عنوان : ذکر مطالب بدون ارجاع دزدی است
جناب رامتین صبا که احتمالا خطاب شما به مقاله های من که در جای دیگری در نقد اوجالان چاپ شده است، می باشد. اما عزیزم ذکر مطالب بنده و ارجاع مستقیم به منابعی که بنده ذکر کرده ام می دانید دزدی است و من می توانم از شما شکایت کنم. کل مطالبی که در مورد مادها و گئوماته و کتسیاس و..آورده اید از نوشته های بنده است حتی اشتباه من که در منابع درون متنی اسم مترجم را اورده ام را تکرار کرده اید بنده اجازه نمی دهم که تحقیقات ۷ ساله ام به راحتی مورد استفاده قرار بگیرد سایر مقالات من در سایتهای دیگر از جمله بخشهای کوتاهی درهمین سایت بخش اول سه روایت از دولت -ملت ایرانی، موجود و به زودی رساله دکترای من به چاپ خواهد رسید بعداً چه توضیحی برای گفتن دارید برای اهل علم خجالت اور است جناب رامتین.
۶٨۵٨۱ - تاریخ انتشار : ۵ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : اوجالان (۲) ماد وپارس تبدیل به کرد وفارس می شود
اوجالان کیست؟ برای معرفی وی دو گروه نقش دارند:یکی خود وی ،با گفتار و کردارش و دیگری هوادارانش و یا افرادی که با معرفی کردن این نوع انسانها اهدافی خاص را تعقیب می کنند. شخص اوجالان برای مطرح شدن چگونه عمل کرده است؟ ایشان در حوزه اندیشه بطریقی عمل می کند و نشان می دهد که دارای ایده ایست که فراتر از هر ایده لوژی رایج است و خودرا برتر ازمتفکران دیگر نشان می دهد و دربرخورد با متفکرین دیگر از موضع فرادستی وایرادگیری و یا کامل کنندگیِ نظرات آنان، خود را مطرح می کند اما این نوع برخوردها پرسشهایی را هم مطرح می کند: آیا رفتاروی متناسب با توان و ظرفیتش است؟آیا نوع رفتار وی یک ژست عوام فریبانه است برای مریدپروری، آنهم بقصد تحقق اهداف تشکیلاتیش ویا بدرکردن رقبای کرد در منطقه می باشد؟ گروه دیگری که تلاش دارند وی را معرفی کنند: یاهوادرانش هستند و یا گروههایی که اهداف خاصی را تعقیب می کنند !که آنان، براساس هویت سازی قومی، اورا یکی از متفکرین طراز اول جهان معدفی می کنند. آنهم با هویتی کردی، ویا هویتی پیامبر گونه ایِ ماورائی ویا حکیمانهای زمینی می تراشند تابه نیرویی کاریزمایی برای وی برسند ویا درادبیات مبارزاتی ِ منطقه ازاو یک فرد نجات دهنده و رهایی بخش بسازند.::: بایدگفت: بررسی تمام افکار این فرد می تواند مفید بحال مردمان منطقه و بخصوص کردهای منطقه باشد ودراین راستا قطعا" روشنگری هایی را خواهیم داشت و اگر روشهای شیادانه ای وجود داشته باشد آن روشنگری ها خدمتی خواهد بود برای جلوگیری از شیادیی جدید درمنطقه و بازی های منطقه! این روشنگری وظیفه ایست که صاحب نظران ِ خبره بایددر آینده آنجام دهند.اما بطورمختصر ودرحد بضاعت می توان به مواردی ازمطروحات وی اشاره کرد:ایشان تحقیقاتی را درقسمتی از تاریخِ منطقه که مربوط به دو قوم ماد وپارس است را انجام می دهد ودر مورد آنها مطالبی را می آورد که عمل ایشان درزمان حال نیز می تواند مفید واقع شود آنهم در حددانستن تاریخ منطقه و چنانچه پیامهای انسانمدارانه ای درآن تاریخ بوده بتوان استخراج کرد و نشان داد که منطقه چقدر پسرفت یا پیشرفت داشته است. اما جناب اوجالان علاوه بر مطرح کردن تاریخ، یک جهش ۲۵۰۰ ساله ای را بطرز معجزه آسائی انجام می دهد وآنرا می رساند به زمان حال ودرزمان حال آن دو قوم ماد وپارس را تبدیل می کند به دو قوم کرد وفارس وتلاش می کند. کردهای فعلی را همان باز ماندگانِ مادها بنمایاند.