بیانیه «چارچوب توافق نهایی هسته ای» منتشر شد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : غلام عسگری

عنوان : حقوق برباد رفته ملت ایران را چه کسی باید پاسخگوباشد
ملت شریف ایران امروزباید اغازی باشد برپایان حکومتی که طی سی وشش سال ازجان ومال وشرف شما درراستای اهداف شوم خود استفاده کرده وهمچنان بدون توجه به حقوق شما درجهت رازبقا خود به هرعمل خسارتباری دست میزند تا دیروزشعارانرژی هسته ای حق مسلم ماست گوش فلک را کرمیکرد وامروزبازیگران سیاسی جهان با یک سناریوی مضحک با رژیم ملایان با تقسیم انچه تا کنون ازجیب ملت گرسنه وتحت ستم ایران دراین راه هزینه شده رژیم را مجبوربه پذیرفتن قراردادی کرده است که همچون قطعنامه پایان جنگ ضد میهنی صدام وخمینی جزخسارتهای جانی ومالی وحیثیتی چیزی برای ملت ایران دربرندارد درصورتیکه همین توافق نیم بند درزمان اخوند خاتمی بصطلاح دولت اصلاحات با یکهزارم چنین خسارتهایی قابل انجام بود اما ازانجایی که ماموریت اخوندها نابودی ایران را دربرنامه خود دارند درچنین شرایطی که فقروفلاکت وبیکاری وتورم وتحریمها کمرملت را شکسته با بوق کرنا خودرا پهلوان پنبه مدافع حقوق ملت میدانندهموطنان گرامی برخیزید ویقه این شیادان وماموران استعماررا بگیرید وازانها بخواهید که درپروسه انرژی هسته برای ما چه کرده اید وچه حاصلی را بدست اورده اید وبدانید که ادامه عمرسیاه این حکومت ملک وملت ایران را به نابودی خواهید کشیدامیداست این برگ سیاه که بردفترقطوراعمال ضدایرانی رژیم ملایان افزوده شده بتواند موجب ان شود که دیگربه اخوند واخوندصفت نباید اعتماد داشت.متحد وپیروزباشید.
۶۷۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : کامی

عنوان : آفرین و سپاس
درود بر آقای ظریف و متنت و هوشیاریش شجاعت اخلاقی میخواهد و تابو شکنی جانانه، ستودن این رجل سیاسی وطن
۶۷۴۴۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱٣۹۴       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام دوستان. می خواهم یک بار برای همیشه حسابم را با مدعیان یکسره کنم.
پس با پوزش از همه ی کسانی که این پیام مرا در پای مطلب قبلی که به پشت صفحه رفته خوانده اند؛ یک بار دیگر اینجا می نهم(چون بسیار مهم است)؛ تا ببینم مدعیان دفاع از حقوق بشر چه در بساط خود دارند.

«کامنتی را در پای مطلبِ «واکنش شورای حقوق بشر به بحران های رو به رشد: نیمه رضایتبخش؟»
در ستون دست راست سایت «اخبار روز» نهاده ام، که توجه همگان را به آن جلب می کنم، تا فردا کسی از مدعیان دفاع از حقوق بشر، نگوید: «عجب ما که خبر نداشتیم!».

خواننده ی گرامی! نیک می دانم که این نوع نوشته ها انسان را از ادبیات، از زندگی و زیبایی هایش دور می سازد. این را خوب می دانم؛ ولی وظیفه ای انسانی و تاریخی مرا مجبور به نوشتن این متون بسیار رنج آور می سازد.
به بزرگی خود ببخشید که ناچارم.»



خوب است این را نیز اضافه کنم که من هیچ بیماری ای که بتواند مرا از پای در آورد ندارم. و از نظر امید به زندگی نیز یکی از امیدوارترین های جهان بشری هستم؛ و همین امید مرا در بیش از دوازده سال شکنجه ی شبانه روزی استوار نگاه داشته.
کوتاه سخن: تا آخرین لحظه آنچه سهم من است را با امید و استواری برای آینده ای بهتر برای طبیعت زمین و بشریت خواهم زیست.

این توضیح را لازم دانستم، زیرا هر از گاهی به وسیله ی افرادی حقیقی و شناخته شده از داخل و خارج میهن مورد تهدید قرار می گیرم. من در این سر زمین هیچ کس دیگری را نمی شناسم؛ پس هر اتفاقی که برایم بیفتد دولت میزبان من مقصر است.

و همه ی این دشواری ها عمومن بدین خاطر پیش می آید که اهل قلم و فعالین ما سراغ زندگان نمی روند، ولی مرثیه سرایانی حرفه ای هستند؛ و اگر به دفاع از کسی هم بر می خیزند، بیشتر از زاویه ی گروه بازی و دوست بازی است، تا انسان دوستی؛ و این دو مقوله ی کاملن جدا از هم است.

انسان دوست واقعی شدن بسیار دشوار است؛ زیرا او به درجه ای از تعالی انسانی می رسد که از حق دشمن خود نیز دفاع می کند. و اگر یک مبارز سیاسی، یک شاعر، نویسنده، انسان فرهنگی و فعال اجتماعی، بدین درجه نرسد، امید بستن به او کاری عبث است. من هم که می نویسم، امیدی به سکوت کنندگان ندارم؛ ولی وظیفه ی خود می دانم که اطلاع رسانی کنم تا فردا نگویند: ما خبر نداشتیم.
۶۷۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣۹۴