این حمایتهای بیرونی تعیین کننده ماهیت این جنبشها نیست. همانطور که جنبش فلسطین، لبنان و مقاومت سوریه و جنبش بحرین ..... علیرغم موافقت جمهوری اسلامی با آنها ، گماشته جمهوری اسلامی نبوده و نیستند ، همانطور که کودتای ارتجاعی بر ضد قذافی توسط مزدوران تروریست وارداتی که مورد حمایت بی چون چرای جمهوری اسلامی بود مترقی و انقلابی محسوب نمی شد. اینها جنبشهای سیاسی و استقلال طلبانه علیه نیروهای استعماری هستند و ربطی به حمایت و یا عدم حمایت بهانه ای بنام جمهوری اسلامی ندارند.
نباید فراموش کرد که دلایل سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی تضادهای حاد کنونی در یمن و برآمد جنبش حوثی و کسب قدرت سیاسی در صنعا پایتخت این کشور را باید در تبعیض اجتماعی ، در سیاست نئولیبرالی دیکته شده توسط صندوق بین المللی پول و دخالت های بیشرمانه و نفرت انگیز آمریکا و عربستان درامور داخلی یمن جستجو کرد. پیوستن مردم به نیروی حوثی نه بدوا به خاطر مسائل مذهبی ، بلکه به دلیل موضع گیریهای سیاسی این جریان در مقابل امپریالیسم و عربستان بوده است که بر محبوبیت آن در بین بخش قابل توجه ای از مردم افزوده است. مهمترین ثروت طبیعی یمن نفت است که از درآمد آن چیزی نصیب مردم نمی نمی شود، همانطور که در ایران نیز نمی شود. یمن یکی از فقیرترین کشورهای شبه جزیره عربی است و بخش بزرگی از مردم در فقر مطلق و گرسنگی و عدم بهداشت و آموزش به سر می برند. بیکاری در این کشور بیش از ۴۰ درصد است و در بین جوانان بیش از ۵۰ درصد. اختلافات طبقاتی غوغا می کند و فقر و مسکنت و بی نوایی و سرکوب و تحقیر، مردم را به طغیان واداشته است. انتقاد حوثی ها به حذف یارانه های سوخت که به زیان اکثریت زحمتکشان یمن تمام شد، مورد حمایت مردم قرار گرفت، مردمی که بسیاری از مسلمانان سنی را نیز شامل می شد. مقاومت حوثی ها در مقابل عربستان و بمبارانهای هوایی آمریکا.... مجموعه دلایل سیاسی اجتماعی است که موجب برانگیختن حمایتهای مردمی و محبوبیت معنوی نسبت به نیروی حوثی شده است... "
۶۷٣۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : صمد معلم
عنوان : کاسبکاری حرفه ای
آقای آقایی در کنار همه فاکت هایی که آقای فانی و دوستانی چون اردشیر و بویژه محسن ارائه کرده اند، اجازه دهید این حقیر نیز بدون این که به سایت شخی اتان سری بزنم، از شما بخواهم که پاسخ به سوالات زیر را در همین سایت به بنده بدهید:
۱- آیا آنچه در سوریه می گذرد در خدمت مردم آواره آن کشور و کلا مردم منطقه است؟ نقش امریکا و عربستان و ایران را مشخصا در این مرافه چگونه تعریف می کنید؟
۲- آیا داعش از آسمان به منطقه نازل شد؟ یا قدرت های خارجی در ایجاد آن نقش داشته اند؟ (نظرتان را به مصاحبه مک کین پس از افشای عکس ها و ویدئوی جلسه اش با رهبر داعش جلب می کنم)
۳- نقش ترکیه و عربستان را در تحولات منطقه چگونه ارزیابی می کنید و ایران حال در شرایط فعلی یا در فضای دمکراتیک می بایست چه سیاستی را در قبال تحرکات این کشورها در پیش می گرفت؟
۴- در مورد تحولات فرا منطقه ای مثلا آنچه در ونزوئلا و یا اوکرائین می گذرد چه فکر می کنید؟ آرایش قوا را یا بقول معروف جبهه "حق بر باطل" را در هر یک از کشورهای نام برده چگونه تفکیک می کنید؟
۵-نتایج دخالت نطامی در لیبی را چگونه ارزیابی می کنید؟
ادامه بحث را به ارائه پاسخ های شما به تک تک سولات موکول می کنم.
