کارت قرمز هواداران تراکتورسازی به حسن روحانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۴ -  ۲۰ می ۲۰۱۵



اخبار روز - کرد سنندجی: واقعه تاریخی و عجیب مسابقه تراکتور سازی تبریز و نفت تهران هم چنان در افکار عمومی مردم و مسئولین نظام ولایت فقیه و رسانه های جمهوری اسلامی و هم چنین بعضی از رسانه های خارجی پیگیری می شود. در این چند روز از برنامه نود گرفته تا مواضع استاندار آذربایجان شرقی و از بیانیه باشگاه تراکتور سازی گرفته تا اظهارات مضحک کفاشیان و مواضع چند پهلوی گودرزی وزیر وزارت ورزش و جوانان و بازهم بی اطلاعی سخنگوی دولت از قطع ارتباطات در جریان بازی و اظهار نظر نمایندگان اصفهان و آذربایجان شرقی که با تهدید طرفین به پیگیری قضایی همراه بود همه و همه از بلاتکلیفی و فرار از یافتن پاسخی روشن برای افکار عمومی و در راس آنان مردم آذربایجان و استانهای همجوار آن که طرفدار تیم محبوب شان هستند نشانه دارد.
تا دیروز که به دستور رئیس جمهور وزیر ورزش و جوانان و رئیس فدراسیون فوتبال و تعداد دیگری بنام کارشناس برای یافتن علت واقعه تلخ روز جمعه به تبریز رفتند و امروز که خود شیخ حسن روحانی طبق برنامه سفرهای استانی به تبریز سفر کرده است آن چه که حاصل این دید و بازدید و کارشناسی بوده بر محور اشتباهات داوری متمرکز شده است و مقصر اصلی را داور مسابقه معرفی کرده اند آن هم باز با سخنان دو پهلو و گاهی شفاف و گاهی در نهان و غیرمستقیم!
امروز در جریان سفر شیخ حسن روحانی به تبریز تعدادی از هواداران تیم تراکتور سازی در مسیر فلکه شهرداری به استادیوم تختی با شعار تراکتور- تراکتور- تراکتور اعتراض و مطالبات خود را از بازی روز جمعه مطرح کردند و در استاد یوم تختی نیز تعدادی از هواداران تراکتور سازی با در دست داشتن کارت قرمز از روحانی استقبال کردند.
به باور من و بر اساس داده های داوری در ایران بعد از انقلاب و طی یک دهه و اندی که فوتبال در نظام از حالت طاغوت خارج شد و در کانون توجه و پردازش دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی و سیاسی قرار گرفت، سه داور شاخص (کمک داوران مد نظر نیست) در فوتبال ایران حضور داشته اند که عبارتند از مسعود مرادی، سعید مظفری زاده و علیرضا فغانی.
این سه نفر یک وجه مشترک داشته اند که تحصیلات، دانش، عدم وابستگی به جریان خاص، پرهیز از داد و ستدهای رایج در شبکه دلالی فوتبال در ایران، و موفقیت در قاره آسیا از جمله این وجوه اشتراک است.
علیرضا فغانی با شایستگی فینال جام ملتهای آسیا در سال ۲۰۱۵ بین استرالیا و کره جنوبی سوت زد که این روی داد می تواند عاملی باشد برای انتخاب وی به عنوان بهترین داور آسیا در سال ۲۰۱۵ .
من معتقدم فدراسیون فوتبال و تعداد دیگری از افراد دوست نما ولی تنگ نظر، حسود و منفعت طلب که در مراکز متعددی مثل فدراسیون، وزارت ورزش و جوانان و تعدادی از رسانه ها وجود دارند در تخریب فغانی با انتخاب وی برای بازی تراکتور سازی و نفت نقش داشته اند. وقتی به گفته ها و تصمیمات شورای تامین شهر و استان تبریز مراجعه می شود، در تصمیمات اتخاذ شده به عنوان موارد امنیتی فقط نگرانی از داوری و مخالفت صریح و روشن با انتخاب علیرضا فغانی برجسته است! اما فدراسیون فوتبال به این هشدار شورای تامین تبریز اهمیتی نمی دهد.
در قلمرو موضوع فنی بازی در این که فغانی بهترین داور کنونی فوتبال ایران است شکی نیست اما در فیفا یا در یوفا یا در مسابقات مهم جهانی هر داوری که در جریان دیداری اشتباه تاثیر گذاری روی نتیجه بازی داشته باشد، یا برای بازیهای بعدی وی را تنزل رتبه می دهند و در حد داور ذخیره گزینش می شوند یا این که عذر وی را برای ادامه قضاوت در آن تورمنت می خواهند!
فغانی در بازی روز جمعه اشتباه تاثیرگذار داشت و مهمترین آن وقتی بود که در حالی که تراکتورسازی ده نفره بود و نتیجه نیز سه بر دو بود پنالتی آشکار و واضح را به نفع تراکتور سازی نگرفت و برخلاف صحبت های محمد فنائی کارشناس برنامه نود که معتقد بود وی صحنه را ماسک دیده، فغانی در چند قدمی و نزدیک به صحنه بود که آن صحنه می توانست به اخراج مدافع خاطی نفت منجر شود و تراکتور سازی نیز صاحب یک ضربه پنالتی شود. این خیلی عجیب است که در برنامه ای مثل نود نه مجریان برنامه و نه کارشناسان صحنه ای از اخطار نخست فغانی به تیموریان را نداشته باشند! من معتقدم فغانی غیرمستقیم تحت تاثیر جریان حاکم بر مدیریت فوتبال ایران بوده است ولی نمی تواند به عنوان عامل مستقیم حوادث تلخ روز جمعه تبریز معرفی شود و موقعیت وی را در جایگاه قضاوت در ایران و آسیا به خطر اندازند!
رویداد عجیب روز جمعه تبریز قبل از این که بار فنی داشته باشد سیاسی است و تقابل نیروها و طیف های حکومتی را نشان می دهد. مقصر اصلی محروم کردن تراکتورسازی یا نفت تهران از قهرمانی، مسئولین فدراسیون فوتبال و نیروهای امنیتی رابط با این فدراسیون هستند. این نتیجه را می توان از موضع گیریهای چند پهلو، ضد و نقیض گوئی و از همه مهمتر مسئول بودن اما بی اطلاعی از جریانات که به قصد فرار از واقعیت صورت می گیرد، استخراج و استنباط کرد.
آن چه که به عنوان تیم اصفهانی حاکم بر فدراسیون فوتبال در شبکه های اجتماعی مطرح می شود، فقط یک اتهام نیست بلکه واقعیتی است که بیش روی فوتبال ایران است. زیرا مراکز کلیدی فوتبال ایران در اختیار اطلاعاتی ها و امنیتی های منتسب به این استان قرار دارد و این نیز نمی تواند دلیلی برای نشانه رفتن انگشت اتهام به مردم اصفهان باشد، زیرا مردم اصفهان نیز مثل سایر استانها و شهرهای ایران فارغ از مسایل سیاسی و فقط در قلمرو صلح و دوستی به ورزش و شاخص ترین آن فوتبال نگاه می کنند و علاقه و حمایت نشان می دهند!