دونده ها


نیلوفر شیدمهر


• صبح‌ها زودتر از من ‏
این مرد شروع می‌کند
روزدوی‌اش را
زودتراز من که کورمال کورمال ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۱ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۱ می ۲۰۱۵


 
صبح‌ها زودتر از من ‏
این مرد شروع می‌کند
روزدوی‌اش را
زودتراز من که کورمال کورمال
‏"ماشین دو" را پیدا می‌کنم
و دکمه‌ی شروع را می‌زنم.‏


در گرگ و میشِ بیرون
او خم می‌شود به سمتِ سطل‌ها ‏
و یکی یکی دمبل‌هایش—شیشه‌های خالی مشروب را ‏
بلند کرده و با نفسی عمیق
در کیسه‌اش می‌اندازد
و من می‌شمرم: یک دو سه ...‏

عضلات دستِ مرد و من کش می‌آیند ‏
‏ او که قوطی‌های آبجو را
مچاله می‌کند و بعد
ماشین که دور برمی‌دارد ‏
نه من وقت دارم به شیشه‌ی آبم مِک بزنم
نه او تا ریشِ ژولیده‌اش را بخاراند.


خلاصه سخت مشغولیم تا ماشینِ آشغال برسد
و او با کیسه‌ای پر-از-خالی
به زباله‌دانِ بعدی بشتابد و من نیز
همچنان درجا بدوم
آنقدر تند که هر دو به سرعت
‏ فراموش ‌کنیم چه‌قدر

از این زمانه‌ی سرسام‌آور عقبیم.

/
نیلوفر شیدمهر
اول ماه می ۲۰۱۵‏