این اقدام وی، اقدامات تاریخ سازانه اش را آسان و قابل قبول می کند و می تواند اهداف بعدیش را پی ریزی کند اما این ربط دادنهای دو قوم ماد و کرد به هم ،ذهن بسیارانی را به خودمشغول کرده است وگروهی اقدامات وی رابادیده شک می نگرند وآنرا نوعی شیادیِ تاریخی می دانند.وقتی تاریخ ماد بررسی می شود بعد ازهخامنشیان ردپایی ازآنان نیست و دیگردر تاریخ موضوعیتی پیدا نمی کنند اما در قرن ۲۰ و۲۱گروهی از مردمان منطقه که کرد نامیده می شوند توسط تاریخ سازیهایی می شوند همان مادهای ۲۵ قرن قبل ، که به طنز گروهی می گویند: این از عجایب روز گار است.باید گفت: دررابطه با اقدام تاریخ سازی های اوجالان، گروهی تصور چنین دارند: چون اوجالان به پندار خویش و یا توهمی دارای ایده ای خاص وناب شده است و چون وابستگی به قوم کرد دارد و توانسته براساس ایده اش، گروهی ازکردها را سازمان دهی کند و اقداماتی را هم برای پیشبرد ایده اش انجام دهد و برای ادامه و تحقق ایده اش تنها نیرویی ممکن !در منطقه همین کردها هستند و کردها را بدون داشتن تاریخی در گذشته های دور و درحال ، نمی توان بکارگرفت.پس تاریخ داشتن کردها یکی از ضروریات خواهد بود که ناچارا"ایشان با تارخ سازی های خاص خویش کردهای منطقه را با یک پرتاب ۲۵ قرنی به عقب می برد وآنان را به مادها می رساند. اما وقتی آنان را می رساند به مادها ،متوجه می شود که درآن دوران پارس ها هم وجود داشته اند پس ساختن هر نوع تضاد بین مادها و پارس ها در آن دوران می تواند در شرایط جدید برای ایده اش مشکل آفرین شود که لحن اتحاد و نبود تضادبین آنان را مطرح می کند. اما پرسشی که مطرح است اینست: اگر نبود تضاد بین مادها و پارسها را مطرح نمی کرد چه مشکلاتی برای ایده اش در زمان حال پیش می آمد؟ این خود بحث دیگری می طلبد
۶٨۵۶۰ - تاریخ انتشار : ٣ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : اوجالان(۱) تقدس سازی شیادانه
نوشتار بگونه ایست که می توان دو تفکیک برای آن قائل شد:۱) نظرات شخصی اوجالان ۲) مطالبی که نوشتار نویس جناب رامتین صبا آورده است. به اختصار می توان مطالبی را در مورد دو تفکیکِ مطرح شده آورد: در روش جناب رامتین صبا برای معرفی اوجالان و نظرات وی، شیوهای مشاهده می شود که خواسته یا ناخواسته رد پایِ شیادانه ای مشهود است! ممکن است پرسمانی پیش آید: چرا از لفظ «شیادانه» استفاده شده؟::: تجربیات تاریخی به ماگفته و می گوید: افرادی دربازه ای از بازه های تاریخ ظهورکرده یا می کنند و تلاش خواهند داشت که نظرات خویش رابه دیگران ، القا ویا تحمیل کنندوآن نظرات و ایده ها را در زندگی مردمان باترفندهایی خاص جاری و ساری کنند. یکی از روشهایی که در تحمیل و تحکیم خود بکار می برند: ایجاد هاله ای از تقدس بر مبنای ماورائی می باشد. اما گاها" مسائل مطرح شده و تقدس آفرینی ، پیرامون توانائی افراد صاحب نظریه وایده ، زمینی هم بوده است. اما اگر بخواهیم نمونه های تاریخی که هالهای از تقدس ماورائی پیرامون آنان کشیده شده ، بیاوریم ! آنان افرادیِ تحت عنوان پیامبران الهی اند.:::: جالبست بدانیم ! ما ایرانیان تجربیات تاریخی فراوانی از این تقدس سازی ها داشته ایم که درهمین دوران معاصر هم این موارد را دیده ایم : وقتی عکس را درماه می بینیم و یااینکه شیادی دلقک مأب بنام احمدی نژاد برای خود هاله ای از نور می تراشد. نتیجتا"! این مسائل تقدس سازی، ابزاری خواهند شد ؛برای تحقق بخشیدن ،اهداف مورد نظر، ارائه کنندگان نظریات فریبنده!. این را هم بایدگفت: گاها" آن شخص صاحبِ نظریه خود ادعای تقدس مأبی و یا.... را مطرح نمی کند،بلکه! دیگرانی