عنوان : این یک انتقاد إز خود است
خواننده گرامی رحمانی، با سلام. این متن قبل از هر چیز یک انتقاد از خود است. از ضمیر اول شخص استفاده کرده ام. من هم در زمره کسانی بودم که به آنها انتقاد کرده ام. در آلمان هم از چپها می پرسند شما از نقد گذشته ننگین ملت آلمان که خود هم بخشی از اویید خسته نمی شوید؟ همین که شخص شما از خواندن این گونه نوشته ها خسته نشده اید انگیزه ای کافی است که ادامه بدهم. انصافا فکر کنید که آیا صدای امثال من آنقدر بلند و پرطنین است که شما آزرده شده اید؟ من برای این حرفها همین یک تریبون را دارم. زنده باشید و لطف کنید و باز هم این حرفها را بشنوید. با احترام، سهراب مبشری.
۶٨۰۲٣ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : نقد نه! حمله به یک جناح
تمام تلاش سهراب مبشری بعد از تقدیر از عنصر قابل تأملی مانند جناب مصداقی ( امیدوارم برای همین اصطلاح عنصر تأمل برانگیز علیه کسی که بدترین تهمت ها را به دیگران زده و جز خودش همه را تیرخلاص زن معرفی کرده، ممنوع الکامنت نشوم) بله، تمام مشکل ایشان ادامه حمله به رهبران سازمان اکثریت پس از انقلاب است. آقای مبشری لطفاً یکبار هم بگو که شخص شما کجا بوده ای و چه مبارزه ای علیه آنها که خواهان شکوفایی جمهوری اسلامی بودند و انکار هم نمی کنند، کرده ای؟ آخر پدر جانها شما و آقای تابان چرا از طراحی علیه فرخ نگهدار، تنها سیاستمدار اکثریت، خسته نمی شوید؟ چرا یادداشت و خبر و مقاله را وسیله این حمله قرار می دهید؟
۶٨۰۰٨ - تاریخ انتشار : ۴ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : درود به شرف و وجدان بیدار شما اقای مبشری
آفرین
۶۷۹۵۵ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : سفسطه‌گری
مغشوش کردن وقایع تاریخی، یکی از روش‌های شناخته شده سفسطه‌گران برای توجیه بی‌عملی و سکوت درباره جنایت‌های تاریخی است. تقلیل دادن وضعیت‌های پیچیده سیاسی اجتماعی به گزاره‌های ساده سیاسی تبلیغاتی، سکوت و فراموشی مشاهده‌گران و مدعیان را در برابر جنایت‌های تاریخی، توجیه نمی‌کند. حربه پوسیده فرصت‌طلبان و چپ ستیزانی که مدت کوتاهی در صفوف نیروهای چپ حرکت کرده‌اند و اکنون از این همکاری پشیمان هستند نیز شناخته شده است. محکوم کردن نیروهای چپ به جرمی که مرتکب نشده‌اند ( هیچگاه در ایران و آلمان به قدرت نرسیده‌اند) نابخردانه و خیال‌پردازانه است. نمونه بارز این نوع سفسطه‌گری، نوشته آقای حسینی علیه هشدار مسئولانه سهراب مبشری است. مقایسه آگاه‌گری یک روشنفکر متعهد با جنایات استالین در اتحاد جماهیر شوروی، حقیقتا حقیر و شرم‌آور است.
۶۷۹۴۱ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : چرا آن حکومت مرتکب چنان جنایت خوفناکی شد
سهراب گرامی، ضمن همراهی با شما در اینکه می نویسی، «...این روزها چهل سال از قتل ۹ زندانی سیاسی توسط دستگاه امنیتی رژیم شاه گذشت. دریغ از یک سلطنت طلب که از آن جنایت و جنایات مشابه آن برائت بجوید...» سلطنت طلبان علاوه بر برائت نجستن، سازشان دائم کوک است برای تبرئه حکومت محمدرضاشاهی در قبال و مقایسه با حکومت ج.ا

گوئی چون حکومت محمدرضاشاهی در قبال حکومت ج.ا، از جوانان مردم کمتر کشته باید موجه جلوه شود. فرزندِ برومند محمدرضاشاه، شاهزاده رضا پهلوی با همه ادعاهای توجهش به قانون و حقوق مردم، هرگز لب به سخن نگشوده، که چرا حکومتِ پدرش، که از دیدگاه ایشان حکومتیست قانونی و قانونمدار، کسانی را که به زندانهای طویل المدت و ابد محکوم شده بودند، مخفیانه و دزدانه اعدام می کرد

