از : امیر ایرانی
عنوان : قدر دانی خواستن مشکوک
مسئله اتمی که عاملی شده بودبرای بازیهای خطرناک خامنه ای وتیم مورد علاقه اش ، که می رفت با اقدامات نابخردانه و ایران بر باد ده، به فاجعه ای ویرانگر منتهی شود خوشبختانه شرایط بگونه ای دیگر می شود و نتیجهء دیگری خودش را نشان می دهد و فعلا" نگرانی از ویرانی ها قدری فروکش کرده است .جناب ی.د در نوشتارش بانگاه مثبتی به نتایج می نگرد ،اما این نگاه مثبت را بطریقی به سه موضوع مورددلخواه خویش ربط می دهد . آن سه موضوع هستند:۱) مجاهدین خلق۲)خامنه ای و تیم مورد علاقه اش وبا افراد مجری سیاستهای ویرانگرش یعنی تیم احمدی نژادی ۳) به زیر سئوال بردن حرکات اجتماعی وگروه های اجتماعی درگیر با روشهای ضدبشری و ضد دمکراتیک حاکمیت که درسال ۸۸ با اقداماتشان، گرد مرگ برروشهای خامنه ای و اهدافش و آرزوهایش پاشیده بودند! که بعدا" خامنه ای مجبور به تن دادن به روشهای دیگر شده ! و تقلیل دادن گروه های درگیر باحاکمیت رابه یک طبقه خاصِ برگرفته از ایده لوژی مورد علاقه خودش . پرداختن به سه موضوع هر کدام نوشتار مستقل و طولانی می طلبد. اما می توان گفت:نوع رفتار مجاهدین خلق و تیم مورد علاقه خامنه ای دربعد از دوم خرداد که منجر به ریاست جمهوری خاتمی گردید یک هماهنگی پیش بینی شده و یانشده مشاهده می شود که یکی از آنان برای بدرکردن رقبای خامنه ای برای اهداف بعدی بود، اما فعلا" میسر بگونه ای دیگری فراهم شده است و سر نوشت طوری دیگر رقم خورده است. جناب ی.د نوعی قدردانی را هم برای این دو گروه هماهنگ ،طلب می کند که در نوع خودش جالب است!. امید می رود رد پای دلواپسی ۹ دی در میان نباشد!.
۶۷۵۶۱ - تاریخ انتشار : ۱٨ فروردين ۱٣۹۴
|
از : کیا
عنوان : بزن تو دهان سبز و بنفش/ بر پا کن برای ولایت درفش!
عزیزم اینکه کمونیست نیست ! یا ما پرت ، پرت هستیم!
در هر حال کمونیستها همه مردم ایران نیستند و متاسفانه جمع قابل دیدی مسلمان ضدّ کمونیست هستند و از اتفاق بد در حاکمیت .
نه تنها به اقشار میانی نیاز است ، بلکه اقشار بالاتر را هم میبایست در مبارزه زیک زکی در پیش رو راه داد.
۶۷۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱٣۹۴
|
از : رضا ایرانی
عنوان : از سرخ مایل به بنفش - سبز ساکن خوش آب و هوا ترین مکان و از قضا پرشه سوار!