۶۷٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : حمید آقایی
عنوان : هوادار آل سعود
آقا یا خانم هوادار آل سعود، که از آوردن نام اصلی خود پرهیز می کنید.
همانطور که من در ابتدای کامنت خود آورده بودم، هیچ عقل سالم و منصفی (بعنوان یک چهارجوب برای بحث و تبادل نظر،که به آن اعتقاد کامل دارم) نمی تواند واقعیت و حقیقت فاکت هایی که آقای فانی یزدی در ابتدای مقاله خود آورده بود نفی کند اما اینها همه واقعیت نیستند.
متاسفانه بحث شما خارج از چهارچوب سلامت عقلی و انصاف است و بنده را به آن کاری نیست.
نام بنده حمید اقایی است و بنده را، البته اگر خواستید، می توانید از طریق سایت اخبار روز یا وبلاگ شخصی ام یا فیس بوک دنبال نمایید.
به امید بحث های سالم و راه گشا.
۶۷٣٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : بهروز الف
عنوان : خوب بود یکطرفه قضاوت نمیشد
اقای فانی به نیکی میدانم که شما کماکان چشم امید به امام و رژیم ضد امپریالیستی دوخته اید ولی وقتی در این دوره و زمانه که کوس رسوایی حرکات تروریستی و دخالت در امور کشور های منطقه به منظور گسترش خلافت شیعه بر سر هر بام افتاده و در حالی که تلاش دارید مقاله تان در سایتی چاپ شود که با افکار شما فرسنگ ها فاصله گرفته و حداقل برای ژست گرفتن روشنفکری هم که شده به جنایات هر دو طرف رژیم های ارتجاعی-مذهبی بپردازید. رژیم ایران در فکر حکومت داعش شیعه در خاورمیانه هست و از هیچ جنایتی ابایی ندارد ( فراموش نکنید که شیطان بزرگ و کوچک هم که امروزه یاران جدا نشدنی رژیم هستند) رژیم های مرتجع-مذهبی سنی هم در فکر حکومت داعش سنی در منطقه. حال چرا علیه یک طرف مینویسد معلوم نیست (گرچه بر عاقلان کاملا اشکار هست)
۶۷٣٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : غلام سفیدکوهی
عنوان : نقش وزارت امور خارجه ایران در موضوعات سیاست خارجی (مانند یمن و روابط با حوثیها) کاهش یافته
جاوید قربان اوغلی: نقش وزارت امور خارجه ایران در موضوعات سیاست خارجی (مانند یمن و روابط با حوثیها) کاهش یافته و پروندههای مهم روابط خارجی به نهادهایی مانند سپاه سپرده شده است
جاوید قربان اوغلی کارشناس سیاسی و از دیپلماتهای ارشد وزارت خارجه در دولت محمد خاتمی میگوید، به دلیل کاهش نقش وزارت خارجه ایران در موضوعات سیاست خارجی در دولت قبل[دولت احمدینژاد]، پروندههای مهم روابط خارجی [از جمله یمن و روابط با حوثیها] به نهادهای دیگر [سپاه قدس و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی زیر نظر بیت رهبر] سپرده شده است. اطلاعات غلط و توصیهها و تشویقهای این نهادها به حوثیها آنها را به این تصور غلط انداخت که حال چون بر صنعا مسلط شدهاند میتوانند تسلط خود را بر تمام یمن گسترش دهند.