تعصب و تلاش در پاک نگاه داشتنِ چهره ها و مفاهیم، حتی زمانی که این چهره ها و مفاهیم مرتکب سخیف ترین اعمال ضد انسانی شده اند، یکی از علل برائت نجستن و دلجوئی نکردن از بازماندگان ستم دیدگان است. اما عدم پیگیری بازماندگانِ ستم دیدگان نیز مزیدِ بر علت بوده و هست

هر ساله در اقصی نقاط جهان مراسم یادبودی در گرامیداشت خاطره زنده یادان ظریفی، جزنی، چوپانزاده، سرمدی، سورکی، خوشدل، افشار و ذوالانوار برگزار میشود. این گرامیداشتها را میشود و باید به جلسه دادگاهی علنی برای نقدِ حکومت محمدرضاشاه تبدیل و طرفداران آن حکومت را وادار به تفکر کرد، که چرا آن حکومت مرتکب چنان جنایت خوفناکی شد

این روزها پس از تقلاهای زیاد برای به محاکمه کشیدن قاضی مرتضوی سردمدار متجاوزین به زندانیان بازداشتگاه کهریزک، قرار است ایشان بزودی محاکمه شود. از آنجایی که ایشان تقاضای دادگاه علنی کرده، میتواند نشان از زد و بندهای پشت پرده باشد. نیروهای انسان دوست در آستانه تشکیل این دادگاه میتوانند و باید، با نوشتارها، تجمعات و اعتراضات خود، صحنه دادگاه قاضی مرتضوی را تبدیل به دادگاهی برای محکوم کردن تمامی تجاوزات به حقوق انسانها در عمر سی و هفت ساله حکومت ج.ا کنند
۶۷۹۰۹ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : دقیقا!
مسلما روزی خواهد آمدکه قاتلان امروزی در حاکمیت ولایت به دادگاه کشانده شوند.
۶۷۹۰۱ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : از کوزه همان تراود که در اوست
سهراب مبشری به رسم همیشگی و ملال آور چپ رادیکال تنها مایل به پرداختن به یک طرف معادله جنایات دیکتاتور ها می باشد , سهراب نمی گوید که هیتلر را مردم آلمان در یک انتخابات آزاد به قدرت رساندند و بنابر این این مردم هم در جنایات نازیها سهیم هستند همانطوری که مردم نژادپرستی که نتانیاهو در اسرائیل را به قدرت رساندند در جنایات این آدم شریک هستند .سهراب نمیخواهد به این حقیقت بپردازد که آقای خمینی با پشتیبانی قاطع بیش از ۹۰ درصد مردم ایران به قدرت رسید و بنابر این این مردم از جمله خود سهراب که در جریان انقلاب در صف مقدم انقلابیون حرکت می کرد در آنچه در ایران اتفاق افتاد سهیم هستند .
چند روز پیش خبری را خواندم در مورد یک تظاهرات بزرگ بر علیه سگ کشی در شیراز , معصومه ابتکار رییس سازمان محیط زیست جمهوری اسلامی هم در این تظاهرات شرکت داشت , برایم مشگل بود که باور کنم در یک نظام اسلامی که سگ را نجس می داند رییس سازمان محیط زیست این رژیم در تظاهرات علیه سگ کشی شرکت کند , هیچ دلیل دیگری جز تغییر در روحیات مردم توجیه گر این واقعه مهم نیست .
و در آخر یک سوال از سهراب دارم : فرض کنیم در بهبوهه انقلاب سهراب مبشری باورمند به دیکتاتوری پرولتاریا و مبارزه مسلحانه به جای خمینی رهبری انقلاب را به دست می گرفت , آیا نمیتوانیم حد اقل این احتمال را بدهیم که تحت رهبری سهراب و به پیروی از منش استالین و ما عو هزاران نفر از مخالفان مارکسیسم -لنینیسم به جوخه های اعدام سپرده می شدند و امروز آنهایی که نتوانستند سکان کشتی انقلاب را به دست بگیرند از جنایات سهراب و رژیم او صحبت می کردند ؟ !!!!!!!!!!!....از کوزه همان تراود که در اوست برادر عزیز .
کمال حسینی
۶۷٨۹۲ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