«همدلی دولت و ملت»!
پلیس امنیت میهمان خانه ی کارگران


• سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه تجاوز و شکستن حریم خانه کارگران توسط پلیس امنیت را محکوم کرد! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۷ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۲۷ آوريل ۲۰۱۵


در ادامه به گیر وبه بندها ی چندین ساله نیروهای جورواجوراطلاعاتی امنیتی علیه فعالیت های سندیکای کارگران شرکت واحد در روز ۲۱/۱/۹۴ به هنگام نشت سندیکایی در خانه آقای ناصر محرم زاده واقع در حاشیه محله جنوب شهری پاسگاه نعمت آباد، مامورین لباس شخصی پلیس امنیت با همکاری و هماهنگی حراست شرکت واحد به محل نزدیک نشست آمده و به گفته ی اهالی محل در درون خودرو پراید سیاه رنگ، پنهانی و جاسوسی از اطراف و افراد مراجعه کننده به نشست سندیکایی فیلم و عکس تهیه می کردند، و برای چاشنی کار و ایجاد رعب و وحشت بیشتر، خودرو گشت پلیس چندین بار اژیرکشان از محل عبور می کند، هنوز بحث و گفتگو و بررسی داستان این رفتار ضدکارگری در بین افراد نشست فوق به پایان نرسیده بود که پرده ای دیگری از این نمایش بگیر و ببند پلیسی به صحنه در آمد، که این بار وقاهت را از حد گذراندند.
ماجرا از این قرار است، در روز ٣/۲/۹۴ با هماهنگی های قبلی، نشست کارگری سندیکای کارگران شرکت واحد در آپارتمان آقای رسول طالب مقدم راننده ی سندیکایی سامانه ۹ واقع در مجتمع آپارتمانی کارگران سامانه ی ۹ در جنوب شهر ری دایر بود، و در حالی که ایشان در ورودی را باز گذاشته و به کارگران خوش آمدگویی می کند به ناگهان با چهره دو جوان لباس شخصی که از پارگینک به صورت همراه با افراد، با اسانسور به بالا آمده بودند و بعضا دوستان تصور می کردن ایشان از همکاران جدیدالورد به سندیکا می باشند و میزبان هم به همین تصور به انها لب خند می زند و آنان که در استانه ی ورود به داخل خانه و به صورت در گوشی خود را به ایشان پلیس امنیت معرفی کرده و میزبان را با لبخند آنچنانی در برابر عمل انجام شده قرار داده و خود را مهمان جا زده وبه اصطلاح اجازه ی ورود گرفته و میزبان هم در حالت بهت زده در برابر اقدام انجام شده ی این مهمانان سر زده و ناخوانده به رسم و ائین فروتنی کارگری آنها را در حالت بیم و امید به داخل راه می دهد و افراد حاضر در خانه هم که هنوز دقیقا متوجه ماجرا نبوده اند، به خیال همکار بودن با آنها دست داده و سلام و علیک می کنند، تا این که یکی از دوستان با تجربه تر قدیمی که در آستانه ی در ورودی موضوع را متوجه شده بود با صدای بلند ماموران را معرفی کرده که ناگهان همه ی حاضران و به ویژه چندتن از کودکان ایشان متعجب و خشمگین شدند. ماموران جوان و تازه نفس و تازه کار که همراه خود یک دستگاه فیلم برداری هم آورده بودند، آنچنان دچار اطاعت های کورکورانه و چشم گوش بسته دستور فرماندهان خود بودند،که فراموش کرده بودند برای ورود به حریم خصوصی خانه ی شهروندان در همه ی دنیا و از جمله در قوانین ایران ماموران به ویژه ماموران پلیس باید مجوز ورود از سوی مقام قضایی را داشته و آن را ارائه دهند. ماموران پلیس امنیت وقتی با اعتراض و خشم و نفرت کارگران روبه رو شدند ناشیانه دست به توجیه کار خود زده و مدعی شدند برای کمک به حل مشکلات شاید بتوانیم کمک کنیم! که بی درنگ دوستان، دستگیری های متعدد و به ویژه کتک خوردن و بازداشت توسط پلیس امنیت در روز جهانی کارگر سال ۹٣ را یادآدور شدند و در معنا اعلام نمودند، شما جیب ما را نزن کمک پیشکش! اعتراض و خشم کارگران حاضر در نشست آنها را وادار کرد با دستپاچگی راه فرار را در پیش بگیرند.حاضران در جمع بندی ازاین رفتاربی شرمانه به این نتیجه طنزامیز رسیدند که شاید این سرکوب گری ها اجرای شعار همدلی و هم زبانی دولت و ملت و یا سیاست شفاف سازی است! که ماموران پلیس امنیت این چنین بی پروا قانون شکنی و نقض حقوق شهروندی را اجرا می کنند و در آستانه ی بزرگداشت مقام کارگر و روز جهانی کارگر، حریم خصوصی خانه کارگران را می شکنند و به آن وارد می شوند، اگرچه کارگران شکایت به مراجع و سازمان بین المللی کار و دیگر نهادهای کارگری را حق مسلم خود می دانند اما این نمایش تلخ خنده دار و در عین حال گریه آور این ضرب المثل معروف سرزمین مان را به یاد می آورد که قسم حضرت عباس تان را باور بکنم یا دم خروس را.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
اردیبهشت ۹۴