ادامه مقاله:
http://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=۸۸۵۲۴
۶۷٣٨۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : رضا ایرانی
عنوان : فتنه گران
آقای فانی دست مریزاد و بقولی آرزومند قوت واستقامت بیشتر.چه بسا در این دوران تحلیلهای آبکی و تکراری از خبرگزاریهای موج جهانی جاری که لبه اتهامات خود را با وامگیری از گردو خاک گاری به گل نشسته خود آپوزیسیون خواندگان کوریدورهای مجالس و کنگره های دول بیگانه تیز میکند و تمامیت کشور ایران را نشانه رفته است،دست به قلم بردن و چنین آشکارسازی کردن وجدان می خواهد و احساس مسئولیت.هیچ زمانی فراموش نخواهم کرد آن نصیحت دوست افغانستانی را که میگفت از برای تحلیل و تکوین راهکارها و قدم برداشتن برای منزلت و بهروزی ساکنین کشور متبوع نیازمند وطنی و اگر آنرا وادادی هر تلاشی آب در هاون کوبیدن است.باور نمیکنید از فلسطینیها عراقی ها افغانستانیها و این آخری سوریها بپرسید.آنجا که کودتاچی مصری از تشکیل نیروی واکنش سریع ""عربی""صحبت میکند دلقویدار اردوغان است و برق زر سعودی کورش کرده.بسیار عاقلانه و پسندیده است که به آحاد هموطنانمان در ایران اطلاع رسانی کنیم که در خا ج از کشور در میان آن هیاهو بسیارند صداهایی که ساز دیگری مینوازند و هیچ نیازمندی د خویش احساس نمی کنند که کاسه لیسی و گدایی محبت این یا آن جناح جنگطلب و آشوبگر را سر لوحه افعال خویش قرار دهند.منتظر تحلیلهای آتی شما و از همین راه بسیاری دیگر.
۶۷٣۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : الف باران
عنوان : سپرهای دفاعی در مقابل حملات تجاوزکارانه صهیونیستها و امپریالیستها به ایران...
"... متاسفانه برخی از سیاسیون ناشیانه در این دام افتاده اند. بویژه سیاسیون ایرانی به دلیل مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی ایران، در این جنگ های کثیف که حکام مرتجع سعودی به راه انداخته اند عامل اصلی وضعیت موجود را زیاده طلبی شیعیان قلمداد می کنند. بدین ترتیب، آنها در عمل به حامی مرتجعین عرب تبدیل شده و از هر دخالت تجاوزگرانه ای در سرکوب مردم منطقه حمایت می کنند.
تاسف آور است که بسیاری از ایرانیان نیز در کنار غیر ایرانی ها، چه در زمان تجاوز نیروهای عربستان در بحرین و چه در تجاوز کنونی عربستان به یمن، به دلیل مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی ایران، به توجیه رفتار تجاوزکارانه مرتجعین عرب پرداخته اند. اینان تجاوز و سرکوب مردم منطقه را به بهانه رودررویی با گسترش نفوذ شیعیان و حکومت جمهوری اسلامی ایران توجیه کرده و می کنند."
قبل از هر چیز از نویسنده مقاله ،از آقای زارعی قنواتی و مخصوصاً آقای محسن روشن بخاطر روشنگریهای منصفانهشان در حدود وظایف خود تشکر میکنم . این واقعیتی است که اپوزیسیون و تعداد زیادی از مشاهیر اهل قلم ایران، سیاست خود را در جهت مخالفت با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران تنظیم کرده و از قرار گرفتن در کنار راستترین و افراطیترین سیاستهای جهانی ابا ندارند . تجاوز به کشورهای مستقل را تایید ، دفاع نیروهای آزادیبخش فلسطین در مقابل اسرائیل نژادپرست اشغالگر را ارتجاعی ، تحریمهای اقتصادی ایران را مثبت و دفاع از حقوق قانونی و مشروع ایران بخاطر حضور حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران ، ارتجاعی و راستگرایانه میپندارند.
