از : صمد معلم
عنوان : سیاست ورزی هنر هم می خواهد
در اینکه انتقاد از دولت را نباید تابو دانست شکی نباید داشت. و در اینکه ظریف را هم باید مواخذه کرد که به چنین دروغ فاحش و مصلحت جویانه ای متوصل شده نیز لحظه ای نباید دریغ به دل راه داد.
من فکر می کنم مشکل ما از کارمند عالیرتبه ای بنام ظریف فراتر می رود!
هنر ما باید در این باشد که مراقب باشیم که با موضع گیری هایمان آب به آسیاب دشمن نریخته و یا به خارج شدن موانع اصلی پیشرفت کشور از دید مردم کمک نکرده و به مردم آدرس غلط نداده باشیم.
اینکه روحانی از نظر اقتصادی راست است و از لحاظ سیاسی حتی اصلاح طلب "انتخاباتی" هم محسوب نمی شود، از دید هیچ کس پوشیده نبوده و نیست؛ ولی باید این را هم پذیرفت که وی از جناح حاکم نیز فاصله دارد و به آنها تعلق کامل ندارد. و بالاخره اینکه برخلاف برداشت ذهنی بخشی از اپوزیسیون، روحانی بشکل مهندسی شده سر از صندوق ها بیرون نیاورد، بلکه با فشار مردم، که برای غلبه بر نظر رهبران حاکم بر سر وی بتوافق رسیدند، به کرسی ریاست جمهوری رسید. بگذریم که قائل شدن این حد از قدرت برای جناح حاکم طوری که گویا همه چیز با برنامه ریزی و اجرای دستگاه های زیر نظر آنها در کشور اتفاق افتاده و می افتد، خواسته یا ناخواسته امر مبارزه را بی معنی جلوه داده و در اصل نوعی دعوت به انفعال است.
کسی که هنر یا حوصله این را ندارد که به تجزیه و تحلیل آرایش قدرت ها در کشور بپردازد و دائما نغمه "ما که گفتیم" یا "همه سر و ته یک کرباسند" سر می دهد، از یک سو مردم را از خود و فاجعه بارتر اینکه از آنجا که نام چپ را برخود گزیده آنها را از چپ گریزان می کند.
اپوزیسیون باید از این هنر برخوردار باشد که ضمن حفظ انتقاداتش از دولت، مطالبات مردم را هر چه گسترده تر منعکس کرده و از دولت خواهان پاسخ دادن بدانها شود و بخواهد که اگر موانعی بر سر راه دارد آنها را با مردم در میان گذارد.
اوضاع را درک کنیم: مسئله هسته ای، خطر ارتجاع منطقه و ارتجاع داخلی و از همه مهمتر زندگی فاجعه بار مردم از چپ ها که بایستی مردمی ترین نیروهای جامعه باشند احساس مسئولیت بیشتری می طلبد. دودِ خاک توهم پاشیدن به چشم مردم با هم سنگ دانستن روحانی که هیچ بلکه خاتمی و موسوی با امثال یزدی ها و لاریجانی و ... اول به چشم خود این دست از نیرو های چپ خواهد رفت.
۶٨۲۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣۹۴
|