بهبود شرایط کاری زنان و تاثیر آن بر بازار کار
دن ریس، ترجمه: بنفشه جمالی
•
زنان نیازمند به دسترسی به اتحادیههای مستقل کارگری هستند که میتواند موجب توانمندسازی آنها و به نمایش گذاشتن قدرت انتخاب زنان برای افزایش دستیابی به منافع خود در محل کار گردد. اتحادیههای کارگری باید تبدیل به محلی برای تشکل یابی، سازماندهی و چانهزنی برای کارگران شوند. موانعی که مانع دستیابی به این امر مهم است باید از سر راه برداشته شوند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٣ ارديبهشت ۱٣۹۴ -
٣ می ۲۰۱۵
ارائه امکانات آموزشی، بهداشتی و نگهداری از کودکان (تاسیس مهدکودکها) از جمله شرایطی است که باید برای زنان در کارخانهها مهیا شود.
زنان شاغل در کارخانههای نساجی و پوشاک، اغلب از مردان دستمزد کمتری میگیرند و از شرایط کاری نامناسب رنج میبرند. درحالیکه بهبود شرایط این زنان میتواند اثرات قابلتوجهی بر جامعه داشته باشد.
اکثر پوشاک جهان توسط زنان تولید میشود. معمولا، این افراد، زنانی جوان، با تحصیلات پایین هستند که اغلب در کشورهای درحالتوسعه زندگی میکنند. این واقعیتی اثبات شده است که شرایط کاری در صنایع نساجی و پوشاک نیاز به بهبود و تغییر جدی دارد. اشتغال زنان در کارخانههای نساجی بسیار حایز اهمیت است. در دنیای امروز، کار زنان با دستمزد در این کارخانهها قطعا بسیار بهتر از کارهای بدون مزد خانوادگی مانند کشاورزی و یا خانهداری است. اما سوال اینجاست که آیا اشتغال زنان در این حوزه، موجب تسریع روند توانمندسازی زنان و بهبود شرایط زندگی آنها خواهد شد؟
پروژه شغل بهتر، عنوان پروژه مشترکی بین سازمان کار جهانی (ILO) و موسسه مالی بینالمللی (IFC) است، که در بیش از ۹۰۰ کارخانه نساجی و بر روی بیش از یکمیلیون کارگر در کشورهایی چون کامبوج، نیکاراگوئه، ویتنام، هائیتی، اردن، اندونزی و بنگلادش در حال انجام است.
آمارهای ارائهشده از سوی این پروژه نشان میدهد، اشتغال زنان در این کارخانهها تحولی مثبت در زندگی آنها بوجود آورده است اما این تغییر لزوما به توانمندسازی و یا برابری زنان منجر نشده است. بهطور مثال، در سالهای اخیر شاهد وضعیتی باثبات همراه با پیشرفت قابلملاحظهای در صنایع مختلف اندونزی بودهایم اما این پیشرفت برای زنان در این کشور بسیار کند و نامحسوس بوده است.
در حدود ۸۰ درصد از ۷۰۰ هزار کارگری که در کارخانههای اندونزی مشغول به کار هستند را زنان تشکیل میدهند. زنان اغلب در کارهایی دونپایه که دستمزد کمتری دارند مشغول به کار هستند درحالیکه مردان در مشاغلی بهتر که دستمزد بالاتری دارند به کار گرفته میشوند. مردان اغلب سه برابر بیشتر از زنان شانس دارند که بهعنوان سرپرست یک بخش انتخاب شوند.
زنان در کارخانهها اغلب در مقایسه با مردان ساعات بیشتری کار میکنند اما بسیار کمتر از مردان به گذراندن دورههای آموزشی که میتواند منجر به ارتقای شغلی آنها گردد، تشویق میشوند. زنان از لحاظ بهداشت و سلامت هم وضعیت بدتری دارند و میزان حقوق دریافتی ساعتی آنها (بدون احتساب پاداش) ۸۵ درصد حقوق مردان در شرایط برابر است. زنان شاغل در کارخانههای نساجی به نسبت مردان اوقات فراغت کمتری دارند زیرا مجبور به انجام کارهای خانه نیز هستند. این زنان کارگر علیرغم آنکه بهصورت تماموقت در محل کار خود مشغول به کار هستند اما همچنان مسئولیت تمامی کارهای خانه را نیز به عهده دارند.
اگرچه این یافتهها ناامید کننده به نظر میآیند اما میتوانند تبدیل به فرصت ایجاد تحولی عظیم شوند. مهیاکردن شرایط مناسب برای زنان در محل کار میتواند به بهبود وضعیت زندگی آنها در سطح اجتماع منجر شود. تحقیقات IMF نشان میدهد که برخی از کشورها به دلیل شکاف جنسیتی در بازار کار خود تا ۲۷ درصد رشد سرانه خود از دست میدهند. بهبود شرایط کاری برای زنان میتواند منجر به بهبود وضعیت سلامت، آموزش کودکان و افزایش درآمد ماهیانه خانوادهها شود. بهطور مثال، در ویتنام، تعداد کارگرانی که پول برای خانوادههای خود ارسال میکنند رو به افزایش است. ۷۰ درصد کارگران از دستمزد خود برای اعضای خانواده خود پول ارسال میکنند. آمار نشان میدهد، زنان ۲۴ درصد بیش از مردان پول برای خانوادههای خود ارسال میکنند.
بهبود وضعیت زندگی کارگران نساجی، عملی مثبت در صنعت است اما نهایتا کار در کارخانهها تا زمانی که زنان با مشکلات و معایب آن مواجه هستند، نمیتواند به توانمندسازی آنها منتهی شود. دریافت دستمزد، باید به ایجاد فرصت تحقق درک زنان از حقوق خود، اظهارنظر صریح در رابطه با خواستههای خود و گسترش مهارتهای آنها منتج شود.
تعداد قابلتوجهی از زنان کارگر کارخانهها دارای فرزند هستند و توجه به نگهداری از کودکان و گسترش امکانات بهداشتی بهعنوان ابزاری حمایتی میتواند به ایجاد حس همدلی و افزایش راندمان کاری در کارخانهها منجر شود. بهطور مثال، کارخانهای در ویتنام که اقدام به تاسیس مهدکودک و کلینیک پزشکی در محیط کارخانه خود کرده است، متوجه شد این سرمایهگذاری، کاهش گردش نیروی انسانی، غیبت کارکنان و کاهش هزینهها و نهایتا افزایش بهرهوری پایدار در چندین سال متوالی در آن کارخانه را به دنبال داشته است.
همچنین زنان نیازمند به دسترسی به اتحادیههای مستقل کارگری هستند که میتواند موجب توانمندسازی آنها و به نمایش گذاشتن قدرت انتخاب زنان برای افزایش دستیابی به منافع خود در محل کار گردد. اتحادیههای کارگری باید تبدیل به محلی برای تشکل یابی، سازماندهی و چانهزنی برای کارگران شوند. موانعی که مانع دستیابی به این امر مهم است باید از سر راه برداشته شوند. همچنین اتحادیههای کارگری، باید تمامی تلاش خود را برای بهبود وضعیت کاری زنان به کار برند.
شکی نیست که توسعه و افزایش فرصتهای شغلی میتواند با سرمایهگذاری بر ایجاد شغل مناسب برای زنان و گسترش امکانات رفاهی و حمایتی از آنها که موجب دستیابی زنان به حقوق خود و درنتیجه دستیابی بیشتر به پتانسیل کاری آنها میشود، محقق گردد.
منبع:بیدارزنی
|