از دفاع جنبشهای رهایی بخش و دفاع از حاکمیت مستقل و قانونی کشورهای عراق ، لیبی ، سوریه و لبنان طفره رفته و بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم مبارزات آنها را محکوم میکنند .
دفاع از این کشورها نه فقط دفاع از حاکمیت ملی و قانونی این کشورهاست بلکه مقاومت و مبارزات آنها بعنوان سپر دفاعی در مقابل حملات تجاوزکارانه صهیونیستها و امپریالیستها به ایران و دیگر کشورهای در نوبت قرار گرفته آنها میباشد...
۶۷٣۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : GR Koshki
عنوان : منافع ملی ایران قبل هر چیز از مشارکت و اعتماد اکثریت ملت به شمول مخالفان
منافع ملی ایران قبل هر چیز از مشارکت و اعتماد اکثریت ملت به شمول مخالفان از سیستم اداره کشورحاصل میشود. آیا رژیم ایران دارای این ویژگی هست!؟ این رژیم که فاقد این شرط اساسیست(فاقد مشروعیت در داخل)، لذا برای انحراف افکار عمومی هر از گاهی سازی جدید کوک کرده و متأسفانه بخشی از فعالین اینترنتی زیر عنوان ،،منافع ملی همان منافع رژیم ایران نیست،، تلاش دارند که منتقدین خود را همسو با عربستان، القاعده، ... همسو معرفی نمایند. نوشته اخیر آقای فانی از این گونه است. ذهنیتی که زبان قدرت را بهتر از زبان دمکراسی میفهمد.
غلام سفیدکوهی
۶۷٣۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : هواخواه آل سعود و بنیامین...
عنوان : حق با آقای آقایی است؛ وظیفه ما حمایت از عربستان و اسرائیل است!
من با نظر آقای آقایی "موافقم". تمام بدبختی های ما زیر سر اکثریت و حزب توده است! اگر اینها از خمینی دفاع نمی کردند امریکا چه کاری به افغانستان و عراق و سوریه و لیبی و اوکرایین و ... می داشت؟
مهم اینکه امروز نیروهای دمکرات منطقه از آل سعود گرفته تا عثمانی های تحت رهبری اردوغان و دولت نتانیاهو، از آزادی عمل برای ایجاد وحفظ امنیت منطقه برخوردادر باشند.
حقوق بشر و منافع آل سعود و ارتتجاع حاکم در اسرائیل بهم گره خورده اند.
...
خیانت کردند، این توده ای ها و اکثریتی ها خیانت کردند.
درود بر نتانیاهو و خاندان "آزادیخواه" آل سعود!
۶۷٣۷۲ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹۴
|
از : پروین راکی
عنوان : یک سوال
دفاع اوباما از بمباران یمن، ناقض دلایل شما و نتیجه گیری پایان متن شماست.
