از : peerooz
عنوان : سعدی افتاده ایست آزاده
من در یک خانواده نیمه مذهبی بزرگ شدم. نیمه مذهبی از آن رو که پدربزرگ های من مذهبی بودند ولی پدرم و بستگان و رفقای هم سن او که در دوران پهلوی ها نفوذ مذهب کاهش یافته بود عرق خور هم شده بودند و گاهی با دهان آب کشیده نمازکی هم میخواندند ولی از روزه خبری نبود. بمن که رسید فقط عرق خوری برجا ماند. منظور آنکه من آدم مذهبی نبوده و نیستم. زمانی هم داستانی را میدانستم چیزی شبیه این که پهلوان پنبه ای خود را دوان دوان به جمع پهلوانان رسانید و گفت در باره کار خیری که در پیش داشتند روی او حساب نکنند. بنده هم عر ض میکنم که مرا از این وظیفه " حقوق بشری " معاف فرمایند چرا که مرحوم منشور جهانی حقوق بشر از بدو تولد با مخالفت " بلوک شرق " و رژیم های مذهبی روبرو شد و پس از آن کشورهای غربی و غیره هم مجلس ختم آنرا برچیدند.
اما اینکه چرا رژیم اسلامی و شاید بقیه کشورهای اسلامی با بهائیت دشمنی دارند آرامگاه در اسرائیل و نداشتن شخصیت های مذهبی احتمالا جزء کوچکی از مساله است , یعنی شیعه های یمن که شب و روز زیر بمباران اتحادیه عرب اند و شیعه های اکثریتی بحرین که کوبیده شدند پیشوایان شان در عراق دفن شده بودند. همین طور کشت و کشتارهای سنی و شیعه و غیره در عراق و سوریه و افغانستان و پاکستان و آفریقا ربطی به این دو فاکتور ندارد. مساله اینست که کسی چشم دیدن رقیب را ندارد به ویژه اگر رقیب دائما انگولک کرده و با اقداماتی نظیر " دانشگاه های زیرزمینی به راه انداختن " خاری در چشم رژیم بوده و طرفداران آنها این فتوحات را به رخ رژیم بکشند. وگرنه " کس نیاید به جنگ افتاده ".
۶٨۴۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۴
|