جناب !چند سطر بالاتر آقای قراگزلو با آب و تاب بیشتری داستان شما را پی گرفته اند.فقط حیف که همچون گذشته "نظر" دیگری برتافته نمیشود و آن بخش غیر فعال است. لذا قرعه به نام شما افتاد تا پاسخ رجز هایتان را بدهم.متاسفانه هنوز طفولیت چپولی در بسیاری هنوز به عقلانیت سیاسی گذر نکرده و گاه گاهی در نوشته هایی چون نوشته شما دیده میشود.هنوز آن "پا برهنگی" و " جنوب شهری" بودن ملاک عمل است و در پشت آن چه بسا هیتلر بهتر از هر هنر پیشه ای سنگر گرفته,بطلان چنین تفکری را به نمایش گذاشت.بدبختانه هنوز ما "نعوز بالاه" "چپها" جرعت نیافته ایم تاثیرات مشعشع آن سیاست فاجعه بار "اختلاف در بالا بحران در پایین ای انقلاب بگیر که آمدیم"را به چالش بگیریم. تحلیل های عاریت گرفته از شبکه های سلطنت طلب که آخوند کجا و کشورداری کجا و تطبیق ان با سوره های آیات نازل شده از استالین و لنین و مارکس و انور و این آخر ها کدام اوف و پوف،چاقوی تیزی بود که دست آدم ناشی بی اشنا به فوت و فن لوتیگری ,حل من مبارز می خواند و نتیجه آن شد که بنده از خوش شانس ترینها غروب پنجاه خود را هم شاهد شدم.البته به یمن تبعید و مهاجرت.پیش از شما از این دست " کمونیست ها" آن جنگ نکبتی هشت ساله را هم به جنگ داخلی می خواستند بدل کنند.البته از کیسه طبقه می بخشیدند و در عصر ازادی خرمشهر نیز چه بسا می خواسته اند بنویسند که درد طبقه دارند و فقط در شادی آن طبقه که البته به کمتراز شادی روز کوبیدن میخ جامعه کمونیستی راضی نمیشود،شریک است.
شاهد بودم که چگونه در روزهای اعتراضات جنبش سبز حتی از سد کردن صف راهپیمایان حامی ان جنبش کوتاهی نکردید و حتی انجا که توانستید به طرق انقلابی تر فعالین ان روزها را "ادب" فرمودید.{جمع می بندم اساعه ادب نشود هر چند خودمانیم ته این نوشته بوی دیگری نمی دهد} هر چند بعد از فروکش کزدن دامنه ان اعتراضات شمایان را از خیابانها نمی شد جمع کرد.
اما این گونه برداشت و تحلیل از مسائل خود ویژگی چپ از نوع شما"ما کمونیستها" ی وطنیست.شاید تاثیر سالیان گذشته چنین است که حتی شادی به ادعای شما "دماغ عمل کرده ها و پرشه سواران ونکی"را اگر حتی بر نتابیم, بد اخلاقی هم بکنیم.البته این به اخلاق زحمتکشان شباهتی ندارد,تا آنجا که ما میدانیم.خودتان را با آن وزن نکنید جسارتا. در این ینگه دنیا هم سراغ نداریم که شادی را هم طبقاتی بکنند.اما سوای تمام اینها خودتان اعترافی کرده اید که از آن فراری ممکن نیست.یا این مناقشه اتمی میهن بر باد ده بود و باد در بادبان جنگ افروزان یا نه!اگر بود برداشتن چنین مانعی قدمی به جلو تا خاکریزی دیگر و گرفتن بهانه از دست جناهی که جنگ را نعمت میداند بود و در غیر اینصورت چه بخواهید یا نه رقص در سنی است که نوازندگانش مجاهدین و نتانیاهو ها هستند.یا داعش را می بینی و باید با این "ناغافل روزگار" در بیافتی و در کوبانی چشم به رسیدن کمکهای غربی بدوزی یا با آن لقمه "سرداران سپاه " حافظ جان خود دیگران بشوی.بعد هم آقای قراگزلو در رسای روژاوا قلم فرسایی بکنند و آن اخی نباشد اما این دیگری غیر کارگری.گل همینجاست همینجا برقص!
۶۷۵۲۵ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۴
|
از : اختیاری
عنوان : کلمات آیینه درون آدمیند!
کلمات آیینه درون آدمیند!
همه کسانی که با این بیانیه (نه توافق) به بهانه وسیله سرکوب مردم و حراج حقوق و ثروت ملی، عقب افتادن انقلاب، سود بورژوازی کمپرادور شریک جنایات رژیم و نظایر اینها مخالفت می کنند، شق مخالف را که عبارت از کشتار کرامت و انسانیت مردم و قتل کودکان همچون مورد عراق تحت تاثیر تحریمها و نهایت تحریمها را که جنگ و از بین رفتن بیسابقه حرث و نسل زحمتکشان ایران است به عمد فراموش می کنند.