از یک ور در پی توافق با حکومت اسلامی و یک سمت تایید حمله عربستان به یمن
چه توجیه یی برای سیاست دوگانه اوباما دارید؟
۶۷٣۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : الف رستمی
عنوان : بخشی از یک مطلب
افزایش نظامی گرایی در منطقه
پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، منطقه خاورمیانه مدت هاست به یکی از مراکز دخالت های نظامی و میدان جنگ های گرم با انواع سلاحهای مدرن تبدیل شده است. تجاوز نظامی آمریکا و متحدانش به افغانستان و تجاوز نظامی به عراق و راه اندازی جنگ داخلی وسیع و فاجعه بار و ظاهرا پایان ناپذیر در سوریه، زمینه ای فراهم نمود تا با سازمان یابی گروههای به شدت افراطی نظیر« داعش» شاهد جنایت های کم نظیری باشیم که مدت هاست در صدر اخبار رسانه ها قرار گرفته ، و به نوبهی خود بهانه های جدیدتری برای ادامه مداخلات مسلحانه آمریکا و متحدانش ایجاد می کند. این وضعیت خطرناک منطقه بر سرنوشت کشور ما نیز تاثیرات جدی دارد. جمهوری اسلامی از زمان حمله نیروهای ناتو به خاک عراق ، سهم مهمی در جایگزینی حکومت شیعهٔ فرقه گرا در عراق داشته و از همان زمان ، با ایجاد «نیروهای شبه نظامی شیعه» که بیشتر نقش «ارتش ها خصوصی ولی فقیه» را ایفا می کنند، به فعالیت نظامی در عراق پرداخته است. اشغال برق آسای موصل و تکریت و حملات پی در پی داعش به کرکوک و یورش به طرف سامره، کربلا و نجف و پیشروی به طرف بغداد پایتخت عراق، فرصتی را پدید آورد تا این فعالیت ها باز هم افزایش بیشتری یابد و همزمان با مذاکرات مستقیم جمهوری اسلامی با آمریکا و با تایید نظامیان آمریکائی ، به پذیرش نقشی منطقه ای برای جمهوری اسلامی در طرحهای نظامی آمریکا بینجامد. بیهوده نیست که روزنامه شرق ۱۴ اسفند می نویسد:«ژنرال مارتین دمپسی» رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا، حمایت ایران از عراق در پیکار با گروه داعش برای بیرون راندن آنها از شهر تکریت را «مثبت» دانست و افزود «ایران و کسانی که به نیابتش از ۱۱ سال پیش در داخل عراق درحال انجام عملیات هستند، اکنون در سطح تازهای، در کارزار تکریت درگیر شدهاند. دوسوم از نیروهایی که در نبرد تکریت شرکت دارند از شبهنظامیان شیعهای هستند که از ایران پیروی میکنند.» و نه تنها پیروی می کنند، بلکه سردار «قاسمی» فرمانده سپاه قدس فرماندهی عملی این عملیات را به عهده دارد و این عملیات با هماهنگی کامل آمریکا، عراق و جمهوری اسلامی به پیش برده می شود.
آیا این اولین بار است که جمهوری اسلامی در این سطح و تا این حد به همکاری با آمریکا در منطقه می پردازد؟ پاسخ را می توان از زبان موسویان و در سایت خبری تحلیلی «مثلث» جستجو کرد. موسویان در بخش سانسور شدهی مصاحبهی خود با بنگاه خبری بی بی سی که این سایت در تاریخ ۱۲ اسفند ماه به افشای آن پرداخته، می گوید: در دوران حکومت طالبان و زمانی که آمریکا قصد ورود به افغانستان و جنگ با القاعده را داشت ، ما مدتی در شورای امنیت بحث می کردیم که آیا ایران در مبارزه با القاعده همکاری کند یا خیر؟ سردار سلیمانی موافق بود . ضمن اینکه ساده دل هم نبود... او ضمن موافق بودن ، به نیت آمریکا مظنون بود که آیا این یک دعوت تاکتیکی است یا صادقانه ؟
کار به جایی رسیده که یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی و مشاور فعلی حسن روحانی با پا گذاشتن بر روی ادعاهای «اعتدال»، «میانه روی» ، «تدبیر» و «تعامل با جهان» و هر نوع خرد سیاسی ، رسما بگوید : «امپراتوری ایران پس از قرن ها توانست مناطق تحت نفوذ خود را گسترش دهد و بغداد امروز هویت ، فرهنگ و پایتخت ماست و این مسئله هم برای امروز است ، هم گذشته».
