"مصدق" و "نجوا"
دو سروده


یوسف صدیق (گیلراد)


• آزادی، رازی‌ ‌ست
در پناه حقیقت؛
وقتی، دروغ در فرار از اغما
خیابان‌ها را به نفرت مین می‌‌آلاید. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۴ فروردين ۱٣۹۴ -  ۱٣ آوريل ۲۰۱۵


 
 
" مصدق "
آزادی، رازی‌ ‌ست
در پناه حقیقت؛
وقتی، دروغ در فرار از اغما
خیابان‌ها را به نفرت مین می‌‌آلاید.
عصای موسی‌ در دستم نیست.
اگر نه‌ همین امروز
به دیدار گور پیر احمد آباد می‌‌رفتم؛
کلاه از سر بر می‌‌گرفتم
و به دست هایم
فرمان معجزه می‌‌دادم.

شنبه، ۲۲ فروردین ۱۳۹۴


" نجوا "
نه ! این مرگ نیست
که به تب راضی ام کرده باشد
سماجت زندگی ست
سگ جانی رویایی در سلول هایم
که به نجوا می خواند:
بر ایرانیت اشک مریز ! *
. . . .
آه چقدر دلم باران می خواهد؛
چقدر دلبسته ی نغمه های گیتاری هستم
که پنجه ی بلورین آسمان می نوازد.
قطره ها
سرسپرده ی هیچ نظمی نیستند.
پشت شیشه ها اما
چشم اندازی که دوستش دارم ،
زیباتر می شود.

یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۴
بر یوناانیت اشک مریز ! * ...
از شاعر بلند آوازه ی یونانی یانیس ریتسوس.