عمده این جماعت، رجوی چی با و نیم چلبی پرست و حکک یی هستند که خواهان جنگ و ویرانی می باشند تا آنها به نوایی برسند! شاید عده کمی هم از فرط ضدیت کور با رژیم با این جماعت جنگ طلب هم موضع شده اند! نویسنده مقاله ظاهراً (با تاکید بر ظاهراً) از جمله گروه آخر است که ضدیت با بورژوازی دزد رفیق رژیم و شریک امپریالیزم «کسانی که در سال ۸۸ دوست داشتند مسیر «انقلاب تا آزادی» بشود «ولیعصر تا ونک» را آنچنان به به ضدیت کور خود با جنایتکاران حاکم اضافه کرده که به هورا کشیدن برای رجوی پرداخته و از خوش نپرسیده نقشه ماهواره ای اماکن رژیم را کدام ماهواره چی بجز سازمانهای جاسوسی امپریالیستها داشتند که برای افشاگری؟! به رجوی بدهند؟!!
در هر صورت به حال مردم ایران واقعاً باید گریست؛ رژیم حاکم جنایتکار، دشمنان خارجی رژیم داعش و سعودی و صهیونیزم و امپریالیستها، بخش نه چندان کمی از مخالفان رژیم هم عامل امپریالیزم و صهیونیزم. گل بود به سبزه نیز آراسته شد!!
۶۷۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱٣۹۴
|
از : محمود ماهانی
عنوان : چرا ی-د
اقای ی د ؛ شما چرا نظرات خود را کمونیستی می دانید و هر ان کس که نظر شما را نداشته باشد خرده بورژوا خواهد بود . ایا کمونیست ها به شما وکالت داده اند و شما سخنگوی ان ها هستید ؟ در بین ان سبزها ایا طبقه کارگر هیچ خضوری نداشت ؟ و کارگران اشتباه نمی کنند و اشتباه را فقط بورژوازی و خرده بورژوازی مرتکب می شود . خواهش دارم بیش از این با ابروی مارکسیست ها بازی نکنید و جوری ننویسید که بعضا بگویند مرغ پخته هم از نوشته ها و ادعاهایتان خنده اش می گیرد .
۶۷۵۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۴
|
از : بهمن پارسا
عنوان : میان ماه من تا ماه گردون!
در این کوتاه سخن ،قصد من برخورد و تحلیل و تفسیر متن نیست. فقط طرح دریافت کسی است که خواه وناخواه موهایش را در سی و چند ساله ی رفته در اسیاب ادبیات غلاظ و شدا ی سفید کرده که در عرصه ی هیچ گرهی از ان گشوده نشد. در روزگاری که درخفا و چندی در علن در کار طبع ونشر افکار طبقه یی بودم که به ان اعتماد و اعتقاد داشتم و نا امیدانه هنوز هم دارم، پیشکسوت ارجمندی در طبقه ی دوم کتابخانه و یا کتابفروشی دنیا به من گفت: فلانی تو خیال میکنی از اینهمه حرف و سخن و نشریات ما حسن اقای قصاب، مش محمود ذغالی، میرزا محمد مکان، چه دریافت و برداشتی دارد و ایا اصلا سر در میبرد؟! ان روز سخت بود تا بپذیرم ان شریف به درستی انگشت بر بیماری روشنفکری من گذارده. ولی زمان نشان داده است که من و ما مسلح به زبان و درک ان توده یی نیستیم که خواهان اعتلا و ازادی اش هستیم !اینست که ما همواره تمرین انشاء علم بهتر است کرده ایم و رندان ثروت اندروخته اند و توده زیر بار ستم حاکم جان کنده. وقت است که برگردیم چرا که این راه به ترکستان است.
۶۷۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱٣۹۴
|