این اظهارات توهین آمیز مقامات جمهوری اسلامی ، مورد اعتراض مسئولان عراقی قرار گرفت. «ایاد علاوی» معاون رئیس جمهور عراق در اظهارات بسیار تندی گفت : «مسئولان ایرانی خوب میدانند که آنها به هیچ عنوان نمیتوانند عراق را ببلعند. هدف آنها از بیان چنین اظهاراتی تنها یک «باج گیری» است... من از موضعگیری وزارت خارجه عراق در محکوم کردن چنین ادعاهائی حمایت میکنم... ما از قوه اجرائیه حکومت عراق میخواهیم که فرماندهان ایرانی را از مناطق درگیری دور کنند. اگر این فرماندهان برای مشاوره نظامی آمده اند پس جایشان در بغداد است و نباید در مناطق درگیری حضور داشته باشند.
سپاه پاسداران و شاخه برون مرزی آن سپاه قدس، مدت هاست در جنگ داخلی سوریه حضور دارد و با همکاری حزب الله لبنان به جنگ با نیروهای مخالف رژیم بشار اسد پرداخته است. آنچه این روزها معلوم شده آن است که سربازگیری از شیعیان منطقه و اعزام آن ها به کانون های درگیری اشکال باز هم وسیعتری به خود گرفته است. با به خاک سپاری تعدادی از شهیدان افغانی (فاطمیون) جنگ در سوریه و در مشهد بود که از این یارگیری و سازماندهی جدید پرده برداشته شد. روزنامه تسنیم در رثای عروج عاشقانهٔ سرداران افغانستانی اسلام ؛ توسلی، بخشی و دیگرهمسنگرانشان که خبرگزاری ها آنها را علیرضا توسلی ملقب به ابوحامد به عنوان فرمانده تیپ فاطمیون و رضا بخشی ملقب به فاتح به عنوان جانشین فرمانده این تیپ نام برده اند، می نویسد: سالها پیش، خمینی بزرگ دوباره بعد از قرنها یادآور شد که آن چیزی که پیامبر اکرم(ص) به عنوان اسلام برای بشریت هدیه آورد، مکتبی بدون مرز است و مرزهای جغرافیایی اصالت یافته در دنیای امروز مشروعیتی ندارند. امروز فاطمیون سند این حرف هستند.
چنین مکتب بدون مرزی از نظر سرداران ، به عراق و افغانستان و سوریه و لبنان و سودان و یمن خلاصه نمی شود که این روزها طرح سوریه ای شدن آن فراهم شده و به جنگی نیابتی میان عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در یمن تبدیل خواهد شد. این مکتب ابعاد دیگری هم دارد که فعلا فاز تدارکاتی خود را می گذراند. علی شمعخانی دبیر شورای امنیت ملی در مراسم الحاق ناوشکن «دماوند» به ناوگان دریای خزر ، ضمن آنکه دریای خزر را «دریای صلح و دوستی و امنیت» می خواند ، حضور رسمی نیروهای نظامی جمهوری اسلامی را در اقصا نقاط جهان گوشزد می کند و مرزهای ذهنی امپراطوری اسلامی را تا مناطق سوق الجیشی در «دریای مدیترانه و باب المندب» بسط می دهد. عدم اشاره او به دلایل حضور نظامی در دریای خزر، آن هم درست در زمانی که سیاست های امپراطورمابانه رژیم ولایت فقیه تبلیغ می شود ، و این «امپراطوری» عرصه های از دست رفته ای در شمال کشور را هم داشته ، سئوال بر انگیز است. چرا در چنین دریایی ناوشکن به آب انداخته می شود و تقویت حضور نظامی در این دریا ی صلح و دوستی برای چیست ؟!
