"افسانه" تسلیم


ایرج فرزاد


• قزخ نگهدار برعکس ادعای دروغین، در واقع بیژن جزنی را "به جای خود" گذاشته است. او برعکس مردمی که تصویر قهرمانان دوره سختی های خود را بزرگ میکنند، تا بار سنگین خفّت و خواری و نا امیدی ناشی از سلطه خفقان و ارتجاع و سیاهی را، قدری تسکین بدهند، نفس قهرمانی، نفس "اندیشیدن" به مقاومت، نفس دست بردن به اسلحه در برابر دشمنی به مراتب مسلح تر و بی رحم و بی ملاحظه تر را به تمسخر میگیرد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۲۶ آوريل ۲۰۱۵


فرخ نگهدار، در گفتگو با اخبار روز، با عنوان: "دلم میخواست مثل بیژن باشم"، چنین گفته است:
" برای من بسیار سهل است که باور کنم که اگر بیژن بود به توسل به قهر علیه حکومت برخاسته از انقلاب دست نمی زد."
شاید همه ما با "افسانه ال سید"*، به عنوان یکی از نمونه های برجسته یک "سنت" آشنائی داریم، احتمالا کتابش را خوانده ایم و فیلم آن را هم دیده ایم.
"ظاهرا" چنین به نظر می رسد که فرخ نگهدار "گویا" دارد یاد بیژن جزنی را در ایام همزمان با چهلمین سال جان باختن او، که بطور جنایتکارانه ای کت بسته و چشم بسته توسط ساواک در تپه های زندان "اوین" به رگبار بسته شد، گرامی میدارد. از قرار، قصد این است که "موضع" و "سیاست" های بیژن "به روز" شوند تا "وفاداری" به آنها کمترین تردید نسبت به موضع "روز" خود فرخ نگهدار را از اذهان پاک کند. او، اما، برعکس افسانه ال سید، و برعکس ادعای دروغین، در واقع بیژن جزنی را "به جای خود" گذاشته است. او برعکس مردمی که تصویر قهرمانان دوره سختی های خود را بزرگ میکنند، تا بار سنگین خفّت و خواری و نا امیدی ناشی از سلطه خفقان و ارتجاع و سیاهی را، قدری تسکین بدهند، نفس قهرمانی، نفس "اندیشیدن" به مقاومت، نفس دست بردن به اسلحه در برابر دشمنی به مراتب مسلح تر و بی رحم و بی ملاحظه تر را به تمسخر میگیرد. فرخ نگهدار سرسختی امثال بیژن جزنی را در آن دوره اختناق آریامهری تحقیر میکند، تا از "ناقهرمانی"خود و از موضع "شکوفا سازی جمهوری اسلامی" از همان ابتدا و تاکنون "افسانه"پردازی کند.
جناب فرخ نگهدار، "اشتباه لپی" مرتکب نشده است. میداند که خود او، یکه و تنها "صاحب امتیاز" موضع "شکوفا سازی جمهوری اسلامی" است، و "اکثریت" کادرهای رهبری در صفوف اکثریت، یکی پس از دیگری سعی کرده اند، خود را از آن "اتهام" بر "سنت فدائی" مُبّرا کنند. اما هدف در این اعلام برائت هر چه بوده است، واقعیت این است که دورنما و چشم انداز جمهوری اسلامی، بهیچوجه "شکوفا" نیست. این رژیم در سراشیبی سقوط و فروپاشی است. مردم بار دیگر تصاویر چهره های افسانه ای و رزمندگان مقاومت در برابر اختناق و سرکوب و جنایت را بالا خواهند برد.
اما، "خشونت گریز" سانتی مانتال و منجمد در سیاست دوران "هزیمت"، به عبث در تک و تا است که به این آرزوی موهوم جان و دل سپرده است که در آن دوره های "بیداری" و سقوط ارتجاع اسلامی، گویا مردم"دلشان میخواهد"، تصویر بیژن جزنی ها، در سایه فرخ نگهدارها بر ذهن صفوف اعتراض جامعه ای خشمگین و بپاخاسته، نقش ببندد.

۲۴ آوریل ۲۰۱۵
iraj.farzad@gmail.com
---------------------------------

*. ال سید که فرماندهی چندین نبرد پیروزمند در جنگ علیه "مورها" و غارت و چپاول اسپانیا توسط آنان را برعهده داشت، در ۱۰ ژولای ۱۰۹۹ در نبرد با مورها در "والنسیا" کشته شد. اما طبق روایات افسانه ای، همسر او، جسد او را مسلح به کلاه خود و رزه و نیزه، سوار بر اسب معروف او، باربیکا، کرد و به میدان جنگ والنسیا فرستاد. مورها، طبق این افسانه، با مشاهده ال سید، فرار کردند.