ناخواسته و یا خواسته و حساب شده ، این نقش را بعهده میگیرند ومروج آن می شوند!. وآن ناخواسته عمل کردن می تواند:بخاطر رویایی شدن فرد باشد و او دنبال شخصی می گردد که آرمانهایش را تحقق بخشد،که ممکن است ؛ آرمانی بسیار دور باشد ویا اینکه ناشی از رویا پردازیهای کودکانه ای که دچار آن شده است!. اما هر چه باشد، اقدام وی رد پای شیادانه ای در آن مشهود است. اما آنکس که "خواسته " عمل می کند و هوشمندانه و پلیرانه اقدامات شیادانه را پی می گیرد تکلیف این نوع انسانها مشخص است و می توان گفت که آنان در چه رده ای از تقسیم بندی های شخصیتی قرار می گیرند...... جناب صبا درتلاشی برای معرفی اوجالان، روشی به شرح زیر بکار می برد: ابتدابرای خنثی کردن اقدامات منتقدانِ اوجالان، وی از نمونه های تاریخی که تحت عنوان پیامبران الهی مطرح شده اند کمک می گیرد و حوادثی که برآنان، برمبنای کتابهای خود آنان آورده شده و یا اطرافیان آنان جانبداران نگاشته اند کمک می گیرد.او سخن از آزار و اذیت دیدن ؛ابراهیم و عیسی و محمد می کند و نوعی مظلوم نمایِ کاذبی را که فقط در کتابهای خودشان آورده شده،به عنوان حقانیت آن قدیس شدگان، می آورد وازاین مظلوم نمایی مشابهت سازی می کند برای شخص اوجالان ؛ودر اینجا یک نوع حقانیتی برای اوجالان طلب می کند. این خود گواه نوعی عوام فریبی است!. جناب صبا بعداز کمک گرفتن از ماجرای افسانه گونهء تاریخی و پنداشتن آنان بعنوان واقعیتهای صددرصد تاریخی و ایجاد بقول خودش یک مصونیت برای شخصیت اوجالان ، خود وی دست بکار شده وبرای ایجاد شخصیتی خاص پیرامون شخصیت اوجالان ، مسائلی چند می آورد ، مثلا" می گوید:۱)«.....اوجالان هیچگاه به نظرورزی و گمانی زنی بی پایه نمی پردازد، لذا نسبت به جامعه شناسی و فلسفه تاریخ خود کاملا" مطمئن است» باید گفت: این! از آن حرفهای بسیار ..... است! یکی از ضرب المثل های عامیانه می گوید:«هیچ کس نمی گوید ماست من ترش است» ۲)« کل نظام دانایی تاریخی اوجالان تا آن حد است که در زمینه تاریخ وزن آن بیشتر از وزن انیشتین در فیزیک کوانتوم به لحاظ استفاده از توانایی ذهن بشری است.» باید گفت:این صحبت دیگر می تواند گواه : روح تقدس سازیِ شیادانه اما از نوع زمینی اش، باشد!. ۳)نوشتار نویس، نقلی از اوجالان در رابطه با مارکسیسم می آورد که این نقل در راستای تقدس تراشی پیرامون ، توانایی ذهن ایشان می باشد! اوجالان می گوید«.... هر چند مارکسیسم مدعی بود که شدید ترین و علمی ترین انتقاد را متو جه کاپیتالیسم گردانیره، اما به شکلی استهزاء آمیز نتوانست در زمینه (دانش-قدرت) از تبدیل شدن به مفیدترین ابزار استفادهئ نظامِ سرمایه داری ممانعت نماید. به جناح چپ لیبرالیسم تبدیل شده است. آزمون صدو پنجاه ساله اش ، به اندازه کافی اثبات گر این واقعیت است.» در این مورد باید گفت:مارکسیت های گرامی !از قدیم به شما گفته بودند با این ایده لوژی تان دارید در زمین دیگران بازی می کنید زیاد ژست مبارز بودن را بخود نگیرید. این مسائل را گوش نکردید تا جناب اوجلان نه برداشت و نه گذاشت و تو چشم شما نگاه کرد و بشما گفت: شما نادانسته نوکرهای لیبرالها بوده اید و هستید . در این مورد باید گفت : دست اوجلان درد نکند لاقل یک حرف درستی بیان کرده است. دنباله مطلب در اوجالان (۲) با پوزش از بزرگان
۶٨۵٣۷ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : ضرورت آگاهی بر نادانی
آدمی باید دست‌کم اندکی بداند، تا اساسا بتواند جهل بیکران خود را پنهان سازد. (ابنر اشن‌باخ).