این لشکرکشی ها و نظامی گری های برون مرزی که مورد پشتیبانی بخشی از نیروهای سیاسی در کشور، و در مواردی ظاهرا مورد تایید قدرتهای مداخله گر جهانی قرار می گیرد، بسیار مخاطره آمیز است. زیرا پای کشورما را به گردابی می کشد که می تواند نتایج فاجعه باری را در آینده رقم بزند. ژاندارمی شیعه در منطقه ای که بنیادگرایی سنی ریشه داری به رهبری و حمایت میلیارد دلاری عربستان سعودی، قطر و شورای خلیج فارس در آن تاخت و تاز می کند و مورد پشتیبانی صنایع نظامی جهانی است، بدون هزینه نخواهد بود. این روند از یکسو کشور ما را در مخاطره دائمی جنگ های منطقه ای قرار می دهد و از سوی دیگر به هر چه قدرتمند شدن سرداران سپاه در داخل کشور و بلعیدن و غارت بخش بزرگ تری از ثروت ملی کشور توسط شرکت های خصوصی و شبه دولتی نظامی- تجاری تحت کنترل و مالکیت همین سرداران می انجامد. و از آنجا که این مافیای اقتصادی نظامی ستون خیمه دیکتاتوری ولایت فقیه است، با قدرتمند تر شدن آن ، استبداد حکومتی نیز تقویت می شود. adfmk.com
۶۷٣۶٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : حمید آقایی
عنوان : هر تحلیل درستی، دال بر جامعیت آن نیست، روی دیگر سکه واقعیت های دیگری نیز به نمایش می گذارد
آقای فانی یزدی، یک عقل سالم و منصف قطعا نمی تواند تردیدی در واقعی و حقیقی بودن فاکت ها و نمونه هایی که برشمردید داشته باشد. تضاد منطقعه ای و ژئپولیتیک بین ایران و عربستان نیز امر جدیدی نیستند، این رقابت همواره وجود داشته است و حتی پیش زمینه های آن به دوران پهلوی نیز می رسد.
در ماهیت ضد امریکایی انقلاب سال ۵۷ نیز نمی توان تردید کرد، در آنزمان داغ مردم از کودتای سال ۳۲ و دخالت های امریکا هنوز زنده بود!
اما متاسفانه برخی از نیروهای چپ و مارکسیست از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون یا نخواسته اند و یا ناتوان از دیدن بخش دیگری از واقعیت ها بوده اند. شعار های ضد امریکایی روح الله خمینی یک وجه از این انقلاب بود، اما، ماهیت ارتجاعی و عقب افتاده روحانیت حاکم که مدل امت اسلامی شیعه را دنبال می کرد جنبه دیگری از این انقلاب را به نمایش می گذاشت. همه نیز دیدیم که شعارهای به اصطلاح انقلابی و ضد امریکایی آن زمان، که برخی را به شعف واداشته بودند، از مواضع عقب افتاده و ارتجاعی بر می خاسته بودند.
اکنون نیز به نظر من به همین شکل به مسائل نگاه می شود. دخالت نیروهای سپاه در عراق سوریه و یمن در درجه اول برای دفاع از تمامیت مرزی ایران و حفظ حاکمیت ملی نیست، بلکه در جهت حمایت از برادران شیعه در منطقه می باشد. از زاویه دیدگاه روحانیت حاکم و نیروهای نظامی و امنیتی آن، اتفاقا علت تضاد های منطقه ای، تضاد های مذهبی بین شیعه و سنی هستند. مگر راهپیمایی بسیار گسترده شیعیان در کربلا و نجف را که توسط جمهوری اسلامی راه اندازی شد و قدرت نمایی بود در برابر عربستان، فراموش کرده اید. به صحبت های سلیمانی فرمانده سپاه در عراق و مقامات روحانی این نظام نیز می تواند مراجعه کرد.
خلاصه کلام اینکه امنیت ملی که من و شما به آن معتقدیم با آنچه که ولایت فقیه و حاکم فعلی ایران بعنوان امنیت ملی می فهمند کاملا متفاوت است. امنیتی که این نظام دنبال آن است امنیت مذهبی نه فقط برای ایرانیان بلکه همه شیعیان منطقه است. حاکمان ایران جمهوری اسلامی ایران را یک جمهوری اسلامی شیعی در مقابل حکومت وهابی در عربستان می بیند، آنان بدروغ اعلام کرده و می کنند که هویت ایرانی یک هویت شیعی است.