۶٨۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : غلو!!!
این مطلب غلوی بیش نیست. بزرگ کردن یک شخصیت سیاسی معمولی اهداف سیاسی در بر دارد.
گذشته از این از کجا معلوم که کرد ها همان ماد ها هستند. ماد ها تمدن داشتند پس چرا کرد ها که ادعا می کنند ماد هستند در کوهستان ها ماندند ودر جهان و تمدن را به روی خود بستند. می گویید پارس وماد. پارس هنوز هم هست پس چرا ماد کرد شد؟
۶٨۵۲٣ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : بزرگترین شخصیت‌ تاریخ معاصر
سواد تاریخی من چندان نیست که بتوانم در باره مطالب این مقاله دراز اظهار عقیده ای بنمایم و اجبارا باید تا شنیدن نظری مخالف این گفته ها را حقیقت بدانم. بنابر این اگر این گفته ها درست باشد جمله اول مقاله باید تصحیح گردد. یعنی بجای " عبدالله اوجالان یکی از شخصیت‌های بزرگ تاریخ معاصر است که اندیشه‌های وی در سراسر جهان به عنوان تنها اندیشه مبارزاتی پیشرو و نوین مورد قبول واقع شده است. " باید گفته شود که " عبدالله اوجالان بزرگترین شخصیت‌ تاریخ معاصر است که اندیشه‌های وی در سراسر جهان به عنوان تنها اندیشه مبارزاتی پیشرو و نوین مورد قبول واقع شده است.".
۶٨۵۲۲ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : آیا اوجلان "لنین" منطقه است!?
شرایط کنونی منطقه شباهت بی‌ نظیری با شرایط پس از جنگ جهانی اول دارد.

در آن زمان خبر نگاری نچندان معروف "لنین" امپریالیسم را تعریف کرد و پیشبینی‌ نمود که میتوان با یک حزب انقلابی‌ سوسیالیسم را بوجود آورد.

این حالت برای خاور میانه امروز که قدرت‌های منطقه یی در تقسیم منافع منطقه‌ای در گیر هستند میتواند صادق باشد .
۶٨۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۴       

عنوان : بزرگ نمائی غیرواقعی
این تعریف خدای گونه از اوجلان ادامه همان انحراف استلینستی ـ مائویستی گذشته اوست . اوجلانی که در اندیشه درازش از انحرافات یاد شده بهرمند بود چگونه می‌شود این تعریف شما را از باور کرد:"عبدالله اوجالان یکی از شخصیت‌های بزرگ تاریخ معاصر است که اندیشه‌های وی در سراسر جهان به عنوان تنها اندیشه مبارزاتی پیشرو و نوین مورد قبول واقع شده است. جامع بودن اندیشه‌های وی به این خاطر است که تمامی علوم را با هم آشتی داده است. زیرا مدرنیته سرمایه‌داری به طرزی وحشیانه علوم را شاخه شاخه ساخته و از هم گسست."
او نه تنها "تمامی علوم را با هم آشتی داده است." بلکه خواهان آشتی همه طبقات با هم است. به همین خاطر با جنایتکار ترین حکومت روز منطقه که در پیدایش سرطان داعش همت گماشته، دولت اردوغان دست دوستی و آشتی داده است.
۶٨۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۴