۶۷٣۶۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : اردشیر زارعی قنواتی
عنوان : محور عربستان - ترکیه بزرگترین خطر برای منطقه است
سلام جناب فانی یزدی
مطلب خوبی بود چرا که در واقع ذات یک تحلیل مشخص از یک اوضاع مشخص را بدون دخالت دادن احساس شخصی در خود داشت. متاسفانه بسیاری از شبه روشنفکران ایرانی و از جمله بعضی از دوستان به ظاهر مدعی چپ در طی این سال های حیات جمهوری اسلامی یاد گرفته اند که هر موضوع ژئوپلتیک و درک تحولات از زاویه منافع ملی را با خشم شخصی خود از نظام حاکم پیوند زده و هر کجا که رد پایی از جایگاه ایران می بینند تنها به صرف تضاد با حاکمیت یک سره دست به نفی منطق سیاسی زده و همصدا با ارتجاعی ترین نیروهای منطقه یی و بین المللی ساز ناساز خود را کوک کنند. در نگاه این کسان تنها چیزی که جایی در تحلیل و منطق سیاسی ندارد همان درک منافع ملی است. اینکه مثلا در یمن تمام نیروهای ارتجاعی منطقه زیر رهبری عربستان دست به نقض حقوق بین الملل و جنگ افروزی در محیطی که مستعد هزار خطر و فاجعه ملی - منطقه یی است می زنند گویا تنها حاشیه بی ارزش یک متن (هیولای جمهوری اسلامی) می باشد که باید نوک پیکان حملات خود را متوجه عنصر داخلی کنند. در مورد مذاکرات هسته یی، تحولات سوریه و عراق نیز شوربختانه نگاه این عده مبتنی بر همین قاعده سلبی قرار دارد.
با سپاس بیکران از رنجی که به خاطر شنا در خلاف جهت آب می برید
اردشیر زارعی قنواتی
۶۷٣۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴
|
از : محسن روشن
عنوان : از پاریس تا عدن
بعد از جنایت اخیر در پاریس که یکی از آن دو برادر در خیابان های پاریس با خیالی آسوده و بی واهمه از حمله قریب الوقوع نیروهای امنیتی با مشت گره کرده فریاد زد که ما از القاعده یمن هستیم، کم نبودند کسانی که نوشتند و گفتند که "پس قرار است هدف یعدی یمن باشد."
باید بی واهمه از انواع و اقسام انگ های تبلیغاتی غربی ها و شرکای سعودی و "عثمانی" اشان با این آدم کشان که با سناریو سازی های مختلف افکار عمومی را برای جنایات خود توجیه می کنند به مقابله برخاست: با روشن گری در میان مردم و دادن "تنفس مصنوعی" به حافظه تاریخی آنها که تحت تاثیر رسانه های مزدبگیر غربی رو به موت است.
باید کاری کرد که ایجاد داعش و حمایت از آن توسط غرب و دوستان خیلی نزدیکش (سعودی و ترکیه) برای افکار عمومی تداعی کننده ایجاد و حمایت آنها از مجاهدین افغان (القاعده) برهبری بن لادن شود.
باید کاری کرد که کشتار بی گناهان در عراق، پاکستان، افغانستان و سوریه با پهبال و مین و راکت یادآور کشتار بیگناهان در ویتنام، کامبوج فلسطین شود.
باید کاری کرد که دخالت در امور اکراین و حمایت از فاشیست های حاکم یادآور کودتا در شیلی و ایران و روی کار آوردن پینوشه و محمد رضا شود. و ...
برای جلوگیری از جنایات و غارت های بیشتر بایدحافظه تاریخی مردم را بازسازی کرد.
۶۷٣